مروری بر ۱۰ نقش معروف و محبوب داوود رشیدی در سینما و تلویزیون
دهگانه محبوب عمو داوود
مرحوم داوود رشیدی در سه حوزه اصلی تئاتر، سینما و تلویزیون بازیگری شناخته شده است. بیشتر مردم او را با سریالهایی که در تلویزیون بازی کرد بهخاطر میآورند و برخی دیگر نیز با فیلمهایی سینمایی که روی پرده برد. در این میان تعداد کمتری از مردم هستند که داوود رشیدی را بهخاطر بازی یا کارگردانی تئاتری در روی صحنه بهخاطر داشته باشند. به همین دلیل است که معمولا مشهورترین نقشهای این بازیگر، نقشهایی است که در تلویزیون بازی کرده است. با این همه نمیتوان بازیهای درخشان او را در بسیاری از فیلمهای سینمایی و در همه تئاترهایی که کار کرد نادیده گرفت.
مرحوم داوود رشیدی در سه حوزه اصلی تئاتر، سینما و تلویزیون بازیگری شناخته شده است. بیشتر مردم او را با سریالهایی که در تلویزیون بازی کرد بهخاطر میآورند و برخی دیگر نیز با فیلمهایی سینمایی که روی پرده برد. در این میان تعداد کمتری از مردم هستند که داوود رشیدی را بهخاطر بازی یا کارگردانی تئاتری در روی صحنه بهخاطر داشته باشند. به همین دلیل است که معمولا مشهورترین نقشهای این بازیگر، نقشهایی است که در تلویزیون بازی کرده است. با این همه نمیتوان بازیهای درخشان او را در بسیاری از فیلمهای سینمایی و در همه تئاترهایی که کار کرد نادیده گرفت. اجرای بینظیر نمایشنامه «در انتظار گودو» نوشته ساموئل بکت، در ایران که نخستین اجرای این نمایش در کشور ما بود، بیتردید یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ تئاتر در ایران است. در این گزارش مشهورترین نقشهای داوود رشیدی را در سریالهای تلویزیونی و برخی فیلمهای سینمایی مرور میکنیم.
مفتش شش انگشتی در سریال هزاردستان: در سریال تلویزیونی «هزار دستان» اثر علی حاتمی، داوود رشیدی نقش «مفتش شش انگشتی» را بازی میکرد مفتش شش انگشتی دومین نقشی بود که مرحوم رشیدی در تلویزیون ایفا کرد. نقش مفتش شش انگشتی به داوود رشیدی رسید که ماموریت داشت از رضا خوشنویس اعتراف بگیرد. علی حاتمی کسی را میخواست که بتواند خشونت آشکار و پنهان را در رفتار،حرکات و چشمهایش نشان دهد. مفتش نقشی استخوان دار است و رشیدی با قدرت تمام آن را بازی کرد. بدون زور اضافه، خشونتش را به باور بیننده مینشاند و در دل رضا و بیننده رعب ایجاد میکند. هنر رشیدی وقتی بیشتر به چشم میآید که مفتش شش انگشتی از طرف هزاردستان بازی خورده؛ او باید این احساس را در چشم و صورتش منتقل کند و چه خوب این کار را میکند.
مستوفیالممالک در سریال کوچک جنگلی: سریال کوچک جنگلی یکی از سریالهای تلویزیون ایران در دهه شصت است که در ژانر تاریخی، حماسی و سیاسی به کارگردانی بهروز افخمی و با حضور جمع کثیری از هنرمندان ساخته شده است. در این سریال تلاش میشود زوایایی از قیام میرزا کوچک خان و مردم گیلان، با یک نگاه نسبتا تحلیلی، به نمایش درآید. این نقش سومین بازی مرحوم داوود رشیدی در سریالهای تلویزیونی بود. اگرچه باز هم در این سریال او نقش مکمل و نسبتا کوتاهی را ایفا میکرد، اما در این زمان داوود رشیدی به شهرت کافی رسیده بود و مردم بازی و دیالوگهای جاندارش را در نقش مستوفیالممالک بهخاطر دارند. میرزا حسن مستوفیالممالک معروف به «آقا»، دولتمرد ایرانی و چند دوره نخستوزیر ایران در دوره قاجار و دوره رضاشاه بود. مستوفیالممالک، از معدود رجال قاجاری بود که نزد رضاشاه احترام داشت. داوود رشیدی برای بازی در این نقش سبیلهای بزرگی را بهعنوان گریم بر چهره داشت.
کشیش «موسیو آلفونس» در سریال کلاه پهلوی: بازی در این سریال به کارگردانی سید ضیاءالدین دری یکی از نقشآفرینیهای داوود رشیدی بود. ایفای نقش کشیشی مسیحی برای بازیگری مثل رشیدی که سالها در فرانسه تحصیل کرده و با کشیشهای فرانسوی از نزدیک در ارتباط بوده است، کار سختی نبود. به همین دلیل برای ایفای چنین نقشی تحقیق زیادی نیز نکرد؛ چراکه بهطور کامل این شخصیت را میشناخت و سالهای سال ما به ازای بیرونیاش را دیده بود. ضیاءالدین دری، کارگردان این سریال نیز با توجه به پیشینه رشیدی و شناخت او از کشیشها چنین نقشی را به وی سپرده بود. این کارگردان میگوید: « نقشی بود که خاص ایشان بود و فقط او میتوانست آن را بازی کند. ما با هم به یک تفاهمی رسیدیم که اصلا حس نشود ایشان همان داوود رشیدی است و همین اتفاق هم افتاد. او بازی در نقش یک مستشار فرانسوی در کلاه پهلوی را آنقدر روان اجرا کرد که انگار بازیگر خارجی آورده بودیم. »
نعمان بن بشیر انصاری در سریال مختارنامه: رشیدی در سالهای ۸۳ تا ۸۸ در قالب کاراکتر «نعمان بن بشیر انصاری» ایفاگر یکی از نقشهای سریال «مختارنامه» به کارگردانی داوود میرباقری بود. بخشی از این سریال که به وقایع بعد و قبل از قیام عاشورا میپرداخت، به زندگی تعدادی از اصحاب و یاران امام حسین (ع) و برخی یاران یزید و معاویه نیز پرداخت. یکی از همین افراد نعمان بن بشیر انصاری از یاران معاویه بود که در جنگ صفین مقابل حضرت علی (ع) قرار گرفت. قاضی دمشق و والی یمن و کوفه شد، اما مدتی بعد مردم به سمت او یورش آورده و وی را کشتند. بازی در نقش نعمان در کنار آثار تاریخی که این بازیگر ایفاگرش بوده است، با آن گریم و لباس منحصر به فرد جایگاهی ویژه در کارنامه بازیگری این هنرمند دارد. رشیدی در این سالها در آثار بسیاری بازی کرده بود، اما در این میان تفاوت در به تصویر کشیدن این نقشها او را از سایرین متمایز می کند.
عموابراهیم در سریال گل پامچال: گل پامچال نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی محمدعلی طالبی است که در سال ۱۳۷۰ تولید و از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. این سریال بهعنوان محبوب ترین سریال سال شناخته شد و از آن پس هنوز هم در ذهن بینندگان آن به جا مانده است. در سریال «گل پامچال» نقشی وجود داشت به نام عمو ابراهیم. یک پیرمرد جنوبی سختی کشیده که شخصیتی خاص داشت. مهربان بود و در عین حال گاه عصبانی میشد، آرام بود اما گاهی او را خشمگین میدیدیم. طالبی درباره این نقش گفته بود: کاراکتر بسیار خاصی بود که هر بازیگری توان اجرای آن را نداشت. در آن زمان بازیگران موجود را بررسی کردم و از چند نفر تست گرفتم که در نهایت آقای رشیدی برای این کار انتخاب شد.
رضا شاه در فیلم سینمایی کمال الملک: نقش رضاشاه در این فیلم سینمایی، از نقشهای کوتاه اما ماندگار رشیدی است. او در فیلم «کمال الملک» ایفاگر نقش رضاشاه بود و چنان به این کاراکتر جان داد که باعث شده آن را از بهترین شاههای سینمایی و تلویزیونی ایران بدانیم. زنده یاد علی حاتمی برای نقش رضاشاه کسی را میخواست که در اکت بازیگری و استایلش توامان بدجنسی و تبختر را بتواند نشان دهد. او رشیدی را انتخاب کرد و با دیالوگهایی که توسط ایرج ناظریان دوبله شد، نقشش به صلابت و قدرت رسید. سکانس به قدرت رسیدن رضا شاه و پایان عصر قاجاریه برای زنده یاد حاتمی آن قدر مهم بود که برایش همپای تصویری کردن زندگی کمال الملک وقت گذاشته؛ او بهخوبی میدانسته این فصل، تاثیری بسزا روی ذهن مخاطب دارد و باید در عین کوتاهی گویای تغییر قدرت در کشور باشد.
آقا حسینی در فیلم سینمایی کندو: یکی از بهترین نقشهای داوود رشیدی در نقش«آقا حسینی» فیلم «کندو» رقم خورد؛ در سال ۱۳۵۴. آقا حسینی محور اصلی داستان نیست، ولی محرک ابی برای سر زدن به کافههای تهران میشود؛ شرط این است که ابی بدون پرداخت پول از کافهها خارج شود و این اتفاق دوربین «کندو» را به تهران دهه پنجاه میبرد. «آقا حسینی» شمایلی است از مردان خوشگذران زمانه خویش؛ رنج زندان را تحمل کرده و حالا پی عیش است. نوع مراوده با ابی به همراه استایل و اکت داوود رشیدی در این فیلم، یکی از بهترین نقشهای مکمل سینمای ایران را سبب شده؛ بیجهت نیست که خودش آقا حسینی فیلم «کندو» را جزو آثار خوب و دوست داشتنی دانسته. نقش شناسنامه دارد و زنده یاد رشیدی برای رسیدن به این شناسنامه از توانش به قاعده خرج کرده است.
کریم در فیلم سینمایی فرار از تله: زنده یاد داوود رشیدی بازیگری در سینما را با فیلم و نقشی متفاوت شروع کرد: «فرار از تله». فیلم زمانی ساخته شد که فیلم فارسیها در اوج بودند، اما جلال مقدم یک فیلم اکشن پلیسی ساخت که همچنان بهعنوان یکی از ساختههای مهم سینمای ما مورد تحلیل قرار میگیرد. زنده یاد رشیدی در این فیلم شمایلی جذاب از ضد قهرمان نشان داد و توانایی بدنی و فیزیکی اش را به رخ کشید. تعقیب و گریز رشیدی جلوی دوربین «فرار از تله» نشان از پتانسیل بالای این بازیگر در ایفای نقشهای اکشن دارد. از آن سو چرخش دوستی کریم، بُعد دیگری از توان بازیگری رشیدی را نشان داد که باید به شکلی آرام و باورپذیر تغییر موضعش در دوستی را به باور مخاطب بنشاند.
خوجه ممد در فیلم سینمایی شیلات: رشیدی اوایل دهه ۶۰ یکی از متفاوت ترین نقشهایش را در فیلمی با عنوان «شیلات» بازی کرد. او در این فیلم نقش یک پیرمرد ترکمن به نام « خوجه ممد» را بازی میکند. او کارگر کارخانه شیلات است و همه در آنجا از او حرف شنوی دارند. رشیدی بهخوبی توانسته بود ابعاد شخصیتی این کاراکتر را کشف و آن را در بازیش بهخوبی بازنمایی کند. تصویری که رشیدی از «خوجه ممد» میسازد، از همین رو به تصویری مانا از یک پیرمرد مبارز تبدیل میشود که مخاطب تمام حرکات و رفتارهای او را در مسیری که برای مقابله با فساد حاکم بر شیلات در پیش گرفته، میپذیرد و باور میکند. می توان مدعی شد که رشیدی به تنهایی تمام بار فیلم را به دوش میکشد.
برادر بزرگ در سریال عطر گل یاس: داوود رشیدی در سریال «عطر گل یاس» نقش برادر ساده خانوادهای را داشت که سالها در سمنان زندگی کرده و حالا بهخاطر بیماری قلبی راهی تهران شده. او در این نقش با برادر کوچکترش قطع رابطه کرده است. برادر کوچکتر (با بازی اکبر زنجانپور) نیز به تهران کوچ میکند. پس از گذشت سی سال، برادر بزرگتر دچار بیماری قلبی میشود و زمینه برای آشتی ایندو ایجاد میشود، اما همسر برادر بزرگتر و برادرانش، به هر طریقی سعی دارند از این آشتی و پیوند دوباره جلوگیری کنند. سرانجام، پس از اتفاقات گوناگون، این دو برادر به یکدیگر میرسند و همسر برادر بزرگتر از کارهای خود نادم و پشیمان میشود. نقش پررنگ رشیدی، جدیت و غروری که در مواجهه با اتفاقات داشت، هنوز در ذهن خیلی از مخاطبان دهه شصتی باقی مانده و هنوز خیلیها اولین تصویری که از این بازیگر دارند، دقیقا همین برادر است.
ارسال نظر