کلید ماندگاری سنتیها در نظام توزیع
افشین کلاهی
رئیس تشکلهای دانشبنیان
استارتآپهایی که در حوزه فروش کالا فعالیت دارند نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا با طیف سنتی بازار به مشکلاتی دچار شدهاند. این اختلاف بین دو طیف سنتی و مدرن به این دلیل است که کسبوکارهای نوظهور یا همان استارتآپها در ساختار سنتی بازار، تغییر بزرگ و بنیادی ایجاد میکنند. تغییری که از آن یاد میشود به ارتباط بین فروشنده و مصرف کننده مرتبط است. کسب و کارهای جدید همواره موجب شده است که ارتباط فروشنده و مشتری به صورت مستقیم و بدون واسطه باشد.
افشین کلاهی
رئیس تشکلهای دانشبنیان
استارتآپهایی که در حوزه فروش کالا فعالیت دارند نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا با طیف سنتی بازار به مشکلاتی دچار شدهاند. این اختلاف بین دو طیف سنتی و مدرن به این دلیل است که کسبوکارهای نوظهور یا همان استارتآپها در ساختار سنتی بازار، تغییر بزرگ و بنیادی ایجاد میکنند. تغییری که از آن یاد میشود به ارتباط بین فروشنده و مصرف کننده مرتبط است. کسب و کارهای جدید همواره موجب شده است که ارتباط فروشنده و مشتری به صورت مستقیم و بدون واسطه باشد. این اتفاقی است که کل ساختار نظام توزیع را بههم میریزد و خریدها به صورت غیرحضوری انجام میشود و مشتری میتواند کالای مورد نیاز خود را به صورت مستقیم خریداری کند. قطعا این شیوه کسب و کار موجب میشود بخشی از کسب و کارهای سنتی تحت تاثیر نوظهورهای بازار، حذف شوند.
بنابراین چالشهای بین این دو گروه در تمام دنیا وجود دارد و نمیتوان برای آن فرمول خاصی قائل بود. میتوان به مطالعه این موضوع در سایر کشورها پرداخت و روند رفتارهای طیفها در این شرایط را مورد بررسی قرار داد. این مطالعات نشان میدهد با ورود استارتآپها به عرصه کسب و کار، افرادی که در شبکه توزیع در حال فعالیت بوده اند، نسبت به تاره واردهای این عرصه معترض شدهاند. چراکه همواره این نگرانی وجود داشته که بخشی از کار خود را به این وسیله از دست بدهند. هرچند این اتفاق امکان دارد با سر و صداهای زیادی روبهرو باشد اما این واکنشها قطعا عمیق و حتی عجیب نخواهد بود.
مسلما نظام توزیع در ایران نیز نسبت به ورود استارتاپها واکنشهایی را نشان میدهد. البته اخیرا نیز شاهد اعتراضهایی از سوی برخی از اتحادیهها نسبت به ورود کسب و کارهای جدید بودهایم که ناشی از همین نگرانیهایی است که به آن اشاره شد. اما به عقیده نگارنده و بر اساس آنچه در سایر کشورهای دنیا اتفاق افتاده است، هیچگاه ورود استارتآپها به عرصه بازار، موجب از بین رفتن اتحادیهها نشده است. به عنوان مثال فعالیت اوبر در آمریکا نتوانسته فعالیت صنف رانندگان تاکسی در ایالتها، شهرداریها و فرودگاههای آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی را مختل کند و هر دو گروه در حال حاضر در کنار یکدیگر فعالیت میکنند. البته این موضوع به این معنا نیست که حضور این استارتآپ در آمریکا هیچ تاثیری بر روند فعالیت تاکسیها نداشته؛ بدیهی است که بخشی از مشتریها به سمت خدمات جدید جذب میشوند. اما تاثیرگذاری آن در حدی نیست که مانع از فعالیت تاکسیها شود. در حوزههای دیگر هم به همین صورت است. خاصیت تکنولوژی همین است. هنگامی که تکنولوژی بر فعالیتی سایه میافکند، این موضوع موجب میشود عملکرد برخی از حرفهها در آن بخش، دستخوش تغییر شود. این تغییرات اجتنابناپذیر است. بنابراین با ایجاد ممنوعیت و جلوگیری از صدور مجوز نمیتوان این موضوع را کنترل کرد. فناوری و تکنولوژی جدید ناخودآگاه خود را در فضای کسب و کار حاکم میکند و در فرهنگ و روش زندگی جامعه تاثیرگذار خواهد بود. به نظر میرسد نگرانیها در مورد حضور این استارتآپها زیاد منطقی نیست. شاید در این مورد مرور اتفاقهای گذشته بتواند اندکی از دغدغههای موجود بکاهد. آیا با ورود تلویزیون به خانهها، سینماها تعطیل شد؟ آیا ورود موبایل به عرصه ارتباطات، موجب جمع آوری تلفنهای ثابت شد؟
شاید برخی از افراد تصور کنند که نظام توزیع در حال تغییر است. اما نگارنده اعتقاد دارد در نظام توزیع هنوز به مرحله تغییر به معنای واقعی نرسیدهایم و به نظر میرسد به این زودی هم نمیرسیم. اولا این کسب و کارها تنها بخشی از جامعه را مورد هدف قرار میدهند که بیشتر به سمت مدرنیته شدن تمایل دارند و زیاد سنتی نیستند. بنابراین نظام توزیع در بخش سنتی جایگاه خود را دارا خواهد بود. در ثانی، ورود استارتآپها و تکنولوژی به کسب و کارها موجب میشود نظام توزیع سنتی نیز به روز شود و به شیوههای دیگر آن فعالیت را بازسازی کند.
اگر نظام توزیع سنتی باهوش باشد و متوجه این تغییر در کسب و کار و سایه تکنولوژی بر این فضا شده باشد، پیش از ورود استارتآپها ساختار خود را تغییر میدهد و ساختار سنتی خود را متحول میکند. به هر حال استارتآپها را نمیتوان متوقف کرد. هر روز نیز در یک حوزه شاهد ظهور کسبوکار جدید هستیم. اعتراض به آنها وارد نیست. این کسبوکارها خلاف عرف عمل نمیکنند و تخلفی انجام نمیدهند که بتوان آنها را متوقف کرد. طیف سنتی این نظام مجبور به تغییر ساختار است؛ حتی اگر تمایلی برای آن تغییر نداشته باشد. به عنوان مثال؛ در گذشته شرکتهای پخش، سیستمی کاملا سنتی داشتند و در حال حاضر اکثر این شرکت ها، از حداقل فناوری استفاده میکنند. همین موضوع به معنی تحول است. چرا این شرکتها به این سمت رفته اند؟ چون مجبور شدهاند در بازار رقابت کنند. در غیر اینصورت از این قافله عقب میمانند.
استارتآپ ها حریف خود را از بین نمیبرند. بلکه جایگاه خود را در جامعه پیدا میکنند. اما بخشی از بازار را در دست میگیرند. بنابراین هیچگاه جایگزین کسب و کار سنتی نمیشوند. این خطر به هیچ وجه وجود ندارد. حتی در خارج از کشور هم این اتفاق نیفتاده است. معمولا مشتریهای سنتی کمتر از این شیوه کسب و کار استقبال میکنند و بدگمان هستند و دیدار رو در رو را ترجیح میدهد. در ساختار اجتماعی ایران بازارهای هدف مختلفی وجود دارد. مشتریان استارتآپها بیشتر اقشار جوان جامعه هستند. چراکه از فناوریهای موجود استفاده بیشتری میکنند. اما نباید فراموش کرد که طیف سنتی هم کم نیستند.
ارسال نظر