رد پای دو غریبه (بخش هجدهم)
ترجمه: محمدحسین باقی
گفته میشود بخشی از مشکلات خاورمیانه برخاسته از توافقاتی است که قدرتهای پیروز در جنگ جهانی اول به آن دست یافتند. پس از پایان جنگ دوم جهانی امپراتوری عثمانی که مرد بیمار اروپا لقب گرفته بود بهواسطه تبانی فرانسه و بریتانیا تجزیه شد. از دل این تجزیه مهمترین توافق قرن بیستم زاده شد که همان سایکسپیکو بود. این توافق مبنای خطکشیهای مرزی کشورهای خاورمیانه را تشکیل داد و ریشه بسیاری از مشکلات کنونی در خاورمیانه عربی به همین توافق بازمی گردد.
ترجمه: محمدحسین باقی
گفته میشود بخشی از مشکلات خاورمیانه برخاسته از توافقاتی است که قدرتهای پیروز در جنگ جهانی اول به آن دست یافتند. پس از پایان جنگ دوم جهانی امپراتوری عثمانی که مرد بیمار اروپا لقب گرفته بود بهواسطه تبانی فرانسه و بریتانیا تجزیه شد. از دل این تجزیه مهمترین توافق قرن بیستم زاده شد که همان سایکسپیکو بود. این توافق مبنای خطکشیهای مرزی کشورهای خاورمیانه را تشکیل داد و ریشه بسیاری از مشکلات کنونی در خاورمیانه عربی به همین توافق بازمی گردد. کتاب مذکور که بهصورت پاورقی در این صفحه منتشر و ترجمه میشود مبتنیبر ریشهیابی دلایل بحران خاورمیانه با نگاه به قرارداد سایکسپیکو است.
دولت آمریکا، دو هفته بعد یعنی زمانی که آرتور بالفور1، وزیر خارجه لویدجورج، وجود توافقنامه سایکس- پیکو را برای ادوارد هاوس2، مشاور سیاست خارجی آمریکا، فاش کرد در نهایت بهوجود این توافقنامه پی برد. در پرتو تعهد بریتانیا به «آزادسازی مردمانی که زیر سایه استبداد خونین ترکهای عثمانی زندگی میکردند»، تعجبآور است که این افشاگری باعث عصبانیت هاوس شد. او نوشت: «خیلی کار بدی است. به بالفور همین را گفتم. آنها زمینه را برای جنگی خونین در آینده آماده میکنند.» هاوس در مورد آنچه دقیقا «حوزههای نفوذ»ی نامیده میشوند که سایکس و پیکو در مورد آن با یکدیگر موافقت کردهاند، بالفور را کاملا توجیه کرد.
هاوس نوشت: «بالفور در مورد این مساله با ابهام سخن میگوید. خواه این به معنای اشغال دائمی باشد خواه به این معنا باشد که هر کشوری از حق منحصربهفردی برای توسعه منابع در حوزه خاص خود برخوردار باشد، کاملا صریح نبود.» بالفور مطمئن نبود زیرا تا جایی که به بریتانیا مربوط بود، توافقنامه سایکس- پیکو یک مشق آکادمیک برای حل یک مناقشه بود نه ردپایی برای دولت آینده منطقه. بهعنوان تقسیم فرضی کشوری که هچ یک از طرفهایش هنوز کنترلی بر آن نداشتند، بسیار در برابر حوادث آسیبپذیر بود به این دلیل که رازی بود که وقتی در نهایت فاش میشد موجب مناقشه میشد. همانطور که انگلیسیها امیدوار بودند، و فرانسویها میترسیدند، حوادث در خاورمیانه این توافقنامه را بیاثر کرد. همین نقطه ضعف بود باعث شد یک فرد نهایت تلاش خود را برای سوءاستفاده از آن به خرج دهد.
فصل 3
لورنس وارد میشود
شورش شریف حسین در مکه در ژوئن ۱۹۱۶ فوران کرد اما در ماه مه سال بعد بود که این افسر جوان بریتانیایی از خود سایکس جزئیات توافقنامه سایکس- پیکو را جویا شد و به تاثیرات عمیق آن پی برد. اگرچه مدرک جدیدی از دیدار میان «تی.ای. لورنس3» و سایکس در ساحل دریای سرخ در ۷ مه غیر از دستنوشتههای شخص لورنس وجود ندارد اما شواهد زیاد دیگری هست که اوضاع بر وفق مراد نبود. لورنس در نامهای پر از اتهام به سایکس نوشت: «فکر میکردیم با اعراب سخاوتمندانه رفتار کردهاید.» او افزود که تا پیش از دیدارمان من فقط «بهطور غیررسمی» به چیزهایی پی برده بودم که بریتانیا ممکن است سوریه را به فرانسه واگذار کند. سایکس، که در راه بازگشت از دیدار با شریف حسین توقفی کوتاه برای دیدار با لورنس داشت، نگاهی تحقیرآمیز به لورنس کوتوله و ژولیده کرد- که ۸ سال جوانتر از خودش بود و قدش ۵ فوت و ۶ اینچ بود- و حمایت خود از آرزوهای عربی را رد کرد. او سپس به سخره گفت: «استقلال کامل یعنی... فقر و هرج و مرج.»
اینکه این دو نفر ارتباط خوبی با هم نداشتند تعجبی ندارد چراکه تجربه ۲۸ساله لورنس از خاورمیانه چندان تفاوتی با تجربه سایکس نداشت. در حالی که اولین دیدار سایکس از منطقه در کسوت یک توریست همراه با والدین و خدم و حشم، راهنمایان محلی بود اما لورنس اولین بار تنها به این منطقه سفر کرد تا اولین تحقیق و بررسی دست اول خود را در مورد قلعههای صلیبیون شام انجام دهد در حالی که دانشجوی دانشگاه آکسفورد بود. سایکس آدمی ثروتمند بود؛ لورنس ۲۰ ساله با پای پیاده رفت، فقط دو نقشه، یک بطری آب، یک دوربین و یک کلت کمری به همراه داشت که در نهایت بهخاطر پول آن را فروخت. او بعدها برداشت سایکس از منطقه را «برداشت یک خارجی» توصیف کرد.
پینوشتها:
1 - Arthur Balfour
2 - Edward House
3 - توماس ادوارد لورنس (۱۶ اوت ۱۸۸۸-۱۹ مه ۱۹۳۵) باستانشناس، افسر نظامی، دیپلمات و نویسنده بریتانیایی بود. در جنگ جهانی اول که پادشاهی و امارت حجاز در دست شریف حسین بود، سرهنگ «لورنس» نماینده دولت انگلیس در دربار وی بود. لورنس در عربستان ضمن مطالعه فرهنگ اعراب زبان عربی را نیز به خوبی فرا گرفته و لهجههای قبایل مختلف را هم آموخته بود. او لباس عربی بر تن میکرد و همانند مردان قبایل بیابانی رفتار میکرد. به او لورنس عربستان میگویند. بنگرید به T.E. Lawrence, Military Leader(1935-1888), https:/ / www.biography.com/ people/ te-lawrence-38617; http:/ / www.pbs.org/ lawrenceofarabia/ players/ lawrence.html.
ادامه دارد...
ارسال نظر