همه چیز درباره ابرهیولای جدید کونیگزگ
رِگـرا؛ رقیبی برای موشک کروز!
کونیگزگ متخصص دیوانهبازی
مثل بسیاری دیگر از ثروتمندان عشق خودرو، کارگاه خودروهای اسپرت و دستساز Koenigsegg نیز از سوی کریستین فان کونیگزگ در ۱۹۹۴ تاسیس شد. تولیدات اولیه اغلب بهصورت سفارشی و مخفیانه برای مشتریان خاص ساخته میشد. خودروهایی اغلب زشت که به طرز بیمعنایی فقط قوی بودند. تقریبا ۶ سالی طول کشید که کریستین فهمید اصلا در مسیر بزرگان نیست. نه راه را درست میرفت و نه اینکه درست راه میرفت. خیلیها به او توصیه میکردند کار را با ساخت اسپرتهای معمولی آغاز کند ولی او شدیدا میل تولید ابرخودرو را داشت. تا اینکه سرانجام در سال ۲۰۰۰ پروژه جدی و قابل قبولی را استارت زد. پروژهای که CCX نام داشت. پروسه تحقیق، توسعه، آزمون و اخذ مجوزهای لازم برای حضور در خیابان، چیزی حدود ۲ سال طول کشید و سرانجام در ۲۰۰۲ بود که این خودرو بهعنوان اولین ابرخودروی شرکت بهصورت رسمی معرفی شد. با این حال بزرگترین موفقیت این خودرو، هیجانی بود که در بین نوجوانان عشق ماشین ایجاد میکرد. سیسیایکس یک دوره هفت ساله خودروسازی را پشت درهای بسته پشت سر گذاشت تا اینکه پوست انداخت و تبدیل شد به CCXR. حالا دیگر توجه رسانههای معتبر خبری به آن جلب شده بود. یک ابرخودروی زیبا با توانمندیهای منطقی و اصولی. آن زمان کونیگزگ فوق میتوانست به لطف مصرف سوخت اتانول E۱۰۰ به قدرت ۱۰۰۴ اسببخار برسد. همینکه ۳ اسببخار بیشتر از ویرون بود، برایش کلی اعتبار به ارمغان آورد. ولی واقعیت آن بود که در صورت استفاده از بنزینی که اکتان معمولی داشت، قدرتش ۸۷۰ اسببخار میشد. نقطه عطف تاریخ کمپانی، سال ۲۰۱۰ رقم خورد. زمانی که اسطورهای به اسم Agera معرفی شد. این ابرخودرو ترکیبی بود از جنون قدرت و سرعت. شاید برای اولینبار در تاریخ بود که یک خودرو توانسته بود خواب و خوراک را بر بوگاتی و نسخه ویرون اساس حرام کند. این کوپه عظیمالجثه با قدرت ۹۴۰ اسببخاریاش سریعا رکورددار سریعترین پیمایش صفر تا ۳۰۰ شد. رکوردی که فقط ۵/ ۱۴ ثانیه طول میکشید. سرعت نهایی این خودرو بهصورت غیررسمی و تاییدنشده ۴۳۰ کیلومتر در ساعت اعلام شد. چیزی که سر و صدای بسیاری را موجب شد. آتشبازی آگرا با نسخه R شعلهورتر شد. این نسخه با یکدهم ثانیه شتاب سریعتر، بالاتر از ویرون اساس قرار میگرفت. در ۲۰۱۳ ویرایش S همین کونیگزگ رونمایی شد. خودرویی که بهصورت استاندارد ۱۰۳۰ اسببخار و در صورت استفاده از سوخت مسابقهای E۸۵ به قدرت ۱۲۰۰ اسببخاری میرسید. ولی شک نکنید که سرآمد تولیدات شرکت، خودرویی بود که در سال ۲۰۱۴ نمایشگاه ژنو را به هم ریخت. هیولایی به اسم One:۱. نامی پرمسما که اشاره به نسبت قدرت به وزن یک به یک آن داشت. قدرت این خودرو ۱۳۶۵ پیاِس (معادل ۱۳۶۴ اسببخار) و وزن آن نیز دقیقا ۱۳۶۵ کیلو بود. در حالی که تصور میشد کونیگزگ آخرین تواناییهای یک خودرو را کشف کرده، یک معجزه دیگر رخ داد.
رِگرا؛ 1800 واحد جنون
بعد از آنکه مکلارن P۱، فراری لافراری و پورشه ۹۱۸ اسپایدر توانستند پیشگامان ابرخودروهای هیبریدی باشند، کونیگزگ نیز با مشت آهنین وارد همین راه شد. این خودروساز سوئدی سال گذشته در نمایشگاه ژنو سوئیس از محصولی پردهبرداری کرد که حتی رویاپردازترین خودروبازان را نیز به حیرت واداشت. ابرخودروی هیبریدی Regera به تنهایی توانست مرزهای مهندسی خودرو را با سرکشی هرچه تمامتر بشکند. مانند هر هیبریدی دیگری، قوای محرکه رگرا نیز ترکیبی است از یک پیشرانه احتراق داخلی (درونسوز) و یک یا چند موتور برقی. در قسمت اول شاهد حضور همان بلوک قدیمی ۵ لیتری هشت سیلندر دو توربو با توان بوست ۴/ ۱ واحد بار برای هر شارژر هستیم که حالا به لطف سیلندرهای جدید ۹۲ میلیمتری و ضریب تراکنش ۳/ ۹ بر یک، به تنهایی میتواند ۱۱۰۰ اسببخار نیرو در ۷۸۰۰ دور در دقیقه و ۱۲۸۰ نیوتنمتر در ۴۱۰۰ دور در دقیقه گشتاور تولید کند. دومین قوای محرکه شامل یک پکیج ۳ تایی از موتورهای الکتریسیتهای است که خروجیشان در مجموع ۶۹۷ اسببخار با ۹۰۰ نیوتنمتر گشتاور اعلام شده است. روال درگیری هر یک از این نیرومحرکهها به این صورت است که در سرعتهای زیر ۵۰ کیلومتر در ساعت و
همچنین در حالت حرکت دنده عقب، این موتورهای برقی هستند که نقشآفرینی میکنند. بعد از آن پیشرانه بنزینی نیز وارد بازی میشود و خون به پا میکند. در حقیقت استفاده از موتورهای برقی شرکت را مجبور کرده بود که از سطح نوینی از باتریها بهره بگیرد؛ باتریهایی ۲/ ۹ کیلووات ساعتی با اختلاف پتانسیل ۶۲۰ ولت. این باتریها ماحصل ماهها تحقیق و توسعه شرکت ریماک کروواسی بود که به استاد صنعت وسایل نقلیه سریعالسیر برقی معروف است. رگرا با این باتریها و آن موتور برقی به تنهایی میتواند چیزی حدود ۳۵ کیلومتر پیمایش داشته باشد. البته که مسافت دندانگیری نیست ولی باید در نظر داشت که داریم درباره یک ابرهیولای ۱۸۰۰ اسببخاری صحبت میکنیم.
یکی از برجستهترین ویژگیهای فنی این خودرو، جعبهدنده آن است. گیربکس تکسرعتهای که با نام KDD تبدیل به یکی از اختراعات شرکت شد. به لطف همین تکسرعته بودن ساختار، 85درصد گشتاور از همان دور موتور اولیه در اختیار چرخها قرار میگیرد. پیش از این اغلب گیربکسهای تک دنده را در خودروهای تمام برقی دیده بودیم ولی حالا کونیگزگ با معرفی کی.دی.دی در روزهایی که بازار جعبهدندههای 10 سرعته دوکلاچه روی بورس است، نمونهای بیمانند را معرفی کرده است. وقتی دقیقتر به ساختار مهندسی این گیربکس نگاه میکنیم، ترکیب پیچیدهای از چرخدندههای یک جعبهدنده 6 سرعته را میبینیم که با استادی تمام در قالب یک سازه درآمدهاند. کل بلوک جعبهدنده تنها 88 کیلوگرم وزن دارد؛ این یعنی جرمی فوقالعاده کمتر از نمونه 7 سرعته دوکلاچه که پیشتر روی خانواده آگرا دیده بودیم.
کونیگزگ اینبار مایل نبود که آن جنجالهایی که با آگرا به وجود آمد را بار دیگر تجربه کند. به همین خاطر بهصورت رسمی سرعت نهایی رگرا را ۴۲۰ کیلومتر در ساعت اعلام کرد. عددی که از سوی موسسات استاندارد نیز تایید شده است. اما در ادامه ادعا میکند که در صورت داغ بودن تایرها، وزیدن باد موافق و استفاده از سوخت مسابقهای، این عدد تا ۴۵۰ کیلومتر در ساعت نیز افزایش مییابد. در قسمت شتابگیری نیز شاهد اعجاز دیگری هستیم. پیمایش صفر تا ۱۰۰ رگرا فقط ۸/ ۲ ثانیه طول میکشد. حیرتانگیز آنکه شتاب صفر تا ۳۰۰ آن نیز فقط ۳/ ۱۲ ثانیه خواهد بود و وحشتناک آنکه شتاب صفر تا ۴۰۰ کیلومتر در ساعت آن زیر ۲۰ ثانیه است. بررسیها نشان میدهد برخلاف تمام انتقادات نسبت به جعبهدنده تک سرعته این خودرو، شتابگیریاش از سرعت ۱۵۰ تا ۲۵۰ کیلومتر در ساعت تنها ۲/ ۳ ثانیه خواهد بود. این اعداد برای یک غول ۵/ ۴ متری ۱۶۰۰ کیلوگرمی بینظیر است. شتابگیری برقآسا و توقف ناگهانی رگرا را باید مدیون دیسکهای ترمزی باشیم که در محور جلو ۶ پیستونه ۳۹۷ میلیمتری و در محور عقب ۴ پیستونه ۳۸۰ میلیمتری هستند. این دیسکها همگی از جنس سرامیک-کربن با توان تحمل حرارت
بسیار بالا و قابلیت خنکشوندگی بسیار سریع هستند. تمام رکوردهای این خودرو در صورت بهکارگیری تایرهای نامناسب در کسری از ثانیه نقش برآب میشد. برای همین کونیگزگ به میشلن فرانسه سفارش ساخت تایرهای ۳۵/ ۲۷۵ میلیمتری ۱۹ اینچی برای چرخهای جلو و ۳۰/ ۳۴۵ میلیمتری ۲۰ اینچی برای چرخهای عقب را داد. این تایرها مدل کاپ۲ هستند. با اینکه هنوز اطلاعاتی درباره مصرف سوخت آن نداریم ولی با توجه به باک ۸۲ لیتریاش و در نظر گرفتن مدلهای قبلی پیشبینی میشود اشتهای رگرا زیر ۲۰ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر نباشد.
اگرچه ریزهکاریهای ویژهای در این پروژه استفاده شده ولی هنوز هم نمیتوان وابستگی کلی طراحی رگرا را از خانواده آگرا جدا دانست. این را به خوبی میشود از دور هم فهمید اما با این حال محصول جدید تعریف متفاوتی و منحصربهفردی از خشونت را ارائه کرده است. با دور شدن از سبک چراغهای بیضیشکل قدیمی، حالا شاهد حضور نمونههایی باریک و تیزتر هستیم. به جای استفاده از هود (دریچه هوا روی کاپوت) بسیار بزرگ، تنها سه دریچه کوچک عملا تنفس پیشرانه را تکمیل میکند. بار اصلی عملیات دَم روی دوش دمپرهای به غایت زیبایی است که درون سپرها جا خوش کردهاند. شاید باید کمی دقت کرد تا بفهمیم زیر سپر اصلی جلویی خودرو، چند پنل فیبرکربنی بهعنوان اسپلیتر (جداکننده هوا) قرار گرفتهاند.
بالاتر که میآییم برف پاککنی را میبینیم که هرچند کم، ولی نقش خود را در زیبایی خودرو ایفا میکند. محل قرارگیری تک تیغه برف پاککن که درست در وسط شیشه است، جلوه بینظیری به رگرا بخشیده است. خود شیشه نیز با یک انحنای سرتاسری گویی کنایهای به هواپیماهای جنگنده دارد. روی سقف، یک سانروف ویژه تعبیه شده است. شیشه متحرک برقی که به دلیل مسائل ایمنی نمیتوانست بزرگتر از چیزی که هست باشد. در کنارهها اولین چیزی که به چشم میآید، ورودیهای اصلی هوا برای بوست کردن توربوشارژرها است. دریچههای بزرگی که هم آیرودینامیک خودرو را تکمیل میکنند و هم اینکه زیبایی را در بغلها نیز حفظ کرده است. طراحی رگرا در قسمت پهلو را با اشاره به شیشههای راننده و سرنشین و آن یک جفت آینه ساده به پایان میبریم. رگرا برای اولینبار چالشی که کونیگزگ سالها با آن درگیر بود را به یکباره حل و فصل کرد. این چالش بحث به اتمام رساندن زوایا و به عبارتی قسمت عقبی خودرو است. با حفظ ابهت و زیبایی کل ساختار، قسمت پشتی توانسته تیتراژ پایانی خوبی برای طراحیاش باشد. هواکشها، دمپرها و انحنای انتهایی با حالتی چشمنواز به چراغهایی ساده و پرهیبت منتهی
شدهاند. دیفیوزرهای غولآسا و آن دریچه عظیمالجثه اگزوز تیتانیومی در بین آن، نگذاشته که حس اسپرت بودن خودرو در پایان بازی فراموش شود. نکته جالب درباره قسمت عقبی رگرا آن است که پورت ورودی برقی در همین قسمت تعبیه شده است. این برای اولینبار است که کونیگزگ از فناوری اسپویلر (بال عقب) متحرک برقی بهره میگیرد. این بال عقب کوسهمانند در سرعتهای از پیش تعیین شده برای افزایش نیروی موثر پایینبرنده وارد عمل میشوند. در عین حال نقش دیگر آنها، ایربِریک (ترمز هوایی) است. به این صورت در صورت توقفهای ناگهانی، زاویه ورق مسطح بال عقب رو به بالا میشود و با استفاده از مقاومت هوای روبهرو، به ترمزگیری خودرو کمک میکند.
داخل اتاق، رگرا میزبان آن چیزی است که مدام ادعا میکند؛ یک ابراسپرت لوکس. واقعا هم همینطور است. تقریبا تمام المانهای داخلی ترکیبی هستند از مبانی کلاسیک مانند چرم دستدوز و گجتهای دیجیتال مانند عقربههای پشت آمپر و کنترلکننده لمسی وسط کنسول. یکی از ریزهکاریهای چشمنواز کابین، دریچههای تهویه مطبوع است. چیزی که بهصورت کاملا کلاسیک به فرم یک استیل مشبک درآمده است. بد نیست بدانید، سیستم هوشمند کنترل سامانههای خودرو توسط اپل طراحی شده است. البته واقعیت آن است که فضا برای بازی بیشتر کونیگزگ خیلی فراهم نبوده است. آنقدر ابعاد بلوک پیشرانه، محفظه باتریها و دیفرانسیل بزرگ بوده که نمیشود بیش از این به فضای داخلی اضافه کرد.
کلام آخر
قرار است تنها ۸۰ دستگاه از این محصول تولید شود. جالبتر آنکه قیمت پایه هر دستگاه نیز ۹/ ۱ میلیون دلار است. پیشبینی میشود این مبلغ در نسخههای نهایی به مرز ۳ میلیون دلار هم برسد.
ارسال نظر