وعدههای عوامفریبانه و آسیب به شأن مجلس
منیره صبوری
نویسنده، پژوهشگر و فعال اجتماعی و سیاسی
مجلس بهطور کلی در شکلدهی نسبی به وزرای کابینه، اصلاح برخی امور، تعیین نماینده برای حضور در برخی نهادهای نظارتی و اجرایی و اصلاح لوایح دولتی، همپایی و تعامل با دولت در جهت کاستن از دامنه مشکلات و ارائه راهحلها و. . . تأثیر دارد. علاوه براین نمایندگان مجلس بیشتر از آن که نقشی در اداره و مدیریت مسائل مهم کشور داشته باشند، در فضاسازی سیاسی کشور و جهتدهی، نقشآفرینی میکنند؛ برهمین اساس است که برخی افراد و جریانات سعی میکنند با بهرهگیری از هر وسیلهای در انتخابات به عنوان داوطلب یا حامی داوطلب شرکت کنند و در این راستا نیز از امکانات و شیوههای درست یا نادرست با وعده و وعیدهای خارج از چارچوب شأن نمایندگی مجلس در این عرصه تلاش میکنند.
نویسنده، پژوهشگر و فعال اجتماعی و سیاسی
مجلس بهطور کلی در شکلدهی نسبی به وزرای کابینه، اصلاح برخی امور، تعیین نماینده برای حضور در برخی نهادهای نظارتی و اجرایی و اصلاح لوایح دولتی، همپایی و تعامل با دولت در جهت کاستن از دامنه مشکلات و ارائه راهحلها و. . . تأثیر دارد. علاوه براین نمایندگان مجلس بیشتر از آن که نقشی در اداره و مدیریت مسائل مهم کشور داشته باشند، در فضاسازی سیاسی کشور و جهتدهی، نقشآفرینی میکنند؛ برهمین اساس است که برخی افراد و جریانات سعی میکنند با بهرهگیری از هر وسیلهای در انتخابات به عنوان داوطلب یا حامی داوطلب شرکت کنند و در این راستا نیز از امکانات و شیوههای درست یا نادرست با وعده و وعیدهای خارج از چارچوب شأن نمایندگی مجلس در این عرصه تلاش میکنند.
منیره صبوری
نویسنده، پژوهشگر و فعال اجتماعی و سیاسی
مجلس بهطور کلی در شکلدهی نسبی به وزرای کابینه، اصلاح برخی امور، تعیین نماینده برای حضور در برخی نهادهای نظارتی و اجرایی و اصلاح لوایح دولتی، همپایی و تعامل با دولت در جهت کاستن از دامنه مشکلات و ارائه راهحلها و... تأثیر دارد.علاوه براین نمایندگان مجلس بیشتر از آن که نقشی در اداره و مدیریت مسائل مهم کشور داشته باشند، در فضاسازی سیاسی کشور و جهتدهی، نقشآفرینی میکنند؛ برهمین اساس است که برخی افراد و جریانات سعی میکنند با بهرهگیری از هر وسیلهای در انتخابات به عنوان داوطلب یا حامی داوطلب شرکت کنند و در این راستا نیز از امکانات و شیوههای درست یا نادرست با وعده و وعیدهای خارج از چارچوب شأن نمایندگی مجلس در این عرصه تلاش میکنند.
از طرف دیگر در جوامع کمتر توسعهیافته و در حال توسعه سازوکارهای مدون متناسب با مسأله انتخابات از جمله وجود احزاب و تشکلهای سیاسی وجود ندارد. داوطلب برای کسب آراء مردم، راههایی را درپیش میگیرد که تا حد زیادی نشان از رفتار پوپولیستی دارد؛ مسأله دیگر در این جوامع افراد وگروههای مردم هستند که آشنایی دقیقی با جایگاه نماینده و حیطه اختیارات آن نداشته و انتظاراتی از نماینده دارند که قابلپیگیری نیست. همین نوع نگرش، داوطلب را به سمت ارائه وعدههایی میکشاند که عملیاتی نیست؛ با توجه به این امر هر چه جامعه توسعهیافتهتر باشد، به همان نسبت به دنبال داوطلبانی خواهد رفت که بتوانند به وظایف خود عمل کنند. طرح وعدهها و شعارهای خارج از مسئولیت و اختیارات موجب افزایش سطح توقع و انتظار از نماینده مجلس میشود؛ این امر فضای مصنوعی پروپاگاندا و تهییجی بیحاصل ایجاد میکند که بعد از انتخابات، تبعات سیاسی و اجتماعی مأیوسکنندهای را در میان اقشار مختلف و فعالان سیاسی و نیز در میان عموم به دنبال دارد.گرچه باید داوطلبان از شیوهها و شعارهایی برای تأثیرگذاری بر رأی مردم بهره ببرند و میزان مشارکت را در عرصه انتخابات افزایش دهند اما باید از ابتدا از نامزدها و احزاب و گروهها خواست از دادن وعدههای خارج از اختیار و وظیفه به شدت بپرهیزند و بر جامعه هزینه تحمیل نکنند که رفتارهای عوامفریبانه و طرح وعدههای نادرست و وعیدهای غیرقابل تحقق بر پیکره جامعه و اعتماد عمومی لطمه وارد میسازد و سرمایه اجتماعی و مشارکتی مردم را در بلندمدت از بین میبرد و مردم را نسبت به همه چیز بدگمان میکند.اما کسانی که در امر مجلس فعالاند، باید بدانند که قدرت حقوقی و میزان اثرگذاری حقیقی مجلس حد و حدود مشخصی دارد؛ همچنین باید دقت کرد که درپیش گرفتن چنین شیوههایی برای جلب آراء مردم و دادن وعدههای توخالی آسیب جدی به شأن و جایگاه نماینده میزند؛ شعار و وعدههای انتخاباتی باید در چارچوب وظایف نمایندگی و بر مبنای اولویتهای جامعه و منافع ملی و مصالح کشور باشد.
گاهی وعدههای انتخاباتی بهگونهای است که افراد و گروهها را دچار وسوسه میکند که منابع مالی خود را به امید دستیابی به منفعتی هزینه کنند؛ در بیشتر مواقع این امر منجر به ایجاد فساد میشود و همچنین منابع بسیاری هدر میرود.باید بدانیم مطالبات و توقعات انباشته شده محقق نشده، نوعی بغض فروخفته را شکل میدهد که در بزنگاهها سر بیرون میآورد و آسیب ایجاد میکند.در هر صورت این جریان دو طرفه است؛ یک طرف کاندیداها قراردارند و یک طرف مردم؛ در این رابطه مردم نیز نقش دارند؛ وقتی مردم به دنبال افرادی باشند که بیشتر وعده میدهند، کشش در کاندیدا ایجاد میشود که در برنامه تبلیغاتی خود وعدههای بیشتری را بگنجاند؛ مردم وقتی به نامزدها این اجازه را بدهند یا از وی بپذیرند که هر چه میخواهد بگوید و هر وعدهای را بیان کند، آنان هم به نوعی در این فرآیند نادرست مشارکت دارند؛ هر چه فرهنگ سیاسی مردم افزایش یابد، تبعیت آنها از قواعد و قوانین افزایش مییابد و خواستههای آنان نیز عملیاتیتر و معقولتر میشود. طرح وعدههای غیرقابل تحقق یا خارج از اختیارات، علاوه بر اینکه بر جایگاه مجلس اثر میگذارد، برای دستگاههای اجرایی نیز تبعاتی خواهد داشت. دولت در برابر وعدهها و خواستههایی قرار میگیرد که در جامعه به آنها دامن زده شده و در سطح عموم انتشار یافته است بدون آنکه تدبیری برای پیگیری و تحقق آن اندیشیده شود؛ به نوعی دولت نیز در مواجهه با آن باید پاسخگو باشد؛ وقتی ظرفیت لازم برای پاسخ دادن در مجلس و دولت نباشد، انباشتگی تقاضاها صدمهزننده است و بحران ایجاد میکند. برای برونرفت از این قبیل مشکلات راهکارهای زیر را میتوان مطرح کرد:
1- اعمال نظارت بر امر تبلیغات و فعالیتهای کاندیداها طی مدت انتخابات و دادن تذکرهای لازم به آنان در خصوص و در قالب موارد عدول از وظایف واختیارات از سوی مراجع اجرایی و نظارتی
۲- بیان وظایف و اختیارات نمایندگان و تبیین شأن و جایگاه مجلس از طریق رسانهها
3- دادن امتیازهای تشویقی برای کاندیداهایی که در دوران انتخابات رعایت شأن نمایندگی را کردهاند ومعرفی کاندیداهای برتر به جامعه
۴- ارائه کارنامه عملی نمایندگان فعلی مجلس به مردم و فراهم کردن شرایطی برای پاسخگویی و مطالبه مردمی از نمایندگان
5- ارتقاء فرهنگ سیاسی مردم
۶- اصلاح سیاستهای نظارتی و اجرایی
تبوتابها فرو خواهد نشست اما آنچه مهم است اثرات بهجای مانده از این دوران و افرادی است که بر این کرسی خواهند نشست. بر این اساس دقت و حساسیت هم از سوی مسئولان امر و هم از سوی مردم باید صورت پذیرد .
نویسنده، پژوهشگر و فعال اجتماعی و سیاسی
مجلس بهطور کلی در شکلدهی نسبی به وزرای کابینه، اصلاح برخی امور، تعیین نماینده برای حضور در برخی نهادهای نظارتی و اجرایی و اصلاح لوایح دولتی، همپایی و تعامل با دولت در جهت کاستن از دامنه مشکلات و ارائه راهحلها و... تأثیر دارد.علاوه براین نمایندگان مجلس بیشتر از آن که نقشی در اداره و مدیریت مسائل مهم کشور داشته باشند، در فضاسازی سیاسی کشور و جهتدهی، نقشآفرینی میکنند؛ برهمین اساس است که برخی افراد و جریانات سعی میکنند با بهرهگیری از هر وسیلهای در انتخابات به عنوان داوطلب یا حامی داوطلب شرکت کنند و در این راستا نیز از امکانات و شیوههای درست یا نادرست با وعده و وعیدهای خارج از چارچوب شأن نمایندگی مجلس در این عرصه تلاش میکنند.
از طرف دیگر در جوامع کمتر توسعهیافته و در حال توسعه سازوکارهای مدون متناسب با مسأله انتخابات از جمله وجود احزاب و تشکلهای سیاسی وجود ندارد. داوطلب برای کسب آراء مردم، راههایی را درپیش میگیرد که تا حد زیادی نشان از رفتار پوپولیستی دارد؛ مسأله دیگر در این جوامع افراد وگروههای مردم هستند که آشنایی دقیقی با جایگاه نماینده و حیطه اختیارات آن نداشته و انتظاراتی از نماینده دارند که قابلپیگیری نیست. همین نوع نگرش، داوطلب را به سمت ارائه وعدههایی میکشاند که عملیاتی نیست؛ با توجه به این امر هر چه جامعه توسعهیافتهتر باشد، به همان نسبت به دنبال داوطلبانی خواهد رفت که بتوانند به وظایف خود عمل کنند. طرح وعدهها و شعارهای خارج از مسئولیت و اختیارات موجب افزایش سطح توقع و انتظار از نماینده مجلس میشود؛ این امر فضای مصنوعی پروپاگاندا و تهییجی بیحاصل ایجاد میکند که بعد از انتخابات، تبعات سیاسی و اجتماعی مأیوسکنندهای را در میان اقشار مختلف و فعالان سیاسی و نیز در میان عموم به دنبال دارد.گرچه باید داوطلبان از شیوهها و شعارهایی برای تأثیرگذاری بر رأی مردم بهره ببرند و میزان مشارکت را در عرصه انتخابات افزایش دهند اما باید از ابتدا از نامزدها و احزاب و گروهها خواست از دادن وعدههای خارج از اختیار و وظیفه به شدت بپرهیزند و بر جامعه هزینه تحمیل نکنند که رفتارهای عوامفریبانه و طرح وعدههای نادرست و وعیدهای غیرقابل تحقق بر پیکره جامعه و اعتماد عمومی لطمه وارد میسازد و سرمایه اجتماعی و مشارکتی مردم را در بلندمدت از بین میبرد و مردم را نسبت به همه چیز بدگمان میکند.اما کسانی که در امر مجلس فعالاند، باید بدانند که قدرت حقوقی و میزان اثرگذاری حقیقی مجلس حد و حدود مشخصی دارد؛ همچنین باید دقت کرد که درپیش گرفتن چنین شیوههایی برای جلب آراء مردم و دادن وعدههای توخالی آسیب جدی به شأن و جایگاه نماینده میزند؛ شعار و وعدههای انتخاباتی باید در چارچوب وظایف نمایندگی و بر مبنای اولویتهای جامعه و منافع ملی و مصالح کشور باشد.
گاهی وعدههای انتخاباتی بهگونهای است که افراد و گروهها را دچار وسوسه میکند که منابع مالی خود را به امید دستیابی به منفعتی هزینه کنند؛ در بیشتر مواقع این امر منجر به ایجاد فساد میشود و همچنین منابع بسیاری هدر میرود.باید بدانیم مطالبات و توقعات انباشته شده محقق نشده، نوعی بغض فروخفته را شکل میدهد که در بزنگاهها سر بیرون میآورد و آسیب ایجاد میکند.در هر صورت این جریان دو طرفه است؛ یک طرف کاندیداها قراردارند و یک طرف مردم؛ در این رابطه مردم نیز نقش دارند؛ وقتی مردم به دنبال افرادی باشند که بیشتر وعده میدهند، کشش در کاندیدا ایجاد میشود که در برنامه تبلیغاتی خود وعدههای بیشتری را بگنجاند؛ مردم وقتی به نامزدها این اجازه را بدهند یا از وی بپذیرند که هر چه میخواهد بگوید و هر وعدهای را بیان کند، آنان هم به نوعی در این فرآیند نادرست مشارکت دارند؛ هر چه فرهنگ سیاسی مردم افزایش یابد، تبعیت آنها از قواعد و قوانین افزایش مییابد و خواستههای آنان نیز عملیاتیتر و معقولتر میشود. طرح وعدههای غیرقابل تحقق یا خارج از اختیارات، علاوه بر اینکه بر جایگاه مجلس اثر میگذارد، برای دستگاههای اجرایی نیز تبعاتی خواهد داشت. دولت در برابر وعدهها و خواستههایی قرار میگیرد که در جامعه به آنها دامن زده شده و در سطح عموم انتشار یافته است بدون آنکه تدبیری برای پیگیری و تحقق آن اندیشیده شود؛ به نوعی دولت نیز در مواجهه با آن باید پاسخگو باشد؛ وقتی ظرفیت لازم برای پاسخ دادن در مجلس و دولت نباشد، انباشتگی تقاضاها صدمهزننده است و بحران ایجاد میکند. برای برونرفت از این قبیل مشکلات راهکارهای زیر را میتوان مطرح کرد:
1- اعمال نظارت بر امر تبلیغات و فعالیتهای کاندیداها طی مدت انتخابات و دادن تذکرهای لازم به آنان در خصوص و در قالب موارد عدول از وظایف واختیارات از سوی مراجع اجرایی و نظارتی
۲- بیان وظایف و اختیارات نمایندگان و تبیین شأن و جایگاه مجلس از طریق رسانهها
3- دادن امتیازهای تشویقی برای کاندیداهایی که در دوران انتخابات رعایت شأن نمایندگی را کردهاند ومعرفی کاندیداهای برتر به جامعه
۴- ارائه کارنامه عملی نمایندگان فعلی مجلس به مردم و فراهم کردن شرایطی برای پاسخگویی و مطالبه مردمی از نمایندگان
5- ارتقاء فرهنگ سیاسی مردم
۶- اصلاح سیاستهای نظارتی و اجرایی
تبوتابها فرو خواهد نشست اما آنچه مهم است اثرات بهجای مانده از این دوران و افرادی است که بر این کرسی خواهند نشست. بر این اساس دقت و حساسیت هم از سوی مسئولان امر و هم از سوی مردم باید صورت پذیرد .
ارسال نظر