خرید ماشین آلات هزینه نیست، سرمایه گذاری است
ماشین آلات بخش عمده سرمایه یک فعالیت عمرانی و معدنی را تشکیل میدهند. برای بررسی مشکلات و چالشهای صنعت ماشین آلات از جمله تحریم ها، استفاده از فناوریهای روز و. . . با محمد حسین حیاتی کارشناس ماشین آلات معدنی و راهسازی و مدرس دانشگاه به گفت وگو نشستیم. وی معتقد است که خرید ماشین آلات نه تنها هزینه نیست، بلکه یکی از سرمایههای اصلی معادن است. این گفت وگو را بخوانید.
فعالان حوزه معدن هزینههای معدنکاری را عامل غیررقابتی بودن خود به ویژه در بازارهای جهانی میدانند. سهم هزینه ماشین آلات معدنی در این هزینه ها چقدر است؟
روش استخراج،انتخاب درست ماشین آلات (متناسب با فعالیت معدنی)، استفاده صحیح از آن و سرویس نگهداری و مدیریت مالی پروژه در رقابتی کردن معادن بسیار موثر است.
ماشین آلات بخش عمده سرمایه یک فعالیت عمرانی و معدنی را تشکیل میدهند. برای بررسی مشکلات و چالشهای صنعت ماشین آلات از جمله تحریم ها، استفاده از فناوریهای روز و... با محمد حسین حیاتی کارشناس ماشین آلات معدنی و راهسازی و مدرس دانشگاه به گفت وگو نشستیم. وی معتقد است که خرید ماشین آلات نه تنها هزینه نیست، بلکه یکی از سرمایههای اصلی معادن است.این گفت وگو را بخوانید.
فعالان حوزه معدن هزینههای معدنکاری را عامل غیررقابتی بودن خود به ویژه در بازارهای جهانی میدانند. سهم هزینه ماشین آلات معدنی در این هزینه ها چقدر است؟
روش استخراج،انتخاب درست ماشین آلات (متناسب با فعالیت معدنی)، استفاده صحیح از آن و سرویس نگهداری و مدیریت مالی پروژه در رقابتی کردن معادن بسیار موثر است. قیمت ماشین آلات ناشی از عوامل مختلفی است که کنترل آن در اختیار نمایندگیهای ماشین آلات نیست. در صورتی که خرید ماشین آلات با کارشناسی دقیق انجام شود، دوره بازگشت سرمایه کوتاه و کسب سود برآورد شده قطعی است. هزینه خرید ماشین آلات نه فقط عامل غیررقابتی شدن معادن نیست، بلکه انتخاب درست و استفاده صحیح از ماشین آلات تنها راه رقابت در عرصه بین الملی است. به نظر من خرید ماشین آلات نه تنها هزینه نیست، بلکه یکی از سرمایههای اصلی معادن محسوب میشود.
به عنوان کارشناس ماشین آلات، چه توصیه ای برای ایجاد ارتباط بهتر معدن کاران با شرکتهای حوزه ماشین آلات دارید؟
این سوال را در قالب چند پیشنهاد پاسخ میدهم. ۱) باید به اعتبار و توانمندی فروشندگان ماشین آلات در ارائه خدمات پس از فروش توجه شده و خرید ماشین آلات از نمایندگیهای رسمی و پس از بازدید از امکانات آن انجام شود. ۲) درانتخاب ماشین آلات همکاری واحد تدارکات و ماشین آلات معادن با واحد فروش و دفاتر فنی نمایندگیهای ماشین آلات به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. همچنین مشخصات فنی نیز به همراه شرایط مالی بررسی شود. ۳) در زمان خرید به سرویسهای دوره ای و آموزشهای مستمر (اپراتوری-نگهداری) توجه شود. این امر به افزایش طول عمر ماشین آلات، کاهش هزینههای سرویس و نگهداری و افزایش بهرهوری در عملکرد ماشین آالات و متعلقات وابسته به آن کمک میکند. ۴) نمایندگیهای ماشین آلات در حوزه فروش از تیم کارشناسان بازاریابی و فنی در قالب یک تیم واحد استفاده کنند. ۵) در معادن از مهندسان و تکنسینهای دانش آموخته در کنار تعمیرکاران و اپراتورهای تجربی استفاده شود. ۶) ارتقای سطح علمی واحد ماشین آلات در معادن و برگزاری دورههای آموزشی در اولویت قرار گیرد. ۷)تسهیلات فروش طی نشست هایی توسط مدیران معادن و نمایندگیهای ماشین آلات بررسی شود. با توجه به ویژگیهای حوزه ماشین آلات، استفاده از یک روش واحد منطقی به نظر نمی رسد.
چرا تجهیزات و فناوری معادن در ایران همگام با دنیا پیش نرفته است؟
با توجه به ارتباطی که با مدیران معادن دارم، مطلع هستم که کمبود نقدینگی و مشکلات مالی معادن منجر به عدم تجهیز معادن با ماشین آلات مدرن و یا خرید ماشین آلات بی کیفیت از واردکنندگان بی تعهد (بدون خدمات پس از فروش و ...) میشود که این کار موجب نگرانی و اعتراض شرکتهای معتبر حوزه ماشین آلات به ویژه نمایندگیهای رسمی ماشین آلات و متعلقات وابسته به آن شده است. خرید ماشین آلات بی کیفیت و بدون گارانتی به معنای توقف عملیات استخراج و پابرجا بودن هزینههای معدن است. باید در زمان خرید ماشین آلات به اعتبار و توانمندی نمایندگی ماشین آلات در ارائه خدمات پس از فروش و تامین قطعات توجه ویژه شود. خسارت ناشی از توقف عملیات استخراج به دلیل خرابی ماشین آلات و هزینههای تعمیرات قابل توجه است.
نوسان نرخ ارز و حذف نرخ مرجع در روند واردات ماشین آلات معدنی تا چه اندازه تاثیرگذار بوده است؟
افزایش نرخ ارز و به دنبال آن افزایش قیمت و کاهش قدرت خرید، به خصوص در شرایطی که شرکتهای معدنی و پیمانکاری با کمبود نقدینگی دست و پنجه نرم میکنند، نتیجه ای جز عدم نوسازی ناوگان ماشین آلات ندارد. استفاده از ماشین آلات فرسوده با بهرهوری پایین بسیار پر هزینه است. البته اگر ارز با نرخ واقعی و نه دستوری عرضه شود، در بلند مدت به نفع اقتصاد کشور است و حوزه ماشین آلات نیز از فواید آن بهره مند خواهد شد. فکر نمی کنم اهمیت نوسان شدید نرخ ارز از حذف ارز مرجع کمتر باشد. این امر موجب تردید در تصمیم گیری و التهاب در بازار میشود و کالاها با قیمت واقعی قیمت گذاری نمی شوند. در صورت استمرار نوسان نرخ ارز، خریدهای ارزی مدت دار مثل اعتبار اسنادی برای واردکنندگان منطقی نیست و به خریدهای نقدی مانند حواله روی میآورند. به همین دلیل نقدینگی آنها کاهش مییابد و در نتیجه ارائه تسهیلات بلندمدت برای خرید ماشین آلات امکان پذیر نخواهد بود.
آیا آثار رفع تحریم ها در حوزه ماشین آلات مشهود بوده است؟
رفع هرگونه محدودیت موجب رونق و تسهیل کسب وکار میشود و حوزه ماشین آلات و متعلقات وابسته به آن از این قاعده مستثنا نیست. آثار رفع تحریم ها در حوزه ماشین آلات به این شرح است : ۱) افزایش قدرت چانه زنی شرکتهای ایرانی با طرفین خارجی در تعیین سبد کالا و رفع برخی از محدویتهای سخت گیرانه در خصوص مصرف کننده نهایی ماشین آلات. ۲) شروع فعالیت برخی از برندهای معتبر و مذاکره برای حضور مجدد سایر برندها. ۳) افزایش سرعت انتقال ارز و حق انتخاب در استفاده از روشهای پرداخت ارزی. ۴) سهولت در حمل ونقل (به ویژه دریایی) و صدور انواع بیمه نامه. ۵) افزایش سرعت فرایند واردات و کاهش هزینههای آن.
به گمان شما سیاستهای دولت در حوزه ماشین آلات حمایتی است یا خیر؟ آیا مدیران مربوطه نسبت به این حوزه رویکرد مثبت دارند؟
بخشی ازسیاستهای دولت به صورت کلی و بخشی دیگر به صورت خاص با حوزه ماشین آلات ارتباط دارد. منظور از سیاستهای کلی دولت، سیاستهای بانکها، سازمان توسعه و تجارت، گمرکات، سازمان ملی استاندارد، سازمان امور مالیاتی، سازمان تامین اجتماعی و سایر ارگانهای ذیربط است. پاسخ به سیاستهای این ارگان ها خارج از بحث تخصصی ماشین آلات است و در صورت تمایل در فرصت دیگری به این موارد میپردازیم. در باره سیاستهای حمایتی خاص ماشین آلات، تصور میکنم حمایت ویژه ای از سوی دولت صورت نگرفته و تغییر محسوسی احساس نمی شود. البته معتقدم بخش خصوص باید توانایی کسب وکار بدون حمایت دولت را داشته باشد و اگر این حمایت ها بدون مطالعه انجام شود، در بلندمدت موجب ناتوانی بخش خصوصی خواهد شد.
در عین حال مدیران بخش خصوصی نیز برای کسب درآمد جهت رفع نیازهای مالی و خلق ارزش افزوده برای سرمایه گذاری تلاش میکنند و اگر موفق به انجام این کار نشوند، ادامه حیات برای آن بنگاه اقتصادی امکانپذیر نخواهد بود. همچنین یکی از عوامل مهم در موفقیت بخش خصوصی، سیاست ها و دستورالعملهای ابلاغی دولت است که توسط مدیران دولت در سطوح مختلف پیاده سازی میشود. با توجه به اینکه مدیران دولتی هزینههای سازمان تحت مدیریت خود را از محل بودجههای دولتی تامین میکنند و مسوولیتی در قبال درآمدزایی سازمان خود ندارند و به رغم رویکرد مثبت شان، دغدغه مدیران بخش خصوصی مبنی بر کسب درآمد و ایجاد گردش مالی برای تامین هزینه ها را به خوبی لمس نمی کنند.
و صحبت پایانی؟
به همکاران دانشگاهی و مدیران شرکتهای این حوزه پیشنهاد میکنم، در زمینه "تاثیر نوسازی ناوگان ماشین آلات در افزایش بهرهوری شرکتهای معدنی و راه سازی ایران" مطالعه کنند و نتایج آن را در اختیار فعالان این عرصه قرار دهند.
ارسال نظر