نخستین گام استقلال مالی چیست؟
در گام اول برای رسیدن به استقلال مالی باید به کل درآمد در زندگی مالی خود، هر چه دقیقتر نگاه کنید. به این شکل که باید تمام میزان درآمدی را که در کل زندگی به دست آوردهاید، حساب کنید. تمام حقوق، تمام درآمد از مغازه، تمام سود بانکی، جایزهای که بردهاید، پاداشی که گرفتهاید، تمام هدیهها، عیدیها، هدیههای مراسم ازدواج و خلاصه هر ریالی که به نوعی وارد جیب شما شده است. اگر کارمند هستید و شرکت شما سیستم مدیریت منابع سازمانی دارد میتوانید فیش حقوقی چندین ساله خود را حساب کنید، یا فیشهای حقوقی فیزیکی را جمعآوری کرده و مبلغ آن را حساب کنید.
در گام اول برای رسیدن به استقلال مالی باید به کل درآمد در زندگی مالی خود، هر چه دقیقتر نگاه کنید. به این شکل که باید تمام میزان درآمدی را که در کل زندگی به دست آوردهاید، حساب کنید. تمام حقوق، تمام درآمد از مغازه، تمام سود بانکی، جایزهای که بردهاید، پاداشی که گرفتهاید، تمام هدیهها، عیدیها، هدیههای مراسم ازدواج و خلاصه هر ریالی که به نوعی وارد جیب شما شده است. اگر کارمند هستید و شرکت شما سیستم مدیریت منابع سازمانی دارد میتوانید فیش حقوقی چندین ساله خود را حساب کنید، یا فیشهای حقوقی فیزیکی را جمعآوری کرده و مبلغ آن را حساب کنید. اگر در سررسیدی درآمد خود را مینوشتهاید آنها را جمع بزنید، اگر شغل آزاد دارید میتوانید به حسابهای بانکی خود و فاکتورهای خرید و فروش اجناس مراجعه کرده و با توجه به سود، درآمد خود را حساب کنید، درآمد حاصل از کار در دوره دانشگاه یا تعطیلات تابستان را هم اضافه کنید. نکته مهمی که وجود دارد این است که سعی کنید این کار را با دقت هر چه بیشتر انجام دهید و البته در نظر داشته باشید که لازم نیست حتما این گام را انجام داده و بعد به سراغ گامهای بعدی بروید. میتوانید این کار را ضمن انجام گامهای بعدی نیز انجام دهید.
اما مزیت انجام این کار چیست؟ نخست آنکه این کار رابطه گذشته شما با پول را روشن میکند. بسیاری از مردم نمیدانند در گذشته چقدر درآمد داشتهاند و چقدر میتوانند برای سالهای آینده درآمد کسب کنند. دوم آنکه این کار میتواند به باورهایی نظیر «من نمیتوانم درآمد زیادی کسب کنم» و «من نگران پول نیستم و درآمد زیادی دارم» پایان دهد. سوم آنکه این کار شما را با یک ذهن پاک در نقطه شروع برنامهریزی برای رسیدن به استقلال مالی قرار میدهد و نهایتا اینکه این گام ذهن شما را از هر باور و یا فریب و دروغی که به خود در مورد پول گفتهاید پاک میکند. در عین حال یک نکته را مدنظر قرار دهید که این کار فقط قرار است اطلاعاتی را از گذشته به شما بدهد و راه و رسم زندگی مالی شما را تصحیح کند. پس در تمام مدت این برنامه، سرزنش کردن خود به خاطر درآمد کم، عدم نگهداری از پول، از دست دادن فرصتها و ... ممنوع است. اگرچه دقت در این روش بسیار مهم است و شما باید تا میتوانید دقیق عمل کنید، ولی در این راه گیر نیفتید و سعی کنید تا حد امکان کل درآمد زندگی خود را به دست آورید.سپس دارایی خالص خود را با لیست کردن تمام داراییها و بدهیها به دست آورید. ارزش خالص زندگی شما چقدر است؟
در این قسمت باید تمام چیزهایی را که خریدهاید و در زندگی شما حضور دارند لیست کنید. اینجا مرحلهای است که شما ارزش خالص زندگی خود را در مییابید، مانند آنکه پس از عید نوروز، روی ترازو میروید تا ببینید چقدر اضافه وزن دارید. در پایان این مرحله ممکن است کشف کنید که به شدت مقروض و بدهکارید اینکه زندگیتان آنطور که فکر میکردید هم بد نیست. از خود سوال کنید که آن همه پولهایی که درآوردهام کجا رفته است؟ چه چیزی برای نشان دادن دارید در برابر ریال هایی که خرج کردهاید؟ داراییهای شما چیست؟ داراییهای خود را میتوانید به دو گروه متغیر و ثابت تقسیم کنید؛ داراییهای متغیر آن قسمتی هستند که روزانه یا هفتگی تغییر میکنند، میتوانید آنها را طبق لیست زیر تنظیم کنید: پول نقد، در جیب یا خانه یا قلک، پول در حساب جاری، حساب حقوقی و پس انداز، حساب کوتاهمدت و بلند مدت، ارزش بیمه عمر، سهام، اوراق مشارکت و صندوقهای سرمایهگذاری و سکه و طلا و ارز. اما داراییهای ثابت، چیزهایی هستند که در محدوده زمانی بیشتری ارزش آنها ثابت میماند؛ همچون خانه یا اتومبیل. همچنین وسایل زندگی که میتوانید لیست کنید، در آشپزخانه، در اتاق خواب، در هال و پذیرایی، تمام تجهیزات صوتی و تصویری و تجهیزات الکترونیکی و موبایل و تلفن و کامپیوتر. هیچ چیز را از قلم نیندازید.
به هر چیزی که دارید با توجه به ارزش نسبی آن قیمتی بدهید، این مرحله میتواند یکی، دو روز یا چند روز و هفته به طول بینجامد اما آن را به دقت انجام دهید.یکی از بزرگترین خوبیهای لیست کردن تمام داراییها، آگاهی از انبوه وسایلی است که در آشپزخانه، اتاق خواب، انباری و مکانهای دیگر تلنبار کردهایم. این آگاهی میتواند در آینده و برای سادهتر کردن زندگی بسیار مهم باشد.از سوی دیگر باید از خود بپرسید میزان بدهیهای شما چقدر است؟ در این مرحله تمام بدهیهای خود را لیست کنید که شامل بدهیهای نقدی، وامها، قرضها و هر نوع بدهکاری که دارید میشود.پس از انجام دادن تمام این محاسبات، داراییهای متغیر و ثابت خود را جمع کرده و از بدهیها کم کنید. این ارزش خالص مالی زندگی شماست. تمام آن چیزی که سالها کار کردهاید. مابقی همه خاطرههایی است که گذشته است.ممکن است نتوانید هزینههایی مثل دانشگاه یا دورههای آموزشی و هزینههای درمان را بنویسید. اینها هزینههایی ناملموس هستند و چون نمیتوان ارزش فعلی آنها را حساب کرد، در هیچکدام از دسته بندیهای بالا قرار نمیگیرند.در پایان این مرحله شما باید سه عدد داشته باشید. مثلا برای کسی که ۳۵ ساله است و ۱۰ سال گذشته را شاغل بوده، این ارقام میتواند به این قرار باشد:
کل درآمد: ۷۰ میلیون تومان
داراییهای متغیر و ثابت: ۱۲۰ میلیون تومان
بدهی: ۵۰ میلیون تومان
برای توضیح گام دوم در دستیابی به استقلال مالی این سوال را پیش روی شما قرار میدهیم که اگر قرار باشد به جای خرج کردن پول، زمان باقی مانده عمر خود را صرف مخارج روزانه کنید آیا یک ساعت از عمر خود را میدهید تا با اتوبوس به سر کار بروید؟ برای خرید خوراک، چند ساعت دیگر از عمر خود را از دست میدهید؟ با طرح این سوالات و پاسخ شما بنا نداریم زندگی روزمره خودتان را به این سیاهی تصویر کنید، ولی باید بهطور جدی به این موضوع فکر کنید که به قول معروف «زندگانی» میکنید یا «زندمانی». آیا برای خرید فلان کفشی که به آن نیاز ندارید، حاضر میشوید ده ساعت از عمر خود را بدهید؟ آیا حاضرید، دویست ساعت از زمانی را که میتوانستید با خانواده باشید بدهید تا فلان سری کریستال روی میز ناهارخوریتان قرار بگیرد؟برای محاسبه ارزش این زمان از زندگی خود اول اینکه با توجه به حقوقی که میگیرید، هر ساعت از عمر خود را با چه میزان پول معاوضه میکنید و دوم اینکه تک تک ریالهایی را که به زندگی شما وارد و یا خارج میشود ردیابی کنید.
شما هر شغلی را که برگزینید یا در نهایت، کسب و کار مورد علاقه خود و شغل رویایی دوران کودکی را هم که به دست بیاورید، به ناچار وارد معامله پول در برابر عمر میشوید. این موضوع به خودی خود بد نیست و ذات انسان است و همه به نوعی این کار را میکنند. اما باز کردن دید و روشن شدن موضوع اهمیت زیادی دارد. شاید پس از آن، بتوانید آن شغل دیگری را که ۶۰ درصد از حقوق فعلیتان را پرداخت میکند انتخاب کنید و از آن سو هزینههای شغلی کمتری پرداخته و زمان بیشتری هم برای رسیدن به علاقمندیهایتان داشته باشید.
با این زمان بیشتر چه میتوان کرد؟
میتوان آن را با خانواده گذراند، به یک کلاس ورزشی رفت، در جامعه اطراف خود رابطههای جدید و جدیتر ایجاد کرد و شاید بتوان یک درآمد جانبی یا شغل کوچکی که به آن علاقه داریم، ایجاد کرد. اما در مورد بخش دوم که قرار بود حساب و کتاب تمام ریالهایی را که به زندگی شما وارد یا خارج میشوند داشته باشید، کار به سادگی پیش نمیرود. شاید اغلب نرمافزارها و اپهای موبایل را هم امتحان کرده باشید، اما در بررسی همه ریالهایی که به زندگی شما وارد میشود موفق نبودهاید. کارشناسان اقتصاد خانواده عدم موفقیت در نگه داشتن حساب و کتاب را در دو عامل تشریح میکنند؛ نخست اینکه پس از مدتی که حساب مخارج را داشتهاید، هیچ تحلیلی روی آنها انجام نشده است و بنایراین ناخودآگاه آن را کاری بیهوده مییابیدکه انگار تاثیری روی زندگی شما نگذاشته است و از خود سوال میکنید چرا باید بنویسم؟ چه سودی به حال من دارد؟ این نوشتن چطور میتواند روی ذهنیت ولخرج من تاثیر بگذارد؟
دوم اینکه باید یک چالش سی روزه را برای خود تعریف کنید. سختترین کارها اگر بهصورت یک عادت درآیند، بهصورت ساده و خودکار در مسیر انجام شدن قرار میگیرند. پس حداقل برای یک ماه حساب درآمد و هزینه خود را نوشته و آماده شوید تا در گام بعدی به سراغ تحلیل آنها برویم.در هر شرایطی، کار، مرخصی، مسافرت و... حساب تک تک ریالهایی را که به زندگی شما ورود و خروج میکنند برای سی روز داشته باشید. پس از این زمان میتوانید تحلیلهای بهتری انجام داده و همچنین اینکار به عادت خوب شما تبدیل شده که میتواند سیاهچالههای بلعنده پول شما را پیدا کند. یک نکته مهم دیگر را نیز مدنظر داشته باشید که در مواجهه با گذشته نه چندان درخشان مالی، باید آن را بپذیرید و از آن عبور کنید. به قول جمله معروف کتاب your money or your life، در زمان مواجهه با سوء رفتارهای مالی، در گذشته تنها باید گفت: No shame, No blame. نه نیاز به سرزنش است و نه شرمندگی. بلکه تنها چیزی که نیاز داریم کمی اصلاح رفتار است. شما نیز ممکن است به خاطر رفتار گذشته خیلی خودتان را سرزنش کنید، دچار افسردگیهای کوتاه مدت شوید یا افسردگی موقتی بگیرید اما نه تنها درسی از آن نمیگیرید بلکه این رفتار را در آینده هم تکرار میکنید.بعد هم میتوانید مشکلات اقتصادی خودتان را به سایر عوامل محیطی انتقال دهید و آهی از سر رضایت بکشید. شما چه فکر میکنید؟ آیا شده که به این سوالات برای برنامهریزی آینده فکر کنید، بدون سرزنش یا شرمندگی؟
ارسال نظر