ملیها و محلیها
علیرضا پویانسب
رسانه های محلی هرچند در دنیا به عنوان رسانه های پیشتاز معرفی می شوند و همواره این رسانه های محلی هستند که در هر منطقه حرف اول را میزنند، اما در ایران هنوز نتوانسته اند جایی برای خود باز کنند و به نوعی جایگاه خود را از دست رفته می بینند و امروز بیشتر آنها با مشکلات اقتصادی دست به گریبانند؛ خبرنگاران تخصصی ندارند و توانایی برخورداری از یک تحریریه قوی را به علت همان مشکلات اقتصادی ندارند. خبرنگاران مستعدی هم که از کنار همین رسانه های محلی رشد میکنند پس از اندک زمانی کوله بار خود را می بندند؛ یا از شهر و دیار خود راهی تهران می شوند یا در همان شهر سعی دارند که در رسانه های ملی که شعبه ای در آن شهر دارند فعالیت کنند.
علیرضا پویانسب
رسانه های محلی هرچند در دنیا به عنوان رسانه های پیشتاز معرفی می شوند و همواره این رسانه های محلی هستند که در هر منطقه حرف اول را میزنند، اما در ایران هنوز نتوانسته اند جایی برای خود باز کنند و به نوعی جایگاه خود را از دست رفته می بینند و امروز بیشتر آنها با مشکلات اقتصادی دست به گریبانند؛ خبرنگاران تخصصی ندارند و توانایی برخورداری از یک تحریریه قوی را به علت همان مشکلات اقتصادی ندارند. خبرنگاران مستعدی هم که از کنار همین رسانه های محلی رشد میکنند پس از اندک زمانی کوله بار خود را می بندند؛ یا از شهر و دیار خود راهی تهران می شوند یا در همان شهر سعی دارند که در رسانه های ملی که شعبه ای در آن شهر دارند فعالیت کنند. اغلب مسئولان و سیاستمداران به دلیل لابیهایی که صورت میگیرد، بیشترین توجه را به رسانههای سراسری دارند؛ که همین موضوع عدم توجه به قابلیت رسانههای محلی را هم دامن میزند. این موضوع برای رسانه های ملی که دارای سرپرستی در دیگر شهرستان ها هم اتفاق میافتد شاید این موضوع به خاطر برند معروف برخی از آنها کمتر مطرح باشد، اما مشکل همان مشکل است.
در واقع مطبوعات محلی با دست خالی بدون چاپخانه، بدون خبرنگار حرفهای و گاه با هیات تحریریه یک نفره اداره می شوند اما آیا باید برای چنین رسانه ای باید به احترام ایستاد و دست زد یا آن را به بوتهنقد سپرد؟این همان جایی است که تفاوت میان رسانه ملی با مرکزیت تهران را نسبت به یک رسانه محلی به رخ می کشد. اینکه عموما به هر شکل شده رسانه های ملی سعی می کنند هزینه کنند، خبرنگار تخصصی تربیت کنند و هیات تحریریه حداقلی با ظاهری شکیل ایجاد کنند این هم به خاطر وجودشان در مرکز و نگاهی ملی است که هرچند آنها هم نسبت به رقبای جهانی خود از امکانات بسیار کمتری هستند. اما به هرحال نباید هم از یاد برد که ضعفها و مشکلات مطبوعات محلی، حاصل غفلت و بیاطلاعی آنها از داشتههای محلی است چراکه متاسفانه بسیاری از مطبوعات محلی تلاش میکنند در بهترین حالت کپی برابر اصلی از همتایان سراسری باشند. این در حالی است که توجه و تمرکز آنها به وظیفه و مسئولیت اصلی شان میتواند آنها را کمک کند تا در راستای توسعه شهر و استان خود گام بردارند و همین موضوع باعث می شود تا منطقه نسبت به این مطبوعه نظر دیگری پیداکند.
رسانه ای که توسط بخش خصوصی و نه به واسطه ارگانی خاص هدایت میشود و بتواند درآمدزایی درستی داشته باشد میتواند رسانه پیشگام محلی باشد. اما مشکلات رسانههای محلی نیازمند آسیب شناسی دقیق تر است. مشکلات ساختاری گریبان رسانههای محلی را گرفته است خشکی تولیدات و نبود خلاقیت، بازمصرفی شدن برخی از آنها و توجه کمتر به ارائه سبکهای جدید نوشتاری رسانهای از معضلاتی است که رسانه های محلی اصفهان را درگیر کرده است. نشریات در اصفهان ساختارهای کلاسیک را گاهی ارائه نمی کنند آنها یادداشتی برای درج در صفحات خود ندارند و گزارش های تحلیلی عمیق تولید نمیکنند. امروز که هر ثانیه سرعت مطالعه و به دست آوردن اطلاعات افزایش مییابد؛ این گراف ها و نمودارها هستند که بیشتر و بیشتر نسبت به روز قبل در روزنامه ها حرف برای گفتن دارند این موضوع نه تنها در رسانههای مکتوب که در رسانههای دیجیتال هم دیده میشود؛ به همین علت است که اینفوگرافیک مورد استقبال قرار می گیرد چراکه افراد در کسری از زمان میتوانند اطلاعاتی به اندازه چند مقاله را یکجادریافت کنند که متاسفانه این مورد هم کمتر در روزنامه و نشریات محلی اصفهان دیده می شود.
ضعف دیگری که نشریات محلی در اصفهان از آن رنج می برند عدم استفاده از بدنه کارشناسی است. گرچه در اصفهان این بدنه چندان علاقه ای به ارتباط با رسانه ندارد و همین موضوع باعث شده تا کارشناسان تکراری در رسانه ها حضور داشته باشند واین اتفاقی است که تلاش خود رسانهها را میطلبد تا بدنه کارشناسی را با رسانه آشنا و از آنها برای پیشبرد برنامه های خود استفاده کنند چرا که بسیاری از گزارش ها و تامین محتواها به دست کارشناسان عمیقا تحلیل شده و برای مخاطب مقبول خواهدبود. در کنار این موضوع عدم فضای لازم برای روزنامه نگاران و تقدم خبرنگاران بر آنها هم مشکلات را در نشریات اصفهان دو چندان کرده و فضای فکری مسئولان را در حیطه خبر دچار سوء برداشت کرده است.
از سوی دیگر فضای مجازی و نسخه های دیجیتالی، تلگرام و اینستاگرام آنجا که این اپلیکیشن های رایگان در دست تمام مردم یک شهر قرار دارد کم کم نسخه های چاپی و مطبوعهها را به حاشیه می راند و روزنامه داران اصفهان اعتقاد دارند با حضور رسانههای مجازی و به خصوص شبکههای اجتماعی دیگر هزینه برای راه اندازی رسانه مکتوب به صرفه نیست اما این خود یک اتفاق ناگوار هم در پی دارد: در جامعه ما که سرانه مطالعه بسیار پایین است ورود شبکه اجتماعی این موضوع را پیچیده تر و سرانه مطالعه را بیش از پیش کاهش می دهد باید برای آن فکری شود و مطبوعه محلی باید از این فضای و خلاء بهترین استفاده را ببرد. از طرف دیگر اگر تفسیر و تحلیل به درستی در نشریات اصفهان به نگارش درآید و در واقع مطالب نشریات از واکنشی و انعکاسی بودن خارج شود این نشریات محلی هستند که می توانند به معنای واقعی حرف مردم باشند و می توانند بیش از گذشته مدیران را نسبت به عملکردشان آگاه کنند. البته برای رسیدن به این جایگاه دو بازوی اساسی نیاز رسانه ها است ابتدا داشتن خبرنگار تخصصی و روزنامه نگار متخصص در هر زمینه و دوم اتصال بدنه کارشناسی که این اتفاق سخت ولی شدنی است.
ارسال نظر