چگونه شادی از دست رفته را بازیابیم؟
میترا فتحی
مربی بینالمللی هوش هیجانی و اجتماعی
info@mitrafathi. com
شاد بودن حق همه ما است و همه ما باید اقداماتی انجام دهیم که به شادی ما منجر شوند. برخی از افراد «عادت» میکنند که شاد نباشند، برای برخی از افراد ناخودآگاهشان تصمیم میگیرد که شاد نباشند. درست است که شرایط تاثیر بسزایی در میزان شادی افراد دارد، اما اینکه ما برای هر اتفاق چه میزان از شادی خود را از دست بدهیم و تا چه مدت غمگین باقی بمانیم، انتخاب خود ما است. میتوانیم انتخاب کنیم که پس از سوگواری برای هر چیزی که از دست دادهایم، پس از مدتی غمگین بودن برای هر اتفاقی که احساسات ما را جریحه دار میکند، دوباره به زندگی عادی و شادی باز گردیم و اما برای اینکه دوباره شاد شویم چه کارهایی لازم است انجام دهیم؟
۱- اراده کنید که شاد شوید.
میترا فتحی
مربی بینالمللی هوش هیجانی و اجتماعی
info@mitrafathi.com
شاد بودن حق همه ما است و همه ما باید اقداماتی انجام دهیم که به شادی ما منجر شوند. برخی از افراد «عادت» میکنند که شاد نباشند، برای برخی از افراد ناخودآگاهشان تصمیم میگیرد که شاد نباشند. درست است که شرایط تاثیر بسزایی در میزان شادی افراد دارد، اما اینکه ما برای هر اتفاق چه میزان از شادی خود را از دست بدهیم و تا چه مدت غمگین باقی بمانیم، انتخاب خود ما است. میتوانیم انتخاب کنیم که پس از سوگواری برای هر چیزی که از دست دادهایم، پس از مدتی غمگین بودن برای هر اتفاقی که احساسات ما را جریحه دار میکند، دوباره به زندگی عادی و شادی باز گردیم و اما برای اینکه دوباره شاد شویم چه کارهایی لازم است انجام دهیم؟
۱- اراده کنید که شاد شوید. قدم اول، خواستن و اراده کردن است. تا زمانی که نخواهیم و اراده نکنیم نه شاد میشویم و نه تغییر میکنیم. خیلی از افراد همیشه میگویند که «من میخواهم که شاد شوم، اما نمیشود!»؛ این جمله را باور نکنید، اگر بخواهید کاری را انجام دهید حتما میتوانید. یکی از مشکلات این افراد این است که بدون تغییر خود، فقط «دوست دارند» چیزی تغییر کند. بنابراین، بهتر است بدانید که دوست داشتن چیزی با خواستن و اراده کردن آن تفاوت دارد. ابتدا باید به خود «متعهد» شوید.
۲- گذشته خود را تخلیه کنید. این قدم را با حمایت یک مشاور، روان شناس یا مربی کاردان انجام دهید. شما نمیتوانید لیوانی را که از آب دیروز پر است با آبی تازه پر کنید. بنابراین، مرحله تخلیه ذهنی و روانی را جدی بگیرید. ابتدا خود را از گذشته خالی کنید، سپس تازهها را درون خود بریزید، تازههایی که به زندگی شادی میبخشند.
۳- باورهایی را که خلاف شادی شما عمل میکنند شناسایی کرده و تغییر دهید. برای افراد غمگین همیشه تعداد زیادی از باورها و افکار مایوس و غمگین کننده وجود دارد که تضمینی بر ادامه غم آنها است. بسیار اهمیت دارد که این باورها و افکار شناسایی شوند تا برای خلع سلاح آنها اقدامات بعدی صورت گیرد. در کنار شناسایی افکار و باورهای غمگین کننده باید افکار و باورهای شادی آور و سالم را نیز شناسایی کنید. قدم بعدی جایگزینی این باورها و افکار بر باورها و افکار کهنه و دردآور است.
۴- عادتهای غمگین کننده خود را شناخته و تغییر دهید. هر چیزی که تکرار شود، تبدیل به عادت میگردد، غم خوردن هم میتواند به راحتی یکی از عادتهای ما باشد، عادتی که ترک کردن آن با مقاومتهای زیادی همراه است اما امکانپذیر است و ما را به رهایی میرساند. شما چه کارهایی انجام میدهید و بعد از آن احساس منفی پیدا میکنید؟
۵- روابط سمی را حذف کنید. روابط سمی روابطی هستند که شادی و سرزندگی را از شما گرفته و به عزت نفس شما نیز خدشه وارد میکنند. این روابط قاتلان شادی شما هستند زیرا به بسیاری از ویژگیهایی که برای زندگی و شاد بودن نیاز دارید آسیب وارد میکنند. رابطههایی که در آن تحقیر میشوید، تمسخر میشوید، به بد بینی دعوت میشوید، خشم شما را افزایش میدهد، احساس بی ارزش بودن به شما میدهد، در آن غیبت و بد گویی زیاد است، چیزی برای پیشرفت و رشد شما در آن وجود ندارد در زمره روابط سمی قرار میگیرند. گاهی ما در ارتباط و معاشرت با برخی از افراد موجبات غمگین بودن خود را فراهم میکنیم. هیچ ایرادی ندارد که از چیزی که به شما آسیب میزند دوری کنید و این کاری منطقی است. شما باید با افرادی در ارتباط و معاشرت باشید که باعث رشد و شکوفایی شما میشوند. شاید بگویید که برخی از این افراد سمی از نزدیکان شما هستند و نمیتوانید ارتباط خود را قطع کنید. برای این مورد شما میتوانید از چالشهای احتمالی با این افراد فاصله بگیرید و با حفظ فاصله، کمتر با این افراد برخورد داشته باشید. همچنین، باید برای تقویت شخصیت خود نیز از یک مشاور، روانشناس یا مربی کاردان کمک بگیرید.
۶- عادتهای شادی آور را جایگزین عادتهای منفی کنید. یکی از این عادات، مراقبت و رسیدگی به خود است. خود را به طبیعت ببرید، به خود غذایی که دوست دارید را بدهید، خود را نوازش کنید، برای خود لباسهایی مناسب و دوست داشتنی بخرید، به خود احترام و ارزش بدهید و... وقتی شما به خود نزدیکتر شوید، شادتر میشوید. اگر شاد بودن را نیز تمرین کنید تبدیل به عادت میشود. برای شاد بودن باید دائما در حال مراقبت از خود باشیم زیرا احتمال عادت به منفیها نیروی بیشتری دارد و باید کارهایی را عادت خود کنیم که منجر به شادی میشوند.
۷- بهانهها را کنار بگذارید. همه ما در زندگی خود مشکلات زیادی داریم. مهم این است که برای برخورد با این مسائل و مشکلات چه تصمیمی بگیریم. یا میتوانیم خیلی استوار و با اصرار همه را توجیه کنیم که خیلی بدبخت هستیم و شادی بر ما حرام است، یا میتوانیم واقعیت را بپذیریم و قدرت خود را از آن پس گرفته و با وجود تمام مسائل باز هم حال متعادل خود را حفظ کنیم. عده زیادی دائما در حال توجیه کردن و اثبات این مساله هستند که دلایل زیادی برای غمگین بودن دارند و راست هم میگویند، واقعا این دلایل وجود دارند! اما ایراد این افراد این است که از خود نمیپرسند «دقیقا از اینهمه بهانه آوردن، توجیه کردن و سعی در اثبات بد بختیهای خود چه قصدی دارم؟ آیا میخواهم غمگین بمانم و اینهمه دلیل میآورم که اجازه داشته باشم غمگین بمانم؟ آیا این عمل خلاف شادی نیست؟» برای شاد بودن دنبال دلیل نگردیم، شاید هرگز دلیلی پیدا نکنیم. برای شاد بودن باید اقدام کنیم.
ارسال نظر