بهرهوری در اقتصاد
بهرهوری چیست؟ بارها و بارها تعاریف مختلفی از این واژه را شنیده یا دیدهاید. به بیان ساده در اقتصاد بهرهوری حاصل مقایسه میزان تولید بهدست آمده با منابع بهکار گرفته شده برای آن، در واحد زمان است. اگر بتوانید محصول بیشتری با همان منابع فعلی تولید کنید بهرهوری تولید شما بالا میرود یا اگر همان میزان محصول را با صرف منابع کمتر تولید کنید باز هم همین معنی را دارد. بهرهوری نقش کلیدی در علم اقتصاد دارد. این مفهوم بر مهمترین فاکتورهای اقتصادی یعنی میزان تولید، تورم و بیکاری تاثیر بسزایی دارد.
بهرهوری چیست؟ بارها و بارها تعاریف مختلفی از این واژه را شنیده یا دیدهاید. به بیان ساده در اقتصاد بهرهوری حاصل مقایسه میزان تولید بهدست آمده با منابع بهکار گرفته شده برای آن، در واحد زمان است. اگر بتوانید محصول بیشتری با همان منابع فعلی تولید کنید بهرهوری تولید شما بالا میرود یا اگر همان میزان محصول را با صرف منابع کمتر تولید کنید باز هم همین معنی را دارد. بهرهوری نقش کلیدی در علم اقتصاد دارد. این مفهوم بر مهمترین فاکتورهای اقتصادی یعنی میزان تولید، تورم و بیکاری تاثیر بسزایی دارد. چرا درآمد یک کشور نسبت به سایر کشورها پایینتر است؟ چرا مردم اجناس تولید شده داخلی را با قیمت گرانتری نسبت به سایر کشورها خریداری میکنند؟ چرا کشور نمیتواند محصولات با کیفیتی برای صادر کردن به کشورهای دیگر داشته باشد تا با افزایش تولید آن بیکاری در جامعه کاهش یابد؟
بیایید با ذکر چند مثال مساله را دقیقتر بررسی کنیم. برای مثال ایران و ترکیه هر دو یکی از صادرکنندگان فولاد در منطقه هستند. در یک طرف کشور ما دارای معادن سنگآهن، نفت و گاز فراوان است که این منابع با هزینهای ارزان در اختیار تولیدکنندگان قرار دارد در حالی که تولید فولاد ترکیه تحت شرایط دسترسی پایین به منابع سنگآهن و هزینه بالای انرژی در این کشور است. اما در سال ۲۰۱۵ تولید فولاد ترکیه تقریبا ۲ برابر کشور ما بوده است یا حتما در مورد استخراج چند برابری سایر کشورهای همسایه از منابع مشترک نفت و گاز ایران با آنها شنیدهاید. خب، این کشورها بهرهوری بالاتری نسبت به ما در این حوزهها دارند و بالطبع روزانه میلیونها دلار نسبت به ما بیشتر کسب درآمد میکنند.اتخاذ تصمیمات مناسب برای افزایش بهرهوری در یک سازمان که شاید با تغییر محیط کار کارکنان، ایجاد انگیزش و رضایت شغلی آنها صورت گیرد تفاوت زیادی با انواع اقتصادی آن دارد. علم اقتصاد بهدنبال یافتن عوامل تعیینکننده کلی در افزایش سطح بهرهوری اقتصاد یک کشور است. برخی از اقتصاددانان ریشه اصلی بهرهوری را در رشد تجارت و گسترش بازار تولید میدانند. به عقیده آنان وقتی بازار مناسبی برای داد و ستد کالاها فراهم میشود با ورود رقیبان جدید تولیدکنندگان تلاش میکنند برای حفظ سهم خود از بازار یا قیمت خود را کاهش دهند که بهمعنی کاهش هزینهها یا استفاده بهتر از منابع است یا کیفیت خود را بهبود دهند که این فرآیند هم به مفهوم افزایش بهرهوری است یا سرعت تولید خود را افزایش دهند تا دامنه بیشتری از تقاضا را نصیب خود کنند یا ترکیبی از این موارد استفاده میکنند. رسیدن به هر کدام از این اهداف نیازمند بهکارگیری ابداعات، خلاقیت، افزایش مهارت انسانی است که همگی نهایتا در تکنولوژی و بهرهوری تولید ظهور پیدا میکند؛ بنابراین یکی از راهکارهای اقتصادی در جهت بهبود بهرهوری در جامعه افزایش تجارت و گسترش بازارها است.
اما رقابت در صحنه تجارت بینالملل و بازارهای بزرگ نیازمند تدارکات و ملزومات خاص خود است. دانش و تکنولوژی که جوهره اصلی بهبود بهرهوری است حاصل سرمایهگذاری در بخشهای مختلف شامل نیروی انسانی، تامین سرمایه کارآفرینان، سیاستهای خارجه مناسب و نظام دستمزد مناسب است. در تئوریهای اولیه اقتصاد بحث نیروی کار پیرامون فعالیت فیزیکی انسان مطرح بود، اما امروزه از آن بهعنوان سرمایه انسانی یاد میشود. سرمایه انسانی حاصل مهارتهای انسان در گذر زمان است که کارها را با سرعت و دقت بیشتری نسبت به گذشته انجام میدهد. جانمایه مهارتها و دانش انسانها در زمینههای مختلف در علوم آموزشی انباشت شده است. آموزش موثر موجب انتقال این اطلاعات به نیروی انسانی و بالا رفتن دقت و مهارت آنها در زمینه بخصوص میشود. این دانش باید از طرق مختلف مثل آموزش و پرورش، تعلیمات حرفهای و تحقیق و توسعه به نیروی کار تزریق گردد. امروزه رشد روز افزون کشورهای توسعه یافته مرهون ابداعات و اختراعات نیروی انسانی آنهاست که بدون شک ثمره آموزش مناسب آنها است. حتی یکی از واردات مهم این کشورها در حال حاضر ورود نخبگان سایر کشورها است، اما نباید یک فاکتور مهم در اینجا از قلم بیفتد و آن سرمایهگذاری مناسب است. بهترین طرحهای اقتصادی که میتوانند تاثیر بسزایی بر استفاده درست از منابع و کیفیت بالای تولید یا بهرهوری یک کشور داشته باشند اغلب نیازمند سرمایهگذاری هستند. تامین مالی بسیاری از طرحهای کارآفرینی خارج از توان افراد است، بنابراین در یک سیستم اقتصادی یکی از وظایف سیاستگذار تامین سرمایه این گروه از افراد است. همچنین گاهی اوقات رسیدن به سطح خاصی از تکنولوژی نیازمند سالها آموزش و صرف وقت و انرژی است. در چنین حالتی خرید تکنولوژی و آموزش نیروی کار متناسب با آن راهحل مقرون بهصرفهتری است. جالب است بدانید که ژاپن که یکی از کشورهای پیشرفته در صنعت و تکنولوژی بهشمار میآید، بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۸ نزدیک به ۲۰ درصد از درآمد حاصل از تولید خود را به خرید تکنولوژیهای روز دنیا برای افزایش بهرهوری نیروی کار خود اختصاص داده است.
در کنار این موارد ورود سرمایه کشورهای دیگر یکی از راههای افزایش بهرهوری است. این امر نیز در سایه روابط خوب تجاری میسر است. برای مثال بسیاری از محصولات با کیفیت ژاپن در هنگ کنگ و مالزی سرهمبندی میشوند. این رویه به این صورت است که کشورها توافق میکنند یکی از آنها تامینکننده سرمایه و تجهیزات باشد و دیگری نیروی کار و منابع لازم جهت تولید را فراهم کند. پس از مدتی علاوهبر اینکه عده زیادی در کشور مشغول به کار میشوند رفته رفته دانش و تکنولوژی مورد نظر به نیروی کار منتقل شده و زمینه افزایش تولید و صادرات آن کالا یا حتی تولید محصولات جدید فراهم میشود. در مورد آخر نیز افزایش سطح دستمزدها بهعنوان یک نیروی محرک انگیزه کارکنان مدنظر است. هرچه درآمد افراد بیشتر باشد توانایی آنها در کسب مهارت و آموزش افزایش مییابد. همچنین افزایش درآمد، تقاضا و رقابت در جامعه را افزایش میدهد که همگی بر افزایش سطح بهرهوری کل موثرند. در پایان باید گفت بهرهوری در اقتصاد صرف معطوف کردن تمامی توجهات به انگیزههای شخصی افراد نیست. بلکه این امر نیازمند آموزش، سرمایهگذاری، روابط تجاری و سیاسی خوب است، در صورت فراهم بودن این موارد زمینه استفاده بهتر از منابع، تولید کالاهای با کیفیتتر یا به مفهوم ساده افزایش بهرهوری، و تصاحب بازارهای جهانی و افزایش درآمد ملی امکانپذیر است.
ارسال نظر