خانه های علم برای حمایت از کودکان کار
خودمان ساختهایم، با دستهای خالی. باز هم میخندد. تو بهتزدهای. هیچ نمیگویی انگار که لال شدهای.
میگوید کودکانی را که میبینید در میان فقر و گرسنگی و اعتیاد شناسایی کردهایم. میپرسید شناسایی؟ میگوید به خانههایشان رفتهایم . البته اگر بشود نامش را خانه گذاشت . سرپرستشان را راضی کردهایم که آنها را برای تحصیل به خانه علم بفرستند.
کمی از وضعیت بچهها برایتان میگوید. از این که یک یا هر دوی والدینشان درگیر اعتیاد است که اوراق هویت و شناسنامه ندارند و از تحصیل در مدارس محروم شدهاند، میگوید گرسنهاند و چیزی برای خوردن ندارند.
میگوید کودکانی را که میبینید در میان فقر و گرسنگی و اعتیاد شناسایی کردهایم. میپرسید شناسایی؟ میگوید به خانههایشان رفتهایم . البته اگر بشود نامش را خانه گذاشت . سرپرستشان را راضی کردهایم که آنها را برای تحصیل به خانه علم بفرستند.
کمی از وضعیت بچهها برایتان میگوید. از این که یک یا هر دوی والدینشان درگیر اعتیاد است که اوراق هویت و شناسنامه ندارند و از تحصیل در مدارس محروم شدهاند، میگوید گرسنهاند و چیزی برای خوردن ندارند.
خودمان ساختهایم، با دستهای خالی. باز هم میخندد. تو بهتزدهای. هیچ نمیگویی انگار که لال شدهای.
میگوید کودکانی را که میبینید در میان فقر و گرسنگی و اعتیاد شناسایی کردهایم. میپرسید شناسایی؟ میگوید به خانههایشان رفتهایم . البته اگر بشود نامش را خانه گذاشت . سرپرستشان را راضی کردهایم که آنها را برای تحصیل به خانه علم بفرستند.
کمی از وضعیت بچهها برایتان میگوید. از این که یک یا هر دوی والدینشان درگیر اعتیاد است که اوراق هویت و شناسنامه ندارند و از تحصیل در مدارس محروم شدهاند، میگوید گرسنهاند و چیزی برای خوردن ندارند.
مکث میکند. باز میگوید، به راستی گرسنهاند، این بار دیگر نمیخندد. از وضعیت سلامتشان میگوید، تو بهتت میزند. میگوید این بچهها در این محلهها برای زنده ماندن باید بجنگند. هوا گرم است اما دستهایشان یخ زده است.
میگوید هیچ بعید نیست درگیر اعتیاد شوند نوجوانی که پدرش درگیر اعتیاد است و دوستان عیاش پدرش به خانه اشان رفت و آمد دارند، میآیند پای منقل، یک چیزهایی میکشند و میروند، امنیت و آسایش ندارند. میگوید نگاهشان کنید، به کودکان اشاره میکند. بیگناهند. راست میگوید، بیگناهاند. میگوید اینجا خانهایست برای تحصیل کودکانی که وصفشان را شنیدید.
میگوید تحصیل از حقوق ابتدایی و بدیهی هر کودکی است.
میگوید ما به پاخواستهایم برای گرامیداشت حقوق کودکانی که هیچکس تا به حال وجودشان را به رسمیت نشناخته است. میگوید اینها که برایتان گفتم قصه نیست. به یاد میآوری، تمام فیلمهایی که دیدهای، کتابهایی که خواندهای را. دلت میخواهد دست کارگردان فیلم اجتماعی که اخیرا دیدهای را بگیری بیاوریاش به این خانه و بگویی تراژدی شهر تو این است. با تمام حواس پنج گانهات درکش کن. دستان کوچک پینه بسته کودکان کار را ببین، لمس کن. بوی نامطبوع این مناطق را استشمام کن.
غذاهایی که نمیخورند را بچش. حالت به هم میخورد از تمام شکلات داغهایی که درکافیشاپها هنگام بحث درباره معضلات اجتماعی با دوستانت نوشیدهای. میپرسی میشود در این خانه فعالیتی داشت؟ میگوید اتفاقا برای یکی از کلاسهایمان دنبال معلم میگشتیم .
هر هفته ، همین روز و ساعت منتظرتان هستیم . یک سال از آن روز میگذرد. به این خانه میآیی اما دوربینت را همراه خود نمیآوری. تمام آن چه که هستی را پشت در جا میگذاری. به سوژه ی عکاسیات الفبا آموختهای.
هر بار که در ایستگاه غدیر از قطار پیاده میشوی، آن روز و آن خواب ناخواسته چند دقیقهای را به یاد میآوری. میگویی به موقع از خواب پریدم، قبل از آن که خیلی دیر شود .
پینوشت: خانههای علم نام مراکزی است که توسط جمعیت امام علی(ع) برای حمایت از کودکان کار و محروم از تحصیل در محلات محروم و معضل خیز سراسر کشور راهاندازی شده است.
ما اکنون پذیرای بیش از۱۰۰کودک محروم و زن سرپرست خانوار محلات حاشیه شهر هستیم، در دو خانه ایرانی در قلعه ساختمان و طبرسی. اگر میخواهید برای توسعه فعالیتهای این خانهها یاریمان کنید به ما بپیوندید.
شماره تماس روابط عمومی: 09377759835
www.jamiat.ir
میگوید کودکانی را که میبینید در میان فقر و گرسنگی و اعتیاد شناسایی کردهایم. میپرسید شناسایی؟ میگوید به خانههایشان رفتهایم . البته اگر بشود نامش را خانه گذاشت . سرپرستشان را راضی کردهایم که آنها را برای تحصیل به خانه علم بفرستند.
کمی از وضعیت بچهها برایتان میگوید. از این که یک یا هر دوی والدینشان درگیر اعتیاد است که اوراق هویت و شناسنامه ندارند و از تحصیل در مدارس محروم شدهاند، میگوید گرسنهاند و چیزی برای خوردن ندارند.
مکث میکند. باز میگوید، به راستی گرسنهاند، این بار دیگر نمیخندد. از وضعیت سلامتشان میگوید، تو بهتت میزند. میگوید این بچهها در این محلهها برای زنده ماندن باید بجنگند. هوا گرم است اما دستهایشان یخ زده است.
میگوید هیچ بعید نیست درگیر اعتیاد شوند نوجوانی که پدرش درگیر اعتیاد است و دوستان عیاش پدرش به خانه اشان رفت و آمد دارند، میآیند پای منقل، یک چیزهایی میکشند و میروند، امنیت و آسایش ندارند. میگوید نگاهشان کنید، به کودکان اشاره میکند. بیگناهند. راست میگوید، بیگناهاند. میگوید اینجا خانهایست برای تحصیل کودکانی که وصفشان را شنیدید.
میگوید تحصیل از حقوق ابتدایی و بدیهی هر کودکی است.
میگوید ما به پاخواستهایم برای گرامیداشت حقوق کودکانی که هیچکس تا به حال وجودشان را به رسمیت نشناخته است. میگوید اینها که برایتان گفتم قصه نیست. به یاد میآوری، تمام فیلمهایی که دیدهای، کتابهایی که خواندهای را. دلت میخواهد دست کارگردان فیلم اجتماعی که اخیرا دیدهای را بگیری بیاوریاش به این خانه و بگویی تراژدی شهر تو این است. با تمام حواس پنج گانهات درکش کن. دستان کوچک پینه بسته کودکان کار را ببین، لمس کن. بوی نامطبوع این مناطق را استشمام کن.
غذاهایی که نمیخورند را بچش. حالت به هم میخورد از تمام شکلات داغهایی که درکافیشاپها هنگام بحث درباره معضلات اجتماعی با دوستانت نوشیدهای. میپرسی میشود در این خانه فعالیتی داشت؟ میگوید اتفاقا برای یکی از کلاسهایمان دنبال معلم میگشتیم .
هر هفته ، همین روز و ساعت منتظرتان هستیم . یک سال از آن روز میگذرد. به این خانه میآیی اما دوربینت را همراه خود نمیآوری. تمام آن چه که هستی را پشت در جا میگذاری. به سوژه ی عکاسیات الفبا آموختهای.
هر بار که در ایستگاه غدیر از قطار پیاده میشوی، آن روز و آن خواب ناخواسته چند دقیقهای را به یاد میآوری. میگویی به موقع از خواب پریدم، قبل از آن که خیلی دیر شود .
پینوشت: خانههای علم نام مراکزی است که توسط جمعیت امام علی(ع) برای حمایت از کودکان کار و محروم از تحصیل در محلات محروم و معضل خیز سراسر کشور راهاندازی شده است.
ما اکنون پذیرای بیش از۱۰۰کودک محروم و زن سرپرست خانوار محلات حاشیه شهر هستیم، در دو خانه ایرانی در قلعه ساختمان و طبرسی. اگر میخواهید برای توسعه فعالیتهای این خانهها یاریمان کنید به ما بپیوندید.
شماره تماس روابط عمومی: 09377759835
www.jamiat.ir
ارسال نظر