یک سر وگردن بالاتر در درس هندسه جبری
دکتر آرش رستگار عضو هیات علمی ریاضی دانشگاه صنعتی شریف اولین ترمی که به ایران برگشتم و در شریف استاد شدم، خانم میرزاخانی با من درس هندسه جبری داشتند، افراد بسیار توانایی این درس را داشتند و البته چهار، پنج نفری بودند که معتقد بودند درس بسیار سنگین است. این درس برای مقطع لیسانس بود ولی از دروس فوق‌لیسانس هم سنگین‏تر بود. عده‌ای بیست گرفتند یعنی محتوای مفهومی درس را کاملا فهمیده بودند ولی خانم میرزاخانی یک سر و گردن از آنها بالاتر بود. من یادم هست که یادداشت‏های برایان کنراد که الان در استنفورد همکار خانم میرزاخانی است، به ایشان دادم تا مطالعه کنند. این یادداشت‏ها از این جهت مهم بود که به ایشان این تصور را می‏داد که یک دانشجوی خیلی‌خیلی قوی، چقدر می‏تواند خوب باشد. یک نکته خیلی جالب راجع به برایان کنراد این است که الان دفترکار مریم میرزاخانی چند‌برابر دفترکار برایان در استانفورد است و برایان از این مساله بسیار عصبانی است! برایان کنراد شاگرد وایل برنده مدال فیلدز و استاد راهنمای من بوده است. فکر می‌کنم سایر درس‌های خانم میرزاخانی در ایران، استانداردی را که این درس برایشان از ریاضیات معرفی می‏کرد، نداشتند. این را از این لحاظ می‌گویم چون از نزدیک می‏شناسمشان، من فکر می‏کنم ایشان در حل مساله قوی ترین آدمی بودند که دانشکده ما تا به حال داشته است و بیش از یک سر و گردن از بقیه بلند تر است، ما آدم‌هایی داریم که در مهارت‌های خاص خودشان برجسته هستند، مثلا اگر خانم میرزاخانی یک در ده میلیون باشد ما چهار، پنج نفر از این آدم‏ها داریم، البته با مهارت‏های دیگری و نه دقیقا مهارت‌های ایشان. افراد کمی هستند که می‏توانند تصور درست و کاملی داشته باشند از اینکه این جایزه چه تاثیری در جامعه علمی ما خواهد گذاشت، فکر نکنیم این موفقیت یک بچه باهوش است که هر شاگرد اول شریفی می‌تواند به‌دست بیاورد. راحت فکر نکنید که ما خودشان یا کارهای ایشان را می‏فهمیم یا تصوری که از خانم میرزاخانی داریم دقیقا بر او منطبق است.