چرا فیسبوک ما را از درمانگرانمان بهتر می‌شناسد؟

دنیل نیومن/ فوربس

 

 

مدت زیادی از دیدن فیلم Her که تاثیر عمیقی بر من گذاشت، نمی‌گذرد. ایده این فیلم مبنی بر عشق میان شخصیت خوآکین فونیکس و سیستم عامل رایانه‌ای وی است که می خواهد کسی باشد که وی را بهتر از هر کس دیگری درک کند. این فیلم مرا به شگفتی وا داشت که آیا ما به آینده مشابهی خواهیم رسید؟ درحالی‌که این فیلم رابطه میان انسان و فناوری را به نحوی احساساتی بیان می‌کند، اما ممکن است واقعیت چندان هم دور از چنین وضعیتی نباشد.

مدتی پیش، محققان دانشگاه کمبریج و استنفورد در تحقیقاتی که منتشر کردند به این نتیجه رسیدند که فیسبوک می‌تواند شخصیت ما را با دقت بیشتری نسبت به بیشتر افراد نزدیک ما در خانواده، جمع دوستان و حتی شاید درمانگران ما پیش‌بینی کند. این در حالی است که هیچ یک ما دارای یک درمانگر نیستیم که به تمام تفکرات درونی ما آگاهی داشته باشد، ما دوستان نزدیک، معتمدین و افرادی در کنار خود داریم که با شخصی‌ترین اطلاعات در مورد خود به آنان اعتماد می‌کنیم. روشن است که این دسته افراد کسانی هستند که در مورد ما بیش از هر کس دیگری در سیاره زمین اطلاعات دارند. به هر صورت، این ایده که چنین افرادی ممکن است به اندازه هزاران نفر از کارکنان شرکت فیسبوک ما را خوب نشناسند، تقریبا شگفت‌انگیز است. خبر خوب این است که افراد واقعی در فیسبوک ما را به خوبی سیستمهای رایانه‌ای خود، نمی‌شناسند. این دستگاه‌ها با استفاده از اطلاعاتشان بینشی در مورد ما به دست می‌آورند که ما را بهتر از هر کس دیگری در زندگیمان خواهند شناخت.

پشت هوش فیسبوک چه چیزی قرار دارد؟

پاسخ این پرسش روشن است: البته، اطلاعات! حدس‌هایی وجود دارد که فیسبوک حتی تا جایی پیش رفته است که می‌تواند شکست‌های روابط را پیش‌بینی کند و ما تقریبا این کار را که پیش‌بینی می‌کند به خرید چه چیزی علاقه‌مند هستیم، خوب می‌دانیم...

«کلان داده‌ »چیزی است که این بصیرت‌ها و بینش‌ها را در مورد ما امکان‌پذیر می‌سازد. با این وجود، مثال دیگری در مورد این که فضای کلان داده تا چه حد می‌تواند قدرتمند باشد، ارائه می‌کند. ما می‌توانیم برای این دستگاه‌های هوشمند اطلاعات و داده‌های کافی مهیا و فراهم کنیم که بتوانند علایق و چیزهایی که تمایلی به آنان نداریم و حتی متنفریم، موفقیت‌ها و شکست‌های ما را پیش‌بینی کنند. چیز زیادی نیست که ما بتوانیم وقتی در چنین شبکه‌های اجتماعی به بررسی اطلاعات و موارد به اشتراک ‌گذاشته شده دیگران و خودمان
می پردازیم و آنها را «لایک» می‌کنیم، قابل پنهان کردن باشند. چیز زیادی وجود ندارد که ما بتوانیم آنها را به عنوان راز یا مساله‌ای شخصی نگه داریم. نکته این است که چنین موردی هم ترسناک است و هم قدرتمند. این قابلیت همچنین به عنوان نماگر عظیمی از چیزی که آینده اطلاعات در پی دارد، به کار می آید.

درک مردم در آینده

با توجه به قابلیت تکنولوژی در پیش‌بینی رفتار خرید کردن، وضعیت روابط و اکنون خصیصه‌های شخصیتی، هوش مبتنی بر اطلاعات جمع‌آوری شده در حال پیشرفت کردن است. در آینده نزدیک دستیابی به شناخت از یک فرد کاملا بیگانه به آسانی چند کلیک روی صفحه کلید یا کیپد خواهد بود. شرکت‌ها قادر خواهند بود محصولاتی را به فروش برسانند که نیازهای خاصی از ما را برآورده کنند؛ کسانی که مسوول استخدام تازه‌کاران خواهند بود می‌توانند افراد را بر اساس شخصیت‌های موجود دیجیتالی آنان به کار گیرند؛ ما حتی در زمینه عشق نیز شاهد انتخاب با امکانات چنین بهشتی دیجیتالی خواهیم بود. دقت این پیش‌بینی‌ها به این امر بستگی دارد که ما تا چه میزان در شبکه‌های آنلاین سهیم هستیم. هرچه ردهای دیجیتالی که به جا می‌گذاریم بیشتر باشد، میزان اطلاعات شخصی بیشتری را بر جای خواهیم گذاشت.

کسانی که دغدغه‌های مربوط به مسایل شخصی دارند، به همان میزان که عادات ما به تدریج در حال ورود به صفحات مجازی است، درحال افزایش یافتن هستند. سرعت فناوری بیشتر از توسعه قوانین مربوط به حفاظت از حریم شخصی و ایمنی قدرتمند است. این در حالی است که چنین نوآوری‌های مبتنی بر اطلاعات، هیجان انگیز هستند. قطعا نگرانی‌هایی وجود دارد که فعالیت‌های داده کاوی نامقید و نامحدود می‌تواند جرایم سایبری را در سطح جدیدی ایجاد کند. تا زمانی که ما قوانین امن‌تر و بهتری نداشته باشیم که طبق آن هوش مصنوعی مانند واتسن آی‌بی‌ام، موتور جست‌وجوی گوگل و الگوریتم‌های فیسبوک که درون و بیرون ما را می‌شناسند کنترل کنند، نمی‌توان آینده را با آغوش باز پذیرفت.