ریسک زندگی در تهران چقدر است؟

انفجار بامدادی در شهران تلنگر دیگری برای مدیران محلی و دولتی پایتخت بود که بار دیگر به آنها یادآوری کند تهران آبستن حوادث وحشتناکی در زمان بروز حوادث غیرمترقبه خواهد بود. با وقوع هر حادثه غیرمترقبه‌ای مدیران شهری و دولتی دور هم جمع می‌شوند و از وضعیت فاجعه‌آمیز تهران پس از حوادث می‌گویند. البته هر حادثه غیرمترقبه‌ای در تهران که از وزش سریعتر باد یا ریزش طولانی‌تر باران نیز ممکن است به وجود آید، روال عادی زندگی را در شهر بر هم می‌ریزد. با وقوع هر حادثه نیز مسوولان شهری تاکید می‌کنند تهران در برابر حوادث غیرطبیعی یا انسان‌ساز حداقل آمادگی را دارد و باید هر چه سریع‌تر نسخه جدیدی برای قبل از وقوع بحران برای آن پیچید. اما این تاکیدها دوام زیادی ندارد و چه بسا اگر حادثه دیگری تهران را غافلگیر نکند مسوولان شهری و دولتی به یاد تهران بی دفاع در برابر حوادث طبیعی نمی‌افتند. این درحالی است که مدیران شهری از شناسایی ۳۸ مخاطره مختلف طبیعی و انسانی خبر می‌دهند که بنا شده راهکارهای مقابله با آن‌ها نیز طراحی شود.

مدیران شهری وعده داده بودند که تا پایان سال ۹۴، سند کاهش خطرپذیری محلات تهران تهیه و تا ۳ سال آینده تمامی محلات شهر تهران به این سند دسترسی یابند اما تاکنون سند رسمی در این خصوص رونمایی نشده است. حادثه شهران که با ترکیدگی لوله گاز و فرونشست زمین همراه بود بیش از همه نشان داد تاسیسات زیرساختی شهر تهران نه تنها در زمان وقوع بحران کمکی برای رفع مشکل نمی‌کند بلکه ابعاد بحران را نیز گسترده‌تر می‌کند. مدیران مدیریت بحران شهر تهران می‌گویند: شرایط زیرزمینی تهران، لوله‌های گاز و سایر تاسیسات زیرساختی که ممکن است غیراستاندارد باشند، جمعیت بسیار زیاد تهران و فشردگی آنها، عواملی است که پایتخت را تهدید و وضعیت امدادرسانی را در زمان حادثه با مشکل مواجه می‌کند. در جریان این حادثه که با اظهارنظر تعداد زیادی از مدیران ارشد شهری در فضای رسمی و مجازی مواجه شد تکیه اصلی مدیران شهری در علت واقعی بروز این حادثه «نبود مدیریت یکپارچه شهری» بود. در این باره قاسم تقی زاده خامسی، معاون پیشین شهردار تهران با اشاره به موضوع حوادثه غیرمترقبه به «دنیای اقتصاد» گفت: حوادث غیر مترقبه برای اولین بار در قانون فرانسه مطرح شد و در حقیقت «فورس ماژور» واژه فرنگی آن است که می‌خواهد بگوید حادثه غیر قابل انتصاب به شخص معینی است، همچنان که تا سال ۱۳۸۶ نیز در قانون مسوولیت مدنی ایران دولت هیچ مسوولیتی در قبال این گونه حوادث نداشت و اصل بر مسوولیت شخص بود!

او ادامه داد: اما پس از آن دولتها موظف شده‌اند که اقدامات لازم را چه از نظر قانونگذاری و چه عملیاتی برای پیشگیری حوادث انجام دهند و اکنون زلزله، سیل،خشکسالی،آتش‌سوزی جنگل، سرمازدگی محصولات، صاعقه، بیماریهای واگیردار، ریزش قنوات، تصادفات جاده‌ای، امراض و آفات نباتی و گرمازدگی از جمله حوادث غیر مترقبه هستند و تا ۴۰ نوع حادثه غیر مترقبه در جهان نام برده شده است که تا کنون حدود۳۱ نوع آن در ایران شناخته شده است. معاون پیشین شهردار تهران تاکید کرد: برخورداری از امکانات پیشگیری این‌گونه حوادث نشان دهنده میزان اهمیت‌گذاری دولت‌ها به زندگی شهروندان است و یکی از شاخصه‌های اصلی حکمرانی خوب تلقی می‌شود، لذا دولت‌های توسعه یافته بخش عمده‌ای از بودجه کشورشان را برای پیشگیری هزینه می‌کنند، چون اگر غیر از این باشد مورد بازخواست مردم قرار می‌گیرند.او با اشاره به حادثه شهران اظهار کرد: حادثه شهران آنقدر بزرگ نبود که بر‌اساس آن بتوان میزان آمادگی مسوولین را در مقابل حوادث غیر مترقبه ارزیابی کرد. برای عبور تاسیسات در شهرها نیازمند کانال‌های مشترک شهری هستیم، راهی که کشور‌های دیگر رفته‌اند و نتیجه داده است و سالهاست که این موضوع مورد بحث دستگاههای ذی‌ربط در تهران است، لکن هنوز نتیجه قابل تکیه‌ای نداشته، ولی آنچه مسلم است کشور برای پیشگیری هزینه قابل توجهی نکرده است و در این قضاوت، اهل فن متفق القولند!

او ادامه داد: در ایران هر چند مدت یک حادثه بزرگ یا کوچک منجر به پرشدن تیتر رسانه‌ها می‌شود و پس از آن به فراموشی سپرده می‌شود. باید خاطره آن کارشناس ارشد ژاپنی راکه برای ارزیابی مصونیت تهران در مقابل زلزله به ایران آمده بود تکرار کنم، او گفت هر روز که اطلاعاتم نسبت به تهران بیشتر می‌شود، شب کمتر خواب به چشمانم می‌آید. او بیست سال پیش صدها صفحه مطالعه در این مورد ارائه کرد و رفت تا در کشورش در مقابل زلزله ۱۰ ریشتری آسوده بخوابد! امروز چه کسی می‌تواند به‌صورت مستند به شهروندان تهرانی اعلام کند برای کاهش ریسک رفتار سازه‌های تهران در مقابل زلزله چه اقداماتی بر اساس آن مطالعه صورت گرفته است ؟! او به برخی تهدیدهای کنونی در شهر تهران اشاره کرد وگفت: ریسک زندگی در تهران در مقابل حوادث غیر مترقبه در چه حدود است، میزان جمعیتی که شب‌ها به‌روی گسل‌های تهران می‌خوابند تا چند میلیون تخمین زده شده است، اگر زلزله‌ای بزرگ اتفاق بیفتد که دور از انتظار هم نیست، چگونه بحران مدیریت خواهد شد؟ هرچند این وضعیت به شهر تهران اختصاص ندارد و در بقیه شهرها وضع مطلوب‌تر نیست، اما در شهر تهران که مرکز حکومت است و روزانه بیش از ده میلیون نفر در رفت و آمد هستند، صدها پل موجود باید ایستایی لازم برای لجستیک بعد از زلزله را داشته باشد و ماندگاری پل‌ها نقش جدی در نجات انسان‌ها خواهند داشت.کدام دولت، شهردار یا شورای شهر یک بار برای همیشه می‌خواهد به مردم بگوید می‌خواهم تهران را در مقابل زلزله حداقل ۷ ریشتری مصون کنم و پاسخگو باشد؟! او اضافه کرد: یادآوری زلزله رودبار و بم که هزاران نفر را زیر آوار مدفون کرد برای عملیاتی کردن موضوع «پیشگیری» برای ما کافی نیست، چرا از تکنولوژی که آمده است انسان را با طبیعت آشتی بدهد بهره نمی‌بریم و ریسک را در مقابل حوادث غیر مترقبه کاهش نمی‌دهیم؟! به گفته وی تجربه نشان داده است که گرفتاری‌های روزمره شهرداری‌ها، قدرت برنامه‌ریزی را از آنها گرفته است، دولت و مجلس می‌توانند با قانون‌گذاری، شهرداری‌ها را در مسیر هزینه برای «پیشگیری» هدایت کنند، تهران «امید» می‌خواهد تا ریسک حیات در آن کاهش یابد،آرزویی که با «تدبیر» قابل دسترسی است.