راهکارهای اجتماعی علاج ترافیک
صرفنظر از وجه فنی معضل ترافیک در بسیاری از شهرهای بزرگ، وجوه اجتماعی موثر بر بروز این پدیده اغلب مغفول واقع میشود. راهکارهای اجتماعی بسیاری وجود دارد که میتواند با تغییر در رفتارهای ترافیکی به این معضل پایان دهد. تغییر مدل اداره شهرها از «حکومت» به «حکمروایی» نیز به عنوان یکی از راهکارهای تمرکز زدایی، میتواند در علاج این مشکل ریشه دار شهری تاثیرگذار باشد.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، سال هاست که مرزهای ابر شهر تهران شکسته شده و این شهر از جهات مختلف همواره در حال گسترش است. این گسترش بر شمار جمعیت و تعداد خودروهای در حال تردد در پایتخت نیز افزوده است و ترافیک سنگین را به یکی از مشکلات جدی شهروندان تبدیل کرده است.
صرفنظر از وجه فنی معضل ترافیک در بسیاری از شهرهای بزرگ، وجوه اجتماعی موثر بر بروز این پدیده اغلب مغفول واقع میشود. راهکارهای اجتماعی بسیاری وجود دارد که میتواند با تغییر در رفتارهای ترافیکی به این معضل پایان دهد. تغییر مدل اداره شهرها از «حکومت» به «حکمروایی» نیز به عنوان یکی از راهکارهای تمرکز زدایی، میتواند در علاج این مشکل ریشه دار شهری تاثیرگذار باشد.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، سال هاست که مرزهای ابر شهر تهران شکسته شده و این شهر از جهات مختلف همواره در حال گسترش است. این گسترش بر شمار جمعیت و تعداد خودروهای در حال تردد در پایتخت نیز افزوده است و ترافیک سنگین را به یکی از مشکلات جدی شهروندان تبدیل کرده است. شاید تا پیش از «عصر خودرو» تفاوت محسوسی میان شهر و حومه وجود نداشت و ابزار نقلیه اصلی برای دسترسی به شهرها، سامانههای ریلی بود. اما با گسترش خودروها و بروز تمرکززدایی و پدیده «پراکندگی شهر»، حمل و نقل دیگر به ریل محدود نبود و خودروها درست بر خلاف قطار میتوانستند در هر جهتی که بخواهند تردد کنند. این قابلیت موجب پراکندگی تمام کارها در سطح شهر شد و شکل رفت و آمد سنتی و ریلی بین حومه و مرکز شهر تغییر کرد. خیابانهای سنتی فضاهایی را برای بسیاری از فعالیتها نظیر رفت و آمد با دوچرخه، تعاملات اجتماعی، بازی کودکان و در صورت نیاز دسترسی به وسیله نقلیه موتوری و فضای توقف برای خرید فراهم میکردند. اما با رشد تعداد خودروهای شخصی و تبعات اجتماعی آن، نیاز به وسیله نقلیه موتوری بسیار حائز اهمیت شد و در نتیجه کاربری «پارکینگ» بیشترین استفاده را از فضای شهر کرد؛ ترافیک رفته رفته سنگین شد و تعدد وسایل نقلیه موتوری مخاطراتی را برای عابران پیاده به وجود آورد.
در سال ۱۹۵۰ حدود ۵۳ میلیون خودرو در معابر دنیا وجود داشت که این رقم ۴۴ سال بعد به ۴۶۰ میلیون خودرو افزایش یافت. اگر وسیله نقلیه موتوری دوچرخ را هم در این آمار حساب کنیم، ناوگان جهانی در سال ۱۹۹۴ به حدود ۷۱۵ میلیون دستگاه رسید. به این ترتیب امروز جامعه شناسان از پدیدهای به نام «جباریت خودرو» سخن میگویند و اعتقاد دارند خودرو بر روح و جسم ما چیره شده و این تسلط، «فرهنگ خودرو محور» را به دنبال خود آورده است. با این همه، ترافیک یکی از نشانههای پویایی اقتصادی و اجتماعی نیز به شمار میرود و در جوامعی با تحرک اجتماعی ـ اقتصادی بیشتر رخ میدهد. واقعیت این است که با وجود همه هزینههایی که ترافیک سنگین به شهر و شهروندان تحمیل میکند، هزینه آن کمتر از وضعیت بیتحرکی در جوامع بدون ترافیک است. بنابراین پذیرفتن خودروها بهعنوان یکی از عناصر مرکزی مادرشهرها باید در برنامههای مدیریت ترافیک پذیرفته شود.
ترافیک تهران از منظر جامعه شناختی
به گزارش «دنیای اقتصاد»، جمعیت تهران در روز به حدود ۱۱ میلیون نفر میرسد که به گفته معاون حمل و نقل و ترافیک شهردار تهران، روزانه ۲۰ میلیون ساعت از وقت این جمعیت در ترافیک تلف میشود. بررسی جامعه شناختی پدیده ترافیک نشان میدهد فرهنگ عمومی در این معضل نقش مهمی دارد. خشونت رانندگان نسبت به یکدیگر، اصرار بر سبقت از دیگران، نادیده گرفتن نشانهها و مقررات، عدم توجه پیادهها به چراغ ویژه عابر پیاده، ایستادن پیادهروها در وسط خیابان برای تاکسی یا اتوبوس و نیز سبقت و تخلفات مکرر موتورسیکلتسواران از عوامل فرهنگی موثر بر ترافیک تهران است. تمرکز واحدهای اداری، تجاری و خدماتی در مرکز شهر، ضعف نظام اداری که به افزایش سفرهای درون شهری منجر میشود، فقدان سیستم حمل و نقل عمومی کارآمد که به انتخاب نخست شهروندان تبدیل شود، عریض نبودن معابر شهر بهویژه در بافتهای با قدمت بیشتر و نیز آلودگی هوا که با محصور بودن تهران میان کوهها نیز بی ارتباط نیست، از دیگر عوامل تشدید ترافیک در پایتخت به شمار میرود.
«حکمروایی» به جای «حکومت»
درباره ترافیک تهران تاکنون راهکارهای متنوعی ارائه شده است. اما باید به خاطر داشت که تنها هدف مدیریت ترافیک، حرکت خودروها نیست، بلکه به کاهش آلودگی هوا و کاهش زمان سفر نیز میپردازد. متخصصان حوزه حملونقل امروز به دنبال دستیابی به حمل و نقل پایدار هستند، به این معنا که با وجود رشد و گسترش شهرها، توسعه اقتصادی و افزایش سفرها، ترافیک مشکلساز نشود. یکی از راهکارهای مثبت که در کشورهای توسعه یافته در این زمینه اتخاذ شده، تغییر شیوه اداره شهرها و واگذاری اداره شهر به شهروندان است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته شیوه اداره شهرها از «حکومت» به «حکمروایی» تغییر کرده است؛ یعنی به جای تمرکزگرایی، بر تمرکز زدایی تاکید میشود. همچنین در حکمروایی شهری، هدف غیرانحصاری کردن قدرت و توزیع آن است. تجربه شهرهای توسعه یافته نشان میدهد با این تغییر علاوهبر اینکه نقش مردم در اداره شهر پررنگتر میشود، هزینههای ناشی از تمرکز قدرت نیز به شدت کاسته میشود و ترافیک سنگین هم به عنوان یکی از پیامدهای آن، علاج خواهد شد. در کنار این راهکار حاکمیتی، اقدامات بسیار دیگری نظیر تقویت ناوگان حملونقل عمومی، افزایش سهم سفرهای شهری با مترو بهعنوان یک سامانه انبوه بر زیرزمینی، تقویت پارکینگها، استفاده از خودروهای با ظرفیت بالا نظیر ون بهعنوان ناوگان حمل و نقل و خروج خودروهای فرسوده دردسر ساز از ناوگان در حال تردد از راهکارهایی است که عملیاتی شدن آنها در حیطه وظایف شهرداریها بوده و همواره به عنوان ماموریت ثابت در برنامهریزیهای ترافیکی لحاظ میشود.
در این بین راهکارهای اجتماعی گوناگونی وجود دارد که اگر در کنار راه حلهای فنی و مهندسی ترافیک برای آنها سرمایهگذاری شود، قطعا میتواند به حل معضل ترافیک در تهران کمک کند. تقویت فرهنگ احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی از طریق آموزش در مدارس، ترویج فرهنگ پیادهروی و در کنار آن افزایش تعداد پلهای عابر پیاده مکانیزه در نقاط مختلف شهر، رسیدگی به وضعیت نظافت ناوگان و ایستگاههای اتوبوسرانی که اغلب زنان از آن استفاده میکنند و نسبت به این مساله حساسیت بیشتری دارند، آموزش مکرر رفتارهای صحیح ترافیکی از طریق رسانهها، اعمال آموزش رانندگی چند مرحلهای و کاملتر از دورههای کنونی بهمنظور تسلط بیشتر بر ابعاد اجتماعی رفتارهای ترافیکی، گردآوری اطلاعات مربوط به تصادفات بهطور جامع و تحلیل علت آن برای افکار عمومی و نیز آشنا سازی افکار عمومی با خدمات الکترونیکی بهعنوان راهکار مهم کاهش سفرهای درون شهری، از جمله راه حلهای اجتماعی برای معضل ترافیک تهران است که باید به اندازه راه حلهای فنی اولویت پیدا کند.
ارسال نظر