رویای اصفهان و روح سرگردان توسعه

گروه گزارش- موضوع توسعه استان اصفهان و راهکارهای محقق ساختن آن کم کم به "رویا" بدل می شود. دشت اصفهان چه از نظر جغرافیایی که دم به تله کوه ها و کویرها داده، چه از نظر معماری و شهرسازی که مدام بین "موزه صفوی" و رویای مدرنیته در رفت و آمد است و چه از درون که با انبوهی از سیاست‌های متناقض و برنامه هایی که بعضا خاک می‌خورند و یا هربار نبش قبر می شوند، اوضاعش به سامان نیست. در این میان دو سند بالادستی و بومی بیش از همه امیدهای توسعه را برای "نصف جهانی که گرفتار خویش است" زنده نگاه داشته: برنامه ششم توسعه و سند آمایش سرزمین استان که شاید آخرین فرصت‌های اصفهان برای توسعه قلمداد شوند. نقد این دو، با حضور کارشناسان اقتصاد مدیریت و توسعه دستمایه برگزاری میزگرد دنیای اقتصاد بود که طی آن بابک صفاری، استاد دانشگاه در رشته اقتصاد، عرفان مردانی، دانش آموخته اقتصاد و مشاور معاونت اقتصادی وزارت کار و رفاه اجتماعی، داوود صافی، کارشناس اقتصاد و پیام نیک نشان، کارشناس مدیریت گرد هم آمدند. مشروح این میزگرد را در زیر می خوانید:

عرفان مردانی: با تشکر از اساتیدی که در این جلسه حضور دارند، همانگونه که مطلع هستید موضوع برنامه ششم توسعه که هنوز تصویب نشده و نیز سند آمایش استان که به همت جمعی از کارشناسان و اساتید استان تدوین شد؛ اکنون که در یک تقاطع سرنوشت ساز در سرنوشت توسعه استان تلاقی یافته اند، ظرفیت آن را دارندکه گره گشای وضعیت کنونی اصفهان باشند. هرچند که برنامه ششم هنوز به مراحل نهایی نرسیده و سند آمایش نیز در مرحل اجرا با مشکلات متعددی مواجه شده است. با این حال از کارشناسان تقاضا می‌کنم که مساله توسعه در استان را با توجه به شاخص ها و محتویات این دو برنامه مورد بررسی قرار دهند. شکل کلی تحلیل ها شاید برای اقتصاد اصفهان آزاردهنده شده و برای بررسی موضوع مورد بحث ناگزیریم قدری پا را به شاخص های با دقت اقتصادی بگذاریم اگرچه از حیث آمار و شاخص سازی های بروز شده به شدت در مضیقه هستیم. به اعتقاد من در خصوص بررسی برنامه ششم توسعه و آمایش سرزمین که از قضا آغاز حرکت از سمت برنامه ریزی متمرکز بخشی به سوی برنامه ریزی منطقه ای است، اجزای دولت باید جدی تر از گذشته اوضاع را رصد کنند و به دقت اولویت های اقتصادی- اجتماعی را برنامه ریزی کنند، چراکه دوره وفور درآمدهای نفتی با تدبیر لازم در یک دهه اخیر همراه نشد و امروز با یک تفاوت اساسی با دوره های گذشته ماموریت های دولت پیگیری می شود. تردیدی نکنید دوره دولت ثروتمند و همه چیز دان گذشته و نباید انتظاری همه جانبه از دولت داشت. داستان تنگنای اعتباری که اکنون دولت با آن دست به گریبان است شاید یکی از دلایل چنین وضعی باشد بنابراین به نظرم انتظار ما در بررسی آینده مخصوصا در بحث برنامه ششم باید متناسب با این دست بستگی دولت باشد. رگولاتوری و تنظیم گری شاید اصلی ترین حرف من برای کارکردهای دولت باشد.

بابک صفاری: به نظرم اولین و مهم‌ترین مشکل برنامه ششم توسعه به خصوص در بخش اقتصاد، نبود هیچ گونه برنامه برای اقتصاد شبه دولتی و بخش خصوصی است. برخی کارشناسان از درنظر گرفتن رشد هشت درصدی در برنامه ششم گله دارند و رسیدن به این میزان رشد را ناممکن می‌دانند، اما بر اساس آیتم‌هایی که کارشناسان سازمان برنامه و بودجه در دست داشتند دستیابی به آن کار دشواری نیست. مشکل اینجاست که آمار و ارقام موجود در برنامه با یکدیگر جور در نمی‌آیند. برای مثال در برنامه ششم توسعه رشد سالانه ارزش افزوده صنعت نفت ۹.۳ درصد، ارزش افزوده ارتباطات ۱۹.۷ درصد و رشد سالانه اشتغال ۲.۱ درصد، رشد بهره وری ۵ درصد در نظر گرفته شده است، اما اینکه چگونه قرار است به چنین بهره وری در صنعت نفت و دیگر صنایع و بخش ها دست یابیم معلوم نیست و علاوه برآن اعداد و ارقام درنظر گرفته شده نیز با یکدیگر سازگار نیستند و این دو، از مشکلات اصلی برنامه ششم است.

داوود صافی دستجردی: هرچند ایران یکی از اولین کشورهای دنیاست که به سمت تدوین برنامه‌های توسعه میان مدت حرکت کرده و سابقه قابل توجهی در این زمینه دارد، اما متاسفانه عملکرد مطلوبی در اجرای آن ها و تحقق اهداف ترسیم شده وجود ندارد. یکی از دلایل این موضوع را می‌توان در این نکته دید که معمولا یک دولت برنامه را بر اساس اولویت هایی که برای خود در نظر گرفته و طبق شرایط آن مقطع زمانی، تدوین می‌کند و دولت بعد از آن باید اجرا کند. در این شرایط تنها در مقاطعی که دولت مجری برنامه، همان دولت تدوین کننده بوده اهداف تا حدی محقق شده اند و در غیر این صورت بعضا کل برنامه کنار گذاشته شده است. برنامه ششم نیز با همین چالش روبه‌روست، یعنی اگر دولت آینده در سطح رییس یا حتی سیاست گذاران و نظریه‌ پردازان متفاوت از دولت کنونی باشد اجرا و پایبندی به این برنامه هم دچار تردید خواهد شد.

عرفان مردانی: به نظر بنده برنامه ششم توسعه، برنامه هویت- مداری نیست و تحلیل اغلب کارشناسان در مورد برنامه ششم این است که دولت قصددارد با بردن و برگرداندن مدام برنامه ششم بین مجلس و دولت، مجلس را کنار بزند این در حالی است که اصلا روح، بر برنامه حاکم نیست. چنانچه در این برنامه رشد ۸ درصدی را در نظر می‌گیریم، به منابع خاص آن نیز احتیاج داریم. به طور مثال متوسط سرمایه گذاری خارجی در ایران در بهترین سال‌های اقتصادی کشور۵ میلیارد دلار بوده، چطور در این وضع خاص که رکود تورمی بر اقتصاد حاکم بوده حجم ۶۰ میلیاردی برای سرمایه گذاری هدفگذاری شده است؟ نبود همسازی میان اهداف و انطباق با وضع موجود موضوعی جدی است که نشان میدهد، برنامه ششم در فضای وهم آلودی نسبت به اقتصاد ایران تدوین شده است. ما در برنامه اول فرانسه را پایه در نظر گرفتیم و به هیج کجا نرسیدیم و نتوانستیم برنامه را اجرا کنیم. در برنامه دوم توسعه آلمان را در نظرگرفتیم و باز هم به انحراف‌رفتیم. در برنامه سوم اوضاع اندکی بهتر شد و کشور ژاپن را هدف گذاری کردیم و پس از آن نیز به ترتیب به دنبال مالزی و ژاپن رفتیم، اما از بد ماجرا، قرار است در پایان برنامه ششم به ایران سال۸۴ بازگردیم و معلوم هم نیست که ابزار موجود در برنامه ششم ما را به ایران سال ۸۴ برساند. آن هم در شرایطی که تورم ۱۰ درصدی پیش روی ما قرار گرفته و در سال ۸۴ نیز ایران رشد اقتصادی ۶.۸ درصدی را تجربه کرده است. بنده در کل مشکل را ناشی از نوع نگاه حکم بر برنامه نویسی می‌دانم. متاسفانه ما صرفا "برنامه می‌نویسیم". نه اعتقادی به نگارش دقیق و کارا و همه جانبه آن داریم و نه سازو کاراجرای آن را تدبیر می‌کنیم. سیاست حاکم بر اجرای برنامه در استان، در حد چانه زنی باقی مانده است و برنامه‌ای برای بهبود وجود ندارد.

بابک صفاری: شاید رشد ۸ درصدی برنامه ششم رویاپردازانه باشد ولی کشورهای بزرگ دنیا هم ورای رویاهای خود به اهداف این چنینی دست یافته اند. البته بیشتر این اتفاقات زمانی رخ می دهد که پشت هر برنامه مدل CG وجود داشته باشد و اگر ما توانایی اجرایی شدن مدل CG را داشتیم قطعا تاکنون در استان این اتفاق رخ می داد. 

داوود صافی دستجردی: در مورد لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه باید بگویم که نبود هم خوانی در اهداف تعیین شده برای شاخص‌های مختلف و مهم‌تر از آن هدفگذاری بدون توجه به شرایط موجود کشور و نگاه غیر واقع بینانه به منابع تحقق آن مشاهده می شود. در واقع ابزارهای رسیدن به متوسط نرخ بیکاری و تورم پیش بینی شده و نیز تحقق رشد قابل توجه صادرات غیر نفتی و بهره‌وری از منظر قوانین و احکام برنامه پیش بینی نشده است. همچنین به نظر می رسد جای بخش خصوصی به عنوان یکی از بازوهای اصلی تحقق رشد اقتصادی با توجه به محدودیت‌های کنونی دولت، در این برنامه خالی است و برنامه مشخصی برای حمایت از این بخش وجود ندارد و حتی در بخش هایی از این برنامه نوعی بازگشت به گذشته و حجیم تر شدن دولت دیده می شود.

بابک صفاری: اضافه کنم که در برنامه ششم باید۴۷ درصد منابع کشور از تسهیلات بانکی و منابع بانک‌های خارجی تامین شود ولی هیچ اشاره ای نشده که تسهیلات از کجا و از کدام بانک خصوصی یا دولتی؟ هرچند به مسائل محوری بهتر پرداخته شده و به خصوص مسایل آب و محیط زیست به خوبی مدنظر قرار گرفته، اما درکل نگاه به برنامه ششم به شدت فیزیکی است و برای مثال مسائل مربوط به سرمایه های اجتماعی در این برنامه وجود ندارد. اگر دولت فعلی برنامه ای ارائه نمی کرد چه تفاوتی با دولت گذشته داشت؟ مشکل بزرگ ما در این کشور این است که دولت ها بر روی مسیر پیموده شده حرکت نمی‌کنند و در واقع می خواهند مجددا چرخ را از نو اختراع کنند غافل از آنکه چرخ باید گرد باشد و طور دیگر نمی‌توان آن را ساخت. انتظار ما این است که امروزه که دانش آموختگان فنی مهندسی کنار رفته و فارغ التحصیلان مرتبط با اقتصاد از دانشگاه های معتبر کشور در سازمان برنامه در حال نوشتن برنامه ششم هستند برنامه ای فوق العاده رونمایی شود. در عین حال باید با استفاده از سیستم کنترل ایرادات را نمایان کنیم و نباید با این بهانه که "چون برنامه اجرایی نمی شود لذا نباید برنامه ای داشته باشیم" صورت مسئله را پاک کنیم. باید بدانیم که هیچ کس از برنامه خوشش نمی آید چون برنامه موجب می شود تا همه ارکان در یک سیستم درست قرار گیرند و هر چیز در جای خود تعریف شود. به دلیل نبود و اجرایی نشدن برنامه ها همه دولت ها معتقدند که بهترین هستند اما هیچ دولتی برای آنکه بتواند ثابت کند که بهترین است شاخص ندارد.

پیام نیک نشان: لایحه ای که دولت تحت عنوان برنامه ششم توسعه اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی ارائه کرده با توجه به فرصت اندک باقی مانده تا سر رسید سند چشم انداز باید بتواند اهداف تعریف شده را محقق‌کند، در حالی که این لایحه فاقد ماهیت برنامه توسعه است و به نظر می‌رسد دولت نتوانسته یا نخواسته رویکرد و الگوی مشخصی را در برنامه دنبال کند. با توجه به وضعیت اقتصادی و آسیب‌هایی که طی چند سال اخیر به شاخص های کلان اقتصاد کشور وارد شده است، به نظرم بازگشت به شاخص های محقق شده تا سال ۱۳۸۴ می‌تواند جزء آمال دولت قرارگیرد که در این صورت برنامه چهارم توسعه بتواند الگوی مناسبی جهت راهبری سیاست های دولت باشد ولی به وضوح قابل مشاهده است که جنس لایحه برنامه ششم از نوع برنامه پنجم است که دولتمردان فعلی به آن برنامه و برونداد آن انتقاد جدی وارد می کنند اما در همان راستا قدم بر می‌دارند. لذا به نظر می‌رسد دولتی که شعارش تدبیر و امید، و معتقد به برنامه ریزی است، باید نگاهش را از روزمرگی به خروج کشور از بحران اقتصادی معطوف سازد و با تدوین برنامه کامل و جامع و اجرای آن، فرصت های از دست رفته برای رسیدن به اهداف چشم انداز را جبران کند.

داوود صافی دستجردی: یکی از نکات مهم در لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه، عدم وجود نگاه منطقه‌ای و توجه به نیازها و چالش های اصلی مناطق است. با وجود اینکه بحران های جدی مناطق مرکزی و مرزی کشور و نیز چالش های اصلی کلان شهر ها مشخص شده و مکررا درخصوص اهمیت و لزوم توجه جدی به آن ها بحث های متعددی انجام شده است اما در این لایحه به طور شایسته به آن ها پرداخته نشده است. از جمله این موارد می توان به بحران آب و خشکسالی و به‌ویژه منابع آبی منطقه‌ای، آلودگی هوا و ریزگردها، ضعف سیستم حمل و نقل عمومی و حاشیه نشینی، تشدید تمرکز جمعتی و مهاجرت به کلان شهرها اشاره کرد که تنها در مورد برخی از آن‌ها اشاره‌ای مختصر و در حد یک مصوبه کلی وجود دارد. همچنین بازار سرمایه به عنوان یکی از بخش‌های مهم اقتصاد کشور که کارکردهای فراوان و نقش قابل توجهی در رشد اقتصاد کشور از مسیر ارتقاء سطح شفافیت اقتصاد، تامین مالی بنگاه‌های اقتصادی، جذب نقدینگی آزاد و سرمایه‌های سرگردان و نیز جذب سرمایه‌گذار خارجی دارد، مورد بی توجهی قرار گرفته و نحوه حمایت دولت برای توسعه آن مشخص نیست.

بابک صفاری:درخصوص برنامه ششم همانطور که گفته شد روح برنامه بر آن حاکم نیست و به سمتی رفته که فقط یک‌سری عبارت مرتبط به دنبال یکدیگر ردیف شده است. برنامه، موضوع بسیار مهمی است. چراکه در ارزیابی برنامه چهارم و در موضوع توسعه اصفهان، اصلا مساله آب را ندیدیم و نتیجه آن شد که دقیقا ۴ سال پس از برنامه چهارم "زاینده رود خشک" را تحویل گرفتیم.

پیام نیک نشان: از زاینده رود و مساله آب استان سخن گفته شد . یک نکته را حال که آقای دکتر صفاری به عنوان فردی مطلع از سند آمایش استان حضور دارنداضافه کنم که اسناد آمایش سرزمین که مبتنی بر آمار واقعی و صحه گذاری شده است می‌تواند مسیر را برای تهیه اسناد بالادستی مانند برنامه ششم توسعه و نیز برنامه‌های ملی و استانی فراهم کند و الگوی مناسبی پیش روی برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان قراردهد. آنچه تحت عنوان سند آمایش استان اصفهان تهیه شد، با رعایت استانداردهای لازم و جامع نگری مناسب، دستاوردها و نتایج جالب توجهی را پیش روی مدیران استان قرارداد که بر اساس آن باید اقدامات لازم را به عمل آورند. متاسفانه باوجود اینکه این سند در پایان سال۱۳۹۳ در شورای برنامه ریزی استان تصویب شده و برای هر شهرستان، الگوی مناسب را در حوزه های مختلف مشخص نموده اما تا کنون اقدام جدی جهت عملیاتی نمودن آن انجام نشده است.

عرفان مردانی: ساختار سازمان برنامه پس از انحلال که اتفاقا به نظرم ضربه اصلی را به بدنه کارشناسی دولت وارد ساخت، هنوز به طور حرفه ای احیا نشده است. اتفاقی که در اقتصاد ایران و به تبع آن در اصفهان افتاده را ببینید. انحلال در عشرت و احیا در عسرت. سازمان برنامه در گذشته مغز کارشناسی دولت بود و بعد از انحلال تقریبا کارشناسی دولت منحل شد. حالا و در یکی دوسال گذشته اگرچه این سازمان احیا شده اما همچنان بدنه کارشناسی حرفه ای در این سازمان مستقر نشده است. سازمان برنامه اصفهان هم از این قاعده پیروی کرده است. حالا با ورود مدیر کارآمد حتی می‌تواند چنانچه در تنظیم برنامه آمایش از متوسط کشور جلو برود، در نوسازی بدنه کارشناسی دولت در اصفهان نیز موفق باشد.

بابک صفاری: ساختار و سیاست های سازمان برنامه و بودجه اصفهان از سازمان برنامه و بودجه کشور مجزا نیست. امروز ما میراث دار دوره ای هستیم که در آن به آمار و ارقام اعتقادی نبود و امروز باید خوشحال باشیم که ارقام بازگشته اند و کسی به آنها کاغذ پاره نمی‌گوید. از سال ۸۵ به بعد در اصفهان آمار و اطلاعات مناسبی نداریم. اما برای تدوین آمایش سرزمین، همه دیتاهای لازم را تا سال ۹۰ به صورت دقیق در تمام بخش‌ها استحصال کرده ایم و در واقع تمام آمار، اطلاعات و دیتاها تا سال۱۳۹۰ به صورت کامل وجود دارد. در شورای ملی آمایش سرزمین کشور اعلام شد که اصفهان یکی از ریزترین دیتاها را برای آمایش در دست دارد و به ریزترین مسائل هم ورود پیدا کرده؛ چراکه تا لایه‌های پایین آماری پیش رفتیم تا اطلاعات دقیقی به دست آوریم و قطعا با این وضعیت، دیتاها و تجزیه و تحلیل های بسیار خوبی در دست داریم. شخصا در کشور هیچگونه سند آمایش سرزمین استانی را سراغ ندارم که به اندازه ارقام و آمار و اطلاعات سند آمایش استان اصفهان کامل باشد، البته شاید علت آنچه رخ داده و تاکنون اجرایی نشده این بوده که مدیران ارشد استان، نتایج آن را خوش ندارند و اصولا نتایج به دست آمده در برنامه‌ریزی، خوشایند مدیران نیست. خوشبختانه در دولت گذشته افرادی آمار و اطلاعات استان را نگهداری‌کرده و برخی مدیران قبلی سازمان برنامه‌ریزی اصفهان به آمار اعتقاد داشته اند، اما آنچه امروز از زبان مدیران استان درباره نتایج آمایش سرزمین گفته می‌شود و از آن به عنوان سند بالادستی گردشگری، فرهنگ و هنر و علم و دانش مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان در استان یاد می‌شود ، بخشی از نتایج دلخواه و خوشایند آنان از آمایش استان است اما اصولا بیشتر نتایج آن با دیدگاه و خواست مدیران استان یکی نیست.

پیام نیک نشان: از سال ۹۰ تاکنون در استان اصفهان شاهد بوده ایم که برنامه وجودداشته ولی آمار و اطلاعات لازم برای بررسی، مطالعه، ارزیابی و تصمیم‌گیری در اختیار نبوده است. از این رو برنامه‌ای که در نبود آمار و اطلاعات پایه نوشته می‌شود، حتما و طبیعی است مشکلاتی خواهدداشت. چراکه در طی این پنج سال بسیاری از پایه های آماری تغییرکرده اند.

بابک صفاری: متاسفانه مشکل اصلی آنجاست که بودجه طبق سوابق شخصی تخصیص می یابد و برنامه در آن دخیل نیست. این در حالی است که باید طبق برنامه، بودجه‌ریزی انجام شود. نکته بعدی که باید در برنامه ششم مدنظر باشد بحث آمار و ارقام است. برای مثال در قسمت انرژی نمی توانیم کل انرژی مصرفی را برآورد کنیم چراکه بحث اطلاعات فرآورده های نفتی، گاز و آب در هر خانه و ارگان و سازمان جداست و این یک مشکل اساسی در برنامه ها ایجاد می‌کند و مدیرکل آمار و اطلاعات باید این مسائل را حل و فصل کند. جالب اینجاست که دولت در برنامه ششم تازه متوجه شده است به جای استفاده از سامانه ساتوا می تواند از SDI استفاده کند تا یک برنامه منسجم داشته باشد و ارزیابی هر گام بررسی شود. معاونت برنامه و بودجه باید وظیفه ارزیابی خود را به درستی انجام بدهد و حتما باید یک گام از برنامه ارزیابی جلو باشد.

پیام نیک نشان: بحث برنامه توسعه در این چند سال همواره مطرح شده اما در کنار آن سند اشتغال استان به تصویب رسیده و استانداری نیز هر سال آن را ارزیابی کرده است. در واقع با این فعالیت‌های غیر اساسی، نقش موثر معاونت برنامه‌ریزی استان در برنامه توسعه، جدی گرفته نشده است. از دیدگاه بنده سازمان‌ها و ادارت و نهادهای استان به نتایج سند آمایش سرزمین اعتقاد ندارند واگر پرسیده شود که نظرتان درخصوص طرح آمایش سرزمین چیست معتقدند که این طرح و برنامه قابلیت اجرایی ندارد و امورات آن پیش نمی‌رود. با این نگاه معلوم است که برنامه به راحتی کنار گذاشته می شود. در واقع نه بخش دولتی و نه بخش خصوصی استان نمی دانند از برنامه توسعه چه می‌خواهند وقرار است به کجا برسند. در عین‌ حال با همه این انتقاداتی که مطرح شد فعالیت‌های خوبی هم صورت گرفته که کورسوی امید را ایجادکرده است.

عرفان مردانی: بنابر آخرین گزارش بانک مرکزی، استان اصفهان آمادگی آن را دارد که تکان بخورد و پرش داشته باشد. گزارش بانک مرکزی حکایت از آن دارد که سود ناخالص داخلی استان اصفهان ۱۴ میلیارد تومان بوده که سه درصد از متوسط کشوری بالاتر است. بر پایه همین در تملک سرمایه رتبه اصفهان۱۳ است، در بهای کالای خدمات در جایگاه هشتم ایستاده و در زمینه تورم در سال۹۴ که۱۱ درصد بوده است، دو درصد از متوسط کشوری بالاتر نشسته است. بادرنظر گرفتن سهم ۷درصدی اصفهان در GDP و نقش اصفهان در معادلات خارجی کشور به لحاظ خوش نام بودن و البته استقرار صنایع اساسی در این استان، به نظر می‌رسد هماهنگی و البته همگرایی در استان برای پرش رشد اقتصادی می تواند جدی ترین موضوع مغفول مانده تلقی شود. فرصتی که در شرایط فعلی که شاید مزیت توسعه استان نیز باشد از دست می رود نباید ادامه دار و بلندمدت باشد. حرکت روبه جلویی در خصوص جذب سرمایه گذاری خارجی و استقرار نظام همگرا که لازمه توسعه است از سوی دولت و نماینده تام الاختیارش یعنی استاندار دیده نشده است.

بابک صفاری: منطقه مرکزی استان اصفهان که از شاهین شهر، اصفهان، بهارستان، مبارکه و نجف آباد تشکیل می شود۸۰ درصد جمعیت شهری را در خود جای داده و از اتفاق ۴۰ درصد روستاییان هم در این منطقه مستقر هستند و ۷۴ درصد صنعت استان در همین محدوده یافت می شود. چنین منطقه ای دیگر توان افزایش و بارگذاری بیشترصنعت را ندارد. بیشتر زمین های حاصلخیز استان و ۴۰ درصد کشاورزی استان داخل این محدوده صورت می گیرد. این منطقه ۲.۳ درصد آب استان را مصرف می‌کند و از ۱۰۰ درصد آب استان طبق برآوردها ۴ درصد شرب، سه درصد در صنعت و۹۳ درصد در کشاورزی مصرف می شود. بر همین اساس، آمایش سرزمین می گوید این منطقه جاذبه دارد پس گردشگری که اصل مهمی است، و توسعه علم و فناوری به واسطه حضور اکثر دانشگاه ها و فرهنگ و هنر در این منطقه می تواند رونق داشته باشد. پس اولویت های استان بر اساس این سه مقوله تعریف می شود. اما برای این امر نباید شهرهای داخل این منطقه از طریق ریل به یکدیگر متصل شوند؟ اگر در اصفهان توسعه می‌خواهیم باید برای توسعه، روش های نوین و بدون آلایندگی را بررسی کنیم چرا که محیط زیست به سادگی حل نمی شود.

پیام نیک نشان: یک نکته را باید اضافه کنم که مطابق این سند نمی توان برای همه مناطق استان، صنعت و کشاورزی تجویز کرد بلکه ظرفیت های برخی مناطق جهت گسترش صنعت یا تکمیل و توسعه آن اشتباه بزرگی است اما بسیاری از مجوزهای صادر شده در بخش صنعت طی دهه۹۰ ، خلاف آن را نشان می دهد. به طور مثال صدور مجوز پتروشیمی جدید در شهرستان شاهین شهر ومیمه با وجود مراکزی همچون پتروشیمی، پالایشگاه و نیروگاه در مجاورت آن، بار زیادی برای منطقه ایجاد می کند یا صدور مجوز صنعت فولاد در شرق اصفهان علی رغم بی آبی از اشتباهات بارز مدیریت صنعتی و اداره کل محیط زیست است.

بابک صفاری: باید برای اجرای برنامه هرچند ناقص یا ضعیف، اراده و باور لازم وجود داشته باشد و در واقع مهم است که افراد به گفته های خود ایمان داشته باشند. وقتی طبق نتایج آمایش سرزمین، آب و محیط زیست مشکل اساسی و شماره یک محسوب می شود ودر بحث محیط زیست شهرهای بزرگ، یکی از مهمترین مشکلات حمل و نقل عمومی است و در برنامه ششم در خصوص حمل و نقل عمومی هیچ اظهار نظری نشده؛ چگونه می‌خواهیم از این برنامه استفاده کنیم؟ آیا سوال شده که تاکنون در مترو اصفهان چه کرده ایم؟ در ۱۶ هزار میلیارد تومان بودجه ای که قرار است برای کلانشهر اصفهان تا سال ۱۴۰۰ تصویب شود چرا فقط ۵۰۰ میلیون تومان به مترو اختصاص یافته است؟ دلیل این اتفاق همان اعتقاد است که شاید قشنگ حرف می‌زنیم ولی به حرف‌های خود اعتقاد نداریم. همه در این کشور و استان مشکلات را می‌دانیم ولی به راهکارها عمل نمی‌کنیم. این معضل از بی توجهی و نبود اعتقاد ما به موضوع نشات می گیرد و شاید این موضوع ریشه در اخلاق ما داشته باشد.

پیام نیک نشان: اگر سند آمایش مبنای تصمیمات آتی مدیران قرار گیرد و فارغ از اعمال فشارهای سیاسی و محلی ، آنچه که مبتنی بر روش های علمی است ملاک عمل باشد، می توان امیدوار بود که توسعه متوازن در استان شکل بگیرد و سرمایه گذاری‌ها به مراکز اصلی و با حداقل ریسک هدایت شود. امیدوارم انتخاب جناب آقای دکتر اکبری؛ به عنوان رییس جدید سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان که به عنوان مجری طرح آمایش استان در دوران گذشته نقش آفرینی کردند بتوان به اجرایی نمودن این سند و تحقق دستاوردهای آن امیدوار بود.

عرفان مردانی: باید تشکر کنم که جمع جوان کارشناسی حاضر در این بحث شرکت کردند. توجه ویژه به پوست انداری استان اصفهان در بحث مدیریت و البته نوسازی صنایع مستقر با استفاده از تغییر تکنولوژی و جذب سرمایه گذاری خارجی و نیز توجه ویژه نشان دادن به موضوعات زیست محیطی در این برنامه دیده می شود اما هرگز ردپایی از برنامه آمایش سرزمین اصفهان در آن دیده نمی‌شود. شیفت نگرش برنامه‌ریزی از بخشی به منطقه ای نه تنها نیاز امروز اقتصاد ایران که اساسا شاید شیفت به مدیریت های منطقه ای و ایالتی اولویت و نیاز جدی امروز نظام تدبیر و تصمیم در کشورمان است. به شدت معتقدم نمی توان جوری ساز را تنظیم کرد و صدایی غیر از آنچه کوک کردید بشنوید. اصفهان آماده پوست اندازی است و باید این فرصت را غنیمت بدانیم. مدیران و البته کارشناسان نظام تدبیر و نیز شهروندان اصفهانی باید پاسخگو و البته ناظر باشند تا رتبه دومین استان را با مشارکت فعال به دست آوریم.

رویای اصفهان و روح سرگردان توسعه

رویای اصفهان و روح سرگردان توسعه

رویای اصفهان و روح سرگردان توسعه

رویای اصفهان و روح سرگردان توسعه