اوقات فراغت سفر و دغدغههای توزیع زمانی و جغرافیایی
اوغات فراغت و کار از دیرباز دو جزء لاینفک زندگی بشر به شمار میآمدهاند. در تمامی کشورها و همیشه این تعطیلات موجب بازگشت انرژی نیروی کار و افراد جامعه میشده و اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، میتواند بهرهوری نیروی کار را افزایش دهد و علاوهبر این مزیت اقتصادی از نظر روانی نیز افراد را در شرایط مساعدی قرار داده و عملکرد اجتماعی را بهبود بخشد. بحث اوقات فراغت بهویژه در کشوری که دارای جمعیتهای جوان عمده است، بسیار مهم بهشمار میرود. کشور ما نیز به لحاظ داشتن نیروی جوان یکی از جوانترین کشورها در دنیا محسوب میشود و این امر لزوم توجه بیشتر به فراغت را آشکار میسازد و در کنار آن نیز نشان میدهد که چرا برخی رویکردهای خاص در جامعه و نحوه گذران اوقات فراغت رواج پیدا کردهاند.
اوغات فراغت و کار از دیرباز دو جزء لاینفک زندگی بشر به شمار میآمدهاند. در تمامی کشورها و همیشه این تعطیلات موجب بازگشت انرژی نیروی کار و افراد جامعه میشده و اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، میتواند بهرهوری نیروی کار را افزایش دهد و علاوهبر این مزیت اقتصادی از نظر روانی نیز افراد را در شرایط مساعدی قرار داده و عملکرد اجتماعی را بهبود بخشد. بحث اوقات فراغت بهویژه در کشوری که دارای جمعیتهای جوان عمده است، بسیار مهم بهشمار میرود. کشور ما نیز به لحاظ داشتن نیروی جوان یکی از جوانترین کشورها در دنیا محسوب میشود و این امر لزوم توجه بیشتر به فراغت را آشکار میسازد و در کنار آن نیز نشان میدهد که چرا برخی رویکردهای خاص در جامعه و نحوه گذران اوقات فراغت رواج پیدا کردهاند. در واقع، اگر نحوه گذران فراغت را با گذشته و حتی حدود یک دهه قبل مقایسه کنیم به تفاوتهای آشکاری در این خصوص برمیخوریم.
به نظر میرسد اوقات فراغت در کشور ما بهویژه برای جوانان که بخش عمده جمعیت کشور را تشکیل میدهند، به سوی تفریحات درون شهری خاصی متمرکز شده است که از آن جمله میتوان سینماها و کافهها را برشمرد. در مواردی نیز که این تفریحات جنبه برون شهری به خود میگیرند بیشتر مقاصدی همچون تورهای یک روزه و مقاصدی از این دست را شامل میشوند. با اندکی دقت در این امر میتوان به این امر پی برد که شاید مقوله فرار از محدودیتهای اجتماعی در مورد گذران اوقات فراغت جوانان در درون و بیرون شهر موجب افزایش چنین حجم از تقاضایی برای کافهگردیها و موارد مشابه شده باشد. از سوی دیگر جامعه ایرانی تحولات دیگری را نیز در سالهای اخیر تجربه کرده است از جمله اینکه در کنار افزایش شدید جمعیت نسل جوان میزان تحصیلات نیز به شدت رو به افزایش گذاشته و بهعبارت دیگر جامعه در جریان تجربه کردن تغییرات متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار دارد. از جمله نکات دیگری که میتوان در حوزه اوقات فراغت و گذران وقت خصوصا در قشر جوان به آن توجه کرد و در بالا نیز به آن اشاره شد این است که به نظر میرسد جامعه ایران، جامعهای مصرفی است؛ یعنی میل به مصرف در حوزههای مادی (کالاها و ساختههای فناورانه) و مصرف فرهنگی (فیلم و...) افزایش یافته است.
نگاه جامعهشناختی به مقوله تعطیلات
بررسی ماهیت برنامه فراغتی جوانان حاکی از آن است که شرایط جامعه ایران با وضعیت جوامع مدرن امروزی فاصله دارد و بسیاری از عناصر و عوامل ساختاری جوامع مدرن امروزی در جامعه ما شکل نگرفته است و همین امر موجب میشود برنامه فراغتی جوانان تهرانی، برنامهای تا حدودی مدرن و تاحدودی هم سنتی مبتنی بر سرگرمیمحوری و لذتطلبی باشد. ضمن اینکه این سرگرمیمحور بودن زمان فراغت بر مبنای لذتی آنی و لحظهای واکنشی آرامشبخش و تسلیدهنده برای جوانان است؛ چراکه جوانان به سبب محدودیتهای ساختاری موجود در جامعه، انگیزه و اشتیاق لازم را برای انجام امور شغلی یا غیرشغلی روزمره خود از دست میدهند و این امر موجب میشود تا فراغت برای آنها در مقایسه با فراغت مدرن، دچار تغییراتی شود و در آن فرد، به جای تلاش برای رهاییبخشی و مقابله با ریسکها و بحرانهای احتمالی پیرامون خود، صرفا میکوشد تا به لذت یا فراموشی یا گسست مقطعی از زندگی روزمره خود دست یابد. در عین حالی که ممکن است علایق فراغتی مدرن را داشته باشد.
اوقات فراغت بهویژه در نسل جوان یک کشور کارکردهای متعددی دارد. اوقات فراغت یک امر فرابخشی است، یعنی قطعا با مسائل اقتصادی و فرهنگی در ارتباط مستقیم بوده، در نتیجه موضوعی چندبعدی است. با این حال از لحاظ تحلیل کارکردی، معمولا سه نقش عمده را برای اوقات فراغت برمیشمارند: رفع خستگی، تفریح و سرگرمی و ایجاد امکان برای بالابردن سطح معلومات، مشارکت آزاد اجتماعی و پرورش استعدادها. تجدید قوا، گریز از ملالانگیز بودن زندگی روزمره، فرار از کارهای تکراری تحمیلی، ترمیم مشکلات عصبی ناشی از زندگی ماشینی، به دست آوردن نشاط و سرزندگی، ارضای صحیح و مناسب تمایلات پرخاشجویانه افراد و تقویت عواطف از کاربردهای اوقات فراغت به شمار میرود که در قالب دو نقش نخست قرار میگیرد.
در مجموع به نظر میرسد شهری شدن تعطیلات به مرور زمان در حال افزایش باشد که یکی از دلایل آن میتواند توزیع نامناسب تعطیلات و حتی فقدان تعطیلات آخر هفته کافی برای بازیابی خویشتن و دور کردن تنشها از خود باشد. در واقع ساماندهی تعطیلات میتواند بهعنوان یک راهحل در این حوزه خود را نشان بدهد؛ زیرا داشتن زمان کوتاه برای بهرهمندی از تعطیلات، اوقات فراغت را به استفاده از فضاهای شهری و برخی تفریحات نظیر پاساژگردی، سینما و سایر مواردی که پیشتر ذکر شد، میکشاند.
توزیع زمانی و جغرافیایی، عاملی مهم در اوقات فراغت و سفر
اما افزایش تعطیلات که مستقیما میتواند منجر به افزایش سفرهای برون شهری شود، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی فراوانی دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود. تعطیلات و سفر همواره یکی از مهمترین فراغتهای بشر بوده و سابقه دیرینهای دارد. این تفریح که موارد زیادی از جمله محیط، فرهنگ، هنر، سبک زندگی، ارتباطات، اعتقادات، سیاست، اقتصاد و نوع توسعه را در یک جامعه تحتتاثیر قرار میدهد، برای هر کشوری مهم و قابل بررسی است. گردشگری عموما به دو بخش درون مرزی و برون مرزی تقسیم میشود که بازدید گردشگران داخلی یک کشور از نقاط مختلف آن سرزمین، بازدید گردشگران بینالمللی از یک کشور و نیز مسافرت شهروندان کشور ذکرشده به کشورهای دیگر را در بر میگیرد. گردشگری بهواسطه توانایی درآمدزایی و اشتغالزایی بالایی که دارد، میتواند برای اقتصادهای محلی در یک کشور بسیار سودمند باشد، به خصوص برای آن دسته از مناطقی که با مسائل اقتصادی شدیدی دست به گریبان هستند و در فقر یا بهرهمندی نه چندان مناسبی به سر میبرند.
علاوهبر اینکه مزایای گردشگری موجب میشود این مناطق به رشد و توسعه منطقهای دست پیدا کنند و از تله فقر نجات پیدا کنند، برای امنیت عمومی و آرامش کشور نیز موثر خواهد بود. از سوی دیگر این نوع صنایع نیاز چندانی به سرمایهگذاری و بودجه فراوان دولتی ندارند و با مهیا کردن زمینههای ابتدایی سفر به مناطق مختلف و ایجاد برخی تسهیلات سفر میتوانند به راحتی این مناطق را تحتتاثیر قرار دهند. به نظر میرسد عوامل زیادی در این امر موثر باشند. یکی از این موارد موثر را میتوان زیرساختها و اطلاعات مردم از مناطق دیگر کشور دانست. در بسیاری از نقاط کشور تواناییهای بسیاری برای جذب گردشگران وجود دارد، با این حال یک سوال بسیار مهم است. چگونه میتوان سفر و تعطیلات را در کشور به مناطقی که فاقد اقبال عمومی هستند شناساند تا توزیع سفر و پراکندگی سفر به این مناطق به درستی انجام گیرد؟ در واقع میتوان به درستی این سوال را مطرح کرد که چرا حجم سفر در نقاط کشور تا این اندازه متراکم است و بیشتر سفرها به مناطق مشخصی از کشور صورت میگیرد و بسیاری از مناطق بهرغم جاذبههای طبیعی بسیار زیبا و محسنات فراوانی که دارند، فاقد سفرهای کافی بوده و تعداد سفرهای سالانهای که به آنها صورت میگیرد، بسیار اندک است؟
اسماعیل میرفخرایی، یکی از برنامهسازان قدیمی تلویزیون و دستاندرکار رسانه، در مصاحبه با «دنیایاقتصاد» در مورد سفرهایی که در کشور صورت میگیرد در مورد فراغت و سفر معتقد است: «مردم تا حدودی دنبالهرو یکدیگر هستند و با چشمو همچشمی کار میکنند. سرزمین ایران سرزمینی کمیاب و خشک است و به همین دلیل فضای زیستی شمال آن مردم را به خود جذب میکند اما اتفاقی که افتاده این است که ما از مسیرهای جنوبی کشور غافلیم و در تعطیلاتی که یکباره اعلام میشود، عبور و مرور در جادهها غیرممکن میشود. یکی از دلایل آن این است که ما دنبال شناخت مملکت خود نیستیم و شناخت بهتر ایران میتواند در حل جریان سفر به مناطق دیگر نیز مفید باشد.» وی در مورد تعطیلات یک روزه آخر هفته و نقش آنها در این حجم سفر و افزایش تعطیلات نیز می گوید: «این مساله درست است، اما سلامتی جادهها نیز اهمیت دارد. طبق آماری که رسانهها ارائه کردهاند، در شمال ایران و استان فارس بیشترین تصادفات را شاهد هستیم.» در واقع یک عامل مهم در بروز حجم ترافیک و تصادفات را میتوان تجمع تعطیلات در یک مدت کوتاه و عدم توزیع سفر در طول سال و نیز توزیع در مکانهای جغرافیایی دانست.
ایرج میلانی دیگر مجری نام آشنا، برنامهساز و مستندساز تلویزیون نیز درخصوص سفر و اوقات فراغت جوانان و توزیع جغرافیایی و زمانی سفر میگوید: «قوانین اختیاری گذاشتن برای دانشآموزان و دانشجویان یک مدرسه یا دانشگاه برای تعطیلات مفید است، یعنی دانشآموزان یا دانشجویان بتوانند تعطیلات عید را به جای آنکه ۱۳ روز تعطیل باشند، هفت روزه برگزار کنند و بقیه آن را برای مثال در اردیبهشت ماه به تعطیلات بروند. یا مثلا یک ماه تعطیلات تابستان کوتاهتر شود. این مدیریت در مقیاس کوچک امکانپذیر است و سپس میتوان در مقیاس بزرگ نیز به آن اندیشید. این پدیده میتواند مانند دومینو عمل کند و پس از دو یا سه سال ممکن است آموزش و پرورش هم همین کار رابکند. این کار میتواند راهکاری برای توزیع سفر در تقویم باشد.»
وی در مورد راهکارهای توزیع سفر در مناطق کشور نیز میگوید: «راهکار توزیع سفر در جغرافیا نیز این است که اولا باید در تقویم توزیع شده باشد. زیرا تعطیلات در هر بازه زمانی به دلایل تنوع آب و هوای ایران خاص یک منطقه است و در هر فصل از سال سفر به برخی مناطق مساعد و به برخی دیگر چندان مساعد نیست. اما از سوی دیگر از نظر جامعهشناسی این مساله کند است و طول میکشد؛ زیرا جامعه ایران به تازگی در حال مدیریت کردن زمان خود است و به سرعت ممکن نمیشود. از سوی دیگر منابع اطلاعاتی نیز موجود نیست. تا زمانی که نشنیده باشیم سفر نیز ممکن نمیشود؛ یعنی منابع اطلاعاتی برای افزایش سفر باید بیشتر شود.» ایرج میلانی در پایان در مورد سفرهای یک و دو روزه نیز میگوید: «دو روز برای سفرهای چند روزه و بین شهری کافی نیست و منجر به استراحتهای در خانه و درون شهری میشود.»
ارسال نظر