صید فرصتهای پرندهنگری در فریدونکنار
مهدیس مدنی کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم روی تختههای چوبی تا چشم کار میکند لاشه پرنده قرار دارد، ریز و درشت با گردنهای آویزان و چشمهای باز. نه زیبایی و نه آن شکوه و ابهت از هیچکدام خبری نیست، تنها پلشتی است و بوی ناخوشایند لاشهها. سر و صدا و همهمه فروشندگان و خریداران در این بازار اجازه نمیدهد داستان این پرندگان مهاجر شنیده شود. داستان سفری که از شمالگان به امید رسیدن به سرزمینهای گرمتر جنوبی آغاز میشود، ولی در شالیزارهای شمال ایران با پایانی تلخ، بیبازگشت میماند. اینجا بازار پرندگان فریدونکنار است.
مهدیس مدنی کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم روی تختههای چوبی تا چشم کار میکند لاشه پرنده قرار دارد، ریز و درشت با گردنهای آویزان و چشمهای باز. نه زیبایی و نه آن شکوه و ابهت از هیچکدام خبری نیست، تنها پلشتی است و بوی ناخوشایند لاشهها. سر و صدا و همهمه فروشندگان و خریداران در این بازار اجازه نمیدهد داستان این پرندگان مهاجر شنیده شود. داستان سفری که از شمالگان به امید رسیدن به سرزمینهای گرمتر جنوبی آغاز میشود، ولی در شالیزارهای شمال ایران با پایانی تلخ، بیبازگشت میماند. اینجا بازار پرندگان فریدونکنار است. ایران یکی از مهمترین زیستگاههای زمستان گذرانی پرندگان مهاجر است. همه ساله صدها هزار پرنده مهاجر از نژاد و تیرههای گوناگون از اواسط پاییز وارد ایران میشوند و در تالابهای مازندران، آذربایجان شرقی و غربی، فارس و سایر تالابها و آببندانها در سراسر کشور زمستانهایی معتدل را میگذرانند. در این میان تالابهای سرخرود و فریدونکنار در استان مازندران از اهمیت بسیاری برخوردار هستند تا جاییکه «موسسه بینالمللی حیات پرندگان» این منطقه را بزرگترین منطقه زمستان گذرانی پرندگان مهاجر در جهان نامیده است. با
این وجود بنا بر اظهارات همین موسسه این منطقه به سیاه چالهای برای پرندگان مهاجر تبدیل شده است.
صید پرنده در این منطقه از دیرباز یکی از شیوههای معیشت در کنار کشاورزی بوده است. استفاده از روش دوما چال (در اصطلاح محلی دومی سیکا) با قدمتی سیصد ساله برای صید پرنده، علاوهبر کمک اقتصادی به مردم منطقه موجب حفظ تعادل جمعیت پرندگان نیز میشده است، اما جایگزینی این روش سنتی و قانونی با شیوههای نوین صید مانند دامهای زمینی و هوایی، این شیوه معیشت را به اصلیترین دلیل چنین حجمی از کشتار و قتل عام پرندگان مهاجر تبدیل کرده است.
محمد علی الله قلی، کارشناس حیات وحش و فعال محیطزیست در این باره میگوید «در روشهای نوین دامگذاری، دام زمینی و هوایی، قابلیت تفکیک وجود ندارد و اصولا هر موجودی که این دامها در گذرگاهش بسته شده باشند در آنها گرفتار میشود. از پرندگان حلال گوشت مانند انواع اردکها وغازهای وحشی تا پرندگان حرام گوشت (گوشتخوار یا ماهیخوار) مانندانواع حواصیلها، بوتیمار بزرگ و کوچک و انواع کشیمها و باکلانها و حتی پستاندارانی چون گربههای وحشی و سمورها و گورکن. از زمان شروع فصل صید هر شب حدود 10 تا 15 هزار پرنده در این دامها گرفتار میشوند. نکته جالب توجه این است که همه این حیوانات به شکلهای گوناگون و برای مصارف متعدد به فروش میرسند و برای صیادان درآمد ایجاد میکنند»
او در ادامه میافزاید: «بازار مشتریان پرندگان مهاجر را میتوان به سه گروه اصلی بومیان ساکن شهرستانهای مجاور، رستورانها، باغوحشها و باغهای پرندگان تقسیم کرد.»
این در حالی است که در سالهای پیشین پیگیریهای طرفداران محیطزیست و تلاش سازمان محیطزیست برای برچیدن دامهای غیرقانونی در منطقه با واکنش های سوی دامگذاران و صیادان همراه بوده است. بیگمان سود اقتصادی حاصل از این بازار اصلیترین دلیل بروز چنین تنشهایی است.
«معیشت جایگزین» اصطلاحی است که در ادبیات توسعه پایدار بسیار با آن مواجه میشویم، اما در پشت واژه جایگزینی چه چیزی قرار دارد؟
در سالهای گذشته ورود بیش از 10 هزار قوی مهاجر به سرخرود و «امید» آخرین درنای سیبری که چند سالی است به تنهایی این مسافت طولانی را تا قشلاق قدیمی میپیماید، توجه بسیاری از هموطنان را به خود جلب کرده است. تا جاییکه این منطقه در این ایام هر هفته میزبان خیل کثیری از علاقهمندان پرندهنگری است. تالاب فریدونکنار بیست و دومین تالاب بینالمللی کشور است که در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است. این موضوع نقش و اهمیت این تالاب را در حفظ و نگهداری گونههای نادر پرندگان بیش از پیش روشن میکند. با وجود چنین پتانسیلهایی در کنار سایر جاذبههای بالقوه گردشگری در این منطقه میتوان گردشگری طبیعت محور را که گردشگری پرندهنگری در زیرمجموعه آن قرار میگیرد، سناریوی مناسبی جهت جایگزینی با صید بیرویه پرندگان برای امرار معاش در این منطقه دانست.
محمد علی الله قلی در این باره میگوید «قطعا هیچ شغلی نمیتواند از منظر درآمد از صید غیرمجاز و قاچاق پرندگان مهاجر پیشی بگیرد، اما آنچه صیادان غیرمجاز و بومیان منطقه باید بدانند این است که استفاده از روشهای سنتی و قانونی صید در کنار درآمدهای حاصل از گردشگری، پایدارتر است و حیاتوحش را برای سالهای متمادی حفظ میکند. این در حالی است که صید بیرویه برخی از گونههای پرنده مانند غاز پیشانی سفید کوچک، اردک بلوطی و حتی چنگر وگیلارو در این منطقه منجر به درخطر قرارگرفتن نسل و نایاب شدن این پرندگان که درگذشته نه چندان دوری به وفور در این منطقه صید میشدند،
گشته است.»
آنچه مسلم است حل این معضل تنها در دستان یک ارگان و یک گروه نیست و تلاشی جمعی را میطلبد. تلاشی که شرایط را در حالت برد-برد به نفع همه ذینفعان قرار دهد. ورود گردشگران به این منطقه علاوهبر حفاظت از حیات وحش و زیستگاه آنها، توسعه اقتصادی و اجتماعی را در پی خواهد داشت و با مشارکت دادن افراد بومی بیشتر در مشاغل حوزه گردشگری منجر به توزیع عادلانه درآمد خواهد شد. بهتر است در کنار راهحلهای قهری و سلبی به فکر برنامهریزی برای راههای جایگزین نیز باشیم که البته ساماندهی گردشگری پرندهنگری در این منطقه که هماکنون بدون هیچگونه ساختار مدون و مشخصی در جریان است، یکی از اولویتها برای جایگزینی است.
صید پرنده در این منطقه از دیرباز یکی از شیوههای معیشت در کنار کشاورزی بوده است. استفاده از روش دوما چال (در اصطلاح محلی دومی سیکا) با قدمتی سیصد ساله برای صید پرنده، علاوهبر کمک اقتصادی به مردم منطقه موجب حفظ تعادل جمعیت پرندگان نیز میشده است، اما جایگزینی این روش سنتی و قانونی با شیوههای نوین صید مانند دامهای زمینی و هوایی، این شیوه معیشت را به اصلیترین دلیل چنین حجمی از کشتار و قتل عام پرندگان مهاجر تبدیل کرده است.
محمد علی الله قلی، کارشناس حیات وحش و فعال محیطزیست در این باره میگوید «در روشهای نوین دامگذاری، دام زمینی و هوایی، قابلیت تفکیک وجود ندارد و اصولا هر موجودی که این دامها در گذرگاهش بسته شده باشند در آنها گرفتار میشود. از پرندگان حلال گوشت مانند انواع اردکها وغازهای وحشی تا پرندگان حرام گوشت (گوشتخوار یا ماهیخوار) مانندانواع حواصیلها، بوتیمار بزرگ و کوچک و انواع کشیمها و باکلانها و حتی پستاندارانی چون گربههای وحشی و سمورها و گورکن. از زمان شروع فصل صید هر شب حدود 10 تا 15 هزار پرنده در این دامها گرفتار میشوند. نکته جالب توجه این است که همه این حیوانات به شکلهای گوناگون و برای مصارف متعدد به فروش میرسند و برای صیادان درآمد ایجاد میکنند»
او در ادامه میافزاید: «بازار مشتریان پرندگان مهاجر را میتوان به سه گروه اصلی بومیان ساکن شهرستانهای مجاور، رستورانها، باغوحشها و باغهای پرندگان تقسیم کرد.»
این در حالی است که در سالهای پیشین پیگیریهای طرفداران محیطزیست و تلاش سازمان محیطزیست برای برچیدن دامهای غیرقانونی در منطقه با واکنش های سوی دامگذاران و صیادان همراه بوده است. بیگمان سود اقتصادی حاصل از این بازار اصلیترین دلیل بروز چنین تنشهایی است.
«معیشت جایگزین» اصطلاحی است که در ادبیات توسعه پایدار بسیار با آن مواجه میشویم، اما در پشت واژه جایگزینی چه چیزی قرار دارد؟
در سالهای گذشته ورود بیش از 10 هزار قوی مهاجر به سرخرود و «امید» آخرین درنای سیبری که چند سالی است به تنهایی این مسافت طولانی را تا قشلاق قدیمی میپیماید، توجه بسیاری از هموطنان را به خود جلب کرده است. تا جاییکه این منطقه در این ایام هر هفته میزبان خیل کثیری از علاقهمندان پرندهنگری است. تالاب فریدونکنار بیست و دومین تالاب بینالمللی کشور است که در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است. این موضوع نقش و اهمیت این تالاب را در حفظ و نگهداری گونههای نادر پرندگان بیش از پیش روشن میکند. با وجود چنین پتانسیلهایی در کنار سایر جاذبههای بالقوه گردشگری در این منطقه میتوان گردشگری طبیعت محور را که گردشگری پرندهنگری در زیرمجموعه آن قرار میگیرد، سناریوی مناسبی جهت جایگزینی با صید بیرویه پرندگان برای امرار معاش در این منطقه دانست.
محمد علی الله قلی در این باره میگوید «قطعا هیچ شغلی نمیتواند از منظر درآمد از صید غیرمجاز و قاچاق پرندگان مهاجر پیشی بگیرد، اما آنچه صیادان غیرمجاز و بومیان منطقه باید بدانند این است که استفاده از روشهای سنتی و قانونی صید در کنار درآمدهای حاصل از گردشگری، پایدارتر است و حیاتوحش را برای سالهای متمادی حفظ میکند. این در حالی است که صید بیرویه برخی از گونههای پرنده مانند غاز پیشانی سفید کوچک، اردک بلوطی و حتی چنگر وگیلارو در این منطقه منجر به درخطر قرارگرفتن نسل و نایاب شدن این پرندگان که درگذشته نه چندان دوری به وفور در این منطقه صید میشدند،
گشته است.»
آنچه مسلم است حل این معضل تنها در دستان یک ارگان و یک گروه نیست و تلاشی جمعی را میطلبد. تلاشی که شرایط را در حالت برد-برد به نفع همه ذینفعان قرار دهد. ورود گردشگران به این منطقه علاوهبر حفاظت از حیات وحش و زیستگاه آنها، توسعه اقتصادی و اجتماعی را در پی خواهد داشت و با مشارکت دادن افراد بومی بیشتر در مشاغل حوزه گردشگری منجر به توزیع عادلانه درآمد خواهد شد. بهتر است در کنار راهحلهای قهری و سلبی به فکر برنامهریزی برای راههای جایگزین نیز باشیم که البته ساماندهی گردشگری پرندهنگری در این منطقه که هماکنون بدون هیچگونه ساختار مدون و مشخصی در جریان است، یکی از اولویتها برای جایگزینی است.
ارسال نظر