بازخوانش اخلاق با مزه اقتصاد کثیف!
سینا مشایخی
پژوهشگر
در جوامع امروز، برای سر و سامان دادن به وضعیت جایگاه قدرت، ثروت و منزلت افراد در جامعه، آمدهاند شکل کیفی استعدادها و تواناییهای آنها را کمی کرده و مدرکی به دست آنها دادهاند.
این موضوع از آن رو مورد تاکید بوده که دیگر یک جوان مثل من بهخاطر پوشیده بودن تمام مناصب اجتماعی در تقسیم قدرت، ثروت و منزلت، شاکی از نرسیدن به حق خود و یا نق زدن درباره حق خوری آدمهای ناپیدا در قبالش نباشد. به همین لحاظ اینگونه است که جامعه به من مدرک میدهد برای میزان تواناییام در زبان، در اینکه تنظیم خانواده پاس کردهام، دان دو تکواندو دارم و.
پژوهشگر
در جوامع امروز، برای سر و سامان دادن به وضعیت جایگاه قدرت، ثروت و منزلت افراد در جامعه، آمدهاند شکل کیفی استعدادها و تواناییهای آنها را کمی کرده و مدرکی به دست آنها دادهاند.
این موضوع از آن رو مورد تاکید بوده که دیگر یک جوان مثل من بهخاطر پوشیده بودن تمام مناصب اجتماعی در تقسیم قدرت، ثروت و منزلت، شاکی از نرسیدن به حق خود و یا نق زدن درباره حق خوری آدمهای ناپیدا در قبالش نباشد. به همین لحاظ اینگونه است که جامعه به من مدرک میدهد برای میزان تواناییام در زبان، در اینکه تنظیم خانواده پاس کردهام، دان دو تکواندو دارم و.
سینا مشایخی
پژوهشگر
در جوامع امروز، برای سر و سامان دادن به وضعیت جایگاه قدرت، ثروت و منزلت افراد در جامعه، آمدهاند شکل کیفی استعدادها و تواناییهای آنها را کمی کرده و مدرکی به دست آنها دادهاند.
این موضوع از آن رو مورد تاکید بوده که دیگر یک جوان مثل من بهخاطر پوشیده بودن تمام مناصب اجتماعی در تقسیم قدرت، ثروت و منزلت، شاکی از نرسیدن به حق خود و یا نق زدن درباره حق خوری آدمهای ناپیدا در قبالش نباشد. به همین لحاظ اینگونه است که جامعه به من مدرک میدهد برای میزان تواناییام در زبان، در اینکه تنظیم خانواده پاس کردهام، دان دو تکواندو دارم و... اما یک چیز دیگر هم هست. یک مدرک دیگر به اسم پول. این پول میزان تبدیل شده کار من یا احیانا خانوادهام برای خرید کار دیگران است. حالا این کاری که میخرم میتواند محصول باشد یا خدمات و ...مهم این است که همه به مدرکی تبدیل میشوند که پول نام دارد. اما چه کسی یا چیزی مقدار تبدیل کارم به پول را تعیین میکند؟ چه کسی برای محصولات و ... قیمت میگذارد؟ بر همین مبنا ارزش و معنای پول در چرخش اقتصادی دارای شاخص و معنا میشود. دو رویه که یکی اقتصاد کثیف را به بار میآورد و دیگری اقتصاد سالم. اقتصاد کثیف، پول کثیف و اقتصاد سالم پول حلال.
موضوعی که میخواهم درباره آن بحث کنم اقتصادی نیست. بیشتر از آنکه این متن با پول و اقتصاد سر و کار بیابد، مربوط به کثیف و سالم بودن یا حلال و ناحلال بودن این دو شیوه در آمد و اقتصاد است. متاسفانه برخی از این شیوههای کثیف اقتصادی را نمیتوان با رویکرد اخلاق سنتی شیوههای درآمد حرام نامید، بنابراین از واژه حلال و ناحلال استفاده کردهام. دو واژه فقهی که بار اخلاقی نیز دارند. در اخلاق دینی درآمد و پول حلال برای صاحبش باعث پیشرفت روحانی و منزلت اجتماعی میشود؛ در اخلاقی که بر مبنای دین ساخته نشده نیز پول سالم برای صاحبش قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی میآورد. همچنانکه همین شیوه اخلاق افرادی را که از پول و اقتصاد کثیف بهره میبرند با سرزنش، وازنش، تحقیر و هو کردن تحت فشار اجتماعی قرار میدهد.
بگذارید برایتان این موضوع را کمی توضیح دهم. راننده اتوبوس مدرکی برایتان رو میکند از اینکه گواهی رانندگی پایه یک دارد (اگر هم مدرکش را به شما نشان ندهد سر هر پاسگاه به ماموران باید نشان دهد) بنابر این مدرک، تو باور داری که او مراحل تئوری و عملی رانندگی را گذرانده است و جان خودت و خانواده ات را به او میسپاری. در اقتصاد سالم نیز پول اینگونه است پول داشتن فرد نشان دهنده پیشینه کار و تلاش اوست یا احیانا خانواده او. به هر طریق مدرک پول او نشان از کار و تلاش او دارد. بر این اساس پول در اقتصاد سالم علاوه بر قدرت خرید محصول و خدمات و ...، منزلت و ثروت نیز هست. اما ما در ایران به دلیل پیچیده بودن شکل اقتصادی با انواع متفاوتی از پولهای کثیف مواجهیم؛ این موضوع نیز دلایل متفاوتی دارد. فقه از این لحاظ که در ایران در دو بعد قانون و اخلاق اجتماعی تاثیرگذار است و به این لحاظ که نتوانسته است برای ساختن قانون و اخلاق اجتماعی با شیوههای عجیب و غریب اقتصادی که باعث بروز انواع پولها و شکلهای اقتصادی کثیف میشود به روز شود بنابراین بهصورت کامل و عامل، دو بازوی قوی مبارزه با اقتصاد کثیف از یک سو و پول کثیف از سوی دیگر را به همراه ندارد. بازوی قوی همراهی اخلاق اجتماعی و قوانین مبتنی بر احکام فقهی برای مبارزه با اقتصاد و پول کثیف.
شاید فقها در این باره به بسیاری از پیشرفتهای فقه برای غیرقانونی شمردن شیوههای اقتصاد کثیف بر مبنای فقه اشاره کنند. اما بحث این نوشته درباره تاثیرات اخلاقی اقتصاد است.توجه کنید به این مثال: فردی نه براساس مدرکی که دولت یا اجتماع به او داده بلکه براساس چیزی نامرئی همچون سبب و نسب و اینها، مسوول خرید چند کانتینر دکمه از چین به ایران میشود. مثال سادهای است. دکمه به انبارها وارد میشود، دکمه ارزانتر از تولید داخل است، تولیدکنندگان پوشاک دکمههای ارزانتر برای لباس میخواهند، دکمهها فروخته میشوند.
در این مثال هیچ چیز عجیبی وجود نداشت جز اینکه در بازهای کوتاه به یکباره چند میلیارد دکمه با چند کانتینر ناقابل وارد و فروخته شده است حالا سود کیلویی است یا دکمهای نمیدانم اما گفتم که بحثم اقتصادی نیست بلکه در مورد اخلاق حرف میزنم، من به فردی که در پروسه اقتصاد کثیف است نمیگویم حرام خور، حتی منزلت اجتماعی، قدرت و ثروتش نیز برای من و اجتماع، چیز غیر اخلاقی نیست. ایراد کار میدانید از کجاست؟ از اینکه من شهروند نتوانستهام بدانم این راننده اتوبوس که پول گواهینامه پایه یکش را دارد میگیرد، اصلا گواهی نامه ندارد! شیاد است.
فهم و درک اجتماعی این مطلب کار سختی است. برخی از امور همانگونه که دانشمندان اخلاق گفتهاند، اعتباری است؛ اینکه در ایران فرار از مالیات افتخار و دور زدن است و در جای دیگر طرد شدن اجتماعی را در پی دارد. چیز عجیبی نیست، در خون آنها نیز سرشته نشده است. تنها کاری که شده، این است که به آنها از نظر اخلاقی نشان داده شده که این آدمی که فامیل آنچنانی!!! دارد، فامیلش براساس مدرکش آنچنانی است و مدرکش را نیز همین ساختار و همین جامعه تایید کرده است. همین...
پژوهشگر
در جوامع امروز، برای سر و سامان دادن به وضعیت جایگاه قدرت، ثروت و منزلت افراد در جامعه، آمدهاند شکل کیفی استعدادها و تواناییهای آنها را کمی کرده و مدرکی به دست آنها دادهاند.
این موضوع از آن رو مورد تاکید بوده که دیگر یک جوان مثل من بهخاطر پوشیده بودن تمام مناصب اجتماعی در تقسیم قدرت، ثروت و منزلت، شاکی از نرسیدن به حق خود و یا نق زدن درباره حق خوری آدمهای ناپیدا در قبالش نباشد. به همین لحاظ اینگونه است که جامعه به من مدرک میدهد برای میزان تواناییام در زبان، در اینکه تنظیم خانواده پاس کردهام، دان دو تکواندو دارم و... اما یک چیز دیگر هم هست. یک مدرک دیگر به اسم پول. این پول میزان تبدیل شده کار من یا احیانا خانوادهام برای خرید کار دیگران است. حالا این کاری که میخرم میتواند محصول باشد یا خدمات و ...مهم این است که همه به مدرکی تبدیل میشوند که پول نام دارد. اما چه کسی یا چیزی مقدار تبدیل کارم به پول را تعیین میکند؟ چه کسی برای محصولات و ... قیمت میگذارد؟ بر همین مبنا ارزش و معنای پول در چرخش اقتصادی دارای شاخص و معنا میشود. دو رویه که یکی اقتصاد کثیف را به بار میآورد و دیگری اقتصاد سالم. اقتصاد کثیف، پول کثیف و اقتصاد سالم پول حلال.
موضوعی که میخواهم درباره آن بحث کنم اقتصادی نیست. بیشتر از آنکه این متن با پول و اقتصاد سر و کار بیابد، مربوط به کثیف و سالم بودن یا حلال و ناحلال بودن این دو شیوه در آمد و اقتصاد است. متاسفانه برخی از این شیوههای کثیف اقتصادی را نمیتوان با رویکرد اخلاق سنتی شیوههای درآمد حرام نامید، بنابراین از واژه حلال و ناحلال استفاده کردهام. دو واژه فقهی که بار اخلاقی نیز دارند. در اخلاق دینی درآمد و پول حلال برای صاحبش باعث پیشرفت روحانی و منزلت اجتماعی میشود؛ در اخلاقی که بر مبنای دین ساخته نشده نیز پول سالم برای صاحبش قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی میآورد. همچنانکه همین شیوه اخلاق افرادی را که از پول و اقتصاد کثیف بهره میبرند با سرزنش، وازنش، تحقیر و هو کردن تحت فشار اجتماعی قرار میدهد.
بگذارید برایتان این موضوع را کمی توضیح دهم. راننده اتوبوس مدرکی برایتان رو میکند از اینکه گواهی رانندگی پایه یک دارد (اگر هم مدرکش را به شما نشان ندهد سر هر پاسگاه به ماموران باید نشان دهد) بنابر این مدرک، تو باور داری که او مراحل تئوری و عملی رانندگی را گذرانده است و جان خودت و خانواده ات را به او میسپاری. در اقتصاد سالم نیز پول اینگونه است پول داشتن فرد نشان دهنده پیشینه کار و تلاش اوست یا احیانا خانواده او. به هر طریق مدرک پول او نشان از کار و تلاش او دارد. بر این اساس پول در اقتصاد سالم علاوه بر قدرت خرید محصول و خدمات و ...، منزلت و ثروت نیز هست. اما ما در ایران به دلیل پیچیده بودن شکل اقتصادی با انواع متفاوتی از پولهای کثیف مواجهیم؛ این موضوع نیز دلایل متفاوتی دارد. فقه از این لحاظ که در ایران در دو بعد قانون و اخلاق اجتماعی تاثیرگذار است و به این لحاظ که نتوانسته است برای ساختن قانون و اخلاق اجتماعی با شیوههای عجیب و غریب اقتصادی که باعث بروز انواع پولها و شکلهای اقتصادی کثیف میشود به روز شود بنابراین بهصورت کامل و عامل، دو بازوی قوی مبارزه با اقتصاد کثیف از یک سو و پول کثیف از سوی دیگر را به همراه ندارد. بازوی قوی همراهی اخلاق اجتماعی و قوانین مبتنی بر احکام فقهی برای مبارزه با اقتصاد و پول کثیف.
شاید فقها در این باره به بسیاری از پیشرفتهای فقه برای غیرقانونی شمردن شیوههای اقتصاد کثیف بر مبنای فقه اشاره کنند. اما بحث این نوشته درباره تاثیرات اخلاقی اقتصاد است.توجه کنید به این مثال: فردی نه براساس مدرکی که دولت یا اجتماع به او داده بلکه براساس چیزی نامرئی همچون سبب و نسب و اینها، مسوول خرید چند کانتینر دکمه از چین به ایران میشود. مثال سادهای است. دکمه به انبارها وارد میشود، دکمه ارزانتر از تولید داخل است، تولیدکنندگان پوشاک دکمههای ارزانتر برای لباس میخواهند، دکمهها فروخته میشوند.
در این مثال هیچ چیز عجیبی وجود نداشت جز اینکه در بازهای کوتاه به یکباره چند میلیارد دکمه با چند کانتینر ناقابل وارد و فروخته شده است حالا سود کیلویی است یا دکمهای نمیدانم اما گفتم که بحثم اقتصادی نیست بلکه در مورد اخلاق حرف میزنم، من به فردی که در پروسه اقتصاد کثیف است نمیگویم حرام خور، حتی منزلت اجتماعی، قدرت و ثروتش نیز برای من و اجتماع، چیز غیر اخلاقی نیست. ایراد کار میدانید از کجاست؟ از اینکه من شهروند نتوانستهام بدانم این راننده اتوبوس که پول گواهینامه پایه یکش را دارد میگیرد، اصلا گواهی نامه ندارد! شیاد است.
فهم و درک اجتماعی این مطلب کار سختی است. برخی از امور همانگونه که دانشمندان اخلاق گفتهاند، اعتباری است؛ اینکه در ایران فرار از مالیات افتخار و دور زدن است و در جای دیگر طرد شدن اجتماعی را در پی دارد. چیز عجیبی نیست، در خون آنها نیز سرشته نشده است. تنها کاری که شده، این است که به آنها از نظر اخلاقی نشان داده شده که این آدمی که فامیل آنچنانی!!! دارد، فامیلش براساس مدرکش آنچنانی است و مدرکش را نیز همین ساختار و همین جامعه تایید کرده است. همین...
ارسال نظر