نگاهی به کتاب «من گدایی میکنم» نوشته ژان ماری روگل
گدایی یک آدمِ بیکارِ تنبلِ مشهور
بهنام ناصح
«ژانماری روگل» تا همین دو سال پیش نه آدم معروفی بود و نه نویسندهای با استعداد، ولی امروزه همه او را میشناسند و بسیاری از سر کنجکاوی داستان زندگیاش را که شیرین نوشته شده میخوانند. «روگل» گدایی است کمی قلدر، تا حدی تنپرور و بسیار خوشقلب که حکایتش را میتوانید در کتاب «من گدایی میکنم» بخوانید. این کتاب داستان زندگی کارتنخوابی است که به مدد «ژان لوئی دوبره» رئیس وقت شورای قانون اساسی فرانسه منتشر شده و مردم از آن استقبال کردهاند؛ آنچنان که در نخستین روزهای پس از انتشار در تعطیلات کریسمس سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۵۰ هزار نسخه فروش داشته و این بیخانمان فرانسوی را به یکی از نویسندگان موفق بدل کرده است.
بهنام ناصح
«ژانماری روگل» تا همین دو سال پیش نه آدم معروفی بود و نه نویسندهای با استعداد، ولی امروزه همه او را میشناسند و بسیاری از سر کنجکاوی داستان زندگیاش را که شیرین نوشته شده میخوانند. «روگل» گدایی است کمی قلدر، تا حدی تنپرور و بسیار خوشقلب که حکایتش را میتوانید در کتاب «من گدایی میکنم» بخوانید. این کتاب داستان زندگی کارتنخوابی است که به مدد «ژان لوئی دوبره» رئیس وقت شورای قانون اساسی فرانسه منتشر شده و مردم از آن استقبال کردهاند؛ آنچنان که در نخستین روزهای پس از انتشار در تعطیلات کریسمس سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۵۰ هزار نسخه فروش داشته و این بیخانمان فرانسوی را به یکی از نویسندگان موفق بدل کرده است. ماجرای نوشتن کتاب از آنجا شروع میشود که یک شب «دوبره» در حال قفل کردن دوچرخهاش با «روگل» برخورد میکند و بدون در نظر گرفتن مقام و منزلت اجتماعیاش با او گرم صحبت میشود؛ به نحوی که کنجکاوی رهگذرانی که او را میشناسند بر میانگیزد. «دوبره» با شنیدن حکایتهای جالب از زندگی این کارتنخواب و ماجراهایی که در خیابان به سر او آمده، «روگل» را تشویق میکند تا داستان زندگیاش را بنویسد. وی ابتدا از این کار وحشت دارد ولی کمکم به آن تن میدهد و سرانجام روایت زندگیاش را کامل میکند؛ هرچند نیازمند ویرایش و اصلاح فراوان بود. وی در این کتاب به دوران غمبار و آشفته کودکی در بین خانوادههایی که سرپرستی او را بهعهده میگرفتند، ماجراهای یتیمخانهها، پیدا کردن کار و از کار بیکار شدن، شرح رفاقتها و جدالهای بین متکدیان و ملاقات با آدمهای مشهور میپردازد.
سال گذشته با وجود فروش خوب کتاب و حضور در برنامههای تلویزیونی، «روگل» در حالی که در انتظار سهم خود از فروش کتاب بود، همچنان در خیابانها زندگی میکرد. گفته میشود او مبلغ اندکی از فروش کتاب را دریافت کرد و آن را صرف خرید یک تلفن هوشمند برای ارتباط با هوادارانش در فضای مجازی کرده است. عکس او در پروفایل فضای مجازی «فیسبوک» تصویری از خودش است با موشی بر شانه. وی با وجود موفقیت کتابش کریسمس سال گذشته به خیابان رفت و با در دست داشتن یک کاسه پلاستیکی برای جمعآوری صدقه و پوشیدن کلاه بابانوئل به شوخی به رهگذران گفته بود: «به یک آدم بیکار تنبل مشهور پول بدهید.» «روگل» ۴۷ ساله از ۲ سال پیش در حالی که روی نیمکت پارک مینشست با نوشتن در یک دفترچه مشق، نگارش خاطرات خود را آغاز کرد.
«روگل» درباره این موفقیت به خبرگزاری فرانسه گفته بود: «طی ۱۰ ماه دوستان زیادی پیدا کردهام. مردم از سرتاسر نقاط برایم نامه مینویسند و هر روز کسانی را که کتابم را خواندهاند در خیابان ملاقات میکنم. هفته گذشته مردی اهل ایالت تنسی آمریکا که ۱۵ نسخه از کتاب مرا خریده بود، مرا به رستوران دعوت کرد یا مردی از سوئیس برایم یک بسته شکلات آورد.» این نویسنده بیخانمان میگوید که در کودکی مادرش او را ترک کرده و وی با پدر دائمالخمرش بزرگ شده است. «روگل» در اوایل دهه بیست زندگی، پس از اخراج از شغل گارسونی در یک رستوران، خیابانگرد شد. وی ابراز امیدواری کرد که کتابش بتواند دیدگاه مردم را به بیخانمانها تغییر دهد. فروش خوب این کتاب نهتنها شهرت را برای «روگل» به ارمغان آورده بلکه موجب شد وی یکی از برادران خود را پس از مدتها پیدا کند. وی میگوید: «برادرم مرا در تلویزیون دید و نمیدانست که من بیخانمان هستم. وقتی در کف خیابان زندگی میکنید، خجالت میکشید و همیشه روی خود را میپوشانید اما الان برادرزادهها و خواهرزادههایی دارم که میخواهند مرا ببینند. فکرش را بکنید؛ پس از آن همه تنهایی.»*
«روگل» در این کتاب ضمن شرح بیرحمیهای خیابانها و افزایش روزافزون گدایان، از آدمهای مشهوری نیز سخن گفتهاست که در دوران گداییاش با آنها مواجه شده است. برخی از آنها مانند «روبر حسین» با او مهربان بودهاند و حتی در فیلمها و نمایشها از او بهعنوان سیاهیلشکر استفاده کرده و گروهی مانند «آلن دلون» پرخاشگر و متفرعن وی را از خود دور کردهاند. کتاب «من گدایی میکنم» در ایران با ترجمه شقایق کبودانی از سوی نشر پوینده منتشر شده است. کبودانی متولد ۱۳۶۴ در مشهد، فارغالتحصیل کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه فردوسی مشهد است و در حال حاضر در مقطع دکترای دانشگاه «کبک کانادا» مشغول به تحصیل است. نثر ترجمه کتاب «من گدایی میکنم» را میتوان روان ارزیابی کرد و همانطور که خود مترجم در گفتوگو با خبرگزاریهاعنوان کرده است در برگردان کتاب از ترجمه لفظ به لفظ پرهیز شده است. با این همه متن نهایی بینیاز به ویرایش نیست و شاید بهتر باشد در چاپهای مجدد به این مهم نیز توجه بیشتری شود. همچنین در مقدمه کتاب اشارهای به سمت ژان لوئی دوبره نشده است جز اینکه میدانیم در شورای قانون اساسی کار میکند و خواننده کتاب مجبور است چنین اطلاعاتی را که اتفاقاً مهم نیز هست از لابهلای گفتوگوی مترجم با رسانهها دریابد. کتاب «من گدایی میکنم» با عنوان فرعی «زندگی یک کارتن خواب» در ۲۰۰ صفحه به قیمت ۱۵۰۰۰ تومان از سوی نشر پوینده به چاپ رسیده است.
پانوشت:
* خبرگزاری کتاب ایران دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ (ترجمه از نشریه تلگراف)
ارسال نظر