هارلی و چالش‌های موتورسیکلت الکتریکی

فناوری‌های جدید تنها زمانی جا می‌افتند که شرکت‌های بزرگ در محصولاتشان آنها را به کار بگیرند. موتورسیکلت‌های برقی اکنون در رده موتورسیکلت‌های سبک، محصولاتی هستند که در بازار جا افتاده و بازار خود را پیدا کرده‌اند. اما در رده موتورسیکلت‌های سنگین هنوز در ابتدای راه هستند و شک و تردید زیادی درخصوص آینده آنها وجود دارد. نکته مثبت در این میان آن است که یک شرکت بزرگ و مشهور در زمینه ساخت موتورسیکلت‌های سنگین، از فناوری موتورسیکلت‌های سنگین برقی پشتیبانی می‌کند. هارلی دیویدسون نامی شناخته شده و شاید مشهورترین نام در این حوزه باشد که چند سالی است روی موتورسیکلت‌های سنگین برقی کار می‌کند. این می‌تواند یک نقطه امید برای به سرانجام رسیدن رویای موتورسیکلت‌های سنگین برقی باشد. اگر هارلی دیویدسون عقیده دارد که این امر ممکن است، پس ممکن است!

البته هارلی در این راه تنها نیست و بی ام و نیز در این زمینه تلاش‌های خوبی را در دست انجام دارد. اما نگاه‌ها در این حوزه به‌عنوان پدر موتورسیکلت‌سازی سنگین، به هارلی دیویدسون است. هارلی دیویدسون اکنون در این مسیر با چالش‌هایی رو‌به‌رو است. نخستین چالش این است که آنها دقیقا باید چه چیزی را تولید کنند. آیا صرفا یک پیشرانه الکتریکی باید برای موتورسیکلت‌های کنونی طراحی شود یا باید به‌طور کلی محصولی جدید طراحی شود که روح طراحی آن نیز با فناوری مدرن پیشرانه آن سازگاری داشته باشد. این یک تصمیم به ظاهر ساده است اما گرفتن چنین تصمیمی برای شرکتی که اعتبارش را از سنت‌هایش گرفته است، راحت نیست.

در صورتی که هارلی بخواهد طراحی بدنه را به شیوه‌ای مدرن انجام دهد آیا همچنان از سوی طرفدارانش با استقبال رو‌به‌رو می‌شود؟ از طرف دیگر فناوری‌های الکتریکی یک بازنگری اجباری در طراحی سنتی این شرکت را طلب می‌کند. چرا که بخشی از اجزای اصلی فنی که از قضا در طراحی نیز موثر هستند دیگر وجود خارجی ندارند و نمی‌توانند به کار گرفته شوند. بخش‌هایی مانند پره‌های رادیاتور، اگزوزها و منیفولد‌های خروجی موتور از این دست هستند. در یک موتورسیکلت الکتریکی اگر این بخش‌ها به‌صورت نمادین حفظ شوند که ماجرا خنده دار می‌شود و اگر حذف شوند که بخش زیادی از روح طراحی سنتی هارلی دیویدسون حذف شده است. یک مشکل دیگر به ویژه برای موتورسیکلت‌های هارلی دیویدسون صدای آنها است که در طول سال‌های طولانی به امضای این شرکت تبدیل شده است. در موتورهای الکتریکی صدای چندانی وجود ندارد و این می‌تواند برای علاقه‌مندان هارلی نوعی دلزدگی به همراه داشته باشد. هر چند هارلی می‌تواند این صدا را به‌صورت مصنوعی ایجاد کند. علاوه بر این داشتن صدا برای موتورسیکلت نوعی ابزار ایمنی نیز به حساب می‌آید. چرا که عابران و دیگر وسایل نقلیه را از حضور آنها مطلع می‌کند. با همه این تفاسیر اگر هارلی بتواند بر این چالش‌ها غلبه کرده و عرضه گسترده موتورسیکلت‌های سنگین الکتریکی را آغاز کند، آنگاه می‌توان به موفقیت این محصول با نشان‌های تجاری دیگر نیز امیدوار بود.