جایگاه دف در موسیقی خانقاهی
نبیل یوسفشریداوی نوازنده و آهنگساز دف در ساختار موسیقی خانقاهی نقشی اساسی ایفا میکند. این ساز صوفیان، قلندران و دراویش را در ذکر و رقص و سماع و دستافشانی و پایکوبی همراهی میکند. ضرورت سماع ایجاب میکند که ریتمهای مورد استفاده در خانقاه ساده باشند. مقامهای معمول دف و ترکیبات مشخص و شناخته شده این ساز، از شاخصه ریتمهای خانقاهی است. این ریتمها که جملهبندی آنها ثابت است، ساختار کاملا مشخصی دارند و ترکیبات بسیار کم و محدودی در چارچوب این ریتمها اجرا میشود. به مجموعه این جملات مشخص و پایه ریتمیک و ترکیبات آنها «مقام» میگویند.
نبیل یوسفشریداوی نوازنده و آهنگساز دف در ساختار موسیقی خانقاهی نقشی اساسی ایفا میکند. این ساز صوفیان، قلندران و دراویش را در ذکر و رقص و سماع و دستافشانی و پایکوبی همراهی میکند.
ضرورت سماع ایجاب میکند که ریتمهای مورد استفاده در خانقاه ساده باشند. مقامهای معمول دف و ترکیبات مشخص و شناخته شده این ساز، از شاخصه ریتمهای خانقاهی است. این ریتمها که جملهبندی آنها ثابت است، ساختار کاملا مشخصی دارند و ترکیبات بسیار کم و محدودی در چارچوب این ریتمها اجرا میشود. به مجموعه این جملات مشخص و پایه ریتمیک و ترکیبات آنها «مقام» میگویند. برای مثال مقام «حی الله»، ریتمی چهارتایی است که بسیار ساده نواخته میشود یا «دائم» ریتمی دوتایی است که همانطور که از اسمش پیداست، تداوم و تکرار یک جمله ریتمیک است. همراه با ملودیهای خانقاهی، همان مقامهای ریتمیک و ترکیبات معمول زیباست و عدول از آنها ضمن اینکه زیبایی اثر را کم میکند، از نظر دراویش نیز جایز نیست.
هر قوم، ریتمهایی با اکسنتها و جملهبندیهای خاص موسیقی خود را دارد. بسته به فرهنگ، سنن، آداب و آیینها، زبان و گویش، پوشش و ... نوع سازبندی اقوام و شکلهای اجرایی ریتمهای آنان با هم متفاوت است. برای مثال ریتم ۶تایی که در موسیقی جنوبی اجرا میشود، به لحاظ جملهبندی، اکسنت و نوانس (شدت و ضعف) با ۶تایی اجرا شده در موسیقی کردی کاملا متفاوت است، اما در یک زمینه مشترکند و آن ۶تایی بودن ریتم است. گاهی تلفیق این ریتمها و بهکارگیری جملهبندیهای ریتمیک قومی در موسیقی قومی دیگر، ضمن اینکه به زیبایی اثر میافزاید، اتفاقی است بدیع و تازه و روایت و شنیده دیگرگونهای از اثر؛ متفاوت با گونههای معمول به دست خواهد داد. شناخت دقیق گردش ملودی و یافتن جمله ریتمیک مناسب با آن، بدون آنکه به روند ملودی و اکسنتهای آن خدشه وارد شود، نیازمند مطالعه، دقت، شناخت و تسلط بر موسیقی اقوام است. تنها در چنین شرایطی و با داشتن چنین آگاهی و درکی، میتوان تلفیقی دقیق و درست، با حفظ اصالتها و ظرایف آن موسیقی ارائه داد.
این مهم نیازمند اندیشمندی و درک حس نهفته در هریک از موسیقیهای تلفیق شده با یکدیگر است. خروجی و نتیجه چنین تلفیقی، تنها همراهی سازها را در پی نخواهد داشت، بلکه اثری با چفت و بستهای دقیق و ترکیبی محکم به مخاطب ارائه میدهد که چنان جملههای ملودیک و ریتمیک با هم تلفیق شدهاند که بییکدیگر تعریفی نخواهند داشت. گویی فقط همین جمله ریتمیک است که مناسب این ملودی ست.
در موسیقی آلبوم «می صوفی افکن کجا میفروشند» که بر اساس ملودیهای صوفیان عرب و کرد ساخته شده است، علاوهبر اینکه سعی شده اصالت موسیقی هر قوم با همه فاکتورهایش از جمله فواصل و جملات ریتمیک متداول حفظ شود، کوشش برآن بوده تا ادغام و بهکارگیری جملات ریتمیک عربی، کردی و جنوبی، فضایی متفاوت با شنیدهها و دریافت ما از این نغمات ارائه دهد. در این اثر تلاش شده نوآوریهای ریتمیک و جملات بدیع بهکار گرفته شده، لطمهای به زیبایی، سادگی و اصالت ملودیها نزند و دف صلابت و حماسه خود را حفظ کند.
ارسال نظر