حاج قربان سلیمانی، گنجینه راستین ملی ایران
رضا سلیمان نوری*
«وقتی ساز میزنم همه چیز را از یاد میبرم. در وضعیت معمولی نشستن برایم سخت است اما ساز که میزنم، دیگر حواسم به چیز دیگری نیست». جمله بالا بیانگر علاقه مردی به موسیقی است که فرانسویها پس از حضورش در جشنواره جهانی موسیقی آوینیون به او لقب "گنجینه راستین ملی" دادند. این هنرمند حاج قربان سلیمانی نوازنده پیشکسوت خراسانی بود.
از تولد تا بخشیگری
حاج قربان سلیمانی سال ۱۲۹۸ خورشیدی در خانه کربلایی رمضان در روستای علی آباد قوچان به دنیا آمد.
رضا سلیمان نوری*
«وقتی ساز میزنم همه چیز را از یاد میبرم. در وضعیت معمولی نشستن برایم سخت است اما ساز که میزنم، دیگر حواسم به چیز دیگری نیست». جمله بالا بیانگر علاقه مردی به موسیقی است که فرانسویها پس از حضورش در جشنواره جهانی موسیقی آوینیون به او لقب "گنجینه راستین ملی" دادند. این هنرمند حاج قربان سلیمانی نوازنده پیشکسوت خراسانی بود.
از تولد تا بخشیگری
حاج قربان سلیمانی سال ۱۲۹۸ خورشیدی در خانه کربلایی رمضان در روستای علی آباد قوچان به دنیا آمد. زندگی دوران کودکی او تا ۸ سالگی به مانند تمام کودکان آن روزگار با بازیهای رایج وقت سپری شد و تنها در این مدت با رفتن به مکتبخانه خواندن قرآن را آموخت. ۸ سالگی تولدی جدید در زندگی قربان بود زیرا برای نخستینبار دوتار را در حالی بدست گرفت که پدرش، کربلایی رمضان، معلمش بود. ۱۶سال ریزهکاریهای دوتار نوازی و خوانندگی یا همان بخشیگری را نزد او آموخت و البته پس از درگذشت پدر نیز از آموختن دست نکشید و زانوی ادب در نزد بزرگان آن دوران موسیقی مقامی شمال خراسان یعنی غلامحسین بخشی جعفرآبادی، حاج محمد بخشی قیطاقی و عوض بخشی تعلیم دید تا یک بخشی کامل گردید.
بخشی کامل
اگر موسیقی در شهرهای بزرگ مایه سرگرمی و فراغت است در بین اهالی شمال خراسان عشق بوده و بخشی نماد این عشق. بخشی یک موسیقیدان تمامعیار است و همزمان آهنگساز، نوازنده، خواننده و تنظیمکننده است. بدیهه مینوازد و میخواند. آن که حکم اجرا میدهد، ساز است و حنجره. حاج قربان نیز یک بخشی بود آنهم بخشی کامل. او پس از پایان تعلیم و به رسم معمول زمان شروع به ارائه هنر خود در مراسمی چون عروسی، ختنهسوران و شیرینیخوران کرد. هنوز جوان بود که براساس اعتقاداتش ابتدا رهسپار سوریه و سپس مکه و مدینه شد. او پس از این سفر با نام حاج قربان شناخته شد.
فراق و وصال
او سال ۱۳۴۵ بر اثر سخن شیخ روستا، موسیقی را کنار گذاشته و به کشاورزی پرداخت. شیخ از حاج قربان جویای شغلش شده بود و او پاسخ داده بود کشاورز است و سالی یکی دو بار برای دل خود در مجالس ساز میزند و بخشیگری میکند اما شیخ که بیش از حد متشرع بود او را از همین یکی دو بار بخشیگری در سال نیز با بیان اینکه گناه است و معصیت دارد، نهی کرد و حاج قربان نیز که اهل نماز و روزه بود اطاعت کرد و تار را بر دیوار خانه آویزان کرد و دیگر ننواخت. این جدایی از موسیقی هفده سال ادامه پیدا کرد تا اینکه سال ۱۳۶۲ یکی از روحانیون منطقه پس از آگاهی از ماجرا به خانه حاجی رفت و او را با دوتار آشتی داد. او نحوه بازگشتش به موسیقی را در گفتگویی اینگونه وصف کرده است: « چند وقتی ساز نزدم تا این که روزی از یک عالم و روحانی پرسیدم: آیا ساز زدن حرام است او هم گفت نه! ساز زدن تو مناجات است! و من مجدداً بعد از سالها ساز را دست گرفتم.»
شیوه تارنوازی
حاج قربان پس از آن چند سالی را در خراسان به ترویج دوتار و آیین بخشیگری پرداخت. شیوه دوتار نوازی او رنگ و بویی خاص داشت. فضاسازی ماهرانه در اجرای مقامها، موسیقیاش را به طور خاصی از موسیقی تکصدایی ردیف دستگاهی جدا میکرد. او چنان پنجههای ریز را حرکت میداد که دوتار همانند یک ساز کششی مینالید. بازی با ریتم، از پنجضربی به هفتضربی و ششهشتم از ترفندهای حاج قربان در نواختن بود که او را سرآمد نه تنها تمام بخشیهای معاصر بلکه تمام دوتار نوازان سالهای اخیر کرده بود. آوازش نیز تفاوت زیادی با آواز ردیف دستگاهی داشت. در شیوه او، اوجهای ناگهانی بسیار بود و اغلب موارد از نقطه اوج آواز را شروع میکرد. او مرد اجراهای زنده بود و موسیقیاش در شرایط زمان و مکان شکل میگرفت. اگر «بحر طویلی» را در مدح «پیامبر اکرم»، در تهران میخواند با نمونهای که در مشهد خوانده بود تفاوت داشت، حتی پیشبینی اینکه چه روزی و چه مکانی چه قطعهای بنوازد و بخواند، برای کسی ممکن نبود زیرا او بر اساس احساس و شرایط دلش میخواند و مینواخت.
اجراهای بین المللی
این بخشی عارف سال ۱۳۶۷ با برنامه تلویزیونی اندیشه هنر به صحنه عمومی موسیقی کشور بازگشت. حاجی طی سالهای ۶۹ تا ۷۱ نوازنده برتر جشنواره موسیقی فجر شد و پس از آن ۱۲ دوره متوالی داور ثابت جشنوارههای موسیقی مقامی کشور گردید. او که مرد اجراهای زنده بود در همین دوره زمانی بارها برای عرضه موسیقی اصیل خراسان به خارج از کشور سفر کرد که اوج آنها حضور در جشنواره آوینیون فرانسه و اجرای پر شورش بود. اصالت بارز و توان بالای نوازندگی دوتار و قدرت عالی وی در ارایه آواز به زبانهای فارسی، ترکی و کردی علاقمندان موسیقی حاضر در جشنواره آوینیون را چنان تحت تاثیر قرار داد که با ابراز احساسات ممتد، او را وادار به تکرار برنامه کردند و در پایان نیز بسیاری از موسیقی شناسان، مدیران، دست اندرکاران فستیوالهای جهانی، خبرنگاران و گزارشگران مطبوعاتی درخواست دیدار و گفتگو با وی را دادند. این اجرای زیبا باعث شد تا منتقدان فرانسوی القاب گنجینه راستین ملی موسیقی ایران را به حاج قربان داده و نشریه مطرح لوموند عکس او را روی جلد قرار داده و این تیتر را برایش انتخاب کند: «کسی که درهای بهشت را روی غرب گشود.» حاج قربان در سالهای بعد نه تنها هفت بار دیگر به فرانسه دعوت شد بلکه به کشورهاى بسیاری از جمله آلمان، سوئیس، بلژیک، کلمبیا، انگلیس، پرو، پاناما، آمریکای شمالی سفر کرد و برنامههای مختلفی را به اجرا گذاشت.
ناگفتهها
گنجینه راستین موسیقی ایران، دوتار را شوق دل میدانست و به همین دل با کمک این ساز آنچنان برای اعتلای موسیقی ایران در جهان کوشید که رئیس جمهور دولت اصلاحات نشان درجه ۲ فرهنگ و هنر دولتی را به او اهدا کرد. نکته مغفول در زندگی این آخرین بخشی کامل ایران زمین، استادی او در هنر تعزیهخوانی بود. از او که سال ۱۳۸۵ با اهدای دوتار شخصی خود به پسرش علیرضا با موسیقی وداع کرد چند کاست در بازار موسیقی ایران موجود است که معروفترین آنها هنرنمایی او در کنار بلبل آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان، در آلبوم شب سکوت کویر است. سرانجام این عمود بزرگ موسیقی مقامی خراسان ۳۰ دی ۱۳۸۶ در سن۸۷ سالگی پس از چند ماه بیماری در قوچان درگذشت و در روستای زدگاه خود یعنی علیآباد قوچان به خاک سپرده شد.
* خراسان پژوه و عضو انجمن میراث فرهنگی چهارباغ
ارسال نظر