شهر ماها
این هفته سرازیری «تور»، را تا آخر رفتم و پس از گردش به چپ، تا بنبست امینی، پلاک سه پیش میروم، پلههای الهه را خیلی نرم باید طی کرد. آن بالا خبر از یک نمایشگاه گروهی چاپ بود. کارها در ابعاد کوچک کنار هم چیده شده و شاید یکی از همسان ترین و منظمترین نمایشگاهها از نظر نوع چیدمان آثار کنار هم بود. باید پای پیاده، به «شهر» میرفتی، چراکه شهر به شدت شلوغ به نظر میرسید. دیدن آثار، در خوشبینانهترین حالت ممکن چیزی در حدود چهل و پنج دقیقه تا یک ساعت طول میکشید، چراکه تعداد آنها زیاد بود و به دلیل تنوع هنرمندان، با تنوع دیدگاه نسبت به موضوع «شهر» مواجه بودیم، اما این تنوع دیدگاهها در نوع خود تاملبرانگیز بود.
این هفته سرازیری «تور»، را تا آخر رفتم و پس از گردش به چپ، تا بنبست امینی، پلاک سه پیش میروم، پلههای الهه را خیلی نرم باید طی کرد. آن بالا خبر از یک نمایشگاه گروهی چاپ بود. کارها در ابعاد کوچک کنار هم چیده شده و شاید یکی از همسان ترین و منظمترین نمایشگاهها از نظر نوع چیدمان آثار کنار هم بود. باید پای پیاده، به «شهر» میرفتی، چراکه شهر به شدت شلوغ به نظر میرسید. دیدن آثار، در خوشبینانهترین حالت ممکن چیزی در حدود چهل و پنج دقیقه تا یک ساعت طول میکشید، چراکه تعداد آنها زیاد بود و به دلیل تنوع هنرمندان، با تنوع دیدگاه نسبت به موضوع «شهر» مواجه بودیم، اما این تنوع دیدگاهها در نوع خود تاملبرانگیز بود. به طور مثال یکی از خلاقترین طرحها، پرترههای مریم شوندی بود. او بافتهای شهری را بر روی اجزای سر و صورت طراحی کرده بود، به طور مثال در یکی از آثار او موها تبدیل به بافت مسکونی و ساختمانی شهر شده بودند و گردن شخص، مثل خط عابر خطکشی شده بود. این برخورد بیش از هرچیز، نمایانگر نوع تاثیر شهر و جغرافیای زندگی در کوچکترین اجزای ظاهری ما است. آن سوتر در آثار گلی موسوی آدمهای تنیده شده در هم گویای روابط پیچیده
انسانی در محیط شهری بودند. در آثار مرضیه معافی مددی، شاهد برشهای متعددی از فضاهای مختلف شهری بودیم. برشهایی از فضاهای دودآلود تا آسمان ابری و صاف شهر. آثار این نمایشگاه کار گروهی به نام «ماها» بود و تمام کارهای نمایشگاه با تکنیک چاپ اجرا شده بود. میزان فروش آثار هم نسبت به نمایشگاههای دیگر این هفته به نظر خیلی بهتر بود. حتی از یکی از آثار نزدیک به سه عدد فروخته شده بود، البته توضیح این موضوع خالی از لطف نیست که گالری «الهه» از جمله گالریهایی است که در این چند ماه اخیر که من رفت و آمد بیشتری به آن داشتم، نسبت به گالریهای دیگر فروش بهتری داشته و این معلول مدیریت و برنامهریزی موفق مسئول گالری است. این موضوع برای هنرمندان جوانی که نیاز به حمایت بیشتری دارند حائز اهمیت است. ممکن است شما به بازدید نمایشگاهی در یک گالری مشخص بروید و ببینید تقریبا بیشتر آثار فروش رفته است، اما این محک خوبی برای سنجش توان گالری در فروش آثار نیست، چرا که این فروش به مولفههای زیادی از جمله: میزان شهرت هنرمند، موضوع آثار، تکنیک آنها و... وابسته است. برای تشخیص توان واقعی مدیریت یک گالری در ساز و کار خرید و فروش آثار باید عملکرد
گالری را در طول زمان زیرنظر بگیرید و ببینید حداقل و حداکثر میزان فروش آثار در نمایشهای مختلف آن گالری مشخص، چقدر است. به هر حال از نظر من گالری الهه از جمله گالریهای موفق در این زمینه است، چرا که در بدترین شرایط بازار، هنرمند در این گالری حداقل فروش را دارد و این یعنی یک ضریب اطمینان خوب، به خصوص برای کسانی که شهرت زیادی ندارند. به هر حال از این موضوع که بگذریم نمایشگاه گروهی خلاق و منظمی از کار درآمده بود. متن «خشایار فهیمی» هم در بروشور این نمایش کمک زیادی به درک مجموعه میکرد. برای بازدید از این نمایشگاه تنها تا پایان این هفته فرصت هست. برنامه بعدی این گالری، نمایشگاه گروهی نقاشی است که از یکم تا ششم تیر ماه برپا میشود.
ارسال نظر