شکار محیط‏بانان

پرستو فخاریان
دبیر گروه گردشگری

صد و نوزدهمین محیط‏بان هم به ضرب گلوله شکارچیان غیرقانونی از پا درآمد اما ما هنوز قانون مدونی برای حمایت از این پلیس‏های طبیعت نداریم. البته این همه ماجرا نیست؛ جدای آنکه قانونی از این عزیزان حمایت جدی نمی‏کند، حقوق و درآمد مناسبی هم در قبال جانی که در دست می‏گیرند و مقابل شکارچیان می‏ایستند، دریافت نمی‏کنند. مجموعه این عوامل در کنار دشواری‏های دیگری که هرروز این افراد با آن درگیر هستند، ریسک اشتغال در این حرفه را بالا می‏برد و باعث می‏شود تقاضا برای اشتغال در این شغل پرخطر کاهش یابد. محیط‏بانان اسلحه دارند اما عملا نمی‏توانند از آن برای محافظت از خود و محیط زیستی که از آن نگهبانی می‏کنند کمک بگیرند. برخی از آنها که اسلحه‏هایشان برای دفاع از خود در برابر اسلحه شکارچیان یا قاچاقچیان چوب استفاده کرده‏اند و منجر به کشته شدن شکارچیان یا قاچاقچیان شده، به شدت به دردسر افتاده‏اند و سرنوشت برخی از آنها را حتی در آستانه چوبه دار قرار داده است. این درحالی است که محیط‌بانان به عنوان ضابط دادگستری و یک فرد نظامی باید بتوانند مانند کلیه مأموران امنیتی و انتظامی براساس قانون نحوه استفاده از سلاح گرم، از اسلحه خود در راستای فعالیتشان بهره بگیرند. حالا با شهید شدن سه محیط‏بان دیگر، آقایان منوچهر شجاعیان، محمد دهقانی و پرویز هرمزی، بار دیگر توجه‏ها به محیط‏بانان و جنگل‏بانان و تصویب قوانین حمایتی از آنها جلب شده است؛ تاجایی که کمپینی در شبکه‏های اجتماعی شکل گرفته و از قوای سه‏گانه خواستار اصلاح قانون و حمایت قاطعانه قانون از محیط‌بانان، جنگل‌بانان و محیط زیست کشور شده‏است. حالا باید دید چند محیط‏بان دیگر باید شکار شوند تا قانون‌گذاران به فکر حمایت‏های قانونی از این شغل پرخطر بیفتند