پدیده سندرز
انتخابات آمریکا به‌خصوص در اردوگاه دموکرات‌ها بسیار هیجان‌انگیز شده است. با انصراف مارتین اومالی شاهد دوقطبی شدن انتخابات دموکرات‌ها، بین هیلاری کلینتون نامزد اصلی، پرنفوذ و قدرتمند حزب در مقابل سناتور ۷۴ ساله ورمانت برنی سندرز هستیم. کلینتون که از ابتدا به‌عنوان نامزد اصلی حزب دموکرات مطرح بوده و در صدر تمامی نظرسنجی‌ها قرار داشت، با تمام توان وارد کارزار انتخابات شد. از آن طرف تنها سناتور مستقل سنای آمریکا، برنی سندرز ۷۴ ساله که خود را سوسیال دموکرات می‌خواند و تا آن زمان به‌طور مستقل در انتخابات شرکت می‌کرده، وارد انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها شد.
سندرز زمانی خود را سوسیالیست می‌خواند (هرچند با تعریف و درک مرسوم از سوسیالیسم فاصله زیادی دارد) که در نظرسنجی گالوپ، وقتی از مردم آمریکا سوال شد آیا به رئیس‌جمهور با فلان مشخصه حاضرید رأی دهید، رئیس‌جمهور سوسیالیست پس از چندین صفت از جمله (کاتولیک ۹۳ درصد، زن ۹۲ درصد، سیاهپوست ۹۲ درصد، لاتین تبار ۹۱ درصد، یهودی ۹۱ درصد، مورمن ۸۱ درصد، همجنسگرا ۷۴ درصد، مسیحی انجیلی ۷۳ درصد، مسلمان ۶۰ درصد و آتئیست ۵۸ درصد) از کمترین مقبولیت یعنی ۴۷ درصد برخوردار بود.با شروع کمپین‌های انتخاباتی، کلینتون با فاصله ۳۰ درصدی و حتی بیشتر، پیشرو انتخابات بود؛ ولی با گذشت زمان شرایط کمی تغییر کرد. هرچند کلینتون با شعارهای لیبرال از قبیل برابری حقوق مرد و زن، حمایت از حقوق همجنسگراها و همچنین معرفی خود به‌عنوان نامزد طبقه متوسط کمپین خود را آغاز کرد و تقریبا هم موفق بود، اما در طرف دیگر سناتور سندرز با سابقه‌ای بسیار درخشان در دفاع از حقوق مدنی اقلیت‌ها و دفاع از حقوق طبقه متوسط، قلب بسیاری از اقشار لیبرال و جوان اردوگاه دموکرات را تسخیر کرد.سندرز در دهه ۶۰ از فعالین جنبش مدنی سیاهپوستان آمریکا بود و در سخنرانی معروف «من یک رویا دارم» مارتین لوتر کینگ شرکت نمود. او از مخالفان جنگ ویتنام بوده و از رفتن به سربازی و شرکت در جنگ سرباز زد. او از اولین حامیان حقوق زنان و حقوق اقلیت‌های جنسیتی در بین سیاسیون آمریکا به‌شمار می‌رود. همچنین رأی مخالفش در مورد جنگ عراق، قدرت چانه‌زنی‌اش را با کلینتون در سیاست خارجه متوازن کرده است. از طرفی شاید بزرگ‌ترین نقطه قوت او، عدم وابستگی مالی‌اش به لابی‌ها، شرکت‌های بزرگ و وال‌استریت باشد. او به‌عنوان تنها نامزدی که از دریافت پول‌های هنگفت سرباز زده جذابیت بالایی برای مردم عادی برای خود ایجاد کرده است. در شرایطی که کاندیداهای دیگر کمک‌های هنگفت به کمپین خود را قبول کرده‌اند، سندرز کمپین خود را با متوسط کمک‌های مردمی به مبلغ ۲۷ دلار پیش می‌برد. از این‌ها گذشته، سیاست‌های ارائه شده توسط سندرز هم برای بخش زیادی از جامعه آمریکا جذاب است.

سیستم بهداشت و درمان برای همه، تحصیلات تکمیلی ارزان قیمت تا همه توانایی برخورداری از آن را داشته باشند، افزایش نظارت بر بانک، بورس و بنگاه‌های مالی، خارج کردن جریان مالی و پول از سیاست، افزایش سیاست‌های رفاهی و تامین اجتماعی، اتخاذ رویکردی منطقی‌تر در سیاست خارجی و ... تنها بخشی از شعارهای کلیدی سندرز در این انتخابات است. بسیاری از شعارهایی که یادآور شعارهای جنبش ۹۹ درصد و وال‌استریت است و حداقل بخشی از آمریکا به‌خصوص جوانان این کشور را تحت تاثیر قرار داده است؛ اما تمام مقبولیت سندرز به جوانان خلاصه نمی‌شود، نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد که کلینتون، اصلی‌ترین نقطه قوت خود را که رأی زنان بود نیز در حال از دست دادن است. بسیاری از زنان به‌خصوص جوان‌ترها به سمت سندرز میل پیدا کرده‌اند و هرچه می‌گذرد اوضاع برای کلینتون سخت‌تر می‌شود.در دو مورد جنجالی اخیر، حامیان معروف کلینتون با نیت کمک به او و جلب رأی زنان، احتمالا بیشترین کمک را به کمپین سندرز کرده‌اند. مادلین آلبرایت به‌عنوان اولین وزیر زن امور خارجه آمریکا، در حمایت از کلینتون با جمله «جای ویژه‌ای در جهنم برای زن‌هایی وجود دارد که از زنان دیگر حمایت نمی‌کنند.» سر و صدای زیادی به‌پا کرده است. همزمان گلوریا استینم، از فمینیست‌های معروف این کشور در برنامه بیل ماهر، حمایت زنان جوان از سندرز را اینگونه توجیه کرد: «به نظر من زنان با افزایش سن از منظر سیاسی رادیکال‌تر می‌شوند، از این رو الان زنان جوان فکر می‌کنند که مردان جوان کجا هستند، در کمپین سندرز، آنها هم به آنجا می‌روند!» این توجیه همراه با توهین استینم که به عذرخواهی‌اش منجر گردید، موجی از واکنش‌های منفی در اصحاب رسانه و همینطور زنان حامی سندرز ایجاد نمود که شاید در سخت‌تر شدن شرایط برای هیلاری کلینتون در روزهای آینده بی تاثیر نباشد.مشکل دیگر کلینتون، دریافت حق سخنرانی‌ از بانک‌ها و موسسات مالی بزرگ است که افکار عمومی و رسانه‌ها خواهان انتشار متن سخنرانی‌ها شده‌اند. تا این لحظه کلینتون مقاومت کرده و در آخرین واکنش گفته که اگر تمام نامزدها متن هر سخنرانی‌ای که برای هر موسسه خصوصی‌ای انجام داده‌اند منتشر کنند، من هم این کار را خواهم کرد.

در آن طرف سندرز با اینکه در بین جوانان و سفیدپوستان محبوبیت بالایی دارد، اما بیشترین مشکلش در بین اقلیت‌ها است که همچنان، کلینتون با اختلاف از او پیش است. همین مزیت می‌تواند به پیروزی کلینتون در انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها بینجامد. البته بسیاری پیروزی احتمالی سندرز در ایالت نیوهمپشایر را تغییر دهنده بازی می‌دانند تا با این پیروزی و آمدن سندرز در صدر اخبار و جو هیجانی به‌وجود آمده، شرایط برای سندرز در سطح ملی بهبود پیدا کند.البته وجود دکتر کورنل وست استاد دانشگاه و فعال سیاسی پرنفوذ دانشگاه پرینستون و همچنین کیلرماک خواننده رپ و فعال مدنی در کنار برنی سندرز می‌تواند کمک بزرگی به جلب آرای سیاهپوستان باشد. از طرفی بن جیلس دبیر پیشین NAACP (از قدیمی‌ترین و پرنفوذترین سازمان‌های مدنی دفاع از حقوق رنگین پوستان) حمایت خود را اعلام کرده است و به مرور از این دست حمایت‌ها در حال افزایش است.البته تازه‌ترین نظرسنجی نشان از کاهش اختلاف سی نقطه‌ای حکایت می کند به‌طوری که کلینتون ۴۴ و سندرز ۴۲ امتیاز دارد. البته این دانشگاه پیش‌تر هم نظرسنجی‌های نسبتا نادقیقی ارائه داده که خیلی نمی‌توان روی آن حساب کرد و باید منتظر نظرسنجی‌های بیشتر بود، ولی موفقیت سندرز از یک منزوی بازنده، به یک رقیب بسیار جدی که بدنه دموکرات‌ها و کمپین کلینتون را به لرزه انداخته قابل کتمان نیست.با این وجود سندرز همچنان مسیر بسیار سختی را در پیش دارد و آنگونه که چامسکی اشاره کرده ساختار سیستم انتخابات آمریکا اجازه پیروزی به یک نامزد مستقل را نمی‌دهد. با این حال شواهد حاکی از این است که به هیچ عنوان پیروزی سندرز در انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها ناممکن نیست.

موضوع دیگر ساختار عجیب انتخابات آمریکا است که بر اساس رأی دلیگِیت‌ها (Delegate) است (ایالت آیوا ۴۴ دلیگیت داشته که بر اساس رأی بسیار نزدیک مردم ۲۳ تا به کلینتون و ۲۱ به سندرز رسیده است). تعداد زیادی از این رأی‌ها نزد اعضای حزب دموکرات است که تا امروز بخش اعظم آن به کلینتون تعلق گرفته است. وضعیت دلیگِیت‌ها تا به امروز به شکل زیر است.تقسیم‌بندی‌های صورت گرفته با عناوینی مثل ایده آلیسم سندرز در برابر واقع‌گرایی کلینتون، سوسیالیسم در مقابل دموکرات میانه، نماینده مستقل و مردمی در برابر نماینده سیستم سیاسی حاکم، جریان سیاسی نو در برابر جریان سیاسی مرسوم، از جمله عناوینی است که دو کاندیدا و همینطور طرفداران آنها را از هم جدا کرده است. با چنین شرایطی انتخابات نیوهمپشایر آغاز شده است و باید منتظر نتیجه ماند.بحث دیگری که در مورد جامعه ایرانی بعضا در زمینه انتخابات آمریکا و به‌خصوص نامزدی سندرز مطرح است این است که این نامزد انتخاباتی بیش از اندازه مورد توجه ایرانیان قرار گرفته است. واقعیتش خیلی سخت نیست تا بفهمیم که به جز سندرز، هر کاندیدای دیگری که رئیس‌جمهور ایالت‌متحده آمریکا شود، نه‌تنها برای ایران که برای تمام دنیا خوشایند نیست. جمهوری‌خواهان که در به‌هم زدن توافق هسته‌ای از هم پیشی می‌گیرند وکلینتون هم در روز آزادی زندانیان آمریکایی خواهان اعمال تحریم‌های بیشتر به خاطر فعالیت‌های موشکی ایران شده است. تنها نامزدی که حمایتش را به‌طور کامل از توافق هسته‌ای اعلام کرده و همینطور از اولین سناتورهایی بوده که سخنرانی نتانیاهو در کنگره را تحریم کرده و به‌طور علنی گفته که «از طرفداران نتانیاهو نیست» سناتور سندرز است.موضوع دیگر اینکه آیا واقعا صرفا ایرانیان از موفقیت سندرز هیجان زده‌اند؟ اون جونز ستون نویس روزنامه گاردین در مقاله‌ای با عنوان «اول کوربین، حالا سندرز: چگونه یاس رای‌دهندگان جوان، به چپی شدن جریان‌ها دامن می‌زند؟» می‌گوید که نه‌تنها در آمریکا که فراتر از آن، پدیده حاضر داستان جوانانی است که شرایط اقتصادی حال و آینده‌شان بسیار بدتر از والدینشان است. جوانانی که اغلب احساس نادیده گرفته شدن، خیانت و حتی مورد حمله قرار گرفتن از طرف طبقه سیاسی حاکم را داشته‌اند. آنها در مسائل اجتماعی بسیار مترقی‌تر از نسل‌های والدینشان هستند، کسانی که جریان سندرز در آمریکا، پدوموس در اسپانیا، سریزا در یونان و جرمی کوربین در انگلیس را به وجود آورده‌اند.

علاوه‌بر مقالاتی از این دست که تعدادشان هم کم نیست، مایکل مور، مستند ساز مشهور، نرمن فیلنکلشتین، از اساتید آمریکایی/ یهودی معروف حامی فلسطین، نائومی کلین، از معروف‌ترین خبرنگاران و نویسندگان ضدسرمایه‌داری و فعال محیط زیست، نوآم چامسکی اندیشمند برجسته آمریکایی و تعداد زیاد دیگری از افراد معروف و مترقی حمایت خود را از برنی سندرز اعلام کرده‌اند که نشان از واقعی بودن جریان اجتماعی سندرز می‌دهد. شکل‌گیری چنین جریان مترقی‌ای که به عدالت اجتماعی، بیش از مال اندوزی و فردگرایی اهمیت می‌دهد می‌تواند مناسبات جهانی را در آینده تغییر دهد. آنطور که یکی از تحلیل‌گران سیاسی با سابقه گفته، اگر جرمی کوربین نخست وزیر انگلیس شود و سندرز هم در کمال ناباوری رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، یک انقلاب سوسیالیستی بدون خشونت در غرب رخ داده است!ولی پیش از چنین پیش‌بینی‌ بلند‌پروازانه‌ای، باید منتظر ماند و دید که شرایط در انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها برای برنی سندرز در ایالت‌های بعد از نیوهمپشایر چطور رقم خواهد خورد.