بازمانده  آیین‌ها

دنیای اقتصاد، ضحی زردکانلو- هنوز هم جشن‌های باستانی برای ایرانیان ارزشمند و پرخاطره است ، گویی هویت گم شده خود را از حداقل آیین‌ها و رسم‌های به جا مانده از اجدادشان می‌جویند، هنوز هم وقتی صحبت این جشن‌ها به میان می‌آید، حاکی از حیات، زندگی و طراوت است. تصور کنید اگر ایین ها و جشن هایمان از ایران باستان تاکنون حفظ می شد، روزهای بسیاری از هرماه چراغ ها و پارچه های رنگی خیابان های شهر را زیباتر می کردو برای شاد بودن بهانه های بسیار بود. شب چله یا شب یلدا از آن جشن‌هایی است که نیکبختانه هنوز از میان نرفته است و هر ساله برای فرا رسیدنش لحظه شماری می‌کنیم. واژه‌ «یول»، «یلدا» و«تولد» دارای ریشه‌ مشترکی هستند که اصل آن سریانی و به معنی متولد شدن و به‌دنیا آمدن است.گروهی بر این باورند که شب «یلدا» شب تولد حضرت مسیح است و گروهی دیگر آن شب را شب تولد «میترا» یا «مهر» و یا همان خورشید می‌دانند. آنچه که به این مسئله قوت می‌بخشد، کوتاه‌تر شدن شب‌ها و بلندتر شدن روزها در این فصل و سیر طبیعت در جهت نور، گرما و روشنایی است. این شب در نیم کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود. رومیان این شب را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست ناپذیر می‌نامند. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام میلاد اکبر نام برده و منظور از آن را میلاد خورشید دانسته است. یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داده بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. برای دانستن بیشتر درباره این آیین کهن با محمدرضا راشد محصل، استاد بازنشسته و پیشکسوت ادبیات دانشگاه فردوسی به گپ و گفت پرداختیم:

درباره پیشینه اسطوره‌ای شب یلدا

محمدرضا راشد محصل درباره پیشینه اسطوره‌ای شب یلدا به دنیای اقتصاد می‌گوید: اول دی از چند جهت مورد توجه است، اول دی و شب یلدا اول سال اوستایی است، روز اول دی به نام هورمزد به معنی پروردگار و خود کلمه دی هم از ریشه «دا» در معنی آفرینش و به معنی آفریدگار است، بنابراین روز اول دی روز خداوند و ماه دی متعلق به پروردگار است. این استاد دانشگاه در توضیح ریشه واژگانی این شب تصریح می‌کند: یزدا کلمه‌ای سریانی معادل میلاد عربی و ناتالیس یا نوئل غربی است که همگی به معنی زایش هستند اما این زادن در یزدا متعلق به ایزد مهر است. وی ادامه می‌دهد: یعنی در حقیقت ۲۱ دسامبر یا شب یلدا زایش ایزد مهر است منتها در قرن ۴ میلادی اصحاب کلیسا در یک اشتباه محاسباتی به‌جای ۲۱ دسامبر ۲۴ دسامبر را زایش شکست ناپذیر عیسی نام نهادند، در حالی‎که زایش حضرت عیسی ۶ ژانویه است نه ۲۵ دسامبر. راشد محصل با بیان اینکه کلمه یزدا صورت قدیمی کلمه سریانی است که توسط مسیحی‌ها به ایران آمده و رواج گرفته، می‌گوید: اولین نشانه ای که ما از این شب اسطوره‌ای داریم در آثارالباقیه عن القرون الخالیه ابوریحان است که می‌گوید در روز خرم روز یا اول دی، هوشنگ و برادرش ویگرد که یکی نماینده تمدن کشاورزی و دیگری نماینده حکومت و شاهی است در بیایان جمع می‌شدند، لباس سفید می‌پوشیدند و بر فرش سفیدی می‌نشستند و مردم را گرد می‌آورند و می‌گفتند ما دو نفر با شما برابر و برادر هستیم و هرکسی عریضه‌ای شکایتی یا حرفی داشت مستقیما با هوشنگ (نماینده حکومت) مطرح می‌کرد. این نشانه اولین اسطوره خرم روز یا روز اول دی است.

سنت‌های ادبی در شب یلدا

این استاد پیشکسوت ادبیات با بیان اینکه شب یلدا با مفهوم مهمان شناخته می‌شود و بیشتر همراه با شب زنده‌داری، آتش افروختن و خوردن میوه‌های زمستانی و آجیل است، درباره سنت‌های رایج ادبی در این شب می‌گوید: در بسیاری از نقاط و بعد از اسلام در شب چله بیشتر شاهنامه خوانده می‌شده اما بعدها در قرن ۸ یا ۹ هجری این آیین ادبی به حافظ خوانی گسترش پیدا کرده و این سبقه و رنگ ادبی که در شب یلدا بوده بیشتر متعلق به حافظ و فردوسی است. وی خاطرنشان می‌کند: غیر از مراسم ادبی، بحث‌های ادیبانه یا گفت‌وگوهای نیایش‌گونه نیز در این شب رسم بوده چون کلمه جشن همان کلمه یَسن به معنی نیایش است لذا انجام جشن‌ها برای تکرار نیایش‌ها یا یسن‌ها است. به قول قدما و علما زمان یا مقدس است که وقت نیایش و جشن است یا روزمره و معمولی است که برای امرار و معاش صرف می‌شود.

یلدا بگوییم یا چله؟

راشد محصل درباره نام اصلی اولین شب زمستان می‌گوید: نام اصلی این شب از نظر کلی چله است منتها به دلیل اینکه در آیین مهر روز ۲۱ دسامبر یا شب یلدا روز زایش مهر بوده کم‌کم کلمه یلدا هم رواج گرفته وگرنه شب چله که جشن ۹۰ روزه است معیار اصلی است. وی تصریح می‌کند: شب چله از ابتدای دی ماه که چله بزرگ است شروع می‌شود و تا ۱۰ بهمن ادامه دارد و از این تاریخ تا اول اسفند چله کوچک نام دارد و ماه اسفند نیز از نظر ایرانی‌ها «ماه نوروز» بوده و هنوز هم در شهرهای کوچک و برخی روستاها و یا جمهوری‌هایی مثل تاجیکستان این روز «ماه‌نوروز» خوانده می‌شود.

جشن‌های فراموش شده

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه جشن‌های تاریخی بسیاری داشتیم که به دست فراموشی سپرده شده است اما چرا هنوز شب یلدا همچون گذشته مورد اقبال است می‌گوید: یلدا جشن دی‌گان است یعنی علاوه بر یلدا به روز اول دی هم که دی‌گان گفته می‌شود اختصاص دارد و متعلق به هورمزد است، علت از میان رفتن بعضی از جشن‌های آیینی دور شدن از سنت‌های قدیمی و کهن ایرانی بوده و در عین اینکه در برخی نقاط این جشن‌ها برگزار می‌شده و هنوز انجام می‌شود اما در شهرهای بزرگ به دلیل جمعیت و سرعت زیاد و آمیختگی هویت‌های مختلف و ...، برخی از این جشن‌ها از بین رفته است وگرنه ما ۱۲ جشن مشخص داشتیم که راوی نام روز با نام ماه است و پنج جشن پنج روزه داشتیم که این جشن‌ها بیشتر متعلق به تمدن کشاورزی بوده است، یعنی ۵ روز در میان بهار، تابستان، پاییز و زمستان، روز جشن بوده که از این میان تاحدودی مهرگان آن باقی مانده است.

تناسب طبیعت با جشن‌های چندگانه در ایران باستان

راشد محصل درباره نقش طبیعت در جشن‌های باستانی می‌گوید: ایرانیان غربی تمدن کشاورزی داشتند و این جشن‌ها بیشتر با تمدن جشن‌های کشاورزی دم‌خور بوده است، بعدها که دو گروه ایرانیان غربی و شمالی با یکدیگر یکی شدند، جشن نوروز و جشن مهرگان به‌عنوان جشن‌های اول سال مورد قبول قرار گرفت و جشن مهرگان نیز تا چندی پیش هنوز رواج داشته است چون با ابتدای سال کشاورزی باید مالیات‌ها پرداخت می‌شد و شما در متون فارسی بسیار می‌بینید که ابتدای سال از مهر شروع می‌شود که شاهنامه نمونه‌ای از این متون است. وی تصریح می‌کند:جشن‌های پنج‌روزه بسیاری از جمله جشن خرمن، جشن بردن گله به صحرا، بازگشت گله به خانه و ... همگی با طبیعت دمخور بوده، همچون نوروز که روز سرسبزی طبیعت است و همگی دقیقا با طبیعت در ارتباط هستند.

اهمیت ثبت جهانی برای سنت‌ها و ریشه‌ها

عضو هیات مدیره فرهنگسرای فردوسی با بیان اینکه متاسفانه به دلیل کم‌کاری ما یا مدیریت‌های ما بسیاری از جشن‌هایی که ثبت جهانی می‌شود یا مشترکا ثبت می‌شود یا اصلا به نام ما ثبت نمی‌شود از نوروز به‌عنوان نمونه یاد می‌کند که اکنون به نام افغانستان و تاجیکستان ثبت شده است و ادامه می‌دهد: این جشن‌ها اگر اختصاصا متعلق به ایران نباشد متعلق به اقوام آریا است. راشد محصل در خاتمه می‌گوید: امیدوارم هم مردم و هم مدیریت‌ها کوشش کنند حداقل آنچه که به ما تعلق دارد به نام خودمان ثبت شود. وی ادامه می‌دهد: این آیین درشمار هویت ما ایرانیان و متعلق به ما است. متاسفانه بیگانگان بسیاری از شاعران ما را به نام خودشان ثبت کردند امیدوارم سنت‌های ما به این شکل در نیاید.

بازمانده آیین‌ها