پاسخ محمد کمال سروی ها به منتقدان:
شورای چهارم تخصصیترین شورا در همه ادوار است
در شورای سوم معمولا دوستان شغلهای دیگری داشتند و خودمان هم نمیتوانستیم خودمان را پیدا کنیم گلایه من از این جهت بوده که من دلایل استعفایم را به اطلاع دوستان رساندم و آنان بدون اینکه یک خط برای من بنویسند، گفتند ما ورود نمیکنیم و به استعفا رای میدهیم اگر باهم باشیم، موثرتر هستیم، اما اگر بین ما افتراق باشد، قطعا تاثیری نداریم دنیای اقتصاد،احسان میرزاده- بر خلاف دیگر کلانشهرها و با توجه به ترکیب اعضای منتخب شورای شهر مشهد، محمد کمال سرویها برای نشستن بر کرسی ریاست این شورا راه آسانی در پیش داشت و بیرقیب بود.
در شورای سوم معمولا دوستان شغلهای دیگری داشتند و خودمان هم نمیتوانستیم خودمان را پیدا کنیم گلایه من از این جهت بوده که من دلایل استعفایم را به اطلاع دوستان رساندم و آنان بدون اینکه یک خط برای من بنویسند، گفتند ما ورود نمیکنیم و به استعفا رای میدهیم اگر باهم باشیم، موثرتر هستیم، اما اگر بین ما افتراق باشد، قطعا تاثیری نداریم دنیای اقتصاد،احسان میرزاده- بر خلاف دیگر کلانشهرها و با توجه به ترکیب اعضای منتخب شورای شهر مشهد، محمد کمال سرویها برای نشستن بر کرسی ریاست این شورا راه آسانی در پیش داشت و بیرقیب بود.
همه از او به عنوان مهره کلیدی و تاثیرگذار شورا یاد میکنند و با اینکه هنگام رایگیری برای انتخاب شهردار در سفر حج بود، اما نقش بسزایی در انتخاب سید صولت مرتضوی به عنوان شهردار مشهد ایفا کرد. او که به نشانه اعتراض به عملکرد شهردار وقت مشهد یعنی سید محمد پژمان و در ماههای پایانی عمر شورای سوم استعفا داده بود، به اتفاق همفکرانش در «جبهه پایداری» بیشترین کرسیهای شورای چهارم در انتخابات ۲۴ خرداد را به دست آوردند و به گفته خودش در حال حاضر به اصلاح روند امور شهرداری مشغولند. گفتگو در ساختمان شورای شهر انجام شد و در پاسخ به اولین سوالمان درباره ارزیابیاش از عملکرد شورای چهارم طی ۵ ماه اخیر گفت: «شورای چهارم از ابتدا سعی کرد رویکردی اجرایی داشته باشد. در هر بخشی که وارد میشویم، بحث بودجه از اصلیترین موضوعات آن مجموعه و سازمان است، لذا شورای چهارم وقت زیادی گذاشت و بودجه شهرداری از شورای اول تا شورای سوم را بررسی کرد و پس از واکاوای نقاط ضعف و قوت به جمعبندیهایی رسید. ما برای اولین بار وقت گذاشتیم و در یک فضای تعاملی سیاستهای کلان بودجهای را تصویب و به آقای شهردار ابلاغ کردیم و ایشان براساس آن سیاستهای
کلی بودجه سال ۹۳ را تدوین و به شورای شهر ارائه کردند که اکنون در مراحل بررسی و تصویب است. ما با یک رشد منطقی برای سال ۹۳، ۲۵۰۰ میلیارد تومان را بهعنوان بودجه اصلی شهرداری که میتوان در قبالش پروژه تعریف کرد، در نظر گرفتیم و هزینههای جاری و عمرانی را در آن دیدیم و سعی خواهیم کرد با پیگیری و نظارت هرماهه آن را محقق کنیم. خط ۲ قطارشهری پروژهای است که نباید متوقف شود، زیرا سرمایه کشور است و دستگاههایش با هزینه سنگینی خریداری شدهاند. واگن روی ریل باید در بهمن ماه ۹۳ تحویل ما شود تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند، اما الان میبینم که فقط ۲۰ درصد پیشرفت داشته است».
با توجه به اینکه شما عضو شورای سوم نیز بودید، علت پیش روی کند خط ۲ قطارشهری چه بوده است؟
چیزی که مشخص است، این است که شهرداری، شورای شهر و پیمانکار هرکدام به میزانی مقصر بودهاند. بحث این است که وقتی کار قطارشهری متوقف شود، شهر ضرر میکند. خوشبختانه قرارگاه(خاتم الانبیاء) و پیمانکار را متوجه خطاهایشان کردیم و اعلام کردیم هرجا که قصور داشتهاند، باید جبران کنند. از این طرف در تیم شهرداری هم مشکلاتی بوده که آنها را مطلع کرده اصلاح میکنیم. به لحاظ نقدینگی هم به امور مسلط شدیم تا با تاخیرات مشابهی روبهرو نباشیم.
قرارگاه خاتم الانبیاء هم بابت تاخیر جریمه خواهد شد؟
قطعا هرکسی به میزان خسارتی که ایجاد کرده جریمه خواهد شد.
سهم چه کسی بیشتر بوده است؟
به نظر میرسد تقصیر شهرداری از سایرین بیشتر بوده است. با بررسیهای اجمالی که داشتیم مشخص شد، شهرداری در بسیاری از حوزهها شرح خدمات را تغییر داده است یا در زمینه فاینانس، قرارگاه چند فاینانسور را مقرر کرده که شهرداری پاسخ نگفته است. اگر این فاینانسور در سال ۸۷ که ما تحریم نداشتیم، برای پروژه «ال سی» باز میکرد مشکلات حل میشد، اما بعد از یکی- دو سال به تحریم خوردیم و همه درها بسته شد. اما ما در یک فضای تعاملی با تمام گروههایی که درگیر پروژهها بودند، وارد صحبت شدیم و سعی کردیم بهترین تصمیمها را اتخاذ کنیم تا پروژه در کمترین زمان اجرا شود. چون اگر بررسی پروژهای با این حجم را به سیستم قضایی واگذار کنیم، حداقل دو سال زمان نیاز دارد.
اینها مسائل بسیار پیش پا افتادهای است که میشد در شورای سوم هم صورت بگیرد، مثلا گزارش کارهایی که کمیسیون حمل و نقل -که من هم در آن حضور داشتم- میخواست، تا ۶ ماه بعد هم به دست ما نمیرسید. البته ما میتوانستیم این مسئله را به صورت جدیتر پیگیری کنیم، اما بنا به دلایلی، این مقدار اطلاعاتی که الان به دست ما رسیده است، آن زمان نمیرسید. قصور شهرداری به عنوان کارفرما این بوده که به موقع وارد نشده و مشکلات را حل نکرده است.
در مصاحبه اخیرتان فرموده بودید که دستگاه قضایی در حال پیگیری پرونده آقای پژمان است، اگر اطلاع دقیقی دارید بفرمایید که الان این پرونده به کجا رسیده است؟ چون وقتی آقای پژمان از شهرداری مشهد رفتند، گفته شد که به خاطر همان پرونده ایشان نمیتوانند پست جدید بگیرند و به قید وثیقه آزاد هستند و حرفهایی از این دست. این صحبتها چقدر دقیق است و اصلا پرونده در چه مرحلهای است؟
بله، همانطور که میگویید هم سازمان بازرسی و هم دستگاه قضایی روی این پروندهها کار کرده و الان هم دادگستری مشغول بررسی این پرونده است. در دیدار اخیری که با جناب آقای دادستان داشتیم، ایشان گفتند تا زمانی که به نتیجه نرسیم، نمیتوانیم گزارش بدهیم. قطعا ما وارد حوزه قضا نمیشویم، اما تا آنجایی که من اطلاع دارم پروندهها به خوبی پیگیری میشود و انشاا... که به نتایج خوبی برسد.
اما آن زمان شما خیلی در این زمینه پافشاری کردید و حتی استعفا هم دادید...
ببینید ما الان به دنبال ایجاد یک روال صحیح هستیم. یکی از صحبتهای جدی من در آن زمان که مستنداتش را هم در صحن علنی ارائه کردم، این بود که همه حکومتها تبعیض را بد میدانند، بر این اساس ما از شهرداری سوال میکردیم آیا شورای شهر اجازه داده است که شما در شهر چندین نرخ واگذاری داشته باشید یا نه؟ و میگفتند نه ما خودمان به این جمعبندی رسیدهایم. ما هم میگفتیم پس در این صورت باید منطق کارشناسیتان را در شورا مصوب کنید. یعنی اگر شما برای دو نرخی عمل کردن منطق داشته باشید، حتما ما آن منطق را قبول و مصوب میکنیم. اما بر اساس هیچ منطقی نمیتوانیم در یک خیابان با شرایط برابر دو نرخ داشته باشیم. آن زمان ما این مشکلات را تذکر میدادیم و الان در حال تصحیح روالش هستیم.
فرمودید اخیرا اطلاعات بیشتری به دست آوردید که باعث شده بر صحبتهای قبلیتان پافشاری کنید.
اینکه میگویم در حال اصلاح سیستم هستیم، برای همین است که این اتفاقات دیگر در شهرداری تکرار نشود.
اما من از لحن شما احساس کردم مشکل جدیای وجود نداشته است.
خیر، بعضی از مشکلاتی که آن زمان تشخیص دادیم، اکنون با برخی تعویض مدیریتها در شهرداری حل شده است. چون در آن زمان دستورات مکرری داشتیم که خلاف مصوبات بود و الان این دستورات را نداریم، یعنی الان مدیران مناطق براساس قانون عمل میکنند. بخشی از مشکلات را هم باید در قالب سیستمها اصلاح کنیم، یعنی سیستمهای ما باید درست شود تا به پرسنل شهرداری اجازه ندهد که به سمت تخلف بروند.
ما اخیرا گفتگویی با آقای بصیریپور داشتیم و ایشان صحبتهایی درباره استعفای شما و دلایلش مطرح کردند. گفتند ما در شورای سوم آن اطلاعات را در اختیار آقای سرویها قرار دادیم و ایشان در زمینه مشکلات مبالغه کردند، نظرتان درباره صحبت ایشان چیست؟
ما از آقای شهردار پرسیدیم که آیا واقعا این سیستم چند نرخی در شهرداری وجود دارد یا نه؟ اما جناب آقای شهردار گزارش دقیقی به ما ارائه نکردند. زمان گذشت و ریاست شورا طی چند نامه از ایشان گزارش خواست، اما جواب ندادند. در مقطعی به من ماموریت دادند که با همکاری شهرسازی گزارش را برای شورا تهیه کنم. من از سیستم شهرسازی شهرداری گزارشی گرفتم که نشان میداد، بخشی از پلاکها را با ۱۰۰ P و بخشی دیگر را با ۲۵ P پاسخ میدهیم. در آن زمان این موضوع از سوی شورا پیگیری نشد. دوستان شورا میگفتند چون سال آخر است، پیگیری این مسئله لازم نیست و فقط مطلب را به خود آقای شهردار ابلاغ کردند تا خودشان این مشکل را حل کنند. جناب آقای شهردار گفتند من از این اتفاقات بیخبر بودم، بررسی میکنم و اقدام لازم را انجام میدهم. اما من با این حرف قانع نمیشدم، چون همه مناطق مدعی بودند این اقدامات را با دستور مستقیم آقای شهردار انجام دادهاند و چون با دستور ایشان بوده است، شورا باید چگونگی حل این مسئله را پیگیری کند.
برخی معتقدند این افشاگری باعث شد بخش از مردم جذب شوند و به خاطر احقاق حق، به شما و جبههای که ایجاد کردید، رای دادند.
برخی به من گفتند که چرا سال آخر این مسائل را به مردم گفتی و چرا از سال اول بیان نکردی؟ یا عدهای گفتند طرح این مسائل سیاسی بود و تیم تو به خاطر این مسئله رای آورد. حقیقتا آنهایی که از نزدیک شاهد بودند، میدانند نامههایی که من درباره تخلفات شهرداری نوشتم، مربوط به سال آخر نبود. واقعا من از سال ۸۸ به شخص شهردار، بازرسی، استانداری، امام جمعه و هرجایی که احساس میکردم در روند مدیریت تاثیر دارد، نامه دادم و به همه گفتم این تخلفات وجود دارد.
اسنادی وجود داشت که نشان میداد با دستورات آقای شهردار برای گروهها و اشخاص خاصی تخفیفات زیادی در نظر گرفته میشد. من گفتم طبق مصوبه شورا شما حق دارید تنها ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به اقشار محروم تخفیف بدهید و حق ندارید به یک انسان متمول ۳ میلیارد تومان تخفیف بدهید. ایشان میگفت که من دلایل منطقی دارم که این کار باعث جذب و تشویق سرمایهگذار میشود، ما هم میگفتیم خب آن دلایل منطقی را به شورا بگویید تا شورا آن را مصوب کند. شاید در نهایت اثبات نشود که پولی در جیب ایشان رفته است، اما بحث ما قانونگریزی بود. ما میگفتیم میتوانیم در سایه قانون کارها را با هم پیش ببریم.
فکر میکنید با توجه به رضایت نسبی که بین مردم از عملکرد شهرداری قبل وجود داشت، چه شد که برخلاف انتخابات ریاست جمهوری در انتخابات شورا مشارکت کمرنگی داشتند و بعد هم به گروهی رای دادند که باوجود آن رضایت عمومی، مخالف سیاستهای شهردار سابق بود؟
مردم ما به مسائل اولویتدار بیشتر بها میدهند، زیرا خوب میدانند که دخالت رییس جمهور در معیشت و حفظ نظام چقدر است و شورای محلی چه کاری میتواند انجام دهد. من فکر میکنم چون این دو انتخابات از یک سنخ نبودند، مردم از انتخابات ریاست جمهوری استقبال گستردهای کردند، اما ذهنشان را درگیر موضوع شورا نکردند. در بقیه کشور نیز همینطور بود.
اما تعداد شرکتکنندگان انتخابات شورا در تهران نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری بود.
نمیدانم، شما بهتر میتوانید آمارها را بررسی کنید. براساس چیزی که من شنیدم در کلانشهرها فاصله فاحشی بین ریاست جمهوری و شورا بوده است. اما در انتخابات شورای شهر مشهد ما مجموعهای از مسائل حقیقی و واقعی را بیان کردیم. ما هم میتوانستیم مانند بسیاری فقط به ظواهر شهر و گل و بلبل اتکا کنیم و بگوییم شهرداری خیلی خوب است و سرانه فضای سبز را از ۷ متر به ۱۰ متر رسانده، المانهای خوبی در سطح شهر گذاشته و روی سایر مشکلات شهر سرپوش بگذاریم، اما اگر چنین میکردیم آیا به وظیفهمان عمل کرده بودیم؟ من احساس میکنم، عمل نکرده بودیم.
من میدیدم مردمی که به شهرداری میروند با نارضایتی بیرون میآیند. خوب چرا برای این مشکلات درمان نداشته باشیم؟ چرا بگوییم بهترین المانها در مشهد است، بهترین نورپردازی شب در مشهد صورت گرفته، آیا مشکلات شهر فقط همین نورپردازی بوده؟ آیا مشکل مشهد فقط فضای سبز بوده است؟
پس به نظر شما این رضایت عمومی چگونه کسب شده است؟
به این صورت که ما با القای رسانهها فضایی ایجاد کنیم و همه مردم را به موضوع خوشبین جلوه دهیم و بعد بگوییم رضایت همگان فراهم شده است.
یعنی شما معتقدید از رسانهها استفاده ابزاری شده است؟
دقیقا احساس میکنم رسانهها آمدند و بخشی از کارهای مثبت را پررنگتر جلوه دادند، بخشی از معضلات شهر را پوشش خبری ندادند و خواستند ذهن مردم را مدیریت کنند. ما در آن فضا مشکلات شهر را بیان کردیم و سعی کردیم دروغ نگوییم. برای این منظور جلسات متعددی با نخبگان داشتیم، من در اکثر دانشگاهها نشست گذاشتم و در رابطه با همین موضوعات صحبت کردیم، مساجد محوری و اثرگذار شهر از ما دعوت کردند و مردم و نخبگان با این موضوعات درگیر شدند.
اینکه چرا اینطور شد را شما باید ریشهیابی کنید. بالاخره آنهایی که نسبت به نظام دغدغه بیشتری داشتند، پای کار آمدند و خوشبختانه دو اتفاق خوب و ارزشمند برای مشهد رقم خورد. از یک طرف وزارت کشور تعداد اعضای شورا را واقعی کرد و توانستیم به جای ۱۱نفر، ۲۵ نماینده داشته باشیم که این اتفاق باعث میشود به لحاظ کمی افراد بیشتری در اختیار شورای شهر قرار بگیرند. از طرف دیگر در این دوره تخصصهای متعددی به شورای شهر راه پیدا کردند و ما شورای چهارم را تخصصیترین شورا در طول این چند دوره میدانیم. ما هیچ وقت در شوراهای قبل دکترای شهرسازی، کارشناس ارشد حقوق، معمار و... نداشتیم، متخصصی در حوزه برنامه و بودجه نداشتیم، اما الان نمایندهای داریم که قبلا معاون وزیر بوده و بودجه یک وزارتخانه را تدوین میکرده یا فردی داریم که برنامه بودجه ستاد سپاه کل کشور را بررسی کرده است. خدا را شکر اکنون در جمع خود استانداری داریم که در چندین استان مسئولیت داشته و سه روحانی محترم و مسلط به کار فرهنگی در میان ما حضور دارند.
در شورای سوم بارها گفته شد که اصلا کار فرهنگی برای چیست و چرا باید بودجه کار فرهنگی را اضافه کنیم؟ من فکر میکنم تفاوتهای فاحشی میان شورای چهارم و شوراهای قبل وجود دارد. البته رسم هم همین است و معمولا شورا از دوره اول تا سوم به بلوغ رسیده و هر دوره پختهتر شده است. الان هم من در میزان پختگی و میزان وقتگذاری فاصله خیلی خوبی بین شورای سوم و چهارم احساس میکنم. در شورای سوم معمولا دوستان شغلهای دیگری داشتند و خودمان هم نمیتوانستیم خودمان را پیدا کنیم، اما الان ۲۵ نفر قبول کردهاند که کار اصلیشان شورای شهر باشد و بعد به کارهای دیگرشان بپردازند.
با توجه به اینکه معتقدید شورای چهارم تخصصیترین شورا بوده است، پس چرا شهرداری انتخاب کردهاند که در این زمینه مدرک تخصصی ندارد؟
در گذشته میگفتند بهتر است شهرداری انتخاب کنیم که تخصص فنی، عمران و شهرسازی داشته باشد. ما از اساتید بنام کشوری دعوت کردیم تا در این زمینه نظر بدهند و آنان با این اعتقاد که بهترین شهردار باید شهرساز باشد، مخالفت کردند. در این نگاه، ما فقط به ساختمان و شریانها بها دادهایم. ما میتوانیم از یک مهندس ارشد معماری به عنوان معاون شهردار استفاده کنیم، از همین رو از نظر ما، اینکه شهردار کار اجتماعی بیشتری کرده باشد، اولویت بیشتری داشت. لذا به جای یک شهردار عمرانی صرف، کسی را در نظر گرفتیم که مدیریت بلد باشد، در موضوعات فرهنگی باسابقه و در حوزههای مختلف متخصص باشد.
در زمان استعفایتان رابطه شما با عدهای از اعضای شورای سوم تیره شد. از جمله در گفتگوی اخیرمان با آقای بصیری پور،ایشان عنوان کردند که شما در انتخابات اخیر علیه آنها جو سازی کرده اید،نظر شما در مورد گفته ایشان چیست؟
به هرحال ما میخواهیم ۴سال با هم کار کنیم، آقای بصیریپور یکی از دوستان صمیمی و نزدیک من در شورای سوم بوده و الان در شورای چهارم هم همینطور است. اما رفاقت جایگاه خودش را دارد و کار جایگاه خودش را. من در زمان استعفا خواهش کردم که دوستان برای پذیرفتن یا نپذیرفتن استعفای من جلسهای بگذارند و مرا به آن جلسه دعوت نکنند. از دوستان خواهش کردم دلایلی که برای استعفایم در ۶ صفحه تنظیم کرده بودم و در باکس تک تک اعضای شورا گذاشته بودم را بررسی کنند. گفتم بررسی کنید و هر کدام که منطق ندارد و مستنداتش درست نیست، به صلاح شهر نیست یا قابلیت پیگیری ندارد را برای من بنویسید که خط بزنم. اما اصلا عزیزان ما بررسی نکردند، گلایه من از این جهت بوده که من دلایل استعفایم را به اطلاع دوستان رساندم و آنان بدون اینکه یک خط برای من بنویسند، گفتند ما ورود نمیکنیم و به استعفا رای میدهیم. البته من از اعضای شورا خواهش کردم که اگر نمیخواهید پیگیری کنید به استعفای من رای دهید تا بروم بیرون از شورا این مسائل را پیگیری کنم، چون من این قصه را رها نمیکنم و آنان هم بزرگواری کردند و به استعفا رای دادند. اما درباره اینکه چرا جناب آقای
بصیریپور در لیست ما قرار نگرفته است باید بگویم، ما از یک گروه دانشگاهی خواستیم که بیایند و افرادی که میخواهند از میان ۶۰۰ کاندیداهای شهر مشهد در لیست قرار بگیرند را شاخصبندی کنند، بدون اینکه بگوییم در چه گفتمانی هستند. ما جبهه پایداری را به خاطر همین دیدگاههای نابی که داشت، انتخاب کردیم. آن گروه دانشگاهی آمدند و در طیف اصولگرایی کسانی که علاقمند به نظام و رهبری و دلسوز شهر هستند را بررسی و امتیازبندی کردند. آن گروه زیاد به گذشته این افراد کاری نداشتند و فقط روی تخصصها و سوابقشان وقت گذاشتند و براساس امتیازبندی افراد را در لیست قرار دادند.
یعنی خط قرمزی وجود نداشت؟
هیچ خط قرمزی وجود نداشت. مثلا در مصاحبهای که با افراد میشد، اگر کسی ترجیح میداد به شغل شخصی خودش بپردازد و کار اقتصادیاش را به کار شهر اولویت میداد، قطعا امتیازش کم میشد.
با آقای بصیریپور هم مصاحبه شد؟
فکر میکنم آقای بصیریپور چون جزو جریان «دوستداران مشهد» بود، اصلا وارد این قصه نشد. چون کسانی که علاقمند ورود به جریان ما بودند فرم اولیهای را پر میکردند و براساس آن فرم تحقیقات، مصاحبه و امتیازبندی صورت میگرفت و ایشان اصلا فرم پر نکردند.
خب ایشان قبلا چند دوره عضو شورای شهر بودند و لابد انتظار داشتند دوستان به سراغش بروند.
ببینید ما در آن جلسات به دنبال تخصصهای مختلف بودیم، مثلا به دنبال این بودیم که حقوقدانهای قوی را پیدا کنیم یا در حوزه شهرسازی به دنبال شهرسازهای قوی بودیم و در حوزه فرهنگی هم وقتی به افراد قوی میرسیدیم دیگر نمیتوانستیم به سطوح پایینتر برویم، یعنی دیگر دستمان بسته میشد.
پس شما این جوسازی را کاملا رد میکنید؟
بله کاملا. در شورای چهارم هم احساس میکنم، من بیشترین هماهنگی را بین ایشان و سایرین ایجاد میکنم. ایشان همان ابتدا گفت چون من بیشترین رای را در سطح شهر آوردم، پس بگذارید من رییس شورا باشم. ما هم گفتیم این مسئله را به رای میگذاریم، وقتی رایگیری کردیم حتی ایشان هم، به خودش رای نداد. یعنی از میان ۲۵ نفر یک رای هم نیاورد. حالا من در این فضا چه کمکی میتوانم بکنم؟!
بالاخره باید یک اکثریتی با من همکاری کنند تا من بتوانم از ایشان دفاع کنم. در بحث نمایندگی برای شورای عالی استانها، ایشان علاقمندیشان را به من اعلام کردند و من با طیفی از نمایندگان صحبت کردم که به ایشان رای بدهند و ایشان هم تا بالا رفتند. به هرحال ما جایی که بتوانیم، به ایشان کمک میکنیم. در این ۴ سال هم میخواهیم به ایشان کمک کنیم، چون اگر باهم باشیم، موثرتر هستیم، اما اگر بین ما افتراق باشد، قطعا تاثیری نداریم.
با توجه به اینکه ایشان در شورای قبلی چند سال رییس کمیسیون بودند و اکنون در حد یک عضو ساده هم نیستند، به نظرتان این بیاحترامی به کسی که رای اول انتخابات را آورده است، نیست؟
خیر. شورای عالی استانها کار وقتگیری است و اگر کسی بخواهد برای آن کار وقت بگذارد، وقتش پر میشود. علت اینکه در گذشته شورای عالی استانها اثرگذار نبود، این است که وظایفشان را به درستی انجام نمیدادند. خیلی از مشکلات ما باید از طریق وزارت کشور و مجلس پیگیری شود. اگر ایشان در همین حوزه وقت بگذارد، تمام وقتش پر میشود، مازاد بر اینکه ایشان چند کار دیگر هم دارد. مسئولیت ایشان در شورای عالی استانها، خیلی وقتگیر است و اگر همان را خوب انجام دهند، به اعتقاد من بزرگترین ثواب را انجام دادهاند.
لطفا در مورد مناقشه اخیر با صدا و سیما هم نظرتان را بگویید.
بحمدا... با صدا و سیما تعامل خوبی داریم، یکی از اولین مدیرکلهایی که دعوت کردیم تا در صحن علنی گزارش بدهند، از صدا و سیما بود.
ولی صداوسیماییها از شورا دلخور بودند
آن دلخوری برطرف شد. زمانی که رفاقت باشد و همه از روی دلسوزی حرف بزنند، این مسائل زود حل میشود.
اماآقای فاطمی واکنش بسیارتندی نشان دادند؟
ببینید، گاهی اوقات شفافیت و سلامت کار در گرو همینهاست. یک عضو شورا حق دارد، به طور جدی نقد کند. میدانید جناب آقای نهاوندی چه برخورد زیبایی کرده بود؟! ایشان گفته بود من اصلا وقت خواندن این مطلب را ندارم، چون آقای فاطمی که انتقاد کرده از دوستان نزدیک من است و من نقد ایشان را پاسخ میدهم، یعنی خودم و تیمام را اصلاح میکنم. البته ما میتوانستیم انتقادهای جدی را برای جلسات غیرعلنی بگذاریم، اما این مسائل با رفاقت حل شده است.
ارسال نظر