سرخ‌پوست در خیابان!

یک سرخ‌پوست تمام عیار است که به جای دشت‌های شایان، در دل دیترویت و کارخانه فورد زندگی کرده است. فورد Thunderbird همان سرخ‌پوست سرسختی است که پیشینه تولیدش همچون بسیاری از خودروهای اصیل آمریکایی به دوران طلایی صنعت خودرو آمریکا در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ باز می‌گردد زیرا آمریکایی‌‌ها کمترین آسیب را از جنگ جهانی دوم دیده بودند و از نظر اقتصادی در شرایط خوبی قرار داشتند. به این ترتیب در سال ۱۹۵۱ نزدیک به ۶ میلیون خودرو در آمریکا به فروش رفت تا دهه ۵۰ بدل به سکوی پرتابی برای صنعت خودرو در آمریکا باشد.

تاریخچه

در سال 1952 خبری به هنری فورد دوم(نوه هنری فورد فقید، موسس کمپانی فورد) رسید که حاکی از کلید خوردن پروژه یک خودروی دو در کوپه اسپرت در جنرال موتورز بود. هنری فورد که می‌دانست با ورود خودروی جدید GM به بازار بخش بیشتری از بازار فروش را به حریف دیرینه واگذار خواهد کرد، تصمیم گرفت یکی از مدیران کارکشته بازنشسته به نام لویز کروزو را دوباره به کار فرا بخواند. در نهایت حاصل جلسات متعدد فورد،کروزو و جورج واکر (طراح ارشد کمپانی فورد در آن دوران) پروژه‌ای بود که قرار شد قبل از محصول جنرال موتورز که کوروت بود وارد بازار شود. تلاش شبانه‌روزی تیم طراحی واکر از طرفی و کاهش هزینه‌ها با استفاده از قطعات مشترک با دیگر مدل‌ها مثل چراغ‌ها کمک کرد تا ساخت نمونه اولیه در سال 1953 میسر شود.

تست‌های اولیه و آماده‌سازی پروسه تولید تا سال 1954 طول کشید و این در حالی بود که یک سال قبل جنرال موتورز شوی کوروت را وارد بازار کرده بود. در نهایت به پیشنهاد یکی از طراحان جوان کمپانی، نام تاندر‌برد روی کوپه جدید نهاده شد که برگرفته از یک افسانه سرخ‌پوستی قدیمی بود. تاندر‌برد به‌طور رسمی در فوریه سال 1954 به‌عنوان مدل 55 با قیمت پایه 2944 دلار یعنی 200 دلار گران‌تر از کوروت معرفی و پیش‌فروش شد. تاندر‌برد آغازگر کلاس جدید از محصولات اسپرت به نام اسپرت لوکس بود و طراحی‌اش با شاخصه‌های لوکس و اسپرت آمیخته شده بود و حتی طول و عرضش هم از کوروت بیشتر بود. با اینکه تاندر‌برد گران‌تر از کوروت بود اما در سال اول تولید آنچنان بازار را قبضه کرد که کوروت با افت فروش 80 درصدی رو‌به‌رو شد. شاید هنری فورد هم تصور نمی‌کرد در سال اول بتواند بیش از 16 هزار دستگاه سفارش خرید برای تاندر‌برد دریافت کند!

نسل اول تاندر‌برد از سال 1955 تا 1957 ساخته شد. هر‌چند زمان تولید نسل اول بسیار کم بود اما با این حال در سال 1956 اصلاحاتی روی طرح سپر و چند بخش دیگر صورت گرفت. نسل اول فقط به‌صورت کانورتیبل و با استفاده از دو پیشرانه 8 سیلندر 292 و 313 اینچ مکعبی به تولید رسید. نسل دوم در سال 1958 ساخته شد. شاید اصلی‌ترین تغییر در این نسل اضافه شدن صندلی عقب و بدل شدن تاندر‌برد از یک اسپرت کوپه 2 نفره به چهار نفره بود. اصلاحات در شاسی و بخش‌های مختلف فنی و افزوده شدن سیستم تعلیق مستقل در جلو باعث شد نسل دوم از نظر عملکرد در سطحی بالاتر از نسل اول قرار گیرد. همچنین در این نسل از پیشرانه‌های 352 و 430 اینچ مکعبی 8 سیلندر جدید به همراه دو گیربکس سه سرعته دستی و اتوماتیک استفاده شد. در سال 1959 اصلاحات دیگری در نسل دوم صورت گرفت که باعث شد در سال بعد فروش به حدود 93 هزار دستگاه برسد!

سال 1961 مصادف بود با آغاز ورود نسل سوم تاندربرد به بازار. نسل سوم خودرویی کاملا متفاوت با آنچه در دونسل قبل ارائه شده بود. در نسل سوم فقط از پیشرانه قدرتمند 390 اینچ مکعبی استفاده شد. در آن سال‌ها آپشن‌های مختلفی قابل سفارش بود که موجب جلب رضایت مشتریان شد. اما شاید جذاب‌ترین آپشن این خودرو حرکت 18 اینچی فرمان به سمت راست در زمان پارک کردن خودرو است که به این ترتیب راننده می‌تواند راحت‌تر پیاده شود! هر چند مرسدس بنز در سال 1953 چنین امکانی را در مدل گالوینگ به کار گرفته بود. جان اف کندی، رئیس‌جمهور آمریکا و الویس پریسلی از جمله مشتریان تاندر‌برد نسل سوم بودند.

فورد نوید معرفی نسل سوم تاندر‌برد را در سال 1964 داده بود و با فرارسیدن این سال چشم علاقه‌مندان به جمال جدید تاندربرد روشن شد. طراحی نسل جدید با نگاهی به نسل اول انجام شد. چهره جدید تاندر‌برد در عین پیروی از اصالت طراحی نسل اول، شبیه به هیچ یک از خودروهای آن سال‌ها نبود. پیشرانه 390 مورد استفاده در نسل قبل به اضافه دو پیشرانه 8 سیلندر دیگر با حجم‌های 427 و 428 اینچ مکعب در لیست انتخاب قرار گرفتند تا روحی اسپرت در کالبد تاندربرد دمیده شود. جالب آنکه پیشرانه 428 اینچی می‌توانست با تولید 345 اسب بخار نیرو، تاندر‌برد را در مدت 9 ثانیه به سرعت 96 کیلومتر در ساعت برساند. این مدل در چند فیلم سینمایی نیز با بازی بازیگران معروفی همچون نیکلاس کیج حضور داشت. تاندر‌برد تا سال 2005 در 7 نسل دیگر هم ساخته شد که البته هیچ‌کدام نتوانستند موفقیت و محبوبیت نسل‌های اولیه را کسب کنند. مرور تاریخچه این سرخ‌پوست دیترویتی را بیش از این ادامه نمی‌دهیم زیرا، تاندر‌برد مورد نظر ما متعلق به نسل چهارم است.

کابین

از آنجا که در ایران فورد را بیشتر با مدل موستانگ می‌شناسند، پس ممکن است قبل از ورود به کابین تاندربرد تصور کنید طراحی کابین این خودرو هم احتمالا سبک و سیاق موستانگ را دارد. اما این تصور شما با واقعیت بسیار فاصله دارد چرا که سبک طراحی کابین تاندربرد شبیه به هیچ یک از هموطنانش در آن دوران نیست. داشبورد به‌صورت L‌ طراحی شده و پر است از قطعات کرومی و فلزصیقل خورده. فرمان اصطلاحا استخوانی با قطر زیاد به دلیل مجهز بودن به سیستم هیدرولیک به راحتی می‌چرخد. در پشت فرمان اثری از صفحه یا دایره‌ای مدرج مثل کیلومتر و دور موتور نیست! به جای آنها فورد از گوی‌هایی استفاده کرده که در وسطشان یک نشانگر وجود دارد. دمای روغن، مایع خنک‌کننده، ولتاژ باتری و مقدار سوخت توسط این چهار گوی یا کره به نمایش در‌می‌آیند.

در بالای گوی‌ها، کیلومتر‌شمار قرار دارد که به‌صورت یک نوار افقی مدرج شده و با سرعت گرفتن خودرو یک نشانگر با حرکت افقی میزان سرعت را نشان می‌دهد. در زیر دست راست راننده و چپ سرنشین یک باکس در نظر گرفته شده که می‌توان اشیاء مختلفی را درونش جای داد و در ضمن درب این باکس با روکشی از جنس پارچه صندلی‌ها، می‌تواند نقش زیر آرنجی را نیز بازی کند. در کنسول میانی اهرم‌های سیستم تهویه مطبوع تعبیه شده‌اند. اهرم بالایی مربوط به انتخاب بخاری یا کولر است و به کمک اهرم پایین و دکمه چرخان کناری می‌توانید میزان گرما و سرما را تنظیم کنید. همچنین در پایین همین بخش اهرم دیگری برای باز و بسته کردن دریچه‌های سیستم تهویه در کابین عقب قرار دارد، چیزی که در سال ۲۰۱۴ هم بسیاری از خودروها و به خصوص بعضی از تولیدات داخلی از آن محروم هستند.

در بالاترین سطح از داشبورد یک ساعت آنالوگ قرار دارد که نمادی از لوکس بودن را تداعی می‌کند. در کنار این ساعت چهار اهرم زیبا قرار دارد که شبیه به اهرم‌های به‌کار رفته در هواپیماهای چند دهه پیش است. اهرم‌های سمت چپ به سرنشینان امکان می‌دهند به دلخواه دریچه‌های هر سمت را باز یا بسته کنند و به این ترتیب باید گفت تاندر‌برد به نوعی دارای یک سیستم تهویه مطبوع مستقل است! همچنین دو اهرم دیگر در سمت چپ وجود دارد که یکی برف پاک کن‌ها را راه می‌اندازد و دیگری هم همان شیشه شور است که در خودروی با ۵۰ سال قدمت وجود دارد!

همان‌طور که در مرور تاریخچه تاندر‌برد اشاره کردیم، در نسل سوم از این خودرو فرمان می‌توانست ۱۸ اینچ به سمت راست حرکت کند تا سوارو پیاده شدن از آن به راحتی صورت گیرد. دقیقا همین امکان در نسل چهارم و خودروی مورد نظر ما نیز وجود دارد. اما بی‌شک جالب‌ترین نکته در مورد امکانات رفاهی تاندر‌برد باید به ترمز دستی هوشمندش اشاره کرد! اگر گیربکس ۳ سرعته اتوماتیک تاندر‌برد در حالت پارک و پیشرانه نیز خاموش باشد، در صورت استارت زدن موتور، ترمز دستی به‌صورت اتوماتیک آزاد می‌شود. راهنمای جلو به سمت کابین و نوک گلگیرهای جلو نصب شده‌اند و دید گوشه‌های خودرو بسیار مناسب است. صندلی‌ها از جنس جیر روکش شده‌اند و تودوزی خودرو بعد از گذشت نیم قرن هنوز سالم است و حتی نیاز به ترمیم هم ندارد. برای دسترسی به کابین عقب باید به سبک خودروهای کوپه با استفاده از اهرم کنار صندلی، پشتی آن را بخوابانید و وقتی روی صندلی عقب می‌نشینید تازه احساس می‌کنید فضای کابین واقعا بزرگ است. در وسط صندلی عقب هم یک کنسول وجود دارد که نقش تکیه گاه آرنج را بازی می‌کند. کابین تاندر‌برد روکشی از جیر آبی‌رنگ دارد که خود به خود حسی آرامش بخش را القا می‌کند. در طراحی کابین سعی شده با استفاده از نوارهای فلزی براق، فضای لوکس ایجاد شود که از این نظر باید به طراحان تبریک گفت. در مجموع همه چیز در کابین سالم است و باید این تاندر‌برد را یکی از بکر‌ترین کلاسیک‌های دهه ۶۰ آمریکا در ایران محسوب کرد. البته کارکرد پایین خودرو آن هم پس از نیم قرن از جمله دلایل سالم ماندن این محصول سرخ پوستی فورد است.

طراحی

تاندر‌برد در پارکینگی در حال استراحت بود. چادرش را کنار زدیم و بعد از جای‌گذاری کابل‌های باتری، پیشرانه ۳۹۰ اینچ مکعبی با نیم قرن قدمت در استارت دوم روشن شد و بعد از رسیدن به دمای مناسب، آرام و کم‌صدا و بدون ریپ زدن آماده بود تا راهی خیابان‌ها شود. بعد از چند لحظه سواری با فرزند ۵۰ ساله فورد به محلی رسیدیم که برای عکسبرداری مناسب بود. حالا می‌شد تاندر‌برد را خوب برانداز کرد.

از جلو که نگاهش می‌کنید به نظر می‌رسد از چیزی ناراحت است و چهره‌اش کمی برافروخته به نظر می‌رسد. سپر عظیمش در جلو شبیه به هیچ یک از دیگر تولیدات آن سال‌ها نیست. انگار در همان سال‌ها هم طراحان یک استایل مدرن کلاسیک را برای تاندربرد نقش زده‌اند. برای اثبات این ادعا کافی است نگاهی به خطوط مورد استفاده در تولیدات دیگر رقیبان آن دوران مثل بیوک ریویرا و حتی کوروت بیندازید. سپر جلو یک شاخصه دیگر هم دارد و آن دو‌منظوره بودنش است زیرا بخش میانی‌اش نقش جلوپنجره را هم بازی می‌کند. روی در پوش محفظه موتور یک Ram Air عریض دیده می‌شود که به جذابیت نمای ظاهری می‌افزاید. در دو سمت نوشته تاندر‌برد روی درب محفظه موتور، دو گوشه وجود دارد که خط بالای چراغ‌ها از آنجا آغاز می‌شود. اگر دقت کنید این خط با گذر از بالای چراغ‌های جلو از روی بدنه گذشته و تا انتهای خودرو امتداد می‌یابد.

خوشبختانه تاندر‌برد مورد نظر از جمله خودروهایی است که بدنه اش درگیر صافکاری نشده است و فقط در چند نقطه کمی ترمیم شده است. اما به علت از بین رفتن کیفیت رنگ بدنه طی چند دهه گذشته، تنها رنگ بدنه آن هم روی رنگ قبلی تجدید شده است و یکی از دلایل یکدست بودن بدنه نیز همین نکته است. طراحی نمای عقب نسبت به نمای جلو سبکی متفاوت دارد. در این بخش سپر به نوعی با بدنه ترکیب شده و همچون یک قاب محافظ دور تا دور بدنه و چراغ‌ها را فراگرفته است. چراغ‌های بزرگ و افقی بیشترین سطح از این نما را فرا گرفته‌اند و روی درب صندوق عقب یک فرو‌رفتگی بزرگ دیده می‌شود که در نهایت با طرح سپر نوعی هارمونی صحیح را پدید آورده است. در پشت شیشه سبز رنگ عقب شبکه‌هایی وجود دارد که در هنگام روشن بودن سیستم تهویه مطبوع کمی هوای درون کابین را به بیرون انتقال داده و در عین حال کار شیشه گرمکن را نیز انجام می‌دهد.

قابلیت‌های فنی

اگر تصور می‌کنید این پیرمرد ۵۰ ساله ممکن است آنقدرها هم چابک نباشد باید بدانید پیشرانه ۳۹۰ اینچ مکعبی (۶۳۵۰ سی سی) ۳۰۰ اسب بخار نیرو تولید می‌کند و طبق ادعای سازنده، تاندر‌برد می‌تواند در ۱۱ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۹۶ کیلومتر در ساعت برسد. البته ما نیز قصد نداشتیم بعد از ۵۰ سال به دنبال اثبات این اعداد و ارقام برویم اما طبق گفته مالک این خودرو به راحتی تا ۱۷۰ کیلومتر در ساعت سرعت گرفته است! درون کابین هیچ صدای اضافه‌ای شنیده نمی‌شود و پیشرانه ۳۹۰ نیز از انجین‌های کم صدای آن دوران است. سیستم تعلیق شمش عقب و مستقل جلو، به شکلی عمل می‌کنند که واقعا انگار سوار بر کشتی هستید که بر امواج آرام در حال حرکت است. در پایان از مالک خودروی تاندربرد تشکر می‌کنیم.

سرخ‌پوست در خیابان!