شیوع «بازیسازی» و آینده کسبوکار
آشنایی با روشی نوین در انگیزهبخشی به کارکنان (بخش نخست)
مترجم: مریم رضایی
چه چیزهایی دقیقا به کارمندان در محیط کار انگیزه میدهد؟ تایید شدن، پاداش و حس رقابت همگی انگیزهدهندههایی قوی هستند. اما تقریبا هر کسی دوست دارد کارش با سرگرمی همراه باشد. مدیران و حتی مشتریان هم ترجیح میدهند شما از کارتان لذت ببرید. هیچکس نمیخواهد با افراد غمگین، صرف نظر از اینکه چقدر بهرهوری دارند، سروکار داشته باشد. چه میشود اگر کسبوکارتان را طوری تغییر دهید که کارمندان به دلیل داشتن سرگرمی، کار بیشتر و با اشتیاق انجام دهند؟ پس وارد دنیای «بازیسازی» (Gamification) در محیط کار شوید.
مترجم: مریم رضایی
چه چیزهایی دقیقا به کارمندان در محیط کار انگیزه میدهد؟ تایید شدن، پاداش و حس رقابت همگی انگیزهدهندههایی قوی هستند. اما تقریبا هر کسی دوست دارد کارش با سرگرمی همراه باشد. مدیران و حتی مشتریان هم ترجیح میدهند شما از کارتان لذت ببرید. هیچکس نمیخواهد با افراد غمگین، صرف نظر از اینکه چقدر بهرهوری دارند، سروکار داشته باشد. چه میشود اگر کسبوکارتان را طوری تغییر دهید که کارمندان به دلیل داشتن سرگرمی، کار بیشتر و با اشتیاق انجام دهند؟ پس وارد دنیای «بازیسازی» (Gamification) در محیط کار شوید. بازیسازی به کسبوکارها امکان میدهد بخشهای استانداردی از کار روزانه را به بازی تبدیل کنند. این اقدام به تعهد و شادی بیشتر کارمندان و البته کیفیت و بهرهوری بالاتر منجر میشود. در واقع میتوان گفت یک موقعیت برد-برد است. بازیسازی کاربرد خوبی دارد، چون از هر یک از محرکهایی که در بالا گفته شد، به منظور بالا بردن تعهد کارمندان بهرهبرداری میکند. این همگرایی تکنولوژی و بهرهوری جایی است که مکانیسمهای بازی در فضایی خارج از حوزه بازی استفاده میشوند.
بازیسازی ماهیت بازی که شامل ویژگیهایی مانند سرگرمی، شفافیت، طراحی، رقابت و البته اعتیاد است را میگیرد و آنها را در مجموعهای از فرآیندهای دنیای واقعی درون یک شرکت، از استخدام گرفته تا یادگیری و پیشرفت، به کار میبندد. تحقیقات اخیر موسسه Gallup نشان میدهد چرا شرکتها تلاش میکنند علاقه خود را به بازیسازی افزایش دهند. تحقیقات Gallup دریافته ۳۱ درصد کارمندان در محیط کار خود افرادی متعهد هستند (۵۱ درصد تعهدی ندارند و ۵/ ۱۷ درصد کاملا بیتعهدند). اما جالبتر زمانی است که این دادهها را با تقسیمبندی نسلی مقایسه میکنید. به گفته Gallup، نسل هزاره با رقم ۹/ ۲۸ درصد کمترین تعهد را به محیط کار خود دارد، در حالی که این رقم برای کارمندان نسل قبل ۹/ ۳۲ درصد است. چه اتفاقی افتاده است؟ نظرسنجی Gallup میگوید بیتعهدی نسل جدید به این دلیل است که آنها میگویند هیچ شانسی برای نشان دادن بهترین تواناییهای خود ندارند و یا نمیتوانند ایدهها و پیشنهادهای خود را بهصورت جمعی مطرح کنند. استفاده از بازیسازی برای پرداختن به این مساله، نه تنها بر سطوح تعهد کارمندان اثرگذار است، بلکه در ضمن میتواند به یک شرکت کمک کند به آهنربایی برای جذب و پرورش بهترین استعدادها تبدیل شود. لازم است بدانیم که نسل هزاره تا سال ۲۰۲۵ حدود ۷۵ درصد کل نیروی کار دنیا را تشکیل خواهد داد. به همین منظور، واحدهای منابع انسانی شرکتهای بزرگ دنیا، در حال راهاندازی طرحهای آزمایشی بازیسازی هستند.
روانشناسی بازیسازی
به گفته زیکرمن گابه (Gabe Zichermann)، از نویسندگان کتاب «بازیسازی با طراحی»، بازیسازی ۷۵ درصد روانشناسی و ۲۵ درصد تکنولوژی است. بنابراین یک ابزار بازیسازی از رفتارهای روانشناسی که بر تصمیمهای روزانه ما اثرگذارند، بهرهبرداری میکند و پایگاهی برای رقابت، تقسیم دستاوردها و مدیریت پیشرفت کار ارائه میدهد. هدف بازیسازی، از نظر یک کارفرما تشویق به بروز رفتاری است که او دوست دارد. اما به هر حال، تغییر رفتار انسان کار دشواری است. به گفته پروفسور جیفاگ روانشناس بالینی در دانشگاه استنفورد، سه عامل وجود دارد که باید به ترتیب به هم برسند تا تغییر در رفتار حاصل شود: انگیزه، توانایی و محرک نهایی. مهمترین نکته این است که هر سه عامل باید با هم اتفاق بیفتند. ابزارهای موفق بازیسازی کارایی دارند، چون:
- به کاربران انگیزه انجام کاری را میدهند (شانس بردن، جایزه گرفتن یا تایید شدن).
- به کاربران توانایی انجام وظیفهای را از طریق تسهیل وظایف یا خرد کردن آن به وظایف کوچکتر میدهند.
- محرک نهایی یا کلید تکمیل یک فعالیت را به کاربر میدهد.
- اگر همه این شرایط محقق شوند، بازیسازی میتواند به تغییر رفتار، ایجاد انگیزه و بالا بردن تعهد کارمندان بینجامد.
بازیسازی از نگاه آمار
این روزها بیشتر مدیران کسبوکار بازیسازی را یک استراتژی انگیزه دادهمحور که میتواند عملکرد کلی شرکت را بهبود بخشد، میشناسند. مفهوم بازیسازی از سال ۲۰۱۵ بهطور گسترده مطرح شده و پیشبینی میشود به زودی به وقوع انقلابی در محیطهای کاری بینجامد. آمار و ارقام زیر اثبات میکنند که بازیسازی محیطهای کاری مدرن را درمینوردد: ۷۰ درصد تلاشها در جهت تحول کسبوکار، به دلیل عدم تعهد کارمندان به شکست منجر میشود. کسبوکارها باید خود را با تحول تکنولوژی، شرایط بازار و رفتار مصرفکننده سازگار کنند، اما اگر تیمی بیانگیزه که تمایلی به تغییر ندارد داشته باشند، این امر غیرممکن است. شرکتها باید انگیزههایی ایجاد کنند و تکنیکهای طراحان بازی را بهکار بگیرند تا بازیکنان علاقهمند بمانند و انگیزه ایجاد تغییر را داشته باشند. تا پایان سال ۲۰۱۵، حدود ۴۰ درصد از کل سازمانهای دنیا از بازیسازی بهعنوان مکانیسم اصلی تغییر عملیات کسبوکار استفاده کردهاند. محبوبیت بازیسازی بهعنوان روشی برای بالا بردن تعهد کارمندان، در حال افزایش است. ۵۳ درصد کارشناسان حوزه تکنولوژی گفتهاند تا سال ۲۰۲۰ استفاده از بازیسازی گسترده خواهد شد.
شاید فکر کنید تنها شرکتهای حوزه تکنولوژی میتوانند چنین چیزهایی را در محیط کار خود پیاده کنند. اما این درست نیست. در حقیقت، بازیسازی در پایهایترین شکل خود، از گذشته بخشی از روش اداره کسبوکارها بوده است، مثلا پورسانت فروش نوعی بازی است. یک نمونه خوب از روش استفاده از بازیسازی در محیط کار را میتوان در شرکت خردهفروشی Pep Boys دید. این شرکت برنامهای موسوم به Axonify دارد که طی آن کارمندان در یک امتحان کتبی کوچک که به مدیریت انبار مربوط است، شرکت میکنند. اگر کارمندان عملکرد خوبی در این امتحان داشته باشند، جایزه دریافت میکنند. اما اگر عملکرد خوبی نداشته باشند، در مورد سوالاتی که در امتحان مطرح شده، فورا اطلاعاتی به آنها داده میشود. شرکتهای بزرگ مثل Pep Boys به خاطر اینکه بازیسازی ممکن است یک مد زودگذر باشد روی آن سرمایهگذاری نمیکنند، بلکه در مورد کارایی آن به نتیجه رسیدهاند. همانطور که گفته شد، یکی از بزرگترین مشکلاتی که شرکتها با آن مواجهند، عدم تعهد کارمندان است. این کارمندان اغلب آسیب جدی به شرکت و در نهایت سوددهی آن میزنند. البته بازیسازی به سادگی تصمیمگیری در مورد اینکه میخواهید یک محیط کار «سرگرمکننده» داشته باشید نیست. در هفتههای آینده در مورد مزایا و معایب بازیسازی در محیط کار و سپس نمونههای عملی بهکارگیری آن در شرکتهای مطرح خواهیم گفت.
ارسال نظر