آسیب‌شناسی عملکرد استارت‌آپ‌ها در ایران

افشین کلاهی

رئیس تشکل‏های دانش بنیان

اتاق بازرگانی ایران

هرچند در ایران استارت‏آپ‌های موفق و ناموفق زیادی وجود دارند؛ اما می‌توان گفت که نمونه‌های ناموفق در این بخش بیشتر است. در حال حاضر استارت‏آپ‌ها به‌دلیل بحث‌هایی که در این مورد مطرح شده، به یک چالش تبدیل شده‌اند. حتی در برخی موارد تبلیغاتی علیه استارت‏آپ‌ها دیده می‌شود که افراد را از این حوزه دور کرده یا ورود آنها را به این بخش با تردید مواجه می‌کند.

این‌گونه تبلیغات منفی، استارت‏آپ‌ها را بهانه‌ای برای فرار مغزها عنوان می‌کنند. حتی در برخی موارد ادعا دارند که به‌واسطه این طرح‌ها، ایده‌های ایرانی در دنیا دزدیده می‌شود. این در حالی است که حتی استارت‏آپ‌های موفق ما نیز حاصل الگو برداری از سایر طرح‌هایی است که در دنیا اجرا شده است. مشخص نیست منطقی که پشت این‌گونه تبلیغات منفی نهفته، از کجا نشات گرفته است، اما به هر صورت موجب شده تا برخی از افراد از ورود به این حوزه خودداری کنند. در واقع در حال حاضر فضای فرهنگی برای فعالیت استارت‏آپ‌ها مناسب نیست. مشکل دیگری که در این بخش وجود دارد تعاریف اشتباه از استارت‏آپ‌هاست. عده‌ای تصور می‌کنند که با تجمع چند نخبه و صحبت کردن و بیان ایده‌های آنها، کار استارت‏آپ‌ها به پایان می‌رسد و همین ایده‌ها نیز از آنها ربوده می‌شود. درحالی‌که این طرز تفکر کاملا اشتباه است و این بخش بسیار گسترده است. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری در این بخش، جزو سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر است.

در خارج از مرزهای ایران در بخش استارت‏آپ، سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام می‌شود. اما این سرمایه‌گذاری‌ها بسیار عاقلانه و منطقی صورت می‌گیرد. به‌طور مثال، کار برخی از شرکت‌ها در خارج از کشور، یافتن طرح‌هایی است که بتوانند در آن سرمایه‌گذاری کنند. آنها به صاحبان ایده، شیوه کسب‌وکار را هم آموزش می‌دهند؛ چراکه معمولا کسانی که ایده‌پردازی می‌کنند، در زمینه کسب‌وکار تجربه‌ای ندارند. اما در ایران شرکت‌های سرمایه‌گذار خطرپذیر وجود ندارد. بنابراین دولت تسهیلاتی را برای شرکت‌ها در این زمینه تدارک دیده که برخی از صندوق‌ها از آنها حمایت می‌کنند. اما مشکل اینجاست که فلسفه استارت‏آپ در ایران بد تعریف شده است. قانون استارت‏آپ می‌گوید که نیازی نیست تمام طرح‌ها در این بخش موفق شوند. بنابراین هنگامی که به جای سرمایه‌گذاری در یک طرح، تسهیلاتی به یک استارت‏آپ داده می‌شود، با توجه به اینکه امکان ناموفق بودن طرح وجود دارد، در صورت به نتیجه نرسیدن آن استارت‏آپ‌ها، ایده پردازان نخبه به نخبگان بدهکار تبدیل می‌شوند. این موضوع بسیار خطرناک است و در آینده این بخش را با چالش جدی مواجه خواهد کرد.

همانطور که گفته شد بسیاری از استارت‏آپ‌ها موفق نیستند. البته فعالیت همان تعداد محدود موفق موجب ترغیب عده‌ای برای ورود به این عرصه می‌شود. حسن ورود به این حوزه در ایران این است که تمام طرح‌ها قبلا در خارج از کشور اجرا شده است و استارت‏آپ‌های ایرانی تقریبا طرح جدید و خلاقانه‌ای برای یک استارت‏آپ ندارند. البته برخی از ایده‌ها هستند که برگرفته از یک طرح خارجی است، اما در ایران به‌صورت محلی اجرا می‌شود و شکل آن به طرز خلاقانه‌ای عوض می‏شود. به‌طور مثال دیجی‌کالا نمونه ایرانی آمازون است که موفق هم عمل کرده است. بنابراین ایده‌ها در دنیا آماده است. اما باید با خلاقیت لازم به‌صورت محلی اجرا شود. سرمایه‌گذاری در این بخش از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

حال سوال این است که چرا برخی از استارت‏آپ‌های ایرانی موفق نیستند؟

به نظر می‌رسد استارت‏آپ‌هایی که موفق نیستند، یا از ایده‌های خارجی الگوبرداری صرف می‌کنند و آن ایده‌ها را با در نظر گرفتن شرایط محلی پیاده نکرده‌اند یا اینکه نتوانسته اند سرمایه‌گذار مناسبی را برای ایده خود پیدا کنند و راه و رسم کسب‌وکار را بیاموزند. اما آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که فضای عمومی کسب‌وکار در جامعه نیز، فضای خوبی نیست. رقابت در این فضا وجود ندارد. حتی افرادی که در این بخش موفق هستند نیز در این فضا چالش‌هایی دارند. در بخش کسب‌وکارهای اینترنتی، ایده‌هایی که به سوی تقاضای مردمی پیش رفته اند، مورد استقبال واقع شده است؛ چراکه فضا در این بخش به نسبت سایر بخش‌ها رقابتی‌تر است. اما هنگامی که بازار یک کسب‌وکار به سازمان‌ها و نهادها وابسته باشد، در این فضا فعالیت موفقیتی نخواهند داشت.

در حال حاضر برای رونق کسب‌وکارهای اینترنتی، امکانات و ابزارهای دولتی مهیاست. معاونت علم و فناوری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از صاحبان ایده و شرکت‌های نوپا حمایت‌های خوبی را صورت داده است. این حمایت‌ها از طریق تخصیص تسهیلات است که همانطور که گفته شد، این تسهیلات می‌تواند برای صاحبان ایده تیغ دو لبه باشد. ولی در مجموع برای شروع، فضا مناسب است. آنچه این بخش را با چالش مواجه می‌کند، نبود سرمایه‌گذار است. بنابراین صاحبان سرمایه باید به سمت سرمایه‌گذاری‌های با ریسک بالا پیش بروند. باید به صاحبان شرکت‌های بزرگ برای ورود به این بخش، آموزش داده شود. شاید در دنیا کمتر کسی تصور می‌کرد که روزی شرکت‌های «آی‏تی» در لیست ۵۰ شرکت بزرگ دنیا قرار بگیرند. اما در حال حاضر ۵ شرکت از ۱۰ شرکت بزرگ دنیا بر مبنای ارزش، متعلق به بخش «آی‏تی» است. این شرکت‌ها از شرکت‌های نفتی هم بزرگ‌تر شده‌اند. اتفاقا صاحبان سرمایه باید به آینده نگاه کنند. در خارج از کشور دولت وارد این عرصه نمی‌شود، بلکه سرمایه‌داران بزرگ با تاسیس شرکت‌های خطرپذیر وارد این بخش می‌شوند. اما در ایران تبلیغات برای ورود سرمایه و پذیرش ریسک برای ورود به این بخش مناسب نیست. سوال دیگری که مطرح است این است که ناموفق بودن یک استارت‏آپ کی مشخص می‌شود؟

برای آغاز کسب‌وکارهای اینترنتی، یک صاحب ایده می‌تواند کار خود را با کمتر از ۱۰ میلیون تومان آغاز کند. هرچند در مراحل بعدی هزینه‌های بیشتری را متحمل می‌شود. اما برای بررسی عملکرد استارت‏آپ‌ها، یک منحنی وجود دارد. در واقع استارت‏آپ‌ها هنگامی که شروع به فعالیت می‌کنند به سمت پایین حرکت می‌کنند و وارد دره مرگ می‌شوند. در این مرحله کسب‌وکارهای نوپا خروجی ندارند و فقط سرمایه‌گذاری اتفاق افتاده است. این مرحله تا تولید محصول مشخص ادامه می‌یابد و با آغاز تولید، سرمایه‌گذاری مجدد اما اندکی صورت می‌گیرد و رشد خود را آغاز می‌کند. پس از آن، صاحب آن کسب‌وکار باید بتواند هزینه‌های تولید را طی یک دوره برگرداند. چنانچه یک استارت‏آپ طی دوره مشخص وارد این مرحله شود، می‌توان به موفقیت آن امیدوار بود. در این مرحله است که شرکت‌های سرمایه‌گذاری وارد می‌شوند و تزریق سرمایه جدید می‌تواند موجب رشد یکباره استارت‏آپ شود.