کوهنوردی مهرماهانه!
صعود به قله «پراو»
حامد سلمانی
اوایل مهرماه بود که تهران را به صعود قله «پراو»، به مقصدکرمانشاه ترک کردیم.
«پراو» منطقهای کوهستانی در زاگرس شمالی است که شاید بیشتر به خاطر غارش معروف باشد که در بین کوهنوردان، طبیعتگردان و غارنوردان معروف به «اورست غارهای دنیا» است. این منطقه شمال شرق کرمانشاه را دربرگرفته و بلندترین نقطه آن قله شیخ علیخان یا پراو است که حدود ۳۴۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و هدف ما هم صعود به شیخ علیخان بود. از تهران به همدان و سپس کرمانشاه رفتیم و در آنجا ابتدا مدتی با استاد عیوضی، از پیشکسوتان کوهنوردی و سنگنوردی کرمانشاه و ایران، صحبتی داشتیم و سپس ماشین را در کرمانشاه گذاشتیم و با تاکسی به چالابه آمدیم.
اوایل مهرماه بود که تهران را به صعود قله «پراو»، به مقصدکرمانشاه ترک کردیم.
«پراو» منطقهای کوهستانی در زاگرس شمالی است که شاید بیشتر به خاطر غارش معروف باشد که در بین کوهنوردان، طبیعتگردان و غارنوردان معروف به «اورست غارهای دنیا» است. این منطقه شمال شرق کرمانشاه را دربرگرفته و بلندترین نقطه آن قله شیخ علیخان یا پراو است که حدود ۳۴۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و هدف ما هم صعود به شیخ علیخان بود. از تهران به همدان و سپس کرمانشاه رفتیم و در آنجا ابتدا مدتی با استاد عیوضی، از پیشکسوتان کوهنوردی و سنگنوردی کرمانشاه و ایران، صحبتی داشتیم و سپس ماشین را در کرمانشاه گذاشتیم و با تاکسی به چالابه آمدیم.
حامد سلمانی
اوایل مهرماه بود که تهران را به صعود قله «پراو»، به مقصدکرمانشاه ترک کردیم.
«پراو» منطقهای کوهستانی در زاگرس شمالی است که شاید بیشتر به خاطر غارش معروف باشد که در بین کوهنوردان، طبیعتگردان و غارنوردان معروف به «اورست غارهای دنیا» است. این منطقه شمال شرق کرمانشاه را دربرگرفته و بلندترین نقطه آن قله شیخ علیخان یا پراو است که حدود 3400 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و هدف ما هم صعود به شیخ علیخان بود.از تهران به همدان و سپس کرمانشاه رفتیم و در آنجا ابتدا مدتی با استاد عیوضی، از پیشکسوتان کوهنوردی و سنگنوردی کرمانشاه و ایران، صحبتی داشتیم و سپس ماشین را در کرمانشاه گذاشتیم و با تاکسی به چالابه آمدیم. چالابه در مسیر همدان به کرمانشاه است و حدود 20 دقیقه در راه بودیم. ماشین تا محلی به نام محیطبانی که انتهای جاده آسفالت است میرود و ما هم همانجا پیاده شدیم و صعود خودمان را آغاز کردیم.
در نزدیکی محیطبانی فضایی بهعنوان پارکینگ در نظر گرفته شده است ولی دیگر خبری از آب و محلی برای خرید نیست و باید تمام مایحتاج صعود را از قبل تهیه کرده باشید. از محیط بانی در امتداد شمال به سوی گردنه دوزهری حرکت کردیم. مسیر از محیط بانی تا گردنه پاکوب است ولی خیلی واضح و مشخص نیست و برای پیدا کردن آن باید بسیار دقت کرد مخصوصا زیر گردنه دوزهری که شیب افزایش پیدا میکند.
در این منطقه حیوانات زیادی وجود دارند که مشاهده آنها نیازمند شانس و دقت است. شاید معروفترین موجود زنده این منطقه قمقمک باشد که ما در صعود خود و درست زیر گردنه دوزهری دیدیم.
قمقمک، مارمولک، سمندر و آفتاب پرست اسمهایی است که به این جانور عجیب با قیافه مضحک که سبز رنگ است و دمی کشیده دارد اطلاق میشود. این موجود زیر تیغ آفتاب کوهستان به راحتی از دیوارهای راستی که بعضا مثل آیینه میمانند بالا میرود و هر از چندگاهی سری میگرداند و دور و بر را نگاه میاندازد. قمقمک حدود ۴۰ سانتیمتر طول دارد و هیچگونه خطری برای انسان ندارد.
پس از رسیدن به گردنه دوزهری، میتوانیم نمای چشمه دوزهری، خرسنگ و قله پراو را ببینیم. هوا بسیار گرم بود و آفتاب سوزان. با دیدن سبزیهای اطراف چشمه، جانی دوباره گرفتیم و به سرعت به سمت آن سرازیر شدیم. اطراف چشمه با سیمان و سنگ بهسازی شده است و تابلوی راهنمایی هم وجود دارد و مکان بسیار صافی است که امکان برپایی چادر را دارا است. در اینجا آبی به سر و رویمان زدیم و بطریهایمان را پر کردیم و باز مسیر را در امتداد شمال ادامه دادیم.
چشمه دوزهری در خطالقعر واقع شده است و دبی آب (حجم آب جابهجاشده از یک مقطع مشخص مثل رودخانه، کانال آب، دریچه سد، لوله یا هر سازه دیگر در مدت زمان مشخص) آن خوب است.
مسیر بعد از آن به سمت خرسنگ است که سنگ بزرگی است که پاکوب از سمت غرب آن ادامه مییابد. از خرسنگ تا جانپناه میدان پراو مسیر در دره است و کمی درگیری با سنگ هم دارد ولی نکته اصلی آن شیب بسیار زیاد است که هر چه به جانپناه پراو نزدیکتر میشویم، شیب بیشتر میشود.
در این مسیر و در دل کوه سرپناهی ساخته شده است که به جانپناه غار یک شبه معروف است. این جانپناه در حقیقت فضای خالی زیر سنگ است که بهصورت هوشمندانهای مهار شده و با تعبیه در و پنجره، فضایی حدود 2 در 2 را در اختیار کوهنوردان قرار دادهاست. در راه چشمه تا جانپناه تابلوهای خسته نباشید وجود دارد که کوهنوردان از آن بهعنوان راهنما و نشانی استفاده میکنند.
این جانپناه در ارتفاع 3150 متری و با مساحتی حدود 32 متر مربع توسط کمیته پناهگاههای هیات کوهنوردی استان ساخته شده است. ظرفیت معمولی برای خواب 15 نفر است و باتری خورشیدی هم دارد.اوایل تاریکی هوا بود که به جانپناه پراو رسیدیم. شام را خوردیم و خوابیدیم. صبح قبل از صعود به قله سری به دهانه غار پراو زدیم که از پناهگاه حدود 15 دقیقه راه بود. غار پراو را به دلیل ارتفاع بالای دهانه ورودی آن، اورست غارهای دنیا مینامند. این غار که 751 عمق دارد، عمیقترین غار ایران است که در سال 1970 کشف شد و تاکنون کشتههای زیادی داشته است.
دهانه ورودی غار تابلوهای یادبود و راهنمایی نصب شدهاست و بودن در آن فضا احساس عجیبی دارد.پس از بازدید از دهانه غار به پناهگاه برگشتیم و برای صعود به قله شیخ علیخان آماده شدیم. مسیر از پناهگاه تا قله حدود یک ساعت در دره است که به نسبت شیب زیادی دارد ولی مسیر مشخصی است، چراکه قله در تمام مدت دیده میشود. حوالی ساعت 10 صبح بود که به قله پراو، بام کرمانشاه رسیدیم. از روی قله میتوان کرمانشاه و قلههای اطراف را مشاهده کرد.ما برای بازگشت مسیر خطالراس شرقی را انتخاب کردیم تا قلههای نمازگاه و شاودلان را نیز صعود کنیم. مسیر خط الراس کاملا سنگی و با افزایش و کاهش ارتفاع بسیاری همراه است. پس از صعود شاودلان به گردنه شنل آمدیم. روی گردنه شنل جانپناهی وجود دارد که از نمونه جانپناههای فلزی در کوهستانهای کشور است. سقفی منحنی دارند که متاسفانه وضعیت مناسبی برای اقامت نداشت و نیازمند بازسازی بود.
از گردنه شنل از مسیر تنگه بزازخانه خود را به محیطبانی رساندیم و اوایل غروب بود که به کرمانشاه برگشتیم. اطلاعات کامل در مورد قله پراو و گزارش مفصل این برنامه روی وبسایت کوهنوردی و طبیعتگردی جلودارjelodar.com قرار گرفته است.
اوایل مهرماه بود که تهران را به صعود قله «پراو»، به مقصدکرمانشاه ترک کردیم.
«پراو» منطقهای کوهستانی در زاگرس شمالی است که شاید بیشتر به خاطر غارش معروف باشد که در بین کوهنوردان، طبیعتگردان و غارنوردان معروف به «اورست غارهای دنیا» است. این منطقه شمال شرق کرمانشاه را دربرگرفته و بلندترین نقطه آن قله شیخ علیخان یا پراو است که حدود 3400 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و هدف ما هم صعود به شیخ علیخان بود.از تهران به همدان و سپس کرمانشاه رفتیم و در آنجا ابتدا مدتی با استاد عیوضی، از پیشکسوتان کوهنوردی و سنگنوردی کرمانشاه و ایران، صحبتی داشتیم و سپس ماشین را در کرمانشاه گذاشتیم و با تاکسی به چالابه آمدیم. چالابه در مسیر همدان به کرمانشاه است و حدود 20 دقیقه در راه بودیم. ماشین تا محلی به نام محیطبانی که انتهای جاده آسفالت است میرود و ما هم همانجا پیاده شدیم و صعود خودمان را آغاز کردیم.
در نزدیکی محیطبانی فضایی بهعنوان پارکینگ در نظر گرفته شده است ولی دیگر خبری از آب و محلی برای خرید نیست و باید تمام مایحتاج صعود را از قبل تهیه کرده باشید. از محیط بانی در امتداد شمال به سوی گردنه دوزهری حرکت کردیم. مسیر از محیط بانی تا گردنه پاکوب است ولی خیلی واضح و مشخص نیست و برای پیدا کردن آن باید بسیار دقت کرد مخصوصا زیر گردنه دوزهری که شیب افزایش پیدا میکند.
در این منطقه حیوانات زیادی وجود دارند که مشاهده آنها نیازمند شانس و دقت است. شاید معروفترین موجود زنده این منطقه قمقمک باشد که ما در صعود خود و درست زیر گردنه دوزهری دیدیم.
قمقمک، مارمولک، سمندر و آفتاب پرست اسمهایی است که به این جانور عجیب با قیافه مضحک که سبز رنگ است و دمی کشیده دارد اطلاق میشود. این موجود زیر تیغ آفتاب کوهستان به راحتی از دیوارهای راستی که بعضا مثل آیینه میمانند بالا میرود و هر از چندگاهی سری میگرداند و دور و بر را نگاه میاندازد. قمقمک حدود ۴۰ سانتیمتر طول دارد و هیچگونه خطری برای انسان ندارد.
پس از رسیدن به گردنه دوزهری، میتوانیم نمای چشمه دوزهری، خرسنگ و قله پراو را ببینیم. هوا بسیار گرم بود و آفتاب سوزان. با دیدن سبزیهای اطراف چشمه، جانی دوباره گرفتیم و به سرعت به سمت آن سرازیر شدیم. اطراف چشمه با سیمان و سنگ بهسازی شده است و تابلوی راهنمایی هم وجود دارد و مکان بسیار صافی است که امکان برپایی چادر را دارا است. در اینجا آبی به سر و رویمان زدیم و بطریهایمان را پر کردیم و باز مسیر را در امتداد شمال ادامه دادیم.
چشمه دوزهری در خطالقعر واقع شده است و دبی آب (حجم آب جابهجاشده از یک مقطع مشخص مثل رودخانه، کانال آب، دریچه سد، لوله یا هر سازه دیگر در مدت زمان مشخص) آن خوب است.
مسیر بعد از آن به سمت خرسنگ است که سنگ بزرگی است که پاکوب از سمت غرب آن ادامه مییابد. از خرسنگ تا جانپناه میدان پراو مسیر در دره است و کمی درگیری با سنگ هم دارد ولی نکته اصلی آن شیب بسیار زیاد است که هر چه به جانپناه پراو نزدیکتر میشویم، شیب بیشتر میشود.
در این مسیر و در دل کوه سرپناهی ساخته شده است که به جانپناه غار یک شبه معروف است. این جانپناه در حقیقت فضای خالی زیر سنگ است که بهصورت هوشمندانهای مهار شده و با تعبیه در و پنجره، فضایی حدود 2 در 2 را در اختیار کوهنوردان قرار دادهاست. در راه چشمه تا جانپناه تابلوهای خسته نباشید وجود دارد که کوهنوردان از آن بهعنوان راهنما و نشانی استفاده میکنند.
این جانپناه در ارتفاع 3150 متری و با مساحتی حدود 32 متر مربع توسط کمیته پناهگاههای هیات کوهنوردی استان ساخته شده است. ظرفیت معمولی برای خواب 15 نفر است و باتری خورشیدی هم دارد.اوایل تاریکی هوا بود که به جانپناه پراو رسیدیم. شام را خوردیم و خوابیدیم. صبح قبل از صعود به قله سری به دهانه غار پراو زدیم که از پناهگاه حدود 15 دقیقه راه بود. غار پراو را به دلیل ارتفاع بالای دهانه ورودی آن، اورست غارهای دنیا مینامند. این غار که 751 عمق دارد، عمیقترین غار ایران است که در سال 1970 کشف شد و تاکنون کشتههای زیادی داشته است.
دهانه ورودی غار تابلوهای یادبود و راهنمایی نصب شدهاست و بودن در آن فضا احساس عجیبی دارد.پس از بازدید از دهانه غار به پناهگاه برگشتیم و برای صعود به قله شیخ علیخان آماده شدیم. مسیر از پناهگاه تا قله حدود یک ساعت در دره است که به نسبت شیب زیادی دارد ولی مسیر مشخصی است، چراکه قله در تمام مدت دیده میشود. حوالی ساعت 10 صبح بود که به قله پراو، بام کرمانشاه رسیدیم. از روی قله میتوان کرمانشاه و قلههای اطراف را مشاهده کرد.ما برای بازگشت مسیر خطالراس شرقی را انتخاب کردیم تا قلههای نمازگاه و شاودلان را نیز صعود کنیم. مسیر خط الراس کاملا سنگی و با افزایش و کاهش ارتفاع بسیاری همراه است. پس از صعود شاودلان به گردنه شنل آمدیم. روی گردنه شنل جانپناهی وجود دارد که از نمونه جانپناههای فلزی در کوهستانهای کشور است. سقفی منحنی دارند که متاسفانه وضعیت مناسبی برای اقامت نداشت و نیازمند بازسازی بود.
از گردنه شنل از مسیر تنگه بزازخانه خود را به محیطبانی رساندیم و اوایل غروب بود که به کرمانشاه برگشتیم. اطلاعات کامل در مورد قله پراو و گزارش مفصل این برنامه روی وبسایت کوهنوردی و طبیعتگردی جلودارjelodar.com قرار گرفته است.
ارسال نظر