بخشی از نیروهای طالبان جذب گروه خلیفه خودخوانده شدهاند
رخنه داعش به افغانستان
وحشتناکترین کابوس ولی محمد دروازی به حقیقت پیوسته است. پسر ۲۳ ساله او دو ماه پیش ناپدید شد و پس از چندی عکسی از او منتشر شد که نشان میداد وی به شهر رقه سفر کرده و در آنجا نیز در نبردهایی که برای داعش داشته کشته شده است. دروازی میگوید فرزندش سال گذشته برای دو ماه ناگهان ناپدید شد و او نیز در تمام این مدت دنبال او میگشته است. به هر جا که در توانش بوده سر زده است. حتی گمان میکرده درس و مشق را رها کرده تا برای کار به کشور همسایه یعنی ایران سفر کرده باشد. اما او برای جذب شدن در ساختار داعش، راه سوریه را در پیش گرفته بود.
وحشتناکترین کابوس ولی محمد دروازی به حقیقت پیوسته است. پسر 23 ساله او دو ماه پیش ناپدید شد و پس از چندی عکسی از او منتشر شد که نشان میداد وی به شهر رقه سفر کرده و در آنجا نیز در نبردهایی که برای داعش داشته کشته شده است. دروازی میگوید فرزندش سال گذشته برای دو ماه ناگهان ناپدید شد و او نیز در تمام این مدت دنبال او میگشته است. به هر جا که در توانش بوده سر زده است. حتی گمان میکرده درس و مشق را رها کرده تا برای کار به کشور همسایه یعنی ایران سفر کرده باشد. اما او برای جذب شدن در ساختار داعش، راه سوریه را در پیش گرفته بود. بهتازگی گزارشهایی منتشر شده است که نشان می دهد افغانها در حال سرازیر شدن به سوریه یا عراق هستند. گفته میشود بخشی از افغانهایی که دارای تحصیلات دانشگاهی نیز هستند، به رقه کوچ کرده تا در کنار داعشیها سلاح به دست گیرند. ولی محمد دروازی، پدر این دانشجوی کابلی میگوید: روزی از خواب برخاستم و متوجه شدم محمد رفیع و چند تن از دوستانش به سوریه سفر کردهاند. دروازی میگوید که رفیع در شهر رقه کشته شده است، با این حال او میگوید برخی از مردم افغانستان دوست دارند جذب این گروه شوند.
بهتازگی برخی از گزارشهای آژانسهای اطلاعاتی جهان مدعی شدهاند که افغانستان سرزمینی است که داعش به آن چشم دوخته است تا بتواند یک پایگاه در آن تاسیس کند.
اشتیاق حضور افغانها در گروه داعش موجبات نگرانی مقامات آمریکایی و افغان را فراهم کرده است. برخی مقامات امنیتی میگویند نفوذ داعش در افغانستان بیشتر از پیشبینیها و تحلیلهای صورت گرفته است. افغانهایی که به داعش میپیوندند با یک هدف بزرگتر به افغانستان باز میگردند. این افراد در عراق و سوریه آموزش نظامی میبینند و پس از آن به افغانستان باز میگردند و منتظر دستورات رهبران این گروه تروریستی باقی میمانند. دروازی میگوید: «افغانستان کشور بی در و پیکری است که هر کسی میتواند در آن رفت و آمد کند و هر کسی هر نقشی دوست داشته باشد در آن ایفا کند.»
دروازی میگوید که فرزندش در حملات هوایی آمریکا و گروه ائتلاف کشته شده است. دروزای میگوید: رفیع پس از اینکه در شهر رقه آموزش دیده بود به شهر بیجی رفته تا در آنجا برای داعش سلاح به دست گیرد. بیجی شهری است که دومین پالایشگاه بزرگ عراق در آن مستقر است. رفیع در زمانی که حملات گروه ائتلاف آغاز میشود در نزدیکی آن پالایشگاه قرار داشته است.
افغانستان مدتها است که دروازه حضور گروههای افراطی بوده است اما اینبار میدان نبرد برای رفیع و رفقایش در سوریه و عراق تعریف شده بود. او و رفقایش که در سوریه و عراق برای داعش سلاح به دست گرفته بودند جزو نخستین افغانهایی بودهاند که به داعش پیوسته بودند.
کشته شدن رفیع و رفقایش نخستین نشانههای حضور داعش در افغانستان است. افغانستان کشوری است که بسیاری از گروههای افراطی روی آن طمع خاصی دارند. حضور طالبان و سپس القاعده در این کشور نشانه صحت این نظریه است.
داعش سعی دارد از افراد طالبان که از این گروه بریدهاند، بهعنوان سرباز خود در افغانستان استفاده کند. جالب اینکه هر روز اخباری مبنی بر زد و خورد دو گروه از طالبان در افغانستان شنیده میشود. اما واقعیت این است که برخی از اعضای طالبان با داعش اعلام بیعت کردهاند و در حال نبرد با همقطاران سابق خود هستند. داعش برنامه خود را به گونهای تنظیم کرده است تا افراد ناراضی طالبان را جذب گروه خود کند. این برنامه در راستای گسترش این گروه در آسیای میانه و جنوب آسیا تعریف شده است.
اما رفیع نه طالبان بود و نه عضوی از القاعده. او فرزند یک کمونیست بوده است. او جزو طبقه متوسط بوده و از درآمد بدی هم برخوردار نبوده است. عاشق فوتبال بوده و گهگاهی هم فوتبال بازی میکرده است. او فارغالتحصیل رشته کامپیوتر بوده و در همین رشته در کارشناسی ارشد درس میخوانده است. اگرچه مقامات امنیتی افغانستان و کشورهای غربی میگویند داعش هنوز نتوانسته در این کشور ریشه بدواند، حضور امثال رفیع زنگ خطر را برای آنها به صدا در آورده است. حضور رفیع در سوریه نشان میدهد که برخی از افغانها با داعش احساس همفکری و همذاتپنداری دارند.
خانواده او موافقت کردند تا با واشنگتنپست صحبت کنند، زیرا قصد دارند با این مصاحبه مانع حضور افغانها در گروه داعش شوند. چندین نفر دیگر هم شرایط مشابهی پیدا کردهاند اما به دلیل مسائل امنیتی حاضر به افشای نام خود نشدهاند.
پرونده رفیع مثل سایر افرادی که به گروههای افراطی میپیوندند نبوده است. او وارد دنیایی شده بود که یا میکشته یا کشته میشده است. سرنوشت او را به مرگ سپرد و او راه دوم را پیموده است. اما رفیع نه مشکل سیاسی داشته و نه مانند سایر افراطیون تحت تاثیر عقاید افراطی بوده است. حتی زندگی او به عکس سایر افغانها که از فقر رنج میبرند، از استاندارد قابلتوجهی برخوردار بوده است.
اما او در این اواخر در صفحه فیسبوک خود ترویجگر عقاید افراطی میشود و به شدت به مجادله با مخالفان خود میپردازد. در این میان کسانی بودند که وی را تشویق به حضور در داعش میکردند. آنها با واژههایی مثل «جنگ مقدس» وی را جذب داعش میکنند و ناگاه او خود را در میان مردان سیاهپوشی میبیند که یا میکشند یا کشته میشوند.
در میان کسانی که او را به حضور در گروه داعش تشویق میکردند دو آمریکایی بودند که در کامنتهای مختلف او را شایسته حضور در داعش میدانستند. دروازی میگوید: آنها از معصومیت فرزند من سوءاستفاده کردهاند.
هنوز کسی نمیداند چند افغان به زیر بیرق داعش رفتهاند، اما برخی میگویند صدها افغان در این گروه سلاح به دست گرفتهاند. برخی از آنها در سوریه و عراق هستند و برخی دیگر در افغانستان خودی نشان دادهاند. گفته میشود این گروه در «هزاره»، شیعیان را هدف قرار میدهند و آنها را میکشند.
آسیای میانه، پادگان جدید داعش است. ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان جزو کشورهایی هستند که افرادی از آنها به داعش پیوستهاند و هر روز اخبار جدیدی از حضور مردمان این کشورها در رسانهها منتشر میشود. پس از سه کشور حالا افغانستان هدف بعدی داعش است. نوبت به پاکستان هم رسیده است. هر چند این کشور پایگاه القاعده است اما با ضعیف شدن این گروه، داعش ممکن است در آنجا نیز پایگاه دایر کند.
بهتازگی برخی از گزارشهای آژانسهای اطلاعاتی جهان مدعی شدهاند که افغانستان سرزمینی است که داعش به آن چشم دوخته است تا بتواند یک پایگاه در آن تاسیس کند.
اشتیاق حضور افغانها در گروه داعش موجبات نگرانی مقامات آمریکایی و افغان را فراهم کرده است. برخی مقامات امنیتی میگویند نفوذ داعش در افغانستان بیشتر از پیشبینیها و تحلیلهای صورت گرفته است. افغانهایی که به داعش میپیوندند با یک هدف بزرگتر به افغانستان باز میگردند. این افراد در عراق و سوریه آموزش نظامی میبینند و پس از آن به افغانستان باز میگردند و منتظر دستورات رهبران این گروه تروریستی باقی میمانند. دروازی میگوید: «افغانستان کشور بی در و پیکری است که هر کسی میتواند در آن رفت و آمد کند و هر کسی هر نقشی دوست داشته باشد در آن ایفا کند.»
دروازی میگوید که فرزندش در حملات هوایی آمریکا و گروه ائتلاف کشته شده است. دروزای میگوید: رفیع پس از اینکه در شهر رقه آموزش دیده بود به شهر بیجی رفته تا در آنجا برای داعش سلاح به دست گیرد. بیجی شهری است که دومین پالایشگاه بزرگ عراق در آن مستقر است. رفیع در زمانی که حملات گروه ائتلاف آغاز میشود در نزدیکی آن پالایشگاه قرار داشته است.
افغانستان مدتها است که دروازه حضور گروههای افراطی بوده است اما اینبار میدان نبرد برای رفیع و رفقایش در سوریه و عراق تعریف شده بود. او و رفقایش که در سوریه و عراق برای داعش سلاح به دست گرفته بودند جزو نخستین افغانهایی بودهاند که به داعش پیوسته بودند.
کشته شدن رفیع و رفقایش نخستین نشانههای حضور داعش در افغانستان است. افغانستان کشوری است که بسیاری از گروههای افراطی روی آن طمع خاصی دارند. حضور طالبان و سپس القاعده در این کشور نشانه صحت این نظریه است.
داعش سعی دارد از افراد طالبان که از این گروه بریدهاند، بهعنوان سرباز خود در افغانستان استفاده کند. جالب اینکه هر روز اخباری مبنی بر زد و خورد دو گروه از طالبان در افغانستان شنیده میشود. اما واقعیت این است که برخی از اعضای طالبان با داعش اعلام بیعت کردهاند و در حال نبرد با همقطاران سابق خود هستند. داعش برنامه خود را به گونهای تنظیم کرده است تا افراد ناراضی طالبان را جذب گروه خود کند. این برنامه در راستای گسترش این گروه در آسیای میانه و جنوب آسیا تعریف شده است.
اما رفیع نه طالبان بود و نه عضوی از القاعده. او فرزند یک کمونیست بوده است. او جزو طبقه متوسط بوده و از درآمد بدی هم برخوردار نبوده است. عاشق فوتبال بوده و گهگاهی هم فوتبال بازی میکرده است. او فارغالتحصیل رشته کامپیوتر بوده و در همین رشته در کارشناسی ارشد درس میخوانده است. اگرچه مقامات امنیتی افغانستان و کشورهای غربی میگویند داعش هنوز نتوانسته در این کشور ریشه بدواند، حضور امثال رفیع زنگ خطر را برای آنها به صدا در آورده است. حضور رفیع در سوریه نشان میدهد که برخی از افغانها با داعش احساس همفکری و همذاتپنداری دارند.
خانواده او موافقت کردند تا با واشنگتنپست صحبت کنند، زیرا قصد دارند با این مصاحبه مانع حضور افغانها در گروه داعش شوند. چندین نفر دیگر هم شرایط مشابهی پیدا کردهاند اما به دلیل مسائل امنیتی حاضر به افشای نام خود نشدهاند.
پرونده رفیع مثل سایر افرادی که به گروههای افراطی میپیوندند نبوده است. او وارد دنیایی شده بود که یا میکشته یا کشته میشده است. سرنوشت او را به مرگ سپرد و او راه دوم را پیموده است. اما رفیع نه مشکل سیاسی داشته و نه مانند سایر افراطیون تحت تاثیر عقاید افراطی بوده است. حتی زندگی او به عکس سایر افغانها که از فقر رنج میبرند، از استاندارد قابلتوجهی برخوردار بوده است.
اما او در این اواخر در صفحه فیسبوک خود ترویجگر عقاید افراطی میشود و به شدت به مجادله با مخالفان خود میپردازد. در این میان کسانی بودند که وی را تشویق به حضور در داعش میکردند. آنها با واژههایی مثل «جنگ مقدس» وی را جذب داعش میکنند و ناگاه او خود را در میان مردان سیاهپوشی میبیند که یا میکشند یا کشته میشوند.
در میان کسانی که او را به حضور در گروه داعش تشویق میکردند دو آمریکایی بودند که در کامنتهای مختلف او را شایسته حضور در داعش میدانستند. دروازی میگوید: آنها از معصومیت فرزند من سوءاستفاده کردهاند.
هنوز کسی نمیداند چند افغان به زیر بیرق داعش رفتهاند، اما برخی میگویند صدها افغان در این گروه سلاح به دست گرفتهاند. برخی از آنها در سوریه و عراق هستند و برخی دیگر در افغانستان خودی نشان دادهاند. گفته میشود این گروه در «هزاره»، شیعیان را هدف قرار میدهند و آنها را میکشند.
آسیای میانه، پادگان جدید داعش است. ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان جزو کشورهایی هستند که افرادی از آنها به داعش پیوستهاند و هر روز اخبار جدیدی از حضور مردمان این کشورها در رسانهها منتشر میشود. پس از سه کشور حالا افغانستان هدف بعدی داعش است. نوبت به پاکستان هم رسیده است. هر چند این کشور پایگاه القاعده است اما با ضعیف شدن این گروه، داعش ممکن است در آنجا نیز پایگاه دایر کند.
ارسال نظر