شریانهای اقتصاد آینده در دست هوش مصنوعی
جان مککارتی در سال ۱۹۵۶ هوش مصنوعی را اینگونه تعریف کرد «دانش و مهندسی ساخت ماشینهای هوشمند. » امروزه یافتن یک تعریف دقیق از هوش مصنوعی کار دشواری است و محققان در تبیین این مفهوم دیدگاههای متفاوتی دارند. اگر بخواهیم چارچوب کلی برای این شاخه از علم تعیین کنیم، هوش مصنوعی دامنهای وسیع از علوم و تکنولوژی است که ماشینها را قادر میسازد در اعمال خود از فاکتورهای انسانی نظیر منطق، استدلال، تحلیل و برنامهریزی بهره گیرند. بشر برای ساخت ماشینهای مبتنیبر هوش مصنوعی باید مجموعهای وسیع از دانشهای مختلف ریاضیات، فیزیک، مهندسی، منطق و حتی روانشناسی را بهکار گیرد تا بتواند رفتار یک ماشین مصنوعی را به عملکرد هوشمندانه انسان نزدیک کند.
جان مککارتی در سال ۱۹۵۶ هوش مصنوعی را اینگونه تعریف کرد «دانش و مهندسی ساخت ماشینهای هوشمند.» امروزه یافتن یک تعریف دقیق از هوش مصنوعی کار دشواری است و محققان در تبیین این مفهوم دیدگاههای متفاوتی دارند. اگر بخواهیم چارچوب کلی برای این شاخه از علم تعیین کنیم، هوش مصنوعی دامنهای وسیع از علوم و تکنولوژی است که ماشینها را قادر میسازد در اعمال خود از فاکتورهای انسانی نظیر منطق، استدلال، تحلیل و برنامهریزی بهره گیرند. بشر برای ساخت ماشینهای مبتنیبر هوش مصنوعی باید مجموعهای وسیع از دانشهای مختلف ریاضیات، فیزیک، مهندسی، منطق و حتی روانشناسی را بهکار گیرد تا بتواند رفتار یک ماشین مصنوعی را به عملکرد هوشمندانه انسان نزدیک کند.
عصر حاضر در حقیقت دوره بلوغ و شکوفایی این علم در زمینههای مختلف زندگی انسان است و بهنظر میرسد غفلت در توسعه این دانش رفتهرفته گریبانگیر جوامع در حال توسعه چه از نظر اقتصادی و چه اجتماعی شود. با نگاهی به اطراف خود متوجه خواهید شد که این علم با چه سرعت و کیفیتی در حال بهبود وضعیت زندگی مردم و افزایش درآمد در اقتصادهای بزرگ جهان است. گوگل، سیستمعامل آندروید، آیاواس، ویندوز، نرمافزارها و پلتفرمهایی هستند که زندگی بدون آنها تقریبا غیرقابل تصور است. به اختصار این نرمافزارها اطلاعات مفیدی در اختیار شما قرار میدهند که تا حد زیادی انجام امور را برای شما تسهیل کرده و انجام فعالیتهای روزمره شما را در مدتزمان کمتر با بهرهوری بالا میسر ساختهاند.
شاید کسی به اندازه گوگل نتواند در مورد هر موضوعی به شما انواع پاسخها را بدهد، گوشی شما به شما یادآوری میکند که امروز چه کارهایی باید انجام دهید، بدون آنکه متنی را بخوانید میتوانید آن را بهصورت صوتی بشنوید، احساسات خود را در قالب انواع اپلیکیشنهای موجود با رویههای متنوع به دیگران منتقل کنید، در قالب یک بازی رایانهای با حرکات بدن خود میتوانید با یک موجود فرضی مبارزه کنید، با مشخص کردن مقصد موردنظر خود در حالی که در حال خواندن روزنامه یا خوردن صبحانه هستید اتومبیل شما بهجای شما رانندگی میکند و... هوشمصنوعی در حال گسترش چشمگیر در زمینه علوم پزشکی و حتی نظامی نیز هست. شاید در آینده دیگر نیازی به سپری کردن دوره انتظار برای انجام عمل جراحی بیماران نباشد و این رباتهای هوشمند خواهند بود که اعمال جراحی را با کیفیت و دقت بالا انجام میدهند. یا بهجای حضور نیروهای انسانی در مکانهای پر خطر کاری یا نظامی، رباتهای هوشمند بشر را قادر به دستیابی به اهداف خود کنند.
اقتصاددانان و مفسران در مورد وضعیت آینده دنیا با در نظر گرفتن پیشرفتهای قابلملاحظه در زمینه هوش مصنوعی زنگ خطر را برای اقتصادهای در حال توسعه و وابسته به منابع طبیعی بهصدا درآوردهاند. تولید ناخالص داخلی در جهان در حال تورش به سمت کشورهایی است که سرمایهگذاریهای عظیمی در زمینه تکنولوژی تولید کالاهای مختلف انجام میدهند. در طول سه دهه اخیر افزایش بیکاری و توزیع ناعادلانه درآمد از عوارضی است که دامنگیر اقتصادهای فقیر از لحاظ تکنولوژی شده است. در این کشورها دلالان، واردکنندگان و سوداگران سودهای کلان کسب کرده و در نبود تکنولوژی و صنایع تولید کالاها و خدمات، سایرین تنها در حال حفظ بقا و مصرف کالاهای این گروه هستند.
هوش مصنوعی در ۱۵ سال آینده تهدیدی بزرگ برای کشورهایی خواهد بود که توجهی به این جنبه از دانش ندارند؛ از طرفی نیز ابزاری نیرومند برای انتقال قدرت به کشورهایی است که هماکنون سرمایهگذاریهای عظیمی در این زمینه انجام دادهاند. اگر تمامی نظریههای اقتصادی اصلیترین نهادههای نقشآفرین در تولید و در نتیجه رشد اقتصادی را سرمایه و نیروی کار دانسته و تکنولوژی را ضریبی موثر در اندازه آن میدانند، نظریههای نوین بیان میکنند با گسترش هوش مصنوعی این تولید دچار تغییرات اساسی خواهد شد. در آینده اقتصاد جهانی، هوش مصنوعی نیروی محرکه اصلی در جایگزینی با سرمایه و نیروی کار خواهد بود. هوش مصنوعی قادر است اعمال انسانی را در مقیاس بسیار بزرگتر و با سرعت بیشتر به دفعات زیاد تکرار کند. حتی این ابزار، بشر را قادر خواهد ساخت تا مرزهای محدودیتهای تولید را شکسته و انجام کارهایی را میسر کند که عملا از تواناییهای انسان خارج است. برای مثال ایجاد یک نرمافزار میتواند بررسی چندین نظریه مختلف را در یک روز میسر کند، در حالی که این کار در قالب استفاده از نیروی کار نیازمند چند نفر نیروی کار و مدتزمانی طولانی است.
تصمیمسازی در مورد آینده اقتصادی کشورها باید بهگونهای صورت گیرد که تا حد ممکن اثرات جانبی پیشرفت این حوزه از علم را به سمت عوارض مثبت همگرا کند. غفلت در این زمینه شاید به قیمت آسیبهای شدید اقتصاد کشورها تمام شود. رویکردهای اقتصادی از تفکیک نیروی کار و ماشینآلات بهصورت جداگانه، به سمت ترکیب مهارتهای انسانی با تجهیزات در حال گذار است. اگر تصور غالب بر این است که آموزش تکنولوژی تنها بر یک مسیر تاکید دارد: «مردم باید یاد بگیرند چگونه با ابزارها و ماشینها کار کنند» اما هوش مصنوعی بشر را قادر خواهد ساخت تا ماشینهایی ابداع شوند که از انسانها مسائل مختلف را فرا گیرند و حتی به آنها آموزش دهند. تحت این شرایط یگانه منبع قابل اتکا در هر اقتصادی سطح دانش و سرمایه انسانی آنها خواهد بود. بنابراین انسانها با توسعه هوش مصنوعی، حاصل انباشت دانش خود را به ماشینها و نرمافزارها تبدیل کرده و آنها امور مختلف را با بالاترین کیفیت ممکن انجام خواهند داد. تحت چنین شرایطی نقش تکنولوژی در تابع تولید تا حد زیادی بیش از سرمایه فیزیکی و نیروی کار خواهد بود. در حقیقت تکنولوژی جایگزین فعالیتهای فیزیکی نیروی کار شده و با افزایش بهرهوری، نقش سرمایه فیزیکی و منابع طبیعی را تا حد زیادی کاهش خواهد داد. به این ترتیب میزان تولید جدید مبتنیبر دانش بشری بوده و بسیاری از فعالیتهای مکانیکی بشر دیگر جایی در تولید نخواهند داشت.
ارسال نظر