چگونه از دنیای مجازی، پول واقعی به دست آوریم؟

مترجم: مریم رضایی

همین یک دهه پیش، هیچ‌کس حدس هم نمی‌زد چیزهای مجازی بتوانند بازاری واقعی ایجاد کنند. اما ظهور گوشی‌های هوشمند به تدریج دنیای تازه‌ای از تجارت بی‌دوام و در عین حال جذاب را ایجاد کرد. ژوست ون درونن، مدیرعامل شرکت تحقیقاتی سوپردیتا (SuperData)، می‌گوید: «افراد از اینکه برای چیزهای مجازی پول بپردازند، احساس راحت‌تری پیدا کرده‌اند.» برای استارت‌آپ‌ها در بازارهای فعلی که به سرعت رشد می‌‌کنند، کالاها ممکن است مجازی باشند، اما فروش واقعی است. برخی از برجسته‌ترین حوزه‌های جدید کسب‌وکار در پس مفاهیمی همچون Color bombs و Bitcoin مخفی شده که به ترتیب به بازی کندی کراش و پول دیجیتال اشاره دارد و نشان‌دهنده پیشرفت‌های بزرگی در اقتصاد کالاهای مجازی است که طبق ارزیابی ون درونن در حال حاضر بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از فروش جهانی را تشکیل می‌دهد. او می‌گوید: «ما به چیزهایی ارزش می‌دهیم که خودشان ارزش ذاتی ندارند.» در اینجا سه روش را معرفی می‌کنیم که به کمک آنها می‌توان از چیزهای مجازی پول واقعی به دست آورد:

استیکرها و ایموجی‌ها: کلمات را جایگزین تصاویر کنید

شما هم احتمالا مثل خیلی‌های دیگر بخشی از متن پیام‌های خود را با ایموجی‌ها پر می‌کنید؛ آن دسته از تصاویر دیجیتالی که از صورتک‌های غمگین و قلب‌های شکسته و غیره را دربرمی‌گیرند. وابستگان تجاری‌تر آنها «استیکرها» هستند که می‌توانند برای وقایع خاص، برندها یا افراد به‌طور ویژه طراحی شوند و درآمدزایی داشته باشند. چه کسانی از آنها درآمد به دست می‌آورند؟ سازندگان اپلیکیشن، بازاریاب‌ها و شرکت‌های برندسازی. چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟ اگر هسته کسب‌وکار شما اپلیکیشن است، به طراحی استیکرهایی فکر کنید که می‌توانید از طریق فروشگاه‌های مجازی اپل و گوگل آنها را به فروش برسانید. بیشتر سازندگان استیکرهای پولی، پول زیادی بابت آن نمی‌گیرند (معمولا ۹۹ سنت تا ۲ دلار برای هر مجموعه استیکر). اگر خودتان به‌طور مستقل به این کار می‌پردازید، بازدهی چندانی به دست نمی‌آورید. به همین دلیل، بسیاری از تولیدکنندگان اپلیکیشن به محض اینکه با یک مشتری برخورد می‌کنند که شرکتی معروف یا شخصیتی برجسته است، مبلغی کمیسیون دریافت می‌کنند و این تکنولوژی را به‌کار می‌گیرند.

چه کسانی موفق می‌شوند: شرکت‌های بزرگ تکنولوژی مانند فیس‌بوک در این عرصه پیشتاز هستند، اما استارت‌آپ‌ها نیز فضای پیشرفت دارند. ویویان روزنتال، موسس شرکت تکنولوژی استیکر اسنپس تاکنون با مشتریانی مانند پپسی، نایک و برخی بازیگرهای برجسته همکاری کرده است. با این حال، روزنتال می‌گوید استفاده از محتوایی با حضور شخصیت‌های برجسته تنها بخش کوچکی از فروش او را تشکیل می‌دهد: «فرصت بزرگ‌تری که پیش روی ما است این است که برندها برای تبلیغاتشان استیکر بسازند.» اسنپس از زمان راه‌اندازی در سال ۲۰۱۱ با بیش از ۱۰۰ شرکت قرارداد همکاری امضا کرده که هر کدام ماهانه بین ۱۰ هزار تا ۱۰۰ هزار دلار می‌پردازند تا استیکرهایی متناسب با محصولات جدیدشان تولید شود. ریسک‌ها: از آنجایی که در هر معامله درآمد کمی حاصل می‌شود، مسابقه بر سر حداقل زمان برای به دست آوردن مشتریان کافی است.

بازی‌های موبایلی: صرف کارآمدتر زمان

میلیون‌ها نفر در دنیا از بازی‌های موبایل استفاده می‌کنند. دانلود بیشتر این بازی‌ها رایگان است، اما همین بازی‌ها امکاناتی را درون اپلیکیشن‌های خود قرار داده‌اند که با خرید آنها می‌توانید بازی را راحت‌تر و سریع‌تر انجام دهید (مثل بازی کندی کراش). چه کسانی از این روش پول درمی‌آورند: استودیوهای طراحی بازی موبایل. همچنین دیگر تولیدکنندگان اپلیکیشن‌های سرگرمی مثل سرویس‌های ارتباطات آنلاین و برنامه‌های آموزش زبان می‌توانند از این مدل «استفاده اولیه رایگان و سپس پرداخت پول برای توسعه» استفاده کنند. چگونه می‌توان این کار را انجام داد: اگر یک بازی موبایل طراحی و منتشر کرده‌اید، باید بدانید تعداد کمی از کاربران مایلند برای یک بازی رایگان دانلود شده، پول بپردازند تا از امکانات آن بهره‌مند شوند. بنابراین باید روی همان‌ها متمرکز شوید و پیشنهادهای اغواکننده برایشان داشته باشید.

چه کسانی موفق می‌شوند: به گفته جاش گوادو، یکی از موسسان شرکت جم سیتی «مساله زیبایی که در رابطه با صنعت بازی موبایل وجود دارد این است که شناخت شما از خرید مجازی کاربران روز به روز بیشتر می‌شود.» بنابراین، علاوه‌بر شرکت‌های بزرگ تولیدکننده این نوع بازی‌ها، استارت‌آپ‌ها نیز می‌توانند با شناخت کامل مشتریان هدف خود، پا به این عرصه بگذارند. ریسک‌ها: از آنجایی که کاربران هدف شما محدود هستند، باید همواره محتوای تازه تولید کنید. گوادو می‌گوید: «اگر به این نتیجه برسید که یک بازی کامل تولید کرده‌اید و یک روند یکنواخت برای توسعه آن پی بگیرید، به‌طور قطع شکست خواهید خورد.»

دستیاران مجازی: کمک نامرئی بدهید

سیری یا الکسا را در نظر بگیرید. تقاضا برای دستیاران دیجیتال که می‌توانند درخواست‌های شفاهی را دریافت کنند و سپس آنها را انجام دهند، رو به افزایش است؛ کارهایی مثل تنظیم برنامه یک جلسه، تماس گرفتن با یک دوست یا انجام پرداخت‌های بانکی. چه کسانی پول درمی‌آورند: استارت‌آپ‌هایی که یادگیری ماشینی را برای دستیاران دیجیتال فعلی به‌کار می‌گیرند، بیشترین پول را از این حوزه درمی‌آورند، درحالی‌که برخی تازه‌واردها دستیاران شخصی خودشان را ایجاد می‌کنند. چگونه می‌توان این کار را انجام داد: این موج جدید از هوش مصنوعی بر اساس برنامه‌های تشخیص صدا و دیگر تکنولوژی‌های نوظهور ایجاد شده است. اگر گروهی هوشمند از برنامه‌ریزها را در اختیار دارید که مشتاق موضوعی پیچیده هستند، می‌توانند یک اپلیکیشن مستقل تولید کنند و بفروشند یا حق امتیاز آن را در ازای مبلغی به یک شرکت سوم بدهند.

چه کسانی موفق می‌شوند: تعدادی از استارت‌آپ‌ها در حال تولید دستیارهای مستقل دیجیتال هستند، از جمله شرکت‌ سانتا کلارا. برخی کارآفرینان هم در همین حوزه دست به نوآوری‌های سریالی می‌زنند. در سال ۲۰۰۵ ویلیام تانستال پدوئه، شرکت نرم‌افزاری اوی (Evi) را در انگلستان تاسیس کرد که در نهایت به ساخت یک دستیار دیجیتال منجر شد. در سال ۲۰۱۲ این شرکت را به قیمت ۲۶ میلیون دلار به آمازون فروخت و اکنون غول تجارت الکترونیک دنیا از تکنولوژی اوی برای ارتقای الکسا استفاده می‌کند. تانستال پدوئه که یک سال پیش آمازون را ترک کرد، اکنون به فکر راه‌اندازی یک کسب‌وکار دیگر در حوزه هوش مصنوعی است. او معتقد است برای استارت‌آپ‌های تازه‌ای که می‌خواهند در رابطه با هوش مصنوعی فعالیت کنند، فضای زیادی وجود دارد تا به موفقیت گسترده برسند؛ «فضایی فوق‌العاده هیجان‌انگیز.» ریسک‌ها: رقابت با نام‌های بزرگ. از آنجایی که غول‌های تجاری دنیا دستیارهای دیجیتال ساخته‌اند، اگر می‌خواهید وارد این حوزه شوید، باید کاری کاملا متفاوت و منحصربه‌فرد انجام دهید.

منبع: Inc