شدیدترین رکود مسکن چه سالی رقم خورد؟
حمید نجار سال 1342 متاثر از وقایع سیاسی کشور بازار مسکن در رکودی بی سابقه به سر می‌برد. در این زمان معاملات زمین و خانه راکد و بی‌رونق بود و این رکود وضعیت آشفته‌ای برای این بازار به وجود آورده بود. بخشی از این نابسامانی در بر هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا ریشه داشت.
فروشنده بسیار، خریدار کم
احتیاج به پول نقد به‌ویژه در وضع رکود، اکثر آنهایی را که از یک متر تا هزاران متر زمین داشتند و همچنین صاحبان خانه و مستغلات را مجبور به عرضه ملک خود ساخته بود؛ بنابراین فروشنده بسیار اما خریدار کم بود. در این وضعیت اکثر کارشناسان وقت نظر داشتند که مناسب‌ترین موقع برای خرید خانه و زمین است و چه بسیارند اشخاصی‌ که در دوره رونق خانه ساخته یا خریده‌اند و حالا پشیمان هستند؛ زیرا می‌توانستند با کمتر از مبلغی که پرداخته‌اند، ملک مرغوب‌تر و وسیع‌تری فراهم کنند.با این وجود و در مقام مقایسه باید گفت که بورس خانه بهتر از زمین بود؛ چرا که در اثر معاملات زمین بسیاری از خریداران زمین‌ها زیان دیده و زمین آنها خشک و بی‌حاصل در بیابان مانده یا بهتر بگوییم ارزش وجودی نداشت. از سویی در مساله خانه‌سازی هم مثل بسیاری از رشته‌های دیگر به قدر کافی تخصص به وجود آمده و خانه‌های مدرن و با اسلوبی ساخته می‌شد که از عهده افراد متفرقه و فاقد تخصص ساخته نبود.
خرج لوکس، درآمد هیچ
بخشی دیگر از بر هم خوردن تعادل یاد شده به تعمیرات ظاهری بیش از اندازه واحد‌های مسکونی بازمی‌گشت. در دوره رونق عده‌ای به طمع اجاره دادن خانه‌های خود به خارجیان به‌طور بی‌تناسبی شروع به ساختمان و دست زدن به مخارج غیرمعقول کردند؛ اما قسمت اعظم خانه‌های مزبور خالی شد. به‌عنوان نمونه خانه‌ای که زمانی دو سه هزار تومان به اجاره خارجی‌ها می‌رفت در آن سال هفتصد تا هشتصد تومان هم مشتری نداشت. وضع این قبیل مالکین خیلی بدتر از سایرین و ضرر آنها، با مقایسه سایرین سنگین‌تر بود.
۵۰۰۰۰ خانه خالی
وضع کسادی معاملات خانه و زمین به جایی رسیده بود که در مهرماه این سال قریب پنجاه هزار دستگاه خانه، آپارتمان و سایر مستغلات در نواحی مختلف تهران خالی رها شده بود و صاحبان آنها اکثرا بدهی داشتند؛ اما کسی اقدام به اجاره آنها نمی‌کرد.
هجوم به جنوب شهر
در سال‌های قبل از ۳۷ و ۳۸ که وضع معاملات رضایت بخش و کار و کسب رونق داشت، بیشتر اشخاص سعی می‌کردند با افزایش درآمد به شمال شهر نقل مکان کند؛ چون قادر بودند مبلغ بیشتری بابت اجاره‌بها بپردازند یا خانه مناسب‌تری خریداری کنند؛ به این جهت نواحی شمالی شهر از تخت جمشید گرفته تا عباس‌آباد و یوسف‌آباد و باغ صبا و بلوار کرج(بلوار کشاورز)، شهر آرا و جاده کرج و غیره به‌طور سریع و خیره‌کننده‌ای آباد شد و توسعه یافت؛ اما در دو تا سه سال پس از آنکه غبار کسادی و رکود بر کسب‌وکار سایه افکند بار دیگر یک هجوم نسبتا سریع به سمت جنوب شهر و نواحی ارزان‌قیمت دیده می‌شد که این نشان‌دهنده کاهش قدرت اقتصادی جامعه بود.
خانه‌های ارزان‌قیمت
علاوه بر معاوضه، خانه‌های ارزان‌قیمت از ۸ تا ۲۵ و ۳۰ هزار تومان نیز کم و بیش معامله می‌شد. باید دانست که بحران چند سال پیش از آن باعث توقف معاملات برای مدت نسبتا طولانی شد؛ اما کم کم مردم به وضع جدید خو کردند و چون هیچ‌وقت احتیاج به مسکن به کلی برطرف نمی‌‌شود؛ بنابراین عده‌ای سعی داشتند به فراخور حال و وضع خود اقدام به تامین خانه و مسکن اگر چه کوچک بنمایند به این جهت بورس خانه‌های کوچک و ارزان‌قیمت نسبتا رونق قابل ملاحظه‌ای یافت.
پاک باخته‌ها
این رکود و اوضاع حاصل از آن بی‌گمان مورد توجه نشریات نیز بود یکی از این نشریات در گزارشی جالب توجه به وجهی از این مشکل توجه کرده که کمتر مورد نظر است و آن تغییراتی بود که بنگاه‌های معاملات املاک با آن مواجه شده بودند. در این گزارش از این صنف به‌عنوان پاک باخته یاد شده و چنین آمده است «تصور می‌شود دسته‌ای که بیش از همه باخته‌اند بنگاه‌های معاملات باشند. این بنگاه‌های ملکی در زمان رونق معاملات منافع کلان و غیر متعارفی عاید می‌ساختند و چون در مرکز ثقل بورس زمین قرار داشتند خود از این آلودگی برکنار نبودند. پول‌های بادآورده را به دست باد می‌سپردند؛ یعنی به مصرف خرید زمین می‌رساندند. این زمین‌ها حالا برای صاحبانش مشکل فروش درست کرده و خریداری ندارد. البته این دسته اشخاصی بودند که کسب‌وکارشان بهتر از سایرین بود؛ درحالی‌که مابقی بنگاه‌ها به نسبت درآمد مخارج خود را توسعه داده بودند که حالا با قطع آن درآمدها به وضع بدی افتاده و غالبا از کسب‌وکار دست کشیده و به مشاغل دیگر پرداخته‌اند و مثلا صاحبان بنگاه‌هایی که هم‌اکنون به رانندگی تاکسی یا نجاری و خیاطی و بقالی و از این قبیل امور اشتغال دارند، فراوان است. آنهایی هم که مقاومت کرده و دوام آورده‌اند به هیچ وجه وضع رضایت بخشی ندارند.» به این ترتیب تمامی این موضوعات که بیان شد نشان از اوضاع ناخوش مسکن در سال ۱۳۴۲ داشت که شاید بیش از هر دوره دیگری به چشم می‌آید.