در گفتوگو با کارشناس شهری مطرح شد:
راهکار اولیه برای کنترل آلودگی هوا
دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور اخیرا در جلسه هیات دولت در واکنش بهشدت آلودگی هوا در تهران، روی موضوعی که پیشتر شورایعالی شهرسازی دست گذاشته بود، حساس شد و با تاکید بر پیگیری برجسازیهای برخی مناطق تهران و لزوم نظارت بر آن اعلام کرد: باید برای ساختمانهای بلندمرتبه بهخصوص آنهایی که در کریدور جابهجایی هوا قرار دارند، چارهاندیشی شود و حداقل از این به بعد از ساختن آنها در اینگونه مناطق جلوگیری شود. شورایعالی شهرسازی، منطقه ۲۲ تهران را کریدور هوایی و محل ورود جریان هوای تازه به پایتخت میداند و برجهای متعدد ساخته شده در این منطقه را دیوار باد و مانع جریان هوا میداند اما مقامات شهرداری تهران چنین موضوعی را قبول ندارند و رد میکنند.
دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور اخیرا در جلسه هیات دولت در واکنش بهشدت آلودگی هوا در تهران، روی موضوعی که پیشتر شورایعالی شهرسازی دست گذاشته بود، حساس شد و با تاکید بر پیگیری برجسازیهای برخی مناطق تهران و لزوم نظارت بر آن اعلام کرد: باید برای ساختمانهای بلندمرتبه بهخصوص آنهایی که در کریدور جابهجایی هوا قرار دارند، چارهاندیشی شود و حداقل از این به بعد از ساختن آنها در اینگونه مناطق جلوگیری شود. شورایعالی شهرسازی، منطقه 22 تهران را کریدور هوایی و محل ورود جریان هوای تازه به پایتخت میداند و برجهای متعدد ساخته شده در این منطقه را دیوار باد و مانع جریان هوا میداند اما مقامات شهرداری تهران چنین موضوعی را قبول ندارند و رد میکنند. امین بهرامی کارشناس شهری در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به مبانی علمی این بحث، راهکارهای اولیه مدیریت آلودگی هوا را تشریح میکند:
مدیران شهری در پاسخ به اشکال وارد شده از سوی کارشناسان در مورد بسته شدن کریدورهوایی تهران با توجه به حجم زیاد ساخت وسازهای بلندمرتبه بهویژه در منطقه ۲۲ معتقدند که هوای شهری یک مساله کوچک نیست که با چهار ساختمان یا بلندمرتبه سازی راه آن مسدود شود. میدان باد در شهر بسیار قویتر است. نسیم بسیار ملایم ۲ متر بر ثانیه در ارتفاع ۱۰۰۰ متری در وسعت ۷۶۰ کیلومتری تهران انرژی بسیار بزرگی است و چیزی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. عوارض زمینی میتوانند جلوی باد را بگیرند ولی عوارضی در وسعت کوههای البرز، نه ساختمانهای ۵۰ یا ۱۰۰ متری.
آیا موضوع بسته شدن کریدور هوای شهر میتواند بهدلیل ساخت وسازهای بلندمرتبه تایید شده است؟
جلوگیری از تابش مستقیم نور آفتاب به طبقات ساختمانها در اثر وجود ساختمانهای همجوار یا روبهروی هم، ممانعت از تابش نور آفتاب و استفاده از روشنایی روز، فقدان فضای باز و سبز کافی در مجموعهها در اثر کوچک بودن قطعات مسکونی، ممانعت از جریان طبیعی باد و تعدیل رطوبت و حرارت موثر و... از جمله عوارض زیست محیطی ساختمانهای بلند است. یکی از عوارض ساختمانهای بلندمرتبه تونل باد است که در میان ساختمانهای بلند که سرعت وزش باد بر خلاف دشت زیاد است ایجاد میشود. در سایر کشورهای دنیا روشی وجود دارد که پیش از آنکه ساختمان در ابعاد اصلی ساخته شود آن را در قالب یک ماکت در ابعاد یک دهم میسازند و بعد آن را با عارضه تونل باد مواجه میکنند تا تاثیر جریان باد در منطقه مورد نظر مورد ارزیابی قرار گیرد.تجربهای که میتوانست در مورد منطقه ۲۲ شهر تهران هم اتفاق بیفتد. در حال حاضر از ۲۹۰ مجوز صادره برای ساخت وسازهای بلندمرتبه، ۱۹۰ مجوز برجسازی به منطقه ۲۲ مربوط میشود. حتی اگر این توضیحات را در مورد تک بناها نپذیریم، وقتی انبوهی از بلندمرتبهها در جهت وزش باد قرار بگیرند مانع ورود باد به دشت تهران خواهند شد. تهران دارای هشت رود دره اصلی است که نسیمهای اصلی از ارتفاعات کوههای البرز را به سمت تهران هدایت میکنند.
هنوز اگر به منطقه طرشت یا درکه بروید وزش نسیمی که به سمت تهران هدایت میشود را حس میکنید. هیچ فردی که مبنای نظریه علمی این موضوع را هم نمیداند، نمیتواند بگوید جرم گذاری در مقابل این روددرهها هیچ تاثیری روی هوای تهران ندارد. البته این موضوع را اضافه کنم که موضوع صدور مجوزهای بلندمرتبه شهری بهویژه در منطقه ۲۲ تهران ابعاد دیگری هم دارد. صدور مجوز بلندمرتبه سازی بی رویه میتواند تعداد واحدمسکونی و تعداد خانوار در هکتار و نهایتا جمعیت شهر را افزایش دهد. این موضوع را که کسی نمیتواند نفی کند. چراکه عمده تقاضاها برای دریافت مجوز بلندمرتبهسازی به کاربری مسکونی مربوط میشود نه برجهای اداری یا تجاری. درخواست دریافت مجوز برجهای تجاری یا اداری در موقعیتهای خاصی فقط تقاضا دارند. بهعنوان مثال وقتی بی محابا منطقه ۲۲ شهر تهران که حداکثر سقف جمعیت پذیری پیشبینی برای آن ۲۵۰ هزار نفر است با بلندمرتبهسازی به منطقهای با جمعیتپذیری ۶۵۰ هزار نفر تبدیل میشود، بهطور طبیعی موقعیت منطقه بهطور کلی تغییر میکند. بی تردید حجم دسترسی به شبکه معابر اصلی، خدمات محلی و شریانهای اصلی شهر جوابگوی پاسخگوی نیاز شهروندان نخواهد بود. اضافه شدن ۶۵۰ هزار نفر به جمعیت شهر به معنی اضافه شدن حداقل ۱۵۰ هزار خودرو به شهر است.
یکی از دیدگاههای مورد بحث در مورد دلایل آلودگی هوای شهر تهران، بالا بودن تعداد سفرهای درون شهری است که 5/ 2 برابر استاندارد جهانی است که به نظر میرسد دو دلیل داشته باشد؛ دلیل نخست پائین بودن عوارض سالانه خودرو است که سبب میشود هزینه نگهداری خودرو کاهش پیدا کند و دوم پائین بودن قیمت سوخت است. این در حالی است که میتوان با واقعی سازی نرخ عوارض سالانه خودرو و سوخت حداقل در شهر تهران، در کاهش تعداد سفرهای درون شهری موثر عمل کرد. ضمن آنکه همزمان میتوان با پرداخت بخشی از این دریافتی به صورت مستقیم به مدیریت شهری بهعنوان «مالیات شهری سوخت» و هزینهکرد آن در توسعه حمل ونقل عمومی موثر بود. با لحاظ این دیدگاهها نظر شما در مورد راهکار قطعی آلودگی هوا چیست؟
بسیاری از کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدهاند که توسعه شریانهای شهر، نهتنها مشکل ترافیک را حل نمیکند بلکه تقاضا برای سفرهای درون شهری را افزایش میدهد.من قبول دارم راه حل آلودگی هوای تهران توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی درون شهری است. هر چقدر بر روی توسعه حملونقل عمومی سرمایهگذاری شود بهتر از آن است که اتوبان دوطبقه ایجاد کنیم. مواردی چون افزایش عوارض سالانه خودرو و بالا بردن قیمت سوخت در شهری همچون تهران نیز میتواند در کاهش تعداد سفرهای درون شهری کمک کند اما نمیتواند راهکارنخست باشد. به نظر میرسد دو راهکار اشاره شده باید در مرحله آخر تصمیمگیری قرار گیرد. هرجا که نمیخواهیم از بدنه تخصصی استفاده کنیم به سمت گران کردن و منتقل کردن هزینه برای استفادهکننده میرویم. بدون تردید استفاده از چنین روشهایی میتواند در مسیر کنترل و کاهش آلودگی هوا کمک کند اما اولین راهکار نیست.
پس راهکار نخست چیست؟
اولین راهکار این است که برای مدیریت کلانشهری همچون تهران به استفاده از روشهای علمی روی بیاوریم. البته استفاده از روش مدیریت علمی فقط به شهر تهران مربوط نمیشود. چون شهرهایی همچون مشهد و اصفهان نیز به تغییر روش مدیریتی نیاز دارند. منظور از اداره علمی شهرها نیز این است که با حداقل هزینه جاری و حداکثر بهرهوری بالا مدیریت شوند. ضمن آنکه از بدنه تخصصی که دیگر نیاز به آموزش ندارند و بهکار خود تسلط دارند استفاده شود.
مدیران شهری در پاسخ به اشکال وارد شده از سوی کارشناسان در مورد بسته شدن کریدورهوایی تهران با توجه به حجم زیاد ساخت وسازهای بلندمرتبه بهویژه در منطقه ۲۲ معتقدند که هوای شهری یک مساله کوچک نیست که با چهار ساختمان یا بلندمرتبه سازی راه آن مسدود شود. میدان باد در شهر بسیار قویتر است. نسیم بسیار ملایم ۲ متر بر ثانیه در ارتفاع ۱۰۰۰ متری در وسعت ۷۶۰ کیلومتری تهران انرژی بسیار بزرگی است و چیزی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. عوارض زمینی میتوانند جلوی باد را بگیرند ولی عوارضی در وسعت کوههای البرز، نه ساختمانهای ۵۰ یا ۱۰۰ متری.
آیا موضوع بسته شدن کریدور هوای شهر میتواند بهدلیل ساخت وسازهای بلندمرتبه تایید شده است؟
جلوگیری از تابش مستقیم نور آفتاب به طبقات ساختمانها در اثر وجود ساختمانهای همجوار یا روبهروی هم، ممانعت از تابش نور آفتاب و استفاده از روشنایی روز، فقدان فضای باز و سبز کافی در مجموعهها در اثر کوچک بودن قطعات مسکونی، ممانعت از جریان طبیعی باد و تعدیل رطوبت و حرارت موثر و... از جمله عوارض زیست محیطی ساختمانهای بلند است. یکی از عوارض ساختمانهای بلندمرتبه تونل باد است که در میان ساختمانهای بلند که سرعت وزش باد بر خلاف دشت زیاد است ایجاد میشود. در سایر کشورهای دنیا روشی وجود دارد که پیش از آنکه ساختمان در ابعاد اصلی ساخته شود آن را در قالب یک ماکت در ابعاد یک دهم میسازند و بعد آن را با عارضه تونل باد مواجه میکنند تا تاثیر جریان باد در منطقه مورد نظر مورد ارزیابی قرار گیرد.تجربهای که میتوانست در مورد منطقه ۲۲ شهر تهران هم اتفاق بیفتد. در حال حاضر از ۲۹۰ مجوز صادره برای ساخت وسازهای بلندمرتبه، ۱۹۰ مجوز برجسازی به منطقه ۲۲ مربوط میشود. حتی اگر این توضیحات را در مورد تک بناها نپذیریم، وقتی انبوهی از بلندمرتبهها در جهت وزش باد قرار بگیرند مانع ورود باد به دشت تهران خواهند شد. تهران دارای هشت رود دره اصلی است که نسیمهای اصلی از ارتفاعات کوههای البرز را به سمت تهران هدایت میکنند.
هنوز اگر به منطقه طرشت یا درکه بروید وزش نسیمی که به سمت تهران هدایت میشود را حس میکنید. هیچ فردی که مبنای نظریه علمی این موضوع را هم نمیداند، نمیتواند بگوید جرم گذاری در مقابل این روددرهها هیچ تاثیری روی هوای تهران ندارد. البته این موضوع را اضافه کنم که موضوع صدور مجوزهای بلندمرتبه شهری بهویژه در منطقه ۲۲ تهران ابعاد دیگری هم دارد. صدور مجوز بلندمرتبه سازی بی رویه میتواند تعداد واحدمسکونی و تعداد خانوار در هکتار و نهایتا جمعیت شهر را افزایش دهد. این موضوع را که کسی نمیتواند نفی کند. چراکه عمده تقاضاها برای دریافت مجوز بلندمرتبهسازی به کاربری مسکونی مربوط میشود نه برجهای اداری یا تجاری. درخواست دریافت مجوز برجهای تجاری یا اداری در موقعیتهای خاصی فقط تقاضا دارند. بهعنوان مثال وقتی بی محابا منطقه ۲۲ شهر تهران که حداکثر سقف جمعیت پذیری پیشبینی برای آن ۲۵۰ هزار نفر است با بلندمرتبهسازی به منطقهای با جمعیتپذیری ۶۵۰ هزار نفر تبدیل میشود، بهطور طبیعی موقعیت منطقه بهطور کلی تغییر میکند. بی تردید حجم دسترسی به شبکه معابر اصلی، خدمات محلی و شریانهای اصلی شهر جوابگوی پاسخگوی نیاز شهروندان نخواهد بود. اضافه شدن ۶۵۰ هزار نفر به جمعیت شهر به معنی اضافه شدن حداقل ۱۵۰ هزار خودرو به شهر است.
یکی از دیدگاههای مورد بحث در مورد دلایل آلودگی هوای شهر تهران، بالا بودن تعداد سفرهای درون شهری است که 5/ 2 برابر استاندارد جهانی است که به نظر میرسد دو دلیل داشته باشد؛ دلیل نخست پائین بودن عوارض سالانه خودرو است که سبب میشود هزینه نگهداری خودرو کاهش پیدا کند و دوم پائین بودن قیمت سوخت است. این در حالی است که میتوان با واقعی سازی نرخ عوارض سالانه خودرو و سوخت حداقل در شهر تهران، در کاهش تعداد سفرهای درون شهری موثر عمل کرد. ضمن آنکه همزمان میتوان با پرداخت بخشی از این دریافتی به صورت مستقیم به مدیریت شهری بهعنوان «مالیات شهری سوخت» و هزینهکرد آن در توسعه حمل ونقل عمومی موثر بود. با لحاظ این دیدگاهها نظر شما در مورد راهکار قطعی آلودگی هوا چیست؟
بسیاری از کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدهاند که توسعه شریانهای شهر، نهتنها مشکل ترافیک را حل نمیکند بلکه تقاضا برای سفرهای درون شهری را افزایش میدهد.من قبول دارم راه حل آلودگی هوای تهران توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی درون شهری است. هر چقدر بر روی توسعه حملونقل عمومی سرمایهگذاری شود بهتر از آن است که اتوبان دوطبقه ایجاد کنیم. مواردی چون افزایش عوارض سالانه خودرو و بالا بردن قیمت سوخت در شهری همچون تهران نیز میتواند در کاهش تعداد سفرهای درون شهری کمک کند اما نمیتواند راهکارنخست باشد. به نظر میرسد دو راهکار اشاره شده باید در مرحله آخر تصمیمگیری قرار گیرد. هرجا که نمیخواهیم از بدنه تخصصی استفاده کنیم به سمت گران کردن و منتقل کردن هزینه برای استفادهکننده میرویم. بدون تردید استفاده از چنین روشهایی میتواند در مسیر کنترل و کاهش آلودگی هوا کمک کند اما اولین راهکار نیست.
پس راهکار نخست چیست؟
اولین راهکار این است که برای مدیریت کلانشهری همچون تهران به استفاده از روشهای علمی روی بیاوریم. البته استفاده از روش مدیریت علمی فقط به شهر تهران مربوط نمیشود. چون شهرهایی همچون مشهد و اصفهان نیز به تغییر روش مدیریتی نیاز دارند. منظور از اداره علمی شهرها نیز این است که با حداقل هزینه جاری و حداکثر بهرهوری بالا مدیریت شوند. ضمن آنکه از بدنه تخصصی که دیگر نیاز به آموزش ندارند و بهکار خود تسلط دارند استفاده شود.
ارسال نظر