شاغول یا پاندول؟!
دکتر حسین متین راد یکی از مکاتب اقتصادی که بخشی از باورهایش به اقتصاد ایدئولوژیک نزدیکتر است، تلویحا دولت را حوزهای میداند که علاوه بر حفاظت از منافع عمومی و خیرخواهی، دارای توانمندی لازم به عنوان دانای کل است. اما در حکومت اسلامی که مطمئنا باید اکمل این ویژگیها وجود داشته باشد، در عمل با این باور زاویه داریم و عملکرد ما متفاوت است. «امروز ایران در وضعیت ویژهای از نظر اقتصادی به سر میبرد و از نظر برخورداری از اسناد بالا دستی اعم از سند چشمانداز توسعه و قانون توسعه پنجم کمبود نداریم. » فقط اراده عمومی برای اجرا وجود ندارد.
دکتر حسین متین راد یکی از مکاتب اقتصادی که بخشی از باورهایش به اقتصاد ایدئولوژیک نزدیکتر است، تلویحا دولت را حوزهای میداند که علاوه بر حفاظت از منافع عمومی و خیرخواهی، دارای توانمندی لازم به عنوان دانای کل است. اما در حکومت اسلامی که مطمئنا باید اکمل این ویژگیها وجود داشته باشد، در عمل با این باور زاویه داریم و عملکرد ما متفاوت است. «امروز ایران در وضعیت ویژهای از نظر اقتصادی به سر میبرد و از نظر برخورداری از اسناد بالا دستی اعم از سند چشمانداز توسعه و قانون توسعه پنجم کمبود نداریم.» فقط اراده عمومی برای اجرا وجود ندارد. در حقیقت اقتصاد مقاومتی، اجرای همه قوانین مصوب قبلی است، لذا باز هم اراده بر اجرای تصمیمات و قوانین از قوانین جدید مهمتر است. «اما معدل رفتار کشور در اقتصاد کلان در طول 35 سال گذشته به هیچ وجه قابل دفاع نیست و ما نتوانستیم الگوی اقتصادی خوبی را برای خود انتخاب و به آن عمل کنیم و الهام بخش جهان معاصر باشیم». در 35 سال گذشته میانگین رشد اقتصادی کشور به 5% هم نرسیده، نرخ تورم هیچگاه یک رقمی نبوده است و... پس متاسفانه دولت در هیچ مقطعی به وظایف ذاتی خود عمل نکرده است، بهویژه در دولت قبل
که روزبهروز فربهتر و با نیروهای بیشتر پرهزینهتر شد.
لذا اگر از حاشیه عدول کنیم و به اصل عملکرد دولت تکیه نماییم شاید یکی از بزرگترین شاخصهای عملکردی اقتصادی دولتها ضریب رشد اقتصادی سالیانه است، در سه سال آخر دولت قبل، بخشی از متولیان اقتصاد و صنعت در این حوزه با ارائه اطلاعات خوشایند مسئولان در استانها و در سطح ملی سعی در سفیدنمایی عملکرد خود داشت.
در تیر ماه چند سال گذشته، بزرگداشت روز صنعت عموما برای خوشایند مسوولان ارشد برگزار میشد، بزرگداشتی با جمع صفر و قطعنامههای پرملات اما بینتیجه و در سال جاری نیز علیرغم حضور دولت «تدبیر و امید»، اما متاسفانه باز هم درب بر همان پاشنه چرخید. شاید مناسب باشد یکی از پروژههای تحقیقاتی مشترک صنعت و دانشگاه، به موضوع اثربخشی این بزرگداشتهای سالیانه در توسعه فرهنگ صنعتی، افزایش انگیزه سرمایهگذاری صنعتی، کاهش مشکلات فضای کسب و کار و بهبود فضای کسب و کار، در تعامل عملی و اجرایی منتج به کاهش موانع تولید و توسعه صنعتی، اختصاص داده شود تا روشن شود که این برنامهها چه میزان اثربخش بوده است.حضور تشکلها و تکثر تشکلی یکی از ابزارهای مناسب برای توسعه فرهنگ صنعتی است، اما اگر این سکوها برای عدهای تبدیل به کاسبی تشکلی شد، محتوی را آنچنان ارزشمند مینمایند که هدف از حیز انتفاع ساقط میشود. و اینگونه است که شخصیت اصلی تشکل رسما ارزش واقعی خود را از دست میدهد.
حرکات و مواضع تشکلی باید شاغول باشد نه پاندول. متاسفانه کارآفرینان کارمند که مدعی تشکلداری هستند، با مشی کارمندی خود تشکل میسازند و برای گذران زندگی به آن میپردازند، در حالی که ظرافت کار تشکلی در مشارکت در تصمیمسازی است، نه عمله اجرا بودن. مدیران دولتی، مدیران هزینه هستند، لذا هزینه تصمیمات غلط آنها را نیز (در اقتصادی که حداقل 75% دولتی است) بخش خصوصی باید بپردازد.
وضعیت اقتصاد استان و بهخصوص بخش صنعت در حال حاضر به شرح زیر است:
1-روند کاهشی صادرات استان.
۲-روند کاهنده سهم GNP استان از سهم GNP کشور.
3-روند کاهنده سهم GNP صنعتی استان از سهم GNP کشور. برای مثال سهم صنعت استان اصفهان از GNP صنعتی کشور 50% است، اما استان خراسان چقدر است و چه برنامه عملیاتی برای افزایش آن وجود دارد؟
۴-عدم رشد سرمایهگذاری جدید در بازسازی و نوسازی صنایع، بهویژه واحدهای بزرگ بخش خصوصی.
5-عدم برنامهریزی برای چگونگی افزایش بهرهوری پایین صنایع استان.
۶-عدم برنامهریزی برای چگونگی راهاندازی واحدهای تعطیل و به ظرفیت رساندن واحدهای در حال کار.
با وجود داشتن سهمی ناچیز در تولید صنعتی و در GNP کشور، چرا باید امور مالیاتی توقع دریافت حداقل 20% بیش از سال پیش را داشته باشد و چه کسی باید از بخش صنعت حمایت کند؟ برای هدایت و حذف پرداخت بیمه بیکاری حدود 14000 نفر و حدود 80 میلیارد ریال در ماه چه برنامه عملیاتی وجود دارد؟ در حالی که صدور پروانه بهرهبرداری، یعنی سرمایهگذاری جدید از شهریور سال گذشته تا کنون فقط 4% رشد داشته است، آیا حمایت از سرمایههای موجود و تولید حداکثری با برنامه و کنترل اثربخشتر نیست؟ چه کسی مسئول است؟ تمایل به سرمایهگذاری در بخش صنعت صرفا با اخذ پروانه تاسیس طی یک سال گذشته در کل کشور 11% رشد نموده است، اما سوال اینجاست که این تمایل را با چه برنامه حمایتی تقویت میکنیم؟
فرصت شغلی ۴۷ میلیونی یا در صنایع مستهلک شده است یا نقش صنایع دانشبنیان در آن کمرنگ است. پس برای سرمایهگذاری در صنایع دانشبنیان باید تعجیل کرد و فقط نمیتوان به لفظ از اقتصاد مقاومتی نام برد. در خاتمه امید است، کارآفرینان حضور فعال و تولیدمحور نماینده عالی دولت در استان خراسان را با افزایش شاخصها سرمایهگذاری صنعتی، افزایش بهرهوری تولید، افزایش اشتغال، کاهش پرداخت بیمه بیکاری و در نهایت بهبود شاخص فضای کسب و کار را در عمل احساس نمایند.
لذا اگر از حاشیه عدول کنیم و به اصل عملکرد دولت تکیه نماییم شاید یکی از بزرگترین شاخصهای عملکردی اقتصادی دولتها ضریب رشد اقتصادی سالیانه است، در سه سال آخر دولت قبل، بخشی از متولیان اقتصاد و صنعت در این حوزه با ارائه اطلاعات خوشایند مسئولان در استانها و در سطح ملی سعی در سفیدنمایی عملکرد خود داشت.
در تیر ماه چند سال گذشته، بزرگداشت روز صنعت عموما برای خوشایند مسوولان ارشد برگزار میشد، بزرگداشتی با جمع صفر و قطعنامههای پرملات اما بینتیجه و در سال جاری نیز علیرغم حضور دولت «تدبیر و امید»، اما متاسفانه باز هم درب بر همان پاشنه چرخید. شاید مناسب باشد یکی از پروژههای تحقیقاتی مشترک صنعت و دانشگاه، به موضوع اثربخشی این بزرگداشتهای سالیانه در توسعه فرهنگ صنعتی، افزایش انگیزه سرمایهگذاری صنعتی، کاهش مشکلات فضای کسب و کار و بهبود فضای کسب و کار، در تعامل عملی و اجرایی منتج به کاهش موانع تولید و توسعه صنعتی، اختصاص داده شود تا روشن شود که این برنامهها چه میزان اثربخش بوده است.حضور تشکلها و تکثر تشکلی یکی از ابزارهای مناسب برای توسعه فرهنگ صنعتی است، اما اگر این سکوها برای عدهای تبدیل به کاسبی تشکلی شد، محتوی را آنچنان ارزشمند مینمایند که هدف از حیز انتفاع ساقط میشود. و اینگونه است که شخصیت اصلی تشکل رسما ارزش واقعی خود را از دست میدهد.
حرکات و مواضع تشکلی باید شاغول باشد نه پاندول. متاسفانه کارآفرینان کارمند که مدعی تشکلداری هستند، با مشی کارمندی خود تشکل میسازند و برای گذران زندگی به آن میپردازند، در حالی که ظرافت کار تشکلی در مشارکت در تصمیمسازی است، نه عمله اجرا بودن. مدیران دولتی، مدیران هزینه هستند، لذا هزینه تصمیمات غلط آنها را نیز (در اقتصادی که حداقل 75% دولتی است) بخش خصوصی باید بپردازد.
وضعیت اقتصاد استان و بهخصوص بخش صنعت در حال حاضر به شرح زیر است:
1-روند کاهشی صادرات استان.
۲-روند کاهنده سهم GNP استان از سهم GNP کشور.
3-روند کاهنده سهم GNP صنعتی استان از سهم GNP کشور. برای مثال سهم صنعت استان اصفهان از GNP صنعتی کشور 50% است، اما استان خراسان چقدر است و چه برنامه عملیاتی برای افزایش آن وجود دارد؟
۴-عدم رشد سرمایهگذاری جدید در بازسازی و نوسازی صنایع، بهویژه واحدهای بزرگ بخش خصوصی.
5-عدم برنامهریزی برای چگونگی افزایش بهرهوری پایین صنایع استان.
۶-عدم برنامهریزی برای چگونگی راهاندازی واحدهای تعطیل و به ظرفیت رساندن واحدهای در حال کار.
با وجود داشتن سهمی ناچیز در تولید صنعتی و در GNP کشور، چرا باید امور مالیاتی توقع دریافت حداقل 20% بیش از سال پیش را داشته باشد و چه کسی باید از بخش صنعت حمایت کند؟ برای هدایت و حذف پرداخت بیمه بیکاری حدود 14000 نفر و حدود 80 میلیارد ریال در ماه چه برنامه عملیاتی وجود دارد؟ در حالی که صدور پروانه بهرهبرداری، یعنی سرمایهگذاری جدید از شهریور سال گذشته تا کنون فقط 4% رشد داشته است، آیا حمایت از سرمایههای موجود و تولید حداکثری با برنامه و کنترل اثربخشتر نیست؟ چه کسی مسئول است؟ تمایل به سرمایهگذاری در بخش صنعت صرفا با اخذ پروانه تاسیس طی یک سال گذشته در کل کشور 11% رشد نموده است، اما سوال اینجاست که این تمایل را با چه برنامه حمایتی تقویت میکنیم؟
فرصت شغلی ۴۷ میلیونی یا در صنایع مستهلک شده است یا نقش صنایع دانشبنیان در آن کمرنگ است. پس برای سرمایهگذاری در صنایع دانشبنیان باید تعجیل کرد و فقط نمیتوان به لفظ از اقتصاد مقاومتی نام برد. در خاتمه امید است، کارآفرینان حضور فعال و تولیدمحور نماینده عالی دولت در استان خراسان را با افزایش شاخصها سرمایهگذاری صنعتی، افزایش بهرهوری تولید، افزایش اشتغال، کاهش پرداخت بیمه بیکاری و در نهایت بهبود شاخص فضای کسب و کار را در عمل احساس نمایند.
ارسال نظر