برفهای سفید نقاشیهای کودکیمان آب میشوند
ابوالفضل زمانی
دیدن تصاویری از یخچالهای ایران در گذشته و حال و مقایسه آنها با هم برای کوهنوردان و عاشقان طبیعت، دوستداران آب، زحمتکشان زیست بوم و حتی گیاهان و پرندگان خوشایند نیست چراکه مرگ یخچالهای طبیعی و کوهستانی در آنها و در چند دهه گذشته به وضوح هویدا است؛ مرگی آرام و خاموش بیآنکه کسی از اهمیت آن آگاه باشد. چه راحت و ساده برفهای سفید نقاشیهای کودکیمان آب میشوند و چه ساده از کنارش میگذریم. سخت است کوهستانهایمان را بدون یخچالهایش تصور کنیم. از همان کودکی تصورمان از کوهستان با یخچالهایش بود.
ابوالفضل زمانی
دیدن تصاویری از یخچالهای ایران در گذشته و حال و مقایسه آنها با هم برای کوهنوردان و عاشقان طبیعت، دوستداران آب، زحمتکشان زیست بوم و حتی گیاهان و پرندگان خوشایند نیست چراکه مرگ یخچالهای طبیعی و کوهستانی در آنها و در چند دهه گذشته به وضوح هویدا است؛ مرگی آرام و خاموش بیآنکه کسی از اهمیت آن آگاه باشد. چه راحت و ساده برفهای سفید نقاشیهای کودکیمان آب میشوند و چه ساده از کنارش میگذریم. سخت است کوهستانهایمان را بدون یخچالهایش تصور کنیم. از همان کودکی تصورمان از کوهستان با یخچالهایش بود. هر چند که مداد رنگی سفید کم کارترین مداد بود ولی به کوههایی که میکشیدیم زندگی میبخشید. آن ایام نمیدانستیم یخچال کوهستانی چیست و میگفتیم «لکههای برف.» ولی خوب میفهمیدیم که کوهستان بدون آنها زیبا نمیشود. ما که از کوههای بدون یخچال در نقاشیهایمان بیزار بودیم حال چگونه این را بپذیریم که روزی خواهد آمد که در عالم واقع نیز خبری از یخچالها بر پیکره کوهستان نباشد.
مگر میشود که کوهها سرتاپا خاک شوند و دهلیزهای یخچالی دیگر رودهای پایین دست را جاری نسازند؟ مگر میشود آب را از کوهستان گرفت، زندگی را از کوهستان گرفت، نسیمهای خنک را از کوهستان گرفت، گیاهان را و جانوران را گرفت؟ اگر اینگونه شود پس چه فرقی است میان کوهسار و ماسهزار؟ ولی دریغ که با شتاب از کوهسار به ماسهزار میرویم. روندی که آب شدن یخچالهای کوهستانی در پیش گرفته و سوگندی که ما انسانها برای خاک کردنشان خوردهایم زندگی را از کوهستان خواهد گرفت و یخچالهای کوهستانی را که میراث ارزشمند اقلیمی، منابع اصلی آب و زندگیبخش کوهساران است از روی نقاشی طبیعت پاک خواهیم کرد. سبلان و خرسهایش، زردکوه و کارونش، علم کوه و جنگلهایش، اشترانکوه و دریاچههایش، دماوند کوه و مردمانش دیگر حیاتی نخواهند داشت. دریغ که قدر این پدیدههای ارزشمند طبیعی را نیک ندانستهایم و با رصد کردن دایم «خط آب» سدهای دست ساز که با هزاران آسیب به طبیعت بنا شدهاند از «خط برف» یخچالهایمان غافل شدهایم. ساده از کنار کوتاه شدن قامت یخچالهایمان گذشتیم و با بیاعتنایی به این سدهای طبیعی خود را مشغول زیر آب بردن اکوسیستمها و روستاها کردیم و تا توانستیم مضرات سدهای مصنوعی را و هم موهبت یخچالهای طبیعی را نادیده انگاشتیم. اندیشیدن درباره یخچالهای کوهستانی و مواهب آن وظیفه ماست که از آن غافلیم. خود به یکی از مهمترین عوامل نابودی یخچالها تبدیل شدهایم و به کمک عوامل تخریبی طبیعی شتافتهایم تا هرچه سریعتر تصویرهای زیبای کودکیمان را محو کنیم. یخچالهای طبیعی و کوهستانی ایران، خسته از صعودهای بیاندازه و نامناسب و بدون رعایت موارد حفاظتی، خسته از هجوم بیامان ریزگردها در چند سال اخیر و بسیاری عوامل طبیعی و انسانی دیگر، نفسهای آخر را میکشند. مباد روزی که تنها عکسهایی از یخچالهای ایران ببینیم.
ارسال نظر