مـوافقـان و مخالفان چـــه میگــوینـد:
زنان، ورزش، دربهای بسته
pic۱
محرومیت قریبالوقوع والیبال ایران پیامد محرومیت زنان
محسن صفایی فراهانی
ریاست اسبق فدراسیون فوتبال
pic۲
درباره مساله منع ورود زنان به ورزشگاهها اعم از فوتبال، والیبال یا سایر ورزشها به هیچ عنوان منعی از سوی فدراسیونها وجود ندارد و این برای همه ورزشها حتی فوتبال که سالهاست محل بحث است، مصداق دارد؛ چرا که با توجه به محرومیتهایی که برای فدراسیون در پی دارد و برای دوری از حاشیههایی که بر سر این مساله برای آنها به وجود میآید، طبعا باید از این مساله استقبال کنند.
محرومیت قریبالوقوع والیبال ایران پیامد محرومیت زنان
محسن صفایی فراهانی
ریاست اسبق فدراسیون فوتبال
pic۲
درباره مساله منع ورود زنان به ورزشگاهها اعم از فوتبال، والیبال یا سایر ورزشها به هیچ عنوان منعی از سوی فدراسیونها وجود ندارد و این برای همه ورزشها حتی فوتبال که سالهاست محل بحث است، مصداق دارد؛ چرا که با توجه به محرومیتهایی که برای فدراسیون در پی دارد و برای دوری از حاشیههایی که بر سر این مساله برای آنها به وجود میآید، طبعا باید از این مساله استقبال کنند.
pic1
محرومیت قریبالوقوع والیبال ایران پیامد محرومیت زنان
محسن صفایی فراهانی
ریاست اسبق فدراسیون فوتبال
pic2
درباره مساله منع ورود زنان به ورزشگاهها اعم از فوتبال، والیبال یا سایر ورزشها به هیچ عنوان منعی از سوی فدراسیونها وجود ندارد و این برای همه ورزشها حتی فوتبال که سالهاست محل بحث است، مصداق دارد؛ چرا که با توجه به محرومیتهایی که برای فدراسیون در پی دارد و برای دوری از حاشیههایی که بر سر این مساله برای آنها به وجود میآید، طبعا باید از این مساله استقبال کنند. واقعیت این است که هیچ توجیهی هم برای این ممانعت وجود ندارد چرا که این اختلاط در همه فضاهای عمومی در جامعه از کوچه و خیابان گرفته تا ادارات وجود دارد. درواقع مخالفان ورود زنان به ورزشگاه بیشتر به استفتائاتی که از مراجع گرفتند استناد میکنند و میگویند که بر مبنای این استفتائات حضور زنان در ورزشگاهها بهلحاظ شرعی ایراد دارد؛ درحالیکه این به شکل پرسش برمیگردد و با تغییر شکل سوالی که پرسیده میشود میتوان متوجه نظر مثبت مراجع در این مورد شد. بهعنوان مثال حضور مردان و زنان بهطور همزمان در مکانهای عمومی منعی دارد یا نه!؟ جواب این سوال تا حد زیادی میتواند راهگشا باشد. در حال حاضر واحدهای اجرایی که مستقیما به این مساله مربوط و در واقع در حال اعمال و اجرای این ممانعت هستند، نیروی انتظامی و وزارت ورزش و جوانان است که مسوولیت مستقیم برقراری نظم و حراست ورزشگاه و هواداران را بر عهده دارند. پس رفع این مشکل نیز از طریق همین مراجع قابل پیگیری است. در قوانین فدراسیون بینالمللی نیز این بهطور مشخص تاکید شده است که نباید هیچ گونه محدودیتی برای ورود بهدلیل جنس، نژاد، رنگ پوست و... برای علاقهمندان اعمال شود و در صورتی که کشوری چنین کند در واقع از قوانین فدراسیون تخطی کرده و این مساله کاملا قابل پیگیری است و مجازاتها و محرومیتهایی را در پی دارد. ممکن است ایران به این دلیل از میزبانی محروم شود یا امتیازات منفی دیگری را در این رابطه دریافت کند.
فضا برای تحلیل های متفاوت
باز است
حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی
وزیر دادگستری
pic۳
ما یک تقید ارزشی و دینی داریم و روی آن هم حساس هستیم و خوشبختانه حس عمومی جامعه نیز کاملا مثبت است؛ یعنی انتظار جامعه این است که ما بهعنوان یک نظام دینی قواعد دینی را رعایت کنیم و قوانین ما هم برگرفته از ضوابط دینی است. پس باید ببینیم ضوابط شرعی ما تا چه اندازه برای حضور خانمها اجازه میدهد. آیا آنطور که خانمها در دنیا ورزش میکنند خانمها در کشور ما میتوانند ورزش کنند؟ طبیعی است که این طور نیست. طبیعی است که ما بر این مواضع که آنها را درست و بحق میدانیم، پافشاری کنیم. ضمن اینکه خانمها باید ورزش کنند و در ترغیب و توسعه ورزش بانوان جدی هستیم؛ اما دستورات دینی قابل گذشت و انعطاف نیست و درباره حضور در ورزشگاهها هم رعایت مسائل دینی و فرهنگی و اخلاقی مهم است. برخی از محیطهای ورزشی ما برای جوانان و پسرانمان هم خیلی مطبوع و فرهنگی و سازنده نیست. ما در این جهت باید تلاش کنیم و فکر میکنیم حضور بانوان در برخی از این محیطها به تشدید ناهنجاری فرهنگی میانجامد؛ نه بهبود. من هم دوست ندارم واقعیتهای اجتماعی را پنهان کنم. اینکه زنان هوادار تیم میهمان میتوانند وارد ورزشگاه شوند و زنان ایرانی نه، به این دلیل است که آنها از نظر دینی مشکل ندارند و برای ورزش هم مشکلی ندارند. ما چرا برای آنها محدودیت ایجاد کنیم؟ به هر حال آنهابه ضوابطی پایبند نیستند و ما پایبندیم. بنابراین وقتی برای آنها مانعی ندارد، چرا ما مانع شویم؟ در برخی از محیطهای ورزشی شرایطی وجود دارد که میشود بانوان هم بیایند. به هر حال تا آنجا که عارضه فرهنگی و دینی نداشته باشد، استقبال میکنیم و آماده هم هستیم که هر کس بحث، نظر، فتوا و تحلیل دیگری دارد با روی گشاده استقبال میکنیم؛ یعنی این فضا فضای بستهای نیست که کسی حرف نزند و نظر ندهد.
منبع: ایسنا
حضور زنان به لحاظ شرعی و ارشادی
منعی ندارد
دکتر ابراهیم فیاض
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
pic4
مساله ورود زنان به ورزشگاه در ایران را با توجه به اینکه منع قانونی ندارد، میتوان از دو زاویه شرعی و عقلی-ارشادی بررسی کرد. این مسالهای بود که از اوایل انقلاب همیشه محل بحث بوده است؛ در ابتدا بحث حادتر از این بوده و پخش مسابقات ورزشی که با عریانی نسبی مردان همراه است مانند کشتی و... بسیار محل بحث بود، اما طی سالیان بعد این مساله تاحدی مرتفع شد و حال این بخش از ماجرا به شکل محدودیت زنان برای ورود به ورزشگاه همچنان لاینحل باقی مانده است. واقعیت این است که این مساله، یعنی دیدن مردها در آن وضعیت منعی به لحاظ شرعی ندارد و مردان با حداقل پوشش میتوانند در مکانهای عمومی حضور داشته باشند، هرچند که در عرف این رعایت میشود. پس شرع در این میان محدودیتی ایجاد نمیکند. با ارجاع به پایههای عقلانی و ارشادی مساله، کمی جای بحث میماند، از این جهت که در اسلام تاکید شده است باید از عملی که زمینه انجام و فراگیرشدن گناهان را فراهم میکند، اجتناب کرد. با در نظر گرفتن چنین الگویی باید ببینیم حضور زنان در ورزشگاه تا چه حد میتواند مصداق این مساله باشد. ویژگی بحث عقلی آن است که در آن باید تا جایی پیش برویم که هر منفذی بسته شده و تمام مصداقهای بحث را در نظر بگیریم و در صورت احراز شرایطی مشابه آنها نیز ممنوع اعلام شوند؛ به این معنی که مثلا اگر حضور همزمان مردان و زنان را در مکان عمومی مانند ورزشگاه مصداق اختلاط منجر به گناه در نظر بگیریم، معادلهای فراوانی برای این وضعیت میتوان در جامعه ایران یافت که این ممنوعیت به این دلیل باید بر آنها هم اعمال شود. فضاهای عمومی، خیابانها، سینماها و... از این دستهاند که به نظر ممکن و منطقی نمیرسد؛ هرچند گاهی بحث آنها نیز به میان میآید. از سوی دیگر، اگر به لحاظ ارشادی اینکه زنان به تماشای مردان بنشینند را مصداق فراهم شدن زمینه گناه و به قصد لذت بدانیم، باز هم معادلهای قابلتوجهی از این مساله در سطح جامعه مییابیم که اتفاقا بهلحاظ مذهبی برای ما بسیار قابلاحترام هستند؛ مانند هیاتهای مذهبی و زنجیرزنیها و... که در آنها مرد سوژه تماشا است و زن کسی است که نگاه میکند و مفسدهای هم به این واسطه ایجاد نشده و ممنوعیتی هم بر آن اعمال نشده و نمیشود. همچنین با ارجاع به ویژگیهای زنان به نظر میآید نگاه زنان به جز دنبال کردن مسابقه، نهایتا نگاه زیباییشناختی است و نه جنسی و موجب ایجاد مفسدهای نمیشود. درواقع به نظر میآید که ما اگر بخواهیم این بحث ارشادی را با فرض جلوگیری از فراهم کردن زمینه گناه پیگیری و اجرا کنیم، باید اساسا ورزش حرفهای را تعطیل کنیم؛ این در حالی است که بهزعم من حضور زنان در ورزشگاه و خانوادگی شدن فضا هم موجب رونق و گسترش این کار بهعنوان یک تفریح سالم، پر شدن ورزشگاه و رونق اقتصادی در این حوزه میشود و فضای ذهنی خوشایندتری نیز برای ورزشکاران فراهم شده و فضا تلطیف میشود. حضور خانوادهها و زنان در آن فضا موجب میشود که افراد مانند سایر فضاهای عمومی در جامعه حرمت آن مکان را هم حفظ کرده و رفتارهای ناهنجار تا حد زیادی کنترل شود.
برنامه 90 از مردم نظرخواهی کند
شهلا میرگلو بیات
نماینده ساوه در مجلس شورای اسلامی
pic۵
مساله ورود زنان به ورزشگاه بهطور مشخص در مجلس پیگیری نشده اما با توجه به حساسیتی که در روزهای اخیر بر سر این داستان به وجود آمد و اظهارنظرهای پراکندهای که نمایندگان راجع به این موضوع کردند و شائبه سیاسی شدن این مساله موجب ایجاد خلط مبحث در این رابطه شده است. از سوی دیگر دولت و معاون امور زنان نیز پیگیریهایی را در این رابطه انجام دادند که هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است و در روزهای آتی در جلسه مشترکی با دولت به بررسی این مساله خواهیم پرداخت. اگر بازگشت به ورزشگاه خواست جامعه زنان باشد نه عده محدودی که به دنبال اهداف خاصی هستند و مساله را سیاسی میبینند، کاملا قابل پیگیری و حق زنان است. باید در چارچوبهای تعریف شده و تا جایی که قانون اجازه میدهد به خواست این زنان احترام گذاشته، مساله را بررسی و شرایط را برای تحقق خواست آنان فراهم کنیم. برای فهمیدن اینکه این خواست قاطبه زنان یا حداقل بخش قابلتوجهی از آنان هست یا نه، میتوان به راحتی این را بررسی کرد و این زنان باید خواست خود را در نظرسنجیها و یا زمینههای این چنینی نشان دهند. بهعنوان مثال در برنامهای مانند برنامه 90 که مخاطبان زیادی دارد، کار نظرسنجی و به نوعی کار آماری انجام شود تا اگر نتیجه مثبت بود و این واقعا خواست تعداد زیادی از زنان بود، ما به پیگیری آن بپردازیم. البته بهزعم من در حال حاضر در حوزه زنان اولویتها و مطالبات زیادی پیش از این مساله وجود دارد؛ مانند پرداختن به وضعیت زنان سرپرست خانوار و حق اشتغال و تحصیل زنان و موضوعاتی از این قبیل. اما به هر حال اگر این خواست زنان باشد پیگیری میشود.
تیم ملی متعلق به زنان ایرانی هم هست
شهرام محمودی
بازیکن تیم ملی والیبال
pic6
غیبت زنان در سالن مساله بسیار ناراحتکنندهای است. همانطور که ناظر لیگ جهانی والیبال هم پوئن منفی بسیار بالایی را به خاطر غیبت بانوان برای ایران لحاظ کرده است. من نمیدانم این چه قانونی است که مانع از حضور بانوان علاقهمند به والیبال و تیم ملی ایران در این مسابقات میشود. نکته جالب اینجا است که همه والیبال را بهعنوان یک ورزش خانوادگی میشناسند و ما به هر کشوری که میرویم، حضور زنان طرفدار کاملا ملموس است. حتی در کشورهای عربی مسلمان هم بانوان اجازه حضور در ورزشگاهها را دارند. نهتنها من که همه بازیکنان تیم ملی والیبال وقتی زنان کشورهای دیگر را در ورزشگاه آزادی دیدند، بیش از گذشته از غیبت زنان ایرانی تاسف خوردند. تیم ملی متعلق به زنان ایرانی هم هست. بسیاری از مسوولان دولتی و حتی نمایندگان مجلس در چند روز گذشته در این مورد صحبت کردهاند، اما حمایت آنها نباید در حد حرف و مصاحبه خلاصه شود و امیدوارم هر مسوولی در این زمینه کمکی از دستش بربیاید برای ورود بانوان انجام دهد.
منبع: فرهیختگان
محرومیت قریبالوقوع والیبال ایران پیامد محرومیت زنان
محسن صفایی فراهانی
ریاست اسبق فدراسیون فوتبال
pic2
درباره مساله منع ورود زنان به ورزشگاهها اعم از فوتبال، والیبال یا سایر ورزشها به هیچ عنوان منعی از سوی فدراسیونها وجود ندارد و این برای همه ورزشها حتی فوتبال که سالهاست محل بحث است، مصداق دارد؛ چرا که با توجه به محرومیتهایی که برای فدراسیون در پی دارد و برای دوری از حاشیههایی که بر سر این مساله برای آنها به وجود میآید، طبعا باید از این مساله استقبال کنند. واقعیت این است که هیچ توجیهی هم برای این ممانعت وجود ندارد چرا که این اختلاط در همه فضاهای عمومی در جامعه از کوچه و خیابان گرفته تا ادارات وجود دارد. درواقع مخالفان ورود زنان به ورزشگاه بیشتر به استفتائاتی که از مراجع گرفتند استناد میکنند و میگویند که بر مبنای این استفتائات حضور زنان در ورزشگاهها بهلحاظ شرعی ایراد دارد؛ درحالیکه این به شکل پرسش برمیگردد و با تغییر شکل سوالی که پرسیده میشود میتوان متوجه نظر مثبت مراجع در این مورد شد. بهعنوان مثال حضور مردان و زنان بهطور همزمان در مکانهای عمومی منعی دارد یا نه!؟ جواب این سوال تا حد زیادی میتواند راهگشا باشد. در حال حاضر واحدهای اجرایی که مستقیما به این مساله مربوط و در واقع در حال اعمال و اجرای این ممانعت هستند، نیروی انتظامی و وزارت ورزش و جوانان است که مسوولیت مستقیم برقراری نظم و حراست ورزشگاه و هواداران را بر عهده دارند. پس رفع این مشکل نیز از طریق همین مراجع قابل پیگیری است. در قوانین فدراسیون بینالمللی نیز این بهطور مشخص تاکید شده است که نباید هیچ گونه محدودیتی برای ورود بهدلیل جنس، نژاد، رنگ پوست و... برای علاقهمندان اعمال شود و در صورتی که کشوری چنین کند در واقع از قوانین فدراسیون تخطی کرده و این مساله کاملا قابل پیگیری است و مجازاتها و محرومیتهایی را در پی دارد. ممکن است ایران به این دلیل از میزبانی محروم شود یا امتیازات منفی دیگری را در این رابطه دریافت کند.
فضا برای تحلیل های متفاوت
باز است
حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی
وزیر دادگستری
pic۳
ما یک تقید ارزشی و دینی داریم و روی آن هم حساس هستیم و خوشبختانه حس عمومی جامعه نیز کاملا مثبت است؛ یعنی انتظار جامعه این است که ما بهعنوان یک نظام دینی قواعد دینی را رعایت کنیم و قوانین ما هم برگرفته از ضوابط دینی است. پس باید ببینیم ضوابط شرعی ما تا چه اندازه برای حضور خانمها اجازه میدهد. آیا آنطور که خانمها در دنیا ورزش میکنند خانمها در کشور ما میتوانند ورزش کنند؟ طبیعی است که این طور نیست. طبیعی است که ما بر این مواضع که آنها را درست و بحق میدانیم، پافشاری کنیم. ضمن اینکه خانمها باید ورزش کنند و در ترغیب و توسعه ورزش بانوان جدی هستیم؛ اما دستورات دینی قابل گذشت و انعطاف نیست و درباره حضور در ورزشگاهها هم رعایت مسائل دینی و فرهنگی و اخلاقی مهم است. برخی از محیطهای ورزشی ما برای جوانان و پسرانمان هم خیلی مطبوع و فرهنگی و سازنده نیست. ما در این جهت باید تلاش کنیم و فکر میکنیم حضور بانوان در برخی از این محیطها به تشدید ناهنجاری فرهنگی میانجامد؛ نه بهبود. من هم دوست ندارم واقعیتهای اجتماعی را پنهان کنم. اینکه زنان هوادار تیم میهمان میتوانند وارد ورزشگاه شوند و زنان ایرانی نه، به این دلیل است که آنها از نظر دینی مشکل ندارند و برای ورزش هم مشکلی ندارند. ما چرا برای آنها محدودیت ایجاد کنیم؟ به هر حال آنهابه ضوابطی پایبند نیستند و ما پایبندیم. بنابراین وقتی برای آنها مانعی ندارد، چرا ما مانع شویم؟ در برخی از محیطهای ورزشی شرایطی وجود دارد که میشود بانوان هم بیایند. به هر حال تا آنجا که عارضه فرهنگی و دینی نداشته باشد، استقبال میکنیم و آماده هم هستیم که هر کس بحث، نظر، فتوا و تحلیل دیگری دارد با روی گشاده استقبال میکنیم؛ یعنی این فضا فضای بستهای نیست که کسی حرف نزند و نظر ندهد.
منبع: ایسنا
حضور زنان به لحاظ شرعی و ارشادی
منعی ندارد
دکتر ابراهیم فیاض
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
pic4
مساله ورود زنان به ورزشگاه در ایران را با توجه به اینکه منع قانونی ندارد، میتوان از دو زاویه شرعی و عقلی-ارشادی بررسی کرد. این مسالهای بود که از اوایل انقلاب همیشه محل بحث بوده است؛ در ابتدا بحث حادتر از این بوده و پخش مسابقات ورزشی که با عریانی نسبی مردان همراه است مانند کشتی و... بسیار محل بحث بود، اما طی سالیان بعد این مساله تاحدی مرتفع شد و حال این بخش از ماجرا به شکل محدودیت زنان برای ورود به ورزشگاه همچنان لاینحل باقی مانده است. واقعیت این است که این مساله، یعنی دیدن مردها در آن وضعیت منعی به لحاظ شرعی ندارد و مردان با حداقل پوشش میتوانند در مکانهای عمومی حضور داشته باشند، هرچند که در عرف این رعایت میشود. پس شرع در این میان محدودیتی ایجاد نمیکند. با ارجاع به پایههای عقلانی و ارشادی مساله، کمی جای بحث میماند، از این جهت که در اسلام تاکید شده است باید از عملی که زمینه انجام و فراگیرشدن گناهان را فراهم میکند، اجتناب کرد. با در نظر گرفتن چنین الگویی باید ببینیم حضور زنان در ورزشگاه تا چه حد میتواند مصداق این مساله باشد. ویژگی بحث عقلی آن است که در آن باید تا جایی پیش برویم که هر منفذی بسته شده و تمام مصداقهای بحث را در نظر بگیریم و در صورت احراز شرایطی مشابه آنها نیز ممنوع اعلام شوند؛ به این معنی که مثلا اگر حضور همزمان مردان و زنان را در مکان عمومی مانند ورزشگاه مصداق اختلاط منجر به گناه در نظر بگیریم، معادلهای فراوانی برای این وضعیت میتوان در جامعه ایران یافت که این ممنوعیت به این دلیل باید بر آنها هم اعمال شود. فضاهای عمومی، خیابانها، سینماها و... از این دستهاند که به نظر ممکن و منطقی نمیرسد؛ هرچند گاهی بحث آنها نیز به میان میآید. از سوی دیگر، اگر به لحاظ ارشادی اینکه زنان به تماشای مردان بنشینند را مصداق فراهم شدن زمینه گناه و به قصد لذت بدانیم، باز هم معادلهای قابلتوجهی از این مساله در سطح جامعه مییابیم که اتفاقا بهلحاظ مذهبی برای ما بسیار قابلاحترام هستند؛ مانند هیاتهای مذهبی و زنجیرزنیها و... که در آنها مرد سوژه تماشا است و زن کسی است که نگاه میکند و مفسدهای هم به این واسطه ایجاد نشده و ممنوعیتی هم بر آن اعمال نشده و نمیشود. همچنین با ارجاع به ویژگیهای زنان به نظر میآید نگاه زنان به جز دنبال کردن مسابقه، نهایتا نگاه زیباییشناختی است و نه جنسی و موجب ایجاد مفسدهای نمیشود. درواقع به نظر میآید که ما اگر بخواهیم این بحث ارشادی را با فرض جلوگیری از فراهم کردن زمینه گناه پیگیری و اجرا کنیم، باید اساسا ورزش حرفهای را تعطیل کنیم؛ این در حالی است که بهزعم من حضور زنان در ورزشگاه و خانوادگی شدن فضا هم موجب رونق و گسترش این کار بهعنوان یک تفریح سالم، پر شدن ورزشگاه و رونق اقتصادی در این حوزه میشود و فضای ذهنی خوشایندتری نیز برای ورزشکاران فراهم شده و فضا تلطیف میشود. حضور خانوادهها و زنان در آن فضا موجب میشود که افراد مانند سایر فضاهای عمومی در جامعه حرمت آن مکان را هم حفظ کرده و رفتارهای ناهنجار تا حد زیادی کنترل شود.
برنامه 90 از مردم نظرخواهی کند
شهلا میرگلو بیات
نماینده ساوه در مجلس شورای اسلامی
pic۵
مساله ورود زنان به ورزشگاه بهطور مشخص در مجلس پیگیری نشده اما با توجه به حساسیتی که در روزهای اخیر بر سر این داستان به وجود آمد و اظهارنظرهای پراکندهای که نمایندگان راجع به این موضوع کردند و شائبه سیاسی شدن این مساله موجب ایجاد خلط مبحث در این رابطه شده است. از سوی دیگر دولت و معاون امور زنان نیز پیگیریهایی را در این رابطه انجام دادند که هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است و در روزهای آتی در جلسه مشترکی با دولت به بررسی این مساله خواهیم پرداخت. اگر بازگشت به ورزشگاه خواست جامعه زنان باشد نه عده محدودی که به دنبال اهداف خاصی هستند و مساله را سیاسی میبینند، کاملا قابل پیگیری و حق زنان است. باید در چارچوبهای تعریف شده و تا جایی که قانون اجازه میدهد به خواست این زنان احترام گذاشته، مساله را بررسی و شرایط را برای تحقق خواست آنان فراهم کنیم. برای فهمیدن اینکه این خواست قاطبه زنان یا حداقل بخش قابلتوجهی از آنان هست یا نه، میتوان به راحتی این را بررسی کرد و این زنان باید خواست خود را در نظرسنجیها و یا زمینههای این چنینی نشان دهند. بهعنوان مثال در برنامهای مانند برنامه 90 که مخاطبان زیادی دارد، کار نظرسنجی و به نوعی کار آماری انجام شود تا اگر نتیجه مثبت بود و این واقعا خواست تعداد زیادی از زنان بود، ما به پیگیری آن بپردازیم. البته بهزعم من در حال حاضر در حوزه زنان اولویتها و مطالبات زیادی پیش از این مساله وجود دارد؛ مانند پرداختن به وضعیت زنان سرپرست خانوار و حق اشتغال و تحصیل زنان و موضوعاتی از این قبیل. اما به هر حال اگر این خواست زنان باشد پیگیری میشود.
تیم ملی متعلق به زنان ایرانی هم هست
شهرام محمودی
بازیکن تیم ملی والیبال
pic6
غیبت زنان در سالن مساله بسیار ناراحتکنندهای است. همانطور که ناظر لیگ جهانی والیبال هم پوئن منفی بسیار بالایی را به خاطر غیبت بانوان برای ایران لحاظ کرده است. من نمیدانم این چه قانونی است که مانع از حضور بانوان علاقهمند به والیبال و تیم ملی ایران در این مسابقات میشود. نکته جالب اینجا است که همه والیبال را بهعنوان یک ورزش خانوادگی میشناسند و ما به هر کشوری که میرویم، حضور زنان طرفدار کاملا ملموس است. حتی در کشورهای عربی مسلمان هم بانوان اجازه حضور در ورزشگاهها را دارند. نهتنها من که همه بازیکنان تیم ملی والیبال وقتی زنان کشورهای دیگر را در ورزشگاه آزادی دیدند، بیش از گذشته از غیبت زنان ایرانی تاسف خوردند. تیم ملی متعلق به زنان ایرانی هم هست. بسیاری از مسوولان دولتی و حتی نمایندگان مجلس در چند روز گذشته در این مورد صحبت کردهاند، اما حمایت آنها نباید در حد حرف و مصاحبه خلاصه شود و امیدوارم هر مسوولی در این زمینه کمکی از دستش بربیاید برای ورود بانوان انجام دهد.
منبع: فرهیختگان
ارسال نظر