لوازم خانگی ایرانی، حکایتی پر فراز و نشیب

آرمان خالقی

عضو هیات مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت و دبیر انجمن صنفی کارفرمایی تولیدکنندگان لوازم خانگی ایران

مراجعه به پیشینه صنعت لوازم خانگی در قیاس با سابقه صنعتی ایران و آنچه در حافظه تاریخی ما نقش بسته، نشان می‌دهد این صنعت از سال‌های دور شروع خوبی داشته و با توجه به روزآمدی و مطلوبیت، جایگاه قابل توجهی هم نزد مصرف کنندگان داشته است. اما پس از آغاز جنگ تحمیلی و محدودیت‌های اعمال شده و تغییراتی که در مدیریت واحدهای تولیدی لوازم خانگی از بدو انقلاب به وجود آمد و نیز کاهش واردات محصولات خارجی،گزینه‌های محدود و الزام مصرف کنندگان ایرانی برای خرید کالاهای داخلی که به صورت حواله‌ای و صف خرید عرضه می‌شد، بتدریج تولیدکنندگان ایرانی دچار روزمرگی شدند و نتوانستند هماهنگ با فناوری‌های روز دنیا خطوط تولید خود را روزآمد کرده و نوآوری و ارتقای کیفیت را در محصولاتشان اعمال کنند. پس از دوران دفاع مقدس و باگذشت زمان، به‌رغم ورود جدی‌تر بخش خصوصی به این عرصه و واگذاری و خصوصی‌سازی واحدهای تولیدی دولتی، تحرکی در رشد و توسعه این صنعت به وجود آمد.

با این همه، طی دهه گذشته به ‌دلیل تشدید تحریم‌های بین‌المللی و افزایش هزینه‌های سربار، تولیدکنندگان لوازم خانگی با مضایق فراوانی مواجه شدند و نتوانستند آن گونه که پیش بینی می‌کردند با همتایان منطقه‌ای و بین‌المللی خود به رقابت بپردازند. به تمام این مشکلات، اعمال دامپینگ، فشار تبلیغاتی رقبای خارجی و تاخت و تاز آزادانه آنها در فضای رسانه‌های داخلی با هدف پس زدن تولیدکنندگان ایرانی و گرفتن سهم بازار حداکثری در بازار ایران و حذف محصولات ایرانی از بازار منطقه را هم باید افزود.

اگر بخواهیم به آنچه در جامعه دهان به دهان نقل می‌شود توجه کنیم، متوجه می‌شویم که در حال حاضر مصرف کنندگان کشورمان فکر می‌کنند بسیاری از لوازم خانگی ایرانی از مطلوبیت و کیفیت مناسب، مشتری پسند بودن طراحی و خدمات پس از فروش قابل اعتنایی برخوردار نیست. البته ترویج این دیدگاه تاحدی مدیون تبلیغات و القائات واردکنندگان و عرضه کنندگان لوازم خانگی خارجی است که با کم توجهی و کم کاری برخی متولیان صنعت و تولیدکنندگان داخلی همراه شده است.انتظار می‌رود با آشکار شدن تدریجی آثار لغو تحریم‌های بین‌المللی، صنعتگران این حوزه بتوانند با انتقال فناوری و امکان تامین مواد اولیه و قطعات مناسب و با کیفیت، محصولاتی باکیفیت بهتر و مطلوب‌تر برای استفاده مردم تولید و عرضه کنند. مشکل اینجا نیست که صاحبان این صنعت از این موضوعات مطلع نیستند یا دغدغه آن را ندارند، موضوع اینجاست که در این خصوص برنامه مشخص و مورد وفاقی در سطح ملی اجرا نمی‌شود.

صنعتگران این حوزه برای نیل به هدف توسعه فناوری و صادرات نیازمند فناوری‌های نوین جهانی، تولید بخش عظیمی از مواد اولیه، اجزا و قطعات این صنعت در داخل کشور با استفاده از توان موجود و به کارگیری نیروهای متخصص در زمینه‌های طراحی صنعتی، تولید مواد جدید، برق و الکترونیک، بازاریابی و نظایر اینها هستند. با رقابتی کردن محصولات، ایجاد مدیریت نشان تجاری و تقویت خدمات پس از فروش، صنعتگران این حوزه می‌توانند با تولید محصولات رقابتی به بازارهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دست یابند و با ارتقای کیفیت لوازم خانگی ایرانی، اعتماد و اعتبار دوباره‌ای برای بازار داخلی کسب کنند. در این میان، اهمیت خدمات پس از فروش بیش از سایر موضوعات بوده و از جمله نکاتی است که برخی تولیدکنندگان ایرانی تا امروز به آن توجه ویژه‌ای نداشته‌اند. بنابراین در صورت ارتقای کیفیت، تقویت خدمات پس از فروش و کارآمدتر کردن ضمانت معتبر کارکرد و تامین قطعات و سرویس، قطعا روزنه های امید گشوده خواهد شد.

از سوی دیگر، معضلی که در صنایع ما وجود دارد، نبود ارتباط موثر و کارآمد میان صنعت و دانشگاه است. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته و دارای اراده توسعه، این موضوع به عنوان رکن اصلی فعالیت‌های صنعتی پذیرفته شده است. با راه‌اندازی و فعال کردن واحدهای تحقیق و توسعه، می‌توان امیدوار بود که این صنعت به جایگاه اصلی خود دست یابد و سهم صادراتی محصولات داخلی نیز با سرمایه‌گذاری هیات‌های تجاری افزایش یابد. در صنعتی مانند لوازم خانگی شاهد تقاضای بالا برای اجناس خارجی و نیز حجم بالای قاچاق کالا هستیم. از طرفی، قاچاق کالا در لوازم خانگی کوچک و متوسط، با سادگی و سهولت بیشتری صورت می‌گیرد که باعث ضربه زدن به تولیدات داخلی شده است. نکته عجیب اینجاست که لوازم خانگی بزرگ نیز به‌رغم حجم شان به راحتی و وفور در بازار، فروشگاه‌ها و واحدهای صنفی به فروش می‌رسند. پرسش اینجاست که چرا با این حجم عظیم کالای قاچاق برخورد نمی‌شود؟ و چرا صنوف تا این حد به فروش کالای خارجی علاقمندند و از پیشنهاد کالای ایرانی به مشتری ابا دارند؟

به نظر می‌رسد، تشکل‌ها و کارشناسان این حوزه باید نقاط ضعف، قوت، فرصت‌ها و تهدیدهای این صنعت را به دقت شناسایی،پیگیری و مراقبت کنند تا با برطرف شدن مشکلات، امکان تحقق برنامه‌های پیش‌بینی شده میسر شود. اینکه در صنعت لوازم خانگی باید به سمت برندسازی و تولید محصولات قابل رقابت در بازارهای بین المللی حرکت کنیم، مورد قبول فعالان این صنعت است ولی باید برای رسیدن به آن برمبنای برنامه‌های واقع گرایانه، گام‌های عملی برداشته شود.

در واقع اکتفا به نوشتن برنامه‌ها روی کاغذ نمی‌تواند راه به جایی ببرد، بلکه مسوولان دولتی و بخش خصوصی باید گردهم آیند تا این برنامه‌ها به اجرا درآیند. علاوه براین، باید در برابر ورود کالاهای خارجی ترتیباتی فراهم آوردکه تا حد امکان از ورود کالای ساخته شده کامل پیشگیری شده و امکان و شرایط مشارکت تولیدکنندگان ایرانی با صاحبان برند خارجی برای استفاده عمده از قطعات تولید ایران و مونتاژ محصول در داخل کشور فراهم شود. انتظار می‌رفت تحقق برنامه اعلامی دولت برای افزایش قدرت خرید مردم از طریق ارائه کارتهای اعتباری، علاوه بر کاهش رکود بخش تولید کشور، به طور خاص بتواند اثر مثبتی بر این بخش از صنعت داشته باشد که هنوز با استقبال عمومی مواجه نشده و موثر نبوده است. در مجموع باید این واقعیت را بپذیریم که صنعت لوازم خانگی ایران از جمله صنایعی است که می‌تواند ارزش افزوده بالایی ایجاد کند و با تقویت فرصت‌ها و ایجاد زیرساخت‌های کافی در این صنعت، می‌توانیم در انتظار افزایش تولید، اشتغال، صادرات و ارزآوری در صنعت لوازم خانگی باشیم.