علایق شخصی مدیران ارشد
در مورد تنوع در هیاتمدیره، بهخصوص در زمینه جنسیت و نژاد و غیره بسیار بحث شده است. اما در اینجا قصد داریم نوع دیگری از تنوع را مورد بررسی قرار دهیم که کمتر به آن توجه شده است، یعنی علایق شخصی و سرگرمیهای مدیران ارشد. مدیران دوست دارند خارج از اتاق هیاتمدیره چکار کنند؟ آنها چه تفریحاتی را انتخاب میکنند؟ تفریحات و علایق شخصی نظیر فعالیتهای فرهنگی، خدمات اجتماعی، ورزشی، تناسب اندام و سفرهای سیاحتی اطلاعات زیادی در مورد افراد به ما میدهند، حداقل به این خاطر که زمان مهمترین گنجینه هر فرد است و نحوه صرف آن ویژگیهای افراد را مشخص میسازد.
در مورد تنوع در هیاتمدیره، بهخصوص در زمینه جنسیت و نژاد و غیره بسیار بحث شده است. اما در اینجا قصد داریم نوع دیگری از تنوع را مورد بررسی قرار دهیم که کمتر به آن توجه شده است، یعنی علایق شخصی و سرگرمیهای مدیران ارشد. مدیران دوست دارند خارج از اتاق هیاتمدیره چکار کنند؟ آنها چه تفریحاتی را انتخاب میکنند؟ تفریحات و علایق شخصی نظیر فعالیتهای فرهنگی، خدمات اجتماعی، ورزشی، تناسب اندام و سفرهای سیاحتی اطلاعات زیادی در مورد افراد به ما میدهند، حداقل به این خاطر که زمان مهمترین گنجینه هر فرد است و نحوه صرف آن ویژگیهای افراد را مشخص میسازد. در نتیجه، مانند جنسیت و نژاد، علایق شخصی هم عامل مهم دیگری برای سنجش هویت و مولفه دیگری از تنوع هستند که میتوان در مورد مدیران ارشد مورد بررسی قرار داد و ترکیب آن در هیاتمدیره و پویایی گروهی مدیران را بر آن اساس سنجید .
چه کسی چه کاری انجام میدهد
ما این سوال را از اعضای هیاتمدیرهها در چهار منطقه جغرافیایی پرسیدیم و به شباهتهای قابل توجهی میان آنها رسیدیم. «ورزش و تناسب اندام» و «فرهنگ و هنر» در میان سه اولویت اول در تمام مناطق بودند. یک تمایز آشکار این بود که «نیکوکاری و فعالیتهای اجتماعی» تنها در آسیا جزو سه اولویت اول بود.
وقتی دادهها را بر حسب جنسیت تفکیک کردیم، تفاوتهای قابل توجهی میان مردان و زنان مشاهده شد، اما جالبتر از آن این بود که این تفاوتها در تمام مناطق یکسان بود. برای نمونه، در هر چهار منطقه، درصد بیشتری از زنان در مقایسه با مردان از «فرهنگ و هنر»، «مطالعه و نگارش»، «تغذیه و آشپزی» و «رفتن به طبیعت» به عنوان علایق خود نام بردند، درحالیکه درصد بیشتری از مردان در مقایسه با زنان از «ورزش و تناسب اندام» بهعنوان علاقه خود اشاره کردند. یافته دیگری که توجه ما را به خود جلب کرد به درصد افرادی مربوط میشد که از «خانواده و دوستان» به عنوان علایق بیرونی نام بردند. این ما را به فکر وا میدارد که آیا توازن کار و زندگی برای مدیران با خانواده و دوستان را بهعنوان یک علاقه شخصی نام میبرند؟ البته در اینجا نیز تفاوت جنسیتی مشهود بود: برای مثال، در آسیا ۱۱ درصد از مردان از «خانواده و دوستان» بهعنوان علاقه نام بردند، درحالیکه در میان زنان هیچکس این کار را نکرد.
یکپارچگی و جنسیت
وقتی شباهتها و تفاوتها در علایق را بررسی میکنیم، عامل مهم دیگری نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد؛ تاثیر آن بر پویایی گروه. در طول این تحقیق، مدیران ارشد مدام بر این موضوع تاکید داشتند که همراستایی با سایر مدیران برای برقراری رابطه خوب میان آنها و یکپارچگی گروه حیاتی است و ما میدانیم که یک عامل مهم که یکپارچگی گروه را تقویت میکند شباهت میان اعضا است.
این یافتهها سوالات بیشتری را برای مطالعه به ذهن میرسانند. بهویژه آنکه این تفاوتهای جنسیتی چرا و چگونه وجود دارند؟ و بر یکپارچگی گروه و پویایی هیاتمدیره چه تاثیری دارند؟ همینطور اینکه علایق شخصی مختلف در پویایی گروهی، شیوه انتخاب و ترکیب نهایی هیاتمدیره چه تاثیری دارند؟ فکر میکنیم پاسخ این سوالات به ما کمک میکند که بفهمیم شباهت میان اعضا چه زمان سازنده و مفید بوده و چه زمانی یک عامل محدودکننده محسوب میشود.
منبع: cgiran.org
چه کسی چه کاری انجام میدهد
ما این سوال را از اعضای هیاتمدیرهها در چهار منطقه جغرافیایی پرسیدیم و به شباهتهای قابل توجهی میان آنها رسیدیم. «ورزش و تناسب اندام» و «فرهنگ و هنر» در میان سه اولویت اول در تمام مناطق بودند. یک تمایز آشکار این بود که «نیکوکاری و فعالیتهای اجتماعی» تنها در آسیا جزو سه اولویت اول بود.
وقتی دادهها را بر حسب جنسیت تفکیک کردیم، تفاوتهای قابل توجهی میان مردان و زنان مشاهده شد، اما جالبتر از آن این بود که این تفاوتها در تمام مناطق یکسان بود. برای نمونه، در هر چهار منطقه، درصد بیشتری از زنان در مقایسه با مردان از «فرهنگ و هنر»، «مطالعه و نگارش»، «تغذیه و آشپزی» و «رفتن به طبیعت» به عنوان علایق خود نام بردند، درحالیکه درصد بیشتری از مردان در مقایسه با زنان از «ورزش و تناسب اندام» بهعنوان علاقه خود اشاره کردند. یافته دیگری که توجه ما را به خود جلب کرد به درصد افرادی مربوط میشد که از «خانواده و دوستان» به عنوان علایق بیرونی نام بردند. این ما را به فکر وا میدارد که آیا توازن کار و زندگی برای مدیران با خانواده و دوستان را بهعنوان یک علاقه شخصی نام میبرند؟ البته در اینجا نیز تفاوت جنسیتی مشهود بود: برای مثال، در آسیا ۱۱ درصد از مردان از «خانواده و دوستان» بهعنوان علاقه نام بردند، درحالیکه در میان زنان هیچکس این کار را نکرد.
یکپارچگی و جنسیت
وقتی شباهتها و تفاوتها در علایق را بررسی میکنیم، عامل مهم دیگری نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد؛ تاثیر آن بر پویایی گروه. در طول این تحقیق، مدیران ارشد مدام بر این موضوع تاکید داشتند که همراستایی با سایر مدیران برای برقراری رابطه خوب میان آنها و یکپارچگی گروه حیاتی است و ما میدانیم که یک عامل مهم که یکپارچگی گروه را تقویت میکند شباهت میان اعضا است.
این یافتهها سوالات بیشتری را برای مطالعه به ذهن میرسانند. بهویژه آنکه این تفاوتهای جنسیتی چرا و چگونه وجود دارند؟ و بر یکپارچگی گروه و پویایی هیاتمدیره چه تاثیری دارند؟ همینطور اینکه علایق شخصی مختلف در پویایی گروهی، شیوه انتخاب و ترکیب نهایی هیاتمدیره چه تاثیری دارند؟ فکر میکنیم پاسخ این سوالات به ما کمک میکند که بفهمیم شباهت میان اعضا چه زمان سازنده و مفید بوده و چه زمانی یک عامل محدودکننده محسوب میشود.
منبع: cgiran.org
ارسال نظر