سه اقتصاددان از پدیده پناهجویان در اروپا میگویند
تبدیل بحران به فرصت
هلن ری، پروفسور اقتصادی در کالج لندن از این بحران، بهعنوان «لحظه چرچیل» یاد کرد و از خطر پوپولیسمی که پس از حملات تروریستی بهوجود آمده سخن گفت.
هلن ری، پروفسور اقتصادی در کالج لندن از این بحران، بهعنوان «لحظه چرچیل» یاد کرد و از خطر پوپولیسمی که پس از حملات تروریستی بهوجود آمده سخن گفت. تروریستها دست در دست احزاب بیگانهستیز دادهاند، کسانی که همه چیز را در موضوع پناهجویان خلاصه کرده و همه مصیبتها را به گردن پناهجویان میاندازند. مثل جبهه ملی در فرانسه و احزاب تندروی اروپایی، اینها یک نگاه انتخابی توهمگونه، نسبت به پدیدههای جهانی دارند و به این فکر میکنند که مردم در داخل مرزهای بسته راحتتر زندگی خواهند کرد. این در حالی است که حفظ ارزشهای ما برای اداره کردن مسائل اقتصادی و سپس برای داشتن یک آینده قوی لازم است. او سپس نتیجه میگیرد: یک طرح و برنامه هماهنگ برای دفاع از مرزهای اروپا، تامین امنیت جمعی برای مردم اروپا بهوجود میآورد. همچنین موجب میشود که مسیر برای پناهجویان نیز امن شود. در عین حال، کشورهای اروپایی باید سرمایهگذاری عظیمی برای حمایت و حفاظت از پناهجویان داشته باشند. برای آنها خانه بسازند و آنها را در یک نقطه سکونت دهند. باید بخشی از هزینههای نظامی را برای این مورد اختصاص دهیم. بهعنوان مثال میتوان بخشی از هزینههای حمله کردن به خارج از مرزهای اروپا را (پیوستن برخی کشورهای اروپایی به ائتلاف جنگی آمریکا علیه داعش) بهمنظور تامین امنیت در داخل مرزهای اروپا اختصاص داد. همچنین نباید از تلاشهای دیپلماتیک هم غافل شد.
برای ری آن چیزی که مهم بوده، این است که اروپا سهم خود را در ماجرای حل بحران پناهجویان ایفا کند.
این در حالی است که کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول نسبت به فشارهای کوتاه مدتی که ممکن است به دلیل تنشهای ژئوپولیتیک و بحران پناهندگان بر اقتصاد جهانی به وجود بیاید، هشدار داد. اگرچه او به نکات مثبت این حضور هم اشاره کرد و گفت: حضور یکپارچه پناهجویان مزایای اقتصادی هم دارد و میتواند آنها را تبدیل به نیروی کار کند. برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان از کمبود نیروی کار رنج میبرند. این مهاجران به گفته لاگارد میتوانند به نیروی کار مفید تبدیل شوند. پیشتر لاگارد در مقالهای تحت عنوان «بحران پناهجویان و مهاجرت جهانی» نوشت: بین کسی که مجبور است خانه و کاشانه خود را ترک کند با کسی که برای پیشرفت دست به مهاجرت میزند فرق اساسی وجود دارد. او در این خصوص مقالهای نوشته است که میگوید: مهاجران به چندین شکل دست به کوچ میزنند. هم به شکل پناهجویی اتفاق میافتد و هم به شکل داوطلبانه. در مورد شکل نخست آن باید گفت افراد مجبور به ترک شهر و کاشانه خود شدهاند. در حالی که در شکل دوم هیچ اجباری وجود ندارد و فرد آزادانه مقصدی دیگر را برای زندگی برگزیده تا فرصتهای بهتری به دست آورد. مهاجرت از نوع دوم در سالهای اخیر به شدت افزایش داشته است. به گونهای که میتوان گفت ۳ درصد از جمعیت جهان را مهاجران تشکیل میدهند. حذف کردن مهاجران، برای کشورهایی که از نیروهای کار فرسوده و پیر استفاده میکنند، یک امر غیر اقتصادی به حساب میآید. اینگونه کشورها میتوانند عایدی فراوانی از نیروی کار جوان به دست آورند. در واقع این نیروهای جوان جایگزین مناسبی برای نیروهای پیری هستند که در آستانه بازنشستگی قرار گرفتهاند.
لاگارد مینویسد: مهاجران میتوانند نیروهای کار یک کشور را افزایش دهند، سرمایهگذاری را تقویت کنند و در نهایت یک رشد اقتصادی قابل توجه نصیب کشورهای میزبان کنند. رئیس صندوق بینالمللی پول در نوشته خود به این موضوع اشاره هم داشته است که در میان کشورهای اروپایی که پذیرای مهاجران بودهاند، رشد اقتصادی ملایمی را هم از سر گذراندهاند. برای مثال او نوشته است: موضوعی که از همه مهمتر است، مهاجران میتوانند نیروی کار کشورهای پیشرفته را که از سن بالا رنج میبرند، به چالش بکشند. تحقیقات ما نشان میدهد که مهاجران بهعنوان نیروی کار آثار میانمدتی بر روی اقتصاد کشورهای پیشرفته به جا میگذارند. حضور مهاجران در این کشورها موجب شده تا فشارها و هزینههای موجود در حوزه سلامت و حقوق بازنشستگی را کاهش دهند. البته این حضور آثار کوتاه مدتتری هم دارد و اینکه تاثیر خالص بودجه میل به کوچکتر شدن پیدا میکند.
در اجلاس داووس، حضور یک اقتصاددان دیگر هم موجب شد تا موضوع پناهجویان بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. «آلوین روث»، برنده جایزه نوبل اقتصادی و استاد دانشگاه استنفورد از چالشهای پناهجویان در سال ۲۰۱۶ گفت. او گفت: تعیین اینکه چه کسی کجا برود و چه کسی به کدام کشور حرکت کند، حکایت از جابهجای اهداف سیاسی در سال ۲۰۱۶ خواهد داشت. روث اعتقاد دارد پرداختن به این مساله مهم است. زیرا در صورت تحقق این مساله که سیاستمداران تعیین کنند چه کسی در کجا قرار بگیرد، موجب ناخوشایندی برخی از مهاجران خواهد شد. نگهداری مهاجرانی که دوست ندارند در نقطهای به اجبار قانون زندگی کنند، کاری سخت است.
قرار است در سال ۲۰۱۶، کشورهای اروپایی مهاجران را بین خود تقسیم کنند. این امر از نگاه روث ممکن است تبدیل به یک چالش بزرگ شود. روث میگوید: مشخص است که ایالات متحده برخی از مهاجران را با این سیاست جابهجا خواهد کرد. پس اینکه بدانیم یک مهاجر در کدام کشور شکوفا خواهد شد و رشد بیشتری پیدا خواهد کرد امر مهمی است.
ارسال نظر