تردید و سرگردانی - ۲۶ مرداد ۹۱
شهرام شریف
دبیر گروه بازار دیجیتال
«با اینترنت چه باید کرد؟» این پرسش بیپاسخ سالهای اخیر تصمیمگیران این عرصه بوده است، چه در زمانی که میتوان از آن به عنوان دوره نفی و نادیده گرفتن این شبکه یاد کرد و چه پس از آنکه دولت (با درک اقتضائات توسعهای و با نزدیکی به نهادهای موثر بینالمللی) درصدد جبران عقبماندگیهای دیجیتالی برآمد و حتی به ایجاد الزامات قانونی و فضای فعالیت برای بخش خصوصی همت گماشت و چه حالا که قصد دارد شبکهای موازی آن ایجاد کند. در همه این سالها اینترنت بنا به اقتضائات جامعه در حال رشد، به یک عامل پیشبرنده در جریان انتقال دانش و ابزار کار بنگاهها تبدیل شد و حتی در موضوعات کلانی چون اجرای پروژه کارت سوخت یا دریافت یارانه دولت را در پیشبرد پروژههای عظیمش یاری رساند.
دبیر گروه بازار دیجیتال
«با اینترنت چه باید کرد؟» این پرسش بیپاسخ سالهای اخیر تصمیمگیران این عرصه بوده است، چه در زمانی که میتوان از آن به عنوان دوره نفی و نادیده گرفتن این شبکه یاد کرد و چه پس از آنکه دولت (با درک اقتضائات توسعهای و با نزدیکی به نهادهای موثر بینالمللی) درصدد جبران عقبماندگیهای دیجیتالی برآمد و حتی به ایجاد الزامات قانونی و فضای فعالیت برای بخش خصوصی همت گماشت و چه حالا که قصد دارد شبکهای موازی آن ایجاد کند. در همه این سالها اینترنت بنا به اقتضائات جامعه در حال رشد، به یک عامل پیشبرنده در جریان انتقال دانش و ابزار کار بنگاهها تبدیل شد و حتی در موضوعات کلانی چون اجرای پروژه کارت سوخت یا دریافت یارانه دولت را در پیشبرد پروژههای عظیمش یاری رساند.
شهرام شریف
دبیر گروه بازار دیجیتال
«با اینترنت چه باید کرد؟» این پرسش بیپاسخ سالهای اخیر تصمیمگیران این عرصه بوده است، چه در زمانی که میتوان از آن به عنوان دوره نفی و نادیده گرفتن این شبکه یاد کرد و چه پس از آنکه دولت (با درک اقتضائات توسعهای و با نزدیکی به نهادهای موثر بینالمللی) درصدد جبران عقبماندگیهای دیجیتالی برآمد و حتی به ایجاد الزامات قانونی و فضای فعالیت برای بخش خصوصی همت گماشت و چه حالا که قصد دارد شبکهای موازی آن ایجاد کند. در همه این سالها اینترنت بنا به اقتضائات جامعه در حال رشد، به یک عامل پیشبرنده در جریان انتقال دانش و ابزار کار بنگاهها تبدیل شد و حتی در موضوعات کلانی چون اجرای پروژه کارت سوخت یا دریافت یارانه دولت را در پیشبرد پروژههای عظیمش یاری رساند. به رغم این؛ اما متولیان توسعه ارتباطات در دولت با درک غلط از مفهومی چون شبکه ملی آن را رقیب (تولید) داخلی برای عامل (وارداتی) بیرونی تعریف کردند که نتیجه آن به همراه موضوعاتی چون کاهش توجه به توسعه پهنای باند، اغراق در آمارهای دسترسی و نفوذ اینترنت و ایجاد نگرانی در فضای کسبوکار (با القای قطع کامل اینترنت) موجب کاهش شدید رشد دیجیتالی در کشور شده است.
این سرگردانی نشان دهنده این است که هنوز پرسش اصلیمان این است که نمیدانیم «با اینترنت چه باید کرد؟» بزرگترین مانع توسعه ما در این بخش نه هجوم و توطئه دیگران که «تردید» خودمان است
دبیر گروه بازار دیجیتال
«با اینترنت چه باید کرد؟» این پرسش بیپاسخ سالهای اخیر تصمیمگیران این عرصه بوده است، چه در زمانی که میتوان از آن به عنوان دوره نفی و نادیده گرفتن این شبکه یاد کرد و چه پس از آنکه دولت (با درک اقتضائات توسعهای و با نزدیکی به نهادهای موثر بینالمللی) درصدد جبران عقبماندگیهای دیجیتالی برآمد و حتی به ایجاد الزامات قانونی و فضای فعالیت برای بخش خصوصی همت گماشت و چه حالا که قصد دارد شبکهای موازی آن ایجاد کند. در همه این سالها اینترنت بنا به اقتضائات جامعه در حال رشد، به یک عامل پیشبرنده در جریان انتقال دانش و ابزار کار بنگاهها تبدیل شد و حتی در موضوعات کلانی چون اجرای پروژه کارت سوخت یا دریافت یارانه دولت را در پیشبرد پروژههای عظیمش یاری رساند. به رغم این؛ اما متولیان توسعه ارتباطات در دولت با درک غلط از مفهومی چون شبکه ملی آن را رقیب (تولید) داخلی برای عامل (وارداتی) بیرونی تعریف کردند که نتیجه آن به همراه موضوعاتی چون کاهش توجه به توسعه پهنای باند، اغراق در آمارهای دسترسی و نفوذ اینترنت و ایجاد نگرانی در فضای کسبوکار (با القای قطع کامل اینترنت) موجب کاهش شدید رشد دیجیتالی در کشور شده است.
این سرگردانی نشان دهنده این است که هنوز پرسش اصلیمان این است که نمیدانیم «با اینترنت چه باید کرد؟» بزرگترین مانع توسعه ما در این بخش نه هجوم و توطئه دیگران که «تردید» خودمان است
ارسال نظر