کمپینهای اجتماعی در جهان معاصر چگونه مناسبات جوامع را تغییر میدهند؟
#جهان_ پساهشتگی
مک لوهان، جامعهشناس و نظریهپرداز ارتباطات، سالها پیش از یک اصطلاح استفاده کرد که به زودی فراگیر شد؛ «دهکده جهانی»! ایده مکلوهان بسیار سریع به واقعیت پیوست و انقلاب تکنولوژیهای ارتباطی جهان را به یک دهکده تبدیل کرد که هر خبری در آن در کمترین زمان ممکن به گوش همه میرسید. حالا سالها از این اتفاق گذشته است. در سالهای اخیر رسانههای تعاملی و شبکههای اجتماعی قدرت نفوذ خود را به رخ همه نهادهای دیگر کشانده و همه چیز تحت تاثیر این رسانهها قرار گرفته است. این موضوع باعث شده تا عقل متعارف و باورهای عامه بیش از گذشته اهمیت داشته باشد.
مک لوهان، جامعهشناس و نظریهپرداز ارتباطات، سالها پیش از یک اصطلاح استفاده کرد که به زودی فراگیر شد؛ «دهکده جهانی»! ایده مکلوهان بسیار سریع به واقعیت پیوست و انقلاب تکنولوژیهای ارتباطی جهان را به یک دهکده تبدیل کرد که هر خبری در آن در کمترین زمان ممکن به گوش همه میرسید. حالا سالها از این اتفاق گذشته است. در سالهای اخیر رسانههای تعاملی و شبکههای اجتماعی قدرت نفوذ خود را به رخ همه نهادهای دیگر کشانده و همه چیز تحت تاثیر این رسانهها قرار گرفته است. این موضوع باعث شده تا عقل متعارف و باورهای عامه بیش از گذشته اهمیت داشته باشد. کاربران رسانههای تعاملی و شبکههای اجتماعی در یک مکانیزم ارتباطی فعال، ایدهها، مطالبات، قضاوتها و برداشتهای خود را میتوانند با یکدیگر به اشتراک بگذارند و موجهای مدنی جدیدی ایجاد کنند. در ده، دوازده سال اخیر یک نشانه و علامت نوشتاری با نام اصلی Hash که البته به «هشتگ» معروف شده، مهمترین ابزار دست کاربران شبکههای اجتماعی برای بیان دیدگاههایشان بوده است. این ابزار که به نوعی دیدگاههای افراد در موضوعهای مشخص را دستهبندی و جمعآوری میکند، امروز قدرتمندترین نشانه در جهان ارتباطات است و بسیاری از کمپینهای اجتماعی با کمک آن ایجاد شدهاند.
تاریخچه یک نشانه کوچک
در حدود ۳۰ سال پیش، دنیس ریچی خالق زبان برنامهنویسی C، تصمیم گرفت برای جداکردن کلمات کلیدی و مهم از سایر کلمات و عباراتی که در داخل کد برنامه میآمد، از علامت # استفاده کند. این علامت را در آن زمان Number Sign یا علامت عدد میگفتند. شاید براساس همان مدل فکر کردن بود که بعدها در نرمافزارهای چت گروهی، عنوان هر چتروم، با علامت # مشخص میشد و به این شیوه عنوان چتروم از تمام کلمات و جملات دیگری که در آن صفحه دیده میشد، متمایز شد. نخستین استفاده از نمایه هشتگ، توسط یک کاربر توییتر مقیم کالیفرنیا بود، که Sandiegofire# را در پستهای مکرر خود در مورد آتشسوزیهای اکتبر ۲۰۰۷ کالیفرنیا قرار داد. این نخستین بار بود که یک کاربر شبکههای اجتماعی از هشتگ بهعنوان ابزار دستهبندی موضوعات استفاده کرد. این روال به سرعت گسترش پیدا کرد و به امری معمول و همگانی تبدیل شد.
هشتگ در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ میلادی برای نخستین بار در سطح جهانی مورد توجه قرار گرفت. جالب آنکه کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی در گسترش استفاده از هشتگ، نقش بسیار قابل توجهی داشتهاند. امروزه استفاده از هشتگ برای هر متنی که در شبکههای اجتماعی نوشته میشود، معمول و جاافتاده است. هشتگها کاربردهای متفاوتی دارند اما مهمترین کاربرد آنها هدایت موجهای افکار عمومی است. معمولا در برخی اوقات که موضوع مشخصی مورد توجه عموم قرار میگیرد، کاربران شبکههای اجتماعی با ایجاد هشتگهایی خاص به بیان دیدگاههایشان درباره آن موضوع میپردازند. هشتگها باعث میشود تا در کمترین زمان ممکن، تمامی اظهارنظرها در یک بخش، دستهبندی و قابل دسترسی بشود. اما این همه ماجرا نیست.
هشتگهای ناقض مارپیچ سکوت
در ارتباطات، ایدهای وجود دارد به نام «مارپیچ سکوت». به زبان ساده یعنی اینکه هرکسی که در مقابل یک پیام ارتباطی سکوت کند، باعث میشود تا دیگری نیز ساکت بماند و این اتفاق زنجیروار ادامه پیدا میکند. هشتگها درست خلاف جریان این ایده حرکت میکنند. هر هشتگی در فضای مجازی باعث تشویق دیگری به استفاده از آن هشتگ میشود. در واقع انگار که زنده بودن و جریان داشتن در فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی تا حد زیادی به استفاده از هشتگها مربوط است. «چیزی شبیه به اینکه من از هشتگ استفاده میکنم، پس هستم!». شاید به همین دلیل است که موجها، جنبشها و کمپینهای اجتماعی در دنیای معاصر به شدت وابسته به هشتگها هستند. آنها همه کاربران را در یک موقعیت مجازی واحد قرار میدهند. در گذشته خیابانها، ورزشگاهها و... محل تجمع مردم و مطالبهگران بود. امروزه هشتگها تا حدود قابل توجهی جای خیابانها و... را گرفتهاند. به بیان دیگر هشتگها خیابانهای فضای مجازی هستند. برخی از محبوبترین هشتگها در توییتر، اینستاگرام، فیسبوک و... صدها میلیون بار تکرار شدهاند.
مهمترین کمپینهای اجتماعی هشتگی در جهان
از سال ۲۰۱۱ که جنبش تسخیر والاستریت به مدد شبکههای اجتماعی گسترهای جهانی پیدا کرد تاکنون، دیگر هر روز و هر لحظه میتوان منتظر زایش یک هشتگ قدرتمند در شبکههای اجتماعی بود. هشتگ(#OccupyWallSreet) میلیونها بار در شبکههای اجتماعی تکرار شد و ۸۳۵ هزار صفحه در اینترنت درباره این هشتگ ایندکس شده است. در فهرستی که سال گذشته توییتر منتشر کرد هشتگ «برای پاریس دعا کنید» (#PrayForParis) در صدر پرترندترین هشتگهای این شبکه قرار داشت. این کمپین، نشانگر انسجام و همدلی بیسابقه مردم سراسر جهان برای ابراز نفرت از تروریسم بود. هشتگ «برای پاریس دعا کنید» در مرکز توجه و اهمیت قرار گرفت. نه فقط به این دلیل که نشان داد ظرفیت بشر برای همدلی بسیار است، بلکه توانست ثابت کند شبکههای اجتماعی میتوانند مرزهای جغرافیایی را در همراهی با یک جریان بشردوستانه بشکنند.
این هشتگ اما واکنشهای متفاوتی نیز در پی داشت. بسیاری اینگونه واکنش نشان دادند که چرا با آوارگان و پناهجویانی که به دنبال تغییر زندگی غیرقابل تحمل خود بودند با عشق و پذیرش برخورد نشد. همین مساله بیتفاوتی سیاسی جهان را در قبال جهان سوم دوباره به چالش کشید. به همین دلیل هشتگ «آوارگان خوش آمدید» (#RefugeesWellcome) نیز به یکی از هشتگهای پرترند توئیتر تبدیل شد. کمپینی که با انتشار تصویر بیجان کودک سهساله سوری در سواحل اروپا کوشید به جهان یادآور شود باید نگاه خود را به حق زندگی برای دیگران، تغییر دهد. در شکلگیری موجهای اجتماعی، شبکه اجتماعی توییتر را باید یکی از تاثیرگذارترین شبکههای دنیا دانست که بسیاری از رهبران سیاسی نیز در آن حضور فعال دارند. توییتر، یک شبکه اجتماعی تا حدودی سیاسی است و بسیاری از هشتگهای تاثیرگذار چند سال اخیر، از آن متبلور شدهاند.
البته همه جنبشهای اجتماعی که در شبکههای اجتماعی توسعه یافتند، برای مقابله با پدیدهای ترتیب پیدا نکردند. جنبشهایی هم بودند که برای آگاهیرسانی و آگاهی بخشی به طیفهای مختلف جامعه راهاندازی شد. مثل آزادی بیان، حقوق سیاه پوستها و حمایت از آزادیهای خاص و حمایت از حیوانات و مسائلی از این دست. در میان این گونه هشتگها، هشتگ «زندگی سیاهان مهم است.» BlackLivesMatter# هشتگی بود که برای این جنبش شکل گرفت و توانست بخشهایی از جهان را که هنوز نژادپرستی در آن بیداد میکند، به لرزه درآورد. این هشتگ بیش از ۴۱۰ هزار بار در توییتر به اشتراک گذاشته شد و موجی از اعتراضات اجتماعی در شبکههای اجتماعی علیه رفتار نژادپرستانه پلیس آمریکا را به تصویر کشید.
کمپینهای هشتگی در ایران
درسالهای اخیر و براساس تحولاتی که در سطح جامعه ایرانی به وقوع پیوسته است، تغییر گروه مرجع اعضای جـامعه را میتوان از روی تغییر ارزشها و هـنجارهای آنان مشاهده کرد. صفحات محبوب ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام، امروزه از اثرگذاری زیادی بر مسائل اجتماعی برخوردار هستند. این مساله تنها به ایران محدود نمیشود و در سایر کشورها، بسیاری از این افراد فعال محیطزیست یا عضو کمپینها بسترساز جنبشهای اجتماعی هستند. یکی از نمونههای بارز این کمپینها « نه به چهارشنبه خطرناک» از سوی رسانهها و هنرمندان بود که مورد استقبال مردم قرار گرفت. براساس گفتههای پیرحسین کولیوند سرپرست اورژانس کشور میزان تلفات و خسارات ناشی از چهارشنبه آخر سال در سال ۹۵ نسبت به سال قبلش، ۶۰ درصد کاهش داشته است و این اتفاق خوشایند تا حدود بسیار قابل توجهی در نتیجه پیوستن افراد جامعه به این پویش بوده است.
بسیاری از کمپینهای دیگر نیز در دو،سه سال اخیر مورد استقبال کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی قرار گرفت. کمپینهایی که ریشه در جهان مجازی داشتند اما نتیجه پیوستن به آنها تغییر رفتارهای شهروندان در جهان واقعی یا تغییر در برخی تصمیمهای مسوولان بود. از جمله مهمترین این کمپینها میتوان به « شب یلدا بدون موبایل»، «نخریدن خودرو صفر»، «توهین ممنوع»، «من دریاچه ارومیه هستم»، «سرپناه برای افراد بیخانمان» و... اشاره کرد. برخی دیگر از کمپینها عمدتا به همبستگی اجتماعی در ایران مربوط میشد. کمپینهایی مثل «مرزبانان» که به موضوع سربازان به اسارت گرفته شده در جنوب شرقی کشور اشاره داشت، کمپین «دعا برای ایران» پس از حوادث تروریستی گروهک داعش در مجلس و حرم مطهر امام خمینی (ره) و... اما به نظر میرسد که با توجه به قدرت شبکههای اجتماعی در اقناع کاربران، مهمترین کارکرد کمپینهای اجتماعی برای اصلاح رفتارهای شهروندی باشد. کما اینکه بسیاری از کمپینهای شکل گرفته در فضای مجازی تا کنون نتایج قابل توجهی به دنبال داشته است.
یکی از موثرترین کمپینها که در دو سال گذشته توانست توجه عمومی را به خود جلب کند، کمپین کاهش استفاده از کیسههای پلاستیکی بود. با توجه به نامگذاری یک روز در تقویم به نام روز بدون کیسه پلاستیکی، کمپینی در همین باره در شبکههای اجتماعی ایجاد و با استقبال بسیار گسترده کاربران مواجه شد. اثرگذاری کمپینها بسیاری از نهادهای اجتماعی و عمومی را نیز به راهاندازی و تقویت کمپینهای اصلاحی ترغیب کرده است. بر همین اساس کمپینی بزرگ با عنوان «از خودمان شروع کنیم» به تازگی از سوی شهرداری تهران و حوزه هنری توسعه پیدا کرده است.
این کمپین با هدف اصلاح و ارتقای فرهنگ ترافیکی در زمینه حقوق عابر پیاده و توسعه استفاده از دوچرخه بهعنوان وسیله نقلیه، در قالب اجرای نمایشهای خیابانی در تهران شکل گرفته است. کمپین از خودمان شروع کنیم با حضور گروههای نمایشی و برخی از چهرههای شناخته شده در حوزههای مختلف هنری تا پایان مرداد ماه در۲۰ نقطه تهران برگزار میشود. این پویش که در فضای مجازی هم دنبال میشود در روزهای سهشنبه و پنجشنبه هر هفته با حضور۶۰ گروه نمایشی بیش از ۳۷۰ اجرا در راستای ارتقای فرهنگ ترافیک خواهند داشت. این گروهها در ۲۰ تقاطع پرتردد، ۵ بوستان شهری و ۴ مسیر دوچرخه سواری تهران فعالیت خود را آغاز کردهاند. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی نیز با انتشار تصاویر، فیلم و متن از این گروههای نمایشی به این کمپین پیوستهاند.
ارسال نظر