علیرضا سلطانی
کارشناس ارشد انرژی
یکی از چالش‌هایی که اقتصاد ایران با آن درگیر است، عدم ارتباط ارگانیک بین ظرفیت‌های موجود در اقتصاد کشور و میزان تولید و برداشت از این ظرفیت‌هاست. این مسأله باعث شده است بخش زیادی از این ظرفیت‌ها به صورت بالقوه باقی بماند و به فعلیت نرسد و عملا باعث شود قطار توسعه اقتصادی کشور دچار کندی حرکت شود. در واقع، وقتی ظرفیت‌های اقتصادی کشور در یک فرایند تکاملی قرار گرفته و نقش تکمیلی برای هم پیدا کنند زمینه‌های لازم برای توسعه کشور با سرعت بیشتر و کیفیت بهتر فراهم خواهد شد. در حال حاضر به دلیل آن که ظرفیت‌های اقتصادی کشور به خصوص در بخش انرژی به صورت بخشی و جزیره‌ای هستند، نتیجه آن شده که این پتانسیل‌ها به صورت ناکارآمد جلوه کنند. از جمله این ظرفیت‌ها باید به صنایع نفت و گاز و سایر منابع انرژی در کشور اشاره کرد.این منابع جزو ظرفیت‌های مادر برای توسعه اقتصادی کشور محسوب می‌شوند.
در کنار این ظرفیت‌هاپتانسیل‌های دیگری نیز وجود دارد که یکی از آنها منافع تجاری و اقتصادی ناشی از تولید و صادرات منابع انرژی است. بیش از یکصدسال از تولید نفت در کشور ما می‌گذرد، اما این صنعت به دلیل آن که هدفمند و برنامه‌ریزی شده مدیریت نشده نتوانسته سایر منافع اقتصادی کشور را تامین کند. در مقابل مناطق آزاد تجاری و اقتصادی که نزدیک به 25 سال است به معنای واقعی فعال شده‌اند، به رغم آن که قرابت اقتصادی بالایی بین صنعت نفت و این مناطق برای توسعه تجاری انرژی وجود دارد، عملا به دلیل عدم برنامه‌ریزی و فقدان مدیریت مناسب، صنعت نفت و مناطق آزاد نتوانسته‌اند یکدیگر را در یک فرایند کلان توسعه ای تکمیل کنند و موجب ارتقا و تاثیرگذاری آنها نشده‌ایم. در این میان منطقه آزاد تجاری کیش و یا سایر مناطق آزاد منطقه خلیج فارس با توجه به فلسفه وجودی آنها از جاذبه‌ها و پتانسیل‌های بالایی برای توسعه بخش‌های مختلف صنعت انرژی کشور، به ویژه نفت و گاز که نتوانسته‌اند توسعه پیدا کنند برخوردار است که توسعه مالی، بازاریابی و تجاری از جمله این پتانسیل‌ها محسوب می‌شوند. با توجه به سابقه یکصدساله نفت ایران، کیش قادر است به عنوان یک منطقه تجاری توسعه یافته به ‌هاب بزرگ انرژی برای منطقه و حتی جهان تبدیل شود تا در کنار سایر بورس‌های انرژی در جهان، یک بازار بزرگ برای بخش انرژی باشد. اما به دلایل مختلف این اتفاق نیفتاده و عملا این منطقه نتوانسته ساختار صنعت نفت را برای کشور به خوبی معرفی کند تا از نتایج آن در این صنعت بهره‌مند شویم. این در حالی است که اگر این صنعت در این منطقه که ماهیت گردشگری و اقتصادی دارد فعال ‌شود بسیاری از هزینه‌ها و مخاطرات صنعت نفت کاهش پیدا می‌کند.

علاوه براین، در صورتی که از ظرفیت‌های کیش به عنوان یک‌ هاب انرژی استفاده لازم می‌شد تحریم‌های غرب در سال‌های اخیر نمی‌توانست اثر گسترده‌ای بر صنعت انرژی کشور برجای بگذارد. همین موضوع در مورد جزیره قشم که در گلوگاه ورودی و خروجی خلیج‌فارس قرار گرفته نیز صادق است. این منطقه یک مسیر اقتصادی برای خدمات‌رسانی به کشتی‌های تجاری و نفتی است که می‌تواند در کاهش هزینه‌های اقتصادی و تجاری نقش مهمی ‌را ایفا کند. این موضوع از طرف دیگر می توانست زمینه‌های لازم را برای شکل گیری مجتمع‌های مهم پتروشیمی ‌و پالایشگاهی در منطقه فراهم ‌کند که متاسفانه این فرصت از دست رفته و یا در آن تاخیر ایجاد شده است. به هر حال این ظرفیت‌ها در آینده می‌تواند برای صنعت نفت و مناطق آزاد عملیاتی شود. این موضوع قابلیت‌های ایجاد یک رابطه تکمیلی بین این صنایع با مناطق آزاد تجاری را فراهم می‌کند و در این بین برپایی نمایشگاه‌های تخصصی انرژی در مناطق آزاد این توانمندی‌ها را گوشزد می‌کند. اگر این ارتباط برقرار شود، در آینده نزدیک همایش‌هایی که در زمینه این صنایع و منابع انرژی در تهران نیز برگزار می‌شود می‌تواند با محوریت مناطق آزاد و با این منطق که این مناطق در زمینه‌های جذب سرمایه‌های خارجی و داخلی مورد نیاز موفق خواهند بود باشد و همچنین زمینه‌های تسهیل صادرات انرژی و کالاهای نهایی مرتبط با حوزه نفت و گاز و ایجاد ارزش افزوده را در این صنعت فراهم خواهد کرد. به علاوه، جذابیت‌های لازم را برای صنایع مذکور فراهم خواهد کرد و این جذابیت برای سرمایه‌گذاران خارجی زمینه‌های حضور آنان را فراهم کرده و رابطه ای هدفمند و برنامه‌ریزی شده بین بخش انرژی با مناطق آزاد فراهم خواهدکرد.