ولوله جوکها
طنز ناجور یا طنز مبتذل اصطلاحی آمریکایی است که در توصیف هر گونه متن، جوک یا کمدی نمایشی با موضوعات مبتذل به کار میرود. این نوع طنز عمدتا به موضوعات جنسی، قومیتی یا جنسیتی میپردازد و در سایر موارد نیز خشونت، مسایل سیاسی، برتریهای ملیتی یا هر موضوع دیگری که در جامعه مبتذل و غیرمودبانه است را در برمیگیرد. به طور کلی هدف طنز مبتذل این است که با برانگیختن حس تعجب و شوکه کردن مخاطب او را وادار به خنده کند. طنز مبتذل این روزها با توسعه ابزارهای ارتباطی شکلهای جدیدتری به خود گرفته و جوامع سراسر دنیا را درگیر کرده است.
طنز ناجور یا طنز مبتذل اصطلاحی آمریکایی است که در توصیف هر گونه متن، جوک یا کمدی نمایشی با موضوعات مبتذل به کار میرود. این نوع طنز عمدتا به موضوعات جنسی، قومیتی یا جنسیتی میپردازد و در سایر موارد نیز خشونت، مسایل سیاسی، برتریهای ملیتی یا هر موضوع دیگری که در جامعه مبتذل و غیرمودبانه است را در برمیگیرد. به طور کلی هدف طنز مبتذل این است که با برانگیختن حس تعجب و شوکه کردن مخاطب او را وادار به خنده کند. طنز مبتذل این روزها با توسعه ابزارهای ارتباطی شکلهای جدیدتری به خود گرفته و جوامع سراسر دنیا را درگیر کرده است. وقتی عبارت Dirty Jokes را که شاید بهترین معادل برای عبارت «جوکهای سیاه» متداول در جامعه خودمان باشد در اینترنت جستوجو میکنیم، با فهرستهایی تمام و کمال از انواع این گونه جوکها مواجه میشویم: کتاب «101 جوک سیاه»، «جوکهای سیاه کوتاه»، «بهترین جوکهایی که شنیدهاید» و غیره. در واقع، به نظر میرسد با وجود مخالفتهایی که در هر جامعهای ممکن است طبیعی باشد، طنز مبتذل به عنوان یک واقعیت اجتماعی پذیرفته شده و مخالفتهای گستردهای با آن صورت نمیگیرد.
دانشمندان جوکها را هم علمی میکنند
یکی از منابعی که به طور خاص جوکهای سیاه را از نگاه صرفا منتقدانه مورد بررسی قرار داده، کتاب «منطق جوک سیاه»، اثر گرشون لگمن، منتقد اجتماعی و فولکلوریست معروف آمریکایی است. گرشون در این کتاب بیش از 2 هزار جوک و داستان فولکلوریک را از نظر اجتماعی، روانشناسی و تاریخی تحلیل کرده و نشان داده این جوکها برای افرادی که آنها را بیان میکنند و افرادی که آنها را میشنوند و به آن میخندند، چه معنایی دارد.
گرشون به این موضوع میپردازد که چرا مردم جوکهای سیاه میگویند؟ یک جوک سیاه چه ویژگیهایی دارد که آن را خندهدار میسازد؟ میتوان گفت این کتاب یکی از جامعترین و معتبرترین منابعی است که به چنین موضوعی میپردازد. نکته جالب، نظراتی است که خوانندگان این کتاب در واکنش به ماهیت جوکهای سیاه در وبسایت آمازون عنوان کردهاند. یکی از آنها مینویسد: «دانشمندان و افراد آکادمیک میتوانند هر موضوعی را به یک بحث علمی تبدیل کنند.» لگمن که یک انسانشناس است، جوکهای سیاه را دستهبندی کرده و سپس آنها را در تاریخ و داستانهای فولکلور جستوجو میکند. بنابراین این کتاب دو سطح دارد: اگر میخواهید واقعا بدانید فلان جوک چه سابقهای در ادبیات قرن ۱۲ دارد، این کتاب ناامیدتان نمیکند. از طرف دیگر، اگر فقط میخواهید بخشهای جوک را بخوانید و تحلیلها را نادیده بگیرید، قالب کتاب این کار را برای شما آسان کرده است.
خواننده دیگری گفته «من همیشه فکر میکردم مادرم باهوشتر از آن است که نشان میدهد، او کتاب «منطق جوک سیاه» را وقتی در آغاز نوجوانی بودم به من پیشنهاد کرد و گفت بهتر است خود جوکها را نخوانم، بلکه تحلیلهایی که ما بین آن نوشته شده بخوانم. این کتاب به من نشان داد چرا مردم به جوکهای سیاه میخندند.»
جوکهای قومیتی، از آمریکا تا اروپا
اظهار عداوت بین قومیتها و نژادهای مختلف با استفاده از زبان طنز جزو سنتهای آمریکایی است. از اوایل قرن هفدهم، آمریکاییها از جوکهای نژادپرستانه برای به سخره گرفتن فرهنگ، لهجه، لباس و سنتهای هر موجی از مهاجران تازهوارد استفاده کردهاند. اگرچه این گونه جوکها پیامهای گسترده از یک شوخی دوستانه ساده تا مفاهیم تند نژادپرستانه را منتقل میکنند، اما برای انتقال دشمنی بین اقوام، یکی از بزرگترین سلاحهای «فهرست ذهنی انسان» محسوب میشوند. به علاوه، با اینکه بسیاری افراد جوک را به عنوان شکل غیرجدی برقراری ارتباط رد میکنند، جوکهای نژادپرستانه و قومیتی از قدیم نقش مهمی در توسعه روابط نژادی آمریکا داشتهاند.
جوکهای قومیتی اولین بار زمانی متداول شدند که مردم متوجه تفاوتهای بین خود شده و حس هویت قومی در آنها شکل گرفت. این جوکها تفاوتها را به رخ میکشند و هدف آن به سخره گرفتن و پایینتر نشان دادن موقعیت گروه دیگر است. در موارد دیگر، جوکهای قومیتی علیه گروه مهاجمی گفته میشود که در گذشته به آن کشور حمله کردهاند، مثل جوکهای متعددی که در مکزیک علیه آمریکاییها گفته میشود.
به هر حال در سالهای اخیر برخی از این جوکها، مثل جوکهایی که علیه یهودیان یا سیاهپوستان در آمریکا ساخته میشود، جنجالآفرین بوده و در جامعه بیادبانه، غیراخلاقی و غیرقابل قبول شناخته میشوند. از آنجا که آگاهی عمومی نسبت به نژادپرستی افزایش یافته، جوکهای قومیتی و نژادی در چند سال گذشته تقبیح شدهاند و در بسیاری از مناطق از نظر اجتماعی تابو محسوب میشوند.
از دیگر مثالهای جوکهای قومیتی در نقاط مختلف دنیا عبارتند از: جوکهایی که در کاستاریکا علیه مردم نیکاراگوئه به دلیل هجوم گسترده و غیرقانونی کارگرهای نیکاراگوئه برای یافتن کار در کاستاریکا گفته میشود؛ بهرغم اعتراضات گسترده مهاجران مکزیکی در آمریکا، هنوز هم جوکهای نژادی که علیه مکزیکیها در آمریکا گفته میشود، متداول است؛ در فرانسه، جوک علیه بلژیکیها؛ در کبک علیه ساکنین دروموندویل؛ در آلمان جوکهایی در مورد مردم فریزلند شرقی؛ در اتریش در مورد مردم ایالت برگنلند و در سوریه جوک در مورد ساکنین منطقه حمص.
به هر حال، آنچه مسلم است، با وجود اختلافات فرهنگی و اجتماعی، جوکهای سیاه در هر جامعهای مخالفانی دارند که البته میزان آن متفاوت است. خانوادههای نگران از تربیت فرزندان کوچک خود اشتراکات بیشتری در این زمینه دارند. به عنوان مثال باید گفت در فهرست جوکهایی که در ابتدای متن به آن اشاره شد، عنوان «جوکهایی برای بزرگسالان» قید شده و نیز سایتهای جوک مخصوص کودکان با مضامین حیوانات یا مدرسه برای کودکان در نظر گرفته شده است. اخراج معلم کانادایی در پی اعتراض والدین دانشآموزان به اینکه از آنها خواسته شده بود با لیستی از جوکهای سیاه و مبتذل نمایشنامه کمدی بسازند، از نمونه این واکنشها است.
منابع:
1)THROUGH THE LOOKING GLASS: RACIAL JOKES, SOCIAL CONTEXT, AND THE REASONABLE PERSON IN HOSTILE WORK ENVIRONMENT ANALYSIS
۲)Amazon.com
3)Wikipedia/Ethnic Jokes
دانشمندان جوکها را هم علمی میکنند
یکی از منابعی که به طور خاص جوکهای سیاه را از نگاه صرفا منتقدانه مورد بررسی قرار داده، کتاب «منطق جوک سیاه»، اثر گرشون لگمن، منتقد اجتماعی و فولکلوریست معروف آمریکایی است. گرشون در این کتاب بیش از 2 هزار جوک و داستان فولکلوریک را از نظر اجتماعی، روانشناسی و تاریخی تحلیل کرده و نشان داده این جوکها برای افرادی که آنها را بیان میکنند و افرادی که آنها را میشنوند و به آن میخندند، چه معنایی دارد.
گرشون به این موضوع میپردازد که چرا مردم جوکهای سیاه میگویند؟ یک جوک سیاه چه ویژگیهایی دارد که آن را خندهدار میسازد؟ میتوان گفت این کتاب یکی از جامعترین و معتبرترین منابعی است که به چنین موضوعی میپردازد. نکته جالب، نظراتی است که خوانندگان این کتاب در واکنش به ماهیت جوکهای سیاه در وبسایت آمازون عنوان کردهاند. یکی از آنها مینویسد: «دانشمندان و افراد آکادمیک میتوانند هر موضوعی را به یک بحث علمی تبدیل کنند.» لگمن که یک انسانشناس است، جوکهای سیاه را دستهبندی کرده و سپس آنها را در تاریخ و داستانهای فولکلور جستوجو میکند. بنابراین این کتاب دو سطح دارد: اگر میخواهید واقعا بدانید فلان جوک چه سابقهای در ادبیات قرن ۱۲ دارد، این کتاب ناامیدتان نمیکند. از طرف دیگر، اگر فقط میخواهید بخشهای جوک را بخوانید و تحلیلها را نادیده بگیرید، قالب کتاب این کار را برای شما آسان کرده است.
خواننده دیگری گفته «من همیشه فکر میکردم مادرم باهوشتر از آن است که نشان میدهد، او کتاب «منطق جوک سیاه» را وقتی در آغاز نوجوانی بودم به من پیشنهاد کرد و گفت بهتر است خود جوکها را نخوانم، بلکه تحلیلهایی که ما بین آن نوشته شده بخوانم. این کتاب به من نشان داد چرا مردم به جوکهای سیاه میخندند.»
جوکهای قومیتی، از آمریکا تا اروپا
اظهار عداوت بین قومیتها و نژادهای مختلف با استفاده از زبان طنز جزو سنتهای آمریکایی است. از اوایل قرن هفدهم، آمریکاییها از جوکهای نژادپرستانه برای به سخره گرفتن فرهنگ، لهجه، لباس و سنتهای هر موجی از مهاجران تازهوارد استفاده کردهاند. اگرچه این گونه جوکها پیامهای گسترده از یک شوخی دوستانه ساده تا مفاهیم تند نژادپرستانه را منتقل میکنند، اما برای انتقال دشمنی بین اقوام، یکی از بزرگترین سلاحهای «فهرست ذهنی انسان» محسوب میشوند. به علاوه، با اینکه بسیاری افراد جوک را به عنوان شکل غیرجدی برقراری ارتباط رد میکنند، جوکهای نژادپرستانه و قومیتی از قدیم نقش مهمی در توسعه روابط نژادی آمریکا داشتهاند.
جوکهای قومیتی اولین بار زمانی متداول شدند که مردم متوجه تفاوتهای بین خود شده و حس هویت قومی در آنها شکل گرفت. این جوکها تفاوتها را به رخ میکشند و هدف آن به سخره گرفتن و پایینتر نشان دادن موقعیت گروه دیگر است. در موارد دیگر، جوکهای قومیتی علیه گروه مهاجمی گفته میشود که در گذشته به آن کشور حمله کردهاند، مثل جوکهای متعددی که در مکزیک علیه آمریکاییها گفته میشود.
به هر حال در سالهای اخیر برخی از این جوکها، مثل جوکهایی که علیه یهودیان یا سیاهپوستان در آمریکا ساخته میشود، جنجالآفرین بوده و در جامعه بیادبانه، غیراخلاقی و غیرقابل قبول شناخته میشوند. از آنجا که آگاهی عمومی نسبت به نژادپرستی افزایش یافته، جوکهای قومیتی و نژادی در چند سال گذشته تقبیح شدهاند و در بسیاری از مناطق از نظر اجتماعی تابو محسوب میشوند.
از دیگر مثالهای جوکهای قومیتی در نقاط مختلف دنیا عبارتند از: جوکهایی که در کاستاریکا علیه مردم نیکاراگوئه به دلیل هجوم گسترده و غیرقانونی کارگرهای نیکاراگوئه برای یافتن کار در کاستاریکا گفته میشود؛ بهرغم اعتراضات گسترده مهاجران مکزیکی در آمریکا، هنوز هم جوکهای نژادی که علیه مکزیکیها در آمریکا گفته میشود، متداول است؛ در فرانسه، جوک علیه بلژیکیها؛ در کبک علیه ساکنین دروموندویل؛ در آلمان جوکهایی در مورد مردم فریزلند شرقی؛ در اتریش در مورد مردم ایالت برگنلند و در سوریه جوک در مورد ساکنین منطقه حمص.
به هر حال، آنچه مسلم است، با وجود اختلافات فرهنگی و اجتماعی، جوکهای سیاه در هر جامعهای مخالفانی دارند که البته میزان آن متفاوت است. خانوادههای نگران از تربیت فرزندان کوچک خود اشتراکات بیشتری در این زمینه دارند. به عنوان مثال باید گفت در فهرست جوکهایی که در ابتدای متن به آن اشاره شد، عنوان «جوکهایی برای بزرگسالان» قید شده و نیز سایتهای جوک مخصوص کودکان با مضامین حیوانات یا مدرسه برای کودکان در نظر گرفته شده است. اخراج معلم کانادایی در پی اعتراض والدین دانشآموزان به اینکه از آنها خواسته شده بود با لیستی از جوکهای سیاه و مبتذل نمایشنامه کمدی بسازند، از نمونه این واکنشها است.
منابع:
1)THROUGH THE LOOKING GLASS: RACIAL JOKES, SOCIAL CONTEXT, AND THE REASONABLE PERSON IN HOSTILE WORK ENVIRONMENT ANALYSIS
۲)Amazon.com
3)Wikipedia/Ethnic Jokes
ارسال نظر