گفتوگو با مدیرکل استاندارد استان تهران
تاوان بازار غیر رقابتی را میدهیم
اداره کل استاندارد استان تهران یکی از پر خبرترین بخشهای مختلف سازمان ملی استاندارد است. این اداره کل همواره به جای افشاگریهای بیمورد سعی کرده تا پس از انجام تحقیقات لازم و کسب اطلاعات دقیق، تخلفات واحدهای تولیدی را اعلام کند. مسلم بیات، چهره شناخته شده این روزهای مطبوعات است که مدیر کلی اداره استاندارد استان تهران را بر عهده دارد. او در گفتوگو با دنیای اقتصاد شرح میدهد که چگونه کالاهای تقلبی به بازار کشور نفوذ کرده و این پدیده رواج یافته است.
اداره کل استاندارد استان تهران یکی از پر کارترین ادارات استاندارد کشور است.
اداره کل استاندارد استان تهران یکی از پر کارترین ادارات استاندارد کشور است.
اداره کل استاندارد استان تهران یکی از پر خبرترین بخشهای مختلف سازمان ملی استاندارد است. این اداره کل همواره به جای افشاگریهای بیمورد سعی کرده تا پس از انجام تحقیقات لازم و کسب اطلاعات دقیق، تخلفات واحدهای تولیدی را اعلام کند. مسلم بیات، چهره شناخته شده این روزهای مطبوعات است که مدیر کلی اداره استاندارد استان تهران را بر عهده دارد. او در گفتوگو با دنیای اقتصاد شرح میدهد که چگونه کالاهای تقلبی به بازار کشور نفوذ کرده و این پدیده رواج یافته است.
اداره کل استاندارد استان تهران یکی از پر کارترین ادارات استاندارد کشور است. این بخش از سازمان ملی استاندارد در شش ماه نخست امسال چه فعالیتهایی داشته است؟
ما در سطح استان تهران فعالیتهای زیادی انجام میدهیم و موظفیم بازارها را بررسی کنیم که از کالاهای تقلبی، کم کیفیت و نامرغوب پاک شوند. به عنوان مثال، بازرسان این اداره کل در سال، ۱۶هزار مورد بازرسی از نوع سوخت استان تهران انجام میدهند. آنها حداقل ۴بار طی یک سال، کیفیت سوخت را با همکاری شرکت ملی نفت کنترل میکنند.
در ارتباط با سیانجیها نگرانیهایی وجود داشت که در مورد آن کار خوبی انجام شد. سال گذشته، بیش از ۲۲۰۰ اتوبوس در سطح شهر و استان تهران را مورد آزمون قرار دادیم و روی بیش از 14 هزار مخزن سیانجی تستهایی صورت گرفت. از این تعداد، ۹۰۰مورد مخزن با استاندارد ملی مغایرت داشت و آسیب آنها از نوع سطح سه (بحرانی) بود. این ۹۰۰مورد را به شهرک صنعتی عباسآباد انتقال داده و با پرسهای ۱۰۰تنی معدوم کردیم تا نتوانند دوباره آنها را جوش بدهند.
درمورد تاکسیها نیز تحقیقات زیادی انجام دادیم. سال گذشته، مخازن بیش از دو هزار تاکسی را با اعتبار خودمان تست کردیم. حدود 70 مورد مخازن سیانجی آنها مشکل داشت. به اتحادیه تاکسیرانیها و شورای شهر هم اعلام کردیم. در حال حاضر دنبال این هستیم که به اتفاق سایر دستگاهها (مثل حمل و نقل و سایر ارگانهای درگیر) آزمون سیانجی را در معاینههای فنی خودروها، الزامی کنیم. در تهران، حدود ۱۲۰هزار تاکسی و خودرو وجود دارد که مخازن سیانجی روی آنها نصب شده است. روی این خودروها حتما باید بازرسیهای فنی انجام شود تا اطمینان حاصل کنیم مشکلی ندارند.
نقش مردم در رعایت استانداردها چیست؟
استاندارد در تمام دنیا، ابزاری برای بهترشدن زندگی است، اما نمیتوان مردم را به زور وادار به استفاده از استاندارد کرد. متاسفانه در کشور ما از استاندارد به عنوان چماق استفاده میشود و شاهد برخی بیاخلاقیها در بحث تولید (از نظر جعل) هستیم. به تازگی، بیش از ۱۷هزار فیلتر خودرو را معدوم کردیم. فیلتر خودرو، مواد غذایی، قطعات خودرو، لوازم برقی خانگی، مصالح ساختمانی، سیانجی، شهربازی و.... مسئولیت بسیار خطیری است و در عین حال امکانات و توانمندی ما نیز محدود است. نمیتوان همهچیز را با کنترل و بازرسی درست کرد. اگر فرایندهای تولید و ارائه خدمات ما درست نشود، با کنترل صرف نمیتوان کیفیت را تامین کرد. کنترل، تنها بخشی از فرایند تولید کیفیت و ارائه خدمت با کیفیت است و همه آن نیست. حتی اگر کنترلها را صد درصد کنیم -که امری محال و نشدنی است- تازه به این میرسیم که در یک کالا یا خدمات عیبی وجود دارد. نمیتوان عیب را برطرف کرد. باید کاری کنیم که از ابتدا کالای معیوب تولید نشود.
در بازارهای کشور شاهد رواج تقلب هستیم؛ از بازار طلا گرفته تا تیرآهن و.... ریشههای این پدیده در چیست؟
بازار انحصاری و ساختار اقتصادی ضعیف، دو عامل اساسی در رواج این تقلبهاست. مادامی که بازار انحصاری است و بین کالاها رقابت آزاد و عادلانه وجود ندارد و از طرفی، ساختار اقتصادی به گونهای است که تولید در کشور از خیلی از فعالیتهای دیگر به لحاظ صرفه اقتصادی عقب مانده است، فرد به تقلب روی میآورد که بتواند در این بازار خودش را نجات بدهد. بسیاری از کارهایی که ما انجام میدهیم، در فضای اقتصادی آزاد و عادلانه خیلی از کشورهای دیگر نیاز به اعمال آنها نیست. میپرسید چرا؟ چون کالای باکیفیت خودبه خود کالای بی کیفیت را از بازار خارج میکند، مشروط بر اینکه فضای رقابت، عرصه بین المللی باشد. یعنی ما نباید خوبها را تنبیه کنیم. یعنی فرض کنید فضای رقابت ما به گونهای باشد که همه بتوانند در این بازار مشارکت کنند و شما کالاهای متنوعی داشته باشید. در این فضا که کالاهای متنوع و یا یکسان در ارتباط با یک کالای خاص وجود دارد، اگر نتوانید قیمت را با کالای مشابه تطبیق دهید، خود به خود از بازار حذف خواهید شد. یک هزارم کارهایی که ما انجام میدهیم (نظارت بر اجرای استانداردها) حتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام نمی شود. ولی چه کنیم که سازمان ملی استاندارد باید تاوان انحصار بازار غیررقابتی و انحصاری و همچنین ساختار ضعیف اقتصادی و تولیدی کشور را پرداخت کند.
مصداقهای تقلب چه مواردی هستند؟ آیا تقلب بیشتر در کمفروشی نمود پیدا میکند؟
همه شکل آن دیده شده است؛ از جعل نشان استاندارد تا کم فروشی، به خصوص در فرآوردههایی مثل آبلیمو و آبمیوه راحتتر میشود این کار را کرد، چون میتوانید فرآیند آن را بهصورت فرمولاسیون هم انجام دهید. اما در موارد دیگر نمیتوان این کار را انجام داد، چون ما باید براساس تست باید قضاوت کنیم. رئیس سازمان ملی استاندارد قبول کرد و ما ۴ بار استاندارد را عوض کردیم. استانداردی که در تمام دنیا استفاده میشود، یکی است اما ما نمیتوانیم محصولمان را با یک استاندارد تست کنیم، چرا؟ چون تقلبهای ما نوتر و جدیدتر است. شیوههای تقلبی داریم که ناگزیرمان میکند استانداردها را بازنگری کنیم و پارامترهایی را اضافه کنیم که بتوانیم تقلبها را ردیابی کنیم. مثلا ما اساسا در سوسیس و کالباسها، بافتشناسی را نگاه نمیکردیم و بافتشناسی آنها را مطالعه نمی کردیم. ولی امروز به خاطر اینکه متوجه شویم بافت گوشتی که برای سوسیس و کالباس استفاده شده از بخش حلال حیوان بوده یا از بخش حرام، ناگزیریم مطالعات بافتشناسی انجام دهیم، عکس بگیریم و اطمینان حاصل کنیم که فرآورده گوشتیای که دارد تولید میشود، فرآورده ای حلال و درست است. کار ما خیلی سخت شده است. مثلا برای ژلاتینهایی که در ژلههایی که سر سفرههایتان میگذارید و یا در پاستیلها استفاده میشود، سال گذشته ناگزیر شدیم مطالعات ژنتیکی انجام دهیم تا ببینم این ژله مربوط به خوک است یا گوسفند یا گاو. این کارها به این راحتیها هم که فکر میکنید، نیست. کار واقعا حرفهای و پیچیده شده است و هر چه جلوتر میرویم روش شناسایی تقلبها پیچیدهتر و سختتر میشود.مشکل دیگر این است که بعضی از برندها را نمیتوانیم علنی کنیم. همین چند وقت پیش در زعفرانها ۷ نوع برند را غیر استاندارد اعلام کردیم.
آقای مهندس! بزرگان و تولیدکنندههای شناسنامهدار ما چقدر در رواج این تقلبها نقش دارند؟ آیا دستهای آنها به این قضیه آلوده است یا خیر؟
خیر، اتفاقا آنها بیشتر مورد جعل قرار گرفتهاند. آنها از این حیث که نمیآیند دعوی حقوقی و پیگیری کنند، مقصرند. در واقع وظیفهشان خطیرتر است چون باید واکنش نشان دهند و به سازمانها اطلاع رسانی کنند که برند ما مورد جعل قرار گرفته است. آنها باید یک سری ویژگیهای خاص و تغییراتی را در نشانهگذاری محصول شان ایجاد کنند که کمتر و سختتر بشود آن را مورد جعل قرار داد.
یکی از مشکلات موجود در زندگی شهری استاندارد شهربازیهاست. این موضوع به چالش بزرگی تبدیل شده که امنیت جانی شهروندان را تهدید میکند. در این خصوص چه اقداماتی انجام شده است؟
بعضی از شهربازیهای ما مشخصات فنی ندارند. این شهربازیها قبل از اینکه استانداردشان اجباری شود، ایجاد شدهاند. نقشههای تاسیسات، فنی و سازه ندارند. نمیدانیم مقاومت فشاری پایهای که زده شده چقدر است. باید به روش مهندسی معکوس اصلاح کنیم. برخی مواقع درمقابل کارهای انجامشدهای قرار گرفتهایم که شهربازی یکی از آنهاست. البته در خصوص استاندارد آسانسور هم همین مشکل را داریم. استاندارد آسانسور در سال ۸۲ اجباری شده و از این رو آسانسورهایی را که قبل از این سال ساخته شده بازرسی نکردهایم.
ما امروز با تولید برخی کالاهای غیر استاندارد زیرزمینی مواجه شدهایم. برای مقابله با این کالاها چه باید کرد؟
فرض کنید در زیرزمین خانهتان کالایی غیراستاندارد تولید کنید، ما چطور میتوانیم آن را شناسایی کنیم؟ اخیرا ۱۷هزار فیلتر هوای غیر استاندارد را در بازار کشف کردیم، که به همین شکل تولید شده بود. یک قطعه از فیلتر و دستگاه تولیدش را به افراد میدادند. شخصی، افراد بیبضاعت و بیماران نیازمند را جمع میکرده و این فیلترها را در بازار توزیع میکرده است. شما بگویید با وجود چنین شبکههایی چه کاری از دست ما برمیآمد؟ البته فراموش نکنید که اگر نظارتهای ما نباشد مردم زیر بار کالاهای غیر استاندارد له میشوند چون تخلف و تقلب در تولید آنقدر زیاد شده که گفتنی نیست.
اداره کل استاندارد استان تهران یکی از پر کارترین ادارات استاندارد کشور است. این بخش از سازمان ملی استاندارد در شش ماه نخست امسال چه فعالیتهایی داشته است؟
ما در سطح استان تهران فعالیتهای زیادی انجام میدهیم و موظفیم بازارها را بررسی کنیم که از کالاهای تقلبی، کم کیفیت و نامرغوب پاک شوند. به عنوان مثال، بازرسان این اداره کل در سال، ۱۶هزار مورد بازرسی از نوع سوخت استان تهران انجام میدهند. آنها حداقل ۴بار طی یک سال، کیفیت سوخت را با همکاری شرکت ملی نفت کنترل میکنند.
در ارتباط با سیانجیها نگرانیهایی وجود داشت که در مورد آن کار خوبی انجام شد. سال گذشته، بیش از ۲۲۰۰ اتوبوس در سطح شهر و استان تهران را مورد آزمون قرار دادیم و روی بیش از 14 هزار مخزن سیانجی تستهایی صورت گرفت. از این تعداد، ۹۰۰مورد مخزن با استاندارد ملی مغایرت داشت و آسیب آنها از نوع سطح سه (بحرانی) بود. این ۹۰۰مورد را به شهرک صنعتی عباسآباد انتقال داده و با پرسهای ۱۰۰تنی معدوم کردیم تا نتوانند دوباره آنها را جوش بدهند.
درمورد تاکسیها نیز تحقیقات زیادی انجام دادیم. سال گذشته، مخازن بیش از دو هزار تاکسی را با اعتبار خودمان تست کردیم. حدود 70 مورد مخازن سیانجی آنها مشکل داشت. به اتحادیه تاکسیرانیها و شورای شهر هم اعلام کردیم. در حال حاضر دنبال این هستیم که به اتفاق سایر دستگاهها (مثل حمل و نقل و سایر ارگانهای درگیر) آزمون سیانجی را در معاینههای فنی خودروها، الزامی کنیم. در تهران، حدود ۱۲۰هزار تاکسی و خودرو وجود دارد که مخازن سیانجی روی آنها نصب شده است. روی این خودروها حتما باید بازرسیهای فنی انجام شود تا اطمینان حاصل کنیم مشکلی ندارند.
نقش مردم در رعایت استانداردها چیست؟
استاندارد در تمام دنیا، ابزاری برای بهترشدن زندگی است، اما نمیتوان مردم را به زور وادار به استفاده از استاندارد کرد. متاسفانه در کشور ما از استاندارد به عنوان چماق استفاده میشود و شاهد برخی بیاخلاقیها در بحث تولید (از نظر جعل) هستیم. به تازگی، بیش از ۱۷هزار فیلتر خودرو را معدوم کردیم. فیلتر خودرو، مواد غذایی، قطعات خودرو، لوازم برقی خانگی، مصالح ساختمانی، سیانجی، شهربازی و.... مسئولیت بسیار خطیری است و در عین حال امکانات و توانمندی ما نیز محدود است. نمیتوان همهچیز را با کنترل و بازرسی درست کرد. اگر فرایندهای تولید و ارائه خدمات ما درست نشود، با کنترل صرف نمیتوان کیفیت را تامین کرد. کنترل، تنها بخشی از فرایند تولید کیفیت و ارائه خدمت با کیفیت است و همه آن نیست. حتی اگر کنترلها را صد درصد کنیم -که امری محال و نشدنی است- تازه به این میرسیم که در یک کالا یا خدمات عیبی وجود دارد. نمیتوان عیب را برطرف کرد. باید کاری کنیم که از ابتدا کالای معیوب تولید نشود.
در بازارهای کشور شاهد رواج تقلب هستیم؛ از بازار طلا گرفته تا تیرآهن و.... ریشههای این پدیده در چیست؟
بازار انحصاری و ساختار اقتصادی ضعیف، دو عامل اساسی در رواج این تقلبهاست. مادامی که بازار انحصاری است و بین کالاها رقابت آزاد و عادلانه وجود ندارد و از طرفی، ساختار اقتصادی به گونهای است که تولید در کشور از خیلی از فعالیتهای دیگر به لحاظ صرفه اقتصادی عقب مانده است، فرد به تقلب روی میآورد که بتواند در این بازار خودش را نجات بدهد. بسیاری از کارهایی که ما انجام میدهیم، در فضای اقتصادی آزاد و عادلانه خیلی از کشورهای دیگر نیاز به اعمال آنها نیست. میپرسید چرا؟ چون کالای باکیفیت خودبه خود کالای بی کیفیت را از بازار خارج میکند، مشروط بر اینکه فضای رقابت، عرصه بین المللی باشد. یعنی ما نباید خوبها را تنبیه کنیم. یعنی فرض کنید فضای رقابت ما به گونهای باشد که همه بتوانند در این بازار مشارکت کنند و شما کالاهای متنوعی داشته باشید. در این فضا که کالاهای متنوع و یا یکسان در ارتباط با یک کالای خاص وجود دارد، اگر نتوانید قیمت را با کالای مشابه تطبیق دهید، خود به خود از بازار حذف خواهید شد. یک هزارم کارهایی که ما انجام میدهیم (نظارت بر اجرای استانداردها) حتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام نمی شود. ولی چه کنیم که سازمان ملی استاندارد باید تاوان انحصار بازار غیررقابتی و انحصاری و همچنین ساختار ضعیف اقتصادی و تولیدی کشور را پرداخت کند.
مصداقهای تقلب چه مواردی هستند؟ آیا تقلب بیشتر در کمفروشی نمود پیدا میکند؟
همه شکل آن دیده شده است؛ از جعل نشان استاندارد تا کم فروشی، به خصوص در فرآوردههایی مثل آبلیمو و آبمیوه راحتتر میشود این کار را کرد، چون میتوانید فرآیند آن را بهصورت فرمولاسیون هم انجام دهید. اما در موارد دیگر نمیتوان این کار را انجام داد، چون ما باید براساس تست باید قضاوت کنیم. رئیس سازمان ملی استاندارد قبول کرد و ما ۴ بار استاندارد را عوض کردیم. استانداردی که در تمام دنیا استفاده میشود، یکی است اما ما نمیتوانیم محصولمان را با یک استاندارد تست کنیم، چرا؟ چون تقلبهای ما نوتر و جدیدتر است. شیوههای تقلبی داریم که ناگزیرمان میکند استانداردها را بازنگری کنیم و پارامترهایی را اضافه کنیم که بتوانیم تقلبها را ردیابی کنیم. مثلا ما اساسا در سوسیس و کالباسها، بافتشناسی را نگاه نمیکردیم و بافتشناسی آنها را مطالعه نمی کردیم. ولی امروز به خاطر اینکه متوجه شویم بافت گوشتی که برای سوسیس و کالباس استفاده شده از بخش حلال حیوان بوده یا از بخش حرام، ناگزیریم مطالعات بافتشناسی انجام دهیم، عکس بگیریم و اطمینان حاصل کنیم که فرآورده گوشتیای که دارد تولید میشود، فرآورده ای حلال و درست است. کار ما خیلی سخت شده است. مثلا برای ژلاتینهایی که در ژلههایی که سر سفرههایتان میگذارید و یا در پاستیلها استفاده میشود، سال گذشته ناگزیر شدیم مطالعات ژنتیکی انجام دهیم تا ببینم این ژله مربوط به خوک است یا گوسفند یا گاو. این کارها به این راحتیها هم که فکر میکنید، نیست. کار واقعا حرفهای و پیچیده شده است و هر چه جلوتر میرویم روش شناسایی تقلبها پیچیدهتر و سختتر میشود.مشکل دیگر این است که بعضی از برندها را نمیتوانیم علنی کنیم. همین چند وقت پیش در زعفرانها ۷ نوع برند را غیر استاندارد اعلام کردیم.
آقای مهندس! بزرگان و تولیدکنندههای شناسنامهدار ما چقدر در رواج این تقلبها نقش دارند؟ آیا دستهای آنها به این قضیه آلوده است یا خیر؟
خیر، اتفاقا آنها بیشتر مورد جعل قرار گرفتهاند. آنها از این حیث که نمیآیند دعوی حقوقی و پیگیری کنند، مقصرند. در واقع وظیفهشان خطیرتر است چون باید واکنش نشان دهند و به سازمانها اطلاع رسانی کنند که برند ما مورد جعل قرار گرفته است. آنها باید یک سری ویژگیهای خاص و تغییراتی را در نشانهگذاری محصول شان ایجاد کنند که کمتر و سختتر بشود آن را مورد جعل قرار داد.
یکی از مشکلات موجود در زندگی شهری استاندارد شهربازیهاست. این موضوع به چالش بزرگی تبدیل شده که امنیت جانی شهروندان را تهدید میکند. در این خصوص چه اقداماتی انجام شده است؟
بعضی از شهربازیهای ما مشخصات فنی ندارند. این شهربازیها قبل از اینکه استانداردشان اجباری شود، ایجاد شدهاند. نقشههای تاسیسات، فنی و سازه ندارند. نمیدانیم مقاومت فشاری پایهای که زده شده چقدر است. باید به روش مهندسی معکوس اصلاح کنیم. برخی مواقع درمقابل کارهای انجامشدهای قرار گرفتهایم که شهربازی یکی از آنهاست. البته در خصوص استاندارد آسانسور هم همین مشکل را داریم. استاندارد آسانسور در سال ۸۲ اجباری شده و از این رو آسانسورهایی را که قبل از این سال ساخته شده بازرسی نکردهایم.
ما امروز با تولید برخی کالاهای غیر استاندارد زیرزمینی مواجه شدهایم. برای مقابله با این کالاها چه باید کرد؟
فرض کنید در زیرزمین خانهتان کالایی غیراستاندارد تولید کنید، ما چطور میتوانیم آن را شناسایی کنیم؟ اخیرا ۱۷هزار فیلتر هوای غیر استاندارد را در بازار کشف کردیم، که به همین شکل تولید شده بود. یک قطعه از فیلتر و دستگاه تولیدش را به افراد میدادند. شخصی، افراد بیبضاعت و بیماران نیازمند را جمع میکرده و این فیلترها را در بازار توزیع میکرده است. شما بگویید با وجود چنین شبکههایی چه کاری از دست ما برمیآمد؟ البته فراموش نکنید که اگر نظارتهای ما نباشد مردم زیر بار کالاهای غیر استاندارد له میشوند چون تخلف و تقلب در تولید آنقدر زیاد شده که گفتنی نیست.
ارسال نظر