تفاوت فنی بزرگ تراکتورسازی با دیگر تیمهای لیگ برتر
ژانر پرواکتیو!
بهروز شکیبا در اواسط نیمه دوم بازی تراکتورسازی-نفت، زمانی که تراکتورسازی هنوز سه بر یک از حریف جلو بود، گزارشگر تلویزیونی بازی به مدت چند دقیقه درباره تاریخ پربار فوتبال تبریز صحبت میکرد. گزارشگر حتی این را هم گفت که نخستین مدرسه فوتبال شبانه-روزی ایران، سالها پیش در تبریز آغاز بهکار کرده بود. او از چند نمونهای که آورد، نتیجه گرفت که قهرمانی در لیگ برتر، کمترین پاداش ممکن برای فوتبال تبریز و اذربایجان شرقی است. در آن دقایق گزارشگر بازی حتی یک درصد هم احتمال نمیداد که تراکتورسازی دو گل از نفت بخورد، قهرمانی را از دست بدهد و مجبور شود از جمله «نایب قهرمانی هم چیزی از ارزشهای تراکتورسازی کم نمیکند» استفاده کند.
بهروز شکیبا در اواسط نیمه دوم بازی تراکتورسازی-نفت، زمانی که تراکتورسازی هنوز سه بر یک از حریف جلو بود، گزارشگر تلویزیونی بازی به مدت چند دقیقه درباره تاریخ پربار فوتبال تبریز صحبت میکرد. گزارشگر حتی این را هم گفت که نخستین مدرسه فوتبال شبانه-روزی ایران، سالها پیش در تبریز آغاز بهکار کرده بود. او از چند نمونهای که آورد، نتیجه گرفت که قهرمانی در لیگ برتر، کمترین پاداش ممکن برای فوتبال تبریز و اذربایجان شرقی است. در آن دقایق گزارشگر بازی حتی یک درصد هم احتمال نمیداد که تراکتورسازی دو گل از نفت بخورد، قهرمانی را از دست بدهد و مجبور شود از جمله «نایب قهرمانی هم چیزی از ارزشهای تراکتورسازی کم نمیکند» استفاده کند. گزارشگر بازی میتوانست ازشواهد تازهای معطوف به فصل جاری لیگ برتر هم استفاده کند و سراغ سالهای خیلی دور نرود. در روز آخر فصل، نفت تهران و سپاهان رقبای تراکتورسازی در راه قهرمانی بودند که به 45 گل زده در طول فصل هم نرسیده بودند. تراکتورسازی لیگ را با 58 گل زده در 30 بازی به پایان رساند؛ اماری نزدیک به 2 گل در هر بازی. حسین فرکی در دو فصل پیاپی موفق شد فولاد و سپاهان را به ترتیب با 36 و 46 گل زده
در 30 بازی به قهرمانی برساند. یعنی به ترتیب با 2/1 و 53/1 گل در هر بازی. در فصل اخیر فرکی با سپاهان در فاز حمله پیشرفت داشت؛ اما همچنان بیلانِ تیم او-بهخصوص به این دلیل که قهرمان لیگ شده-عجیب و تاسفبار است. این یک اتفاق نادر در فوتبال ایران است که تیمی با 58 گل زده و نزدیک به دو گل زده در هر بازی، در راه قهرمانی مقابل تیمی که 46 گل در 30 بازی زده، قافیه را میبازد، آن هم درحالی که تعداد گل خورده این تیمها تفاوت چندانی با هم ندارد. حسین فرکی متاثر از چند سال همکاری با برانکو ایوانکوویچ، فوتبالش گرایش به تعادل میان فاز دفاع و حمله دارد و نمیتوان فوتبالِ تیمهای فرکی را در ژانر پرو-اکتیو(Proactive) فوتبال یا فوتبالِ کنشی و مبتنی بر حمله قرار داد. تراکتورسازی در چند سال اخیر متاثر از تماشاگران زیادی که دارد، با مربیان مختلف کوشیده فوتبالِ پرو-اکتیو(کنشی) بازی کند. تراکتورسازی نه تنها آمار گلزنیاش در طول فصل خوب و قابل قبول است، بلکه در بازیهای بزرگ هم توان گلزنیاش افت نمیکند. نمونه نزدیک آن 4 گل تراکتورسازی به استقلال و سه گل این تیم به نفت در دو هفته پایانی لیگ برتر است. علیرضا منصوریان و امیر قلعهنویی
در لیگ برتر جزو مربیانی هستند که علاقه به اجرای فوتبالِ پرو-اکتیو دارند؛ فوتبالی مبتنی بر چرخش سریع توپ در زمین حریف، استفاده از هافبکهای تکنیکی و گرایش به بازی با توپ. تناقض بزرگ همینجا شکل میگیرد. اینکه تیم قلعهنویی هدفش اجرای فوتبال هجومی و پرو-اکتیو است؛ تیمی که در طول فصل به ندرت دو هافبک دفاعی در ترکیبش قرار میگرفت. نتیجه این استراتژی و سویهگیریِ فنی قلعهنویی اما زدن فقط 40 گل در 30 بازی و قرار گرفتن در رده ششم جدول بود. استقلال میخواست فوتبال کنشی و مسلط بر حریف را اجرا کند، اما در عمل نمیتوانست در اغلب دقایق بازی بر حریف تسلط فنی داشته باشد و هم در فاز حمله و هم در دفاع شکننده بود. تیم علیرضا منصوریان هم در فاز حمله چندان موفق نبود. تراکتورسازی و سپاهان در تطبیق آنچه از نظر فنی انجام میدادند با آنچه از نظر فنی میخواستند انجام دهند؛ بسیار موفقتر از دیگر تیمهای نیمه بالای جدول لیگ برتر بودند. این چیزی است که تراکتور بهرغم از دست دادن جام قهرمانی لیگ 94-93 بایدآن را حفظ کند، تا در چند فصل آتی نهتنها قهرمان لیگ شود، بلکه موفقیت نسبتا پایدار داشته باشد. این «شناسه فنی» تراکتورسازی است؛
تیمی که با تیموریان و نریمان-جهان و ادینیو مجری فوتبال کنشی است. در سالهای اخیر استقلال و پرسپولیس هم که به صورت تاریخی و سنتی تیمهای هجومی ایران بودند؛ هیچ شناسه فنی خاصی ندارند. تراکتورسازی میتواند در کنار سپاهان، تیمی با شناسه فنی ویژه باقی بماند. تراکتورسازی تنها تیم لیگ برتر در فصل اخیر بود که میتوان فوتبال آن با صفتِ «پرو-اکتیو» توصیف کرد؛ فوتبالی با گرایش به مالکیت توپ، چرخش سریع توپ در یک سوم میانی و هجومی، استفاده از هافبکهای پا به توپ و اولویت داشتنِ حمله به دفاع. این چند فاکتور برای تراکتورسازی، چه در زمان مربیگری رسول خطیبی و چه با تونی اولیویرا، ذهنی نماند و در زمین اجرا شد. تراکتورسازی به عنوان تنها تیم فوتبال ایران در فصل 94-93 که فوتبال پرو-اکتیو را به خوبی بازی میکرد، باید این شناسه فنی خود را حفظ کند تا فوتبال ایران به تدریج تیمی با شناسنامه قوی در مسائل تاکتیکی داشته باشد. تفاوت تراکتورسازی با تیمهایی مثل استقلال و نفت و پرسپولیس و فولاد در فصل اخیر، تفاوت «میخواهیم هجومی بازی کنیم» و «هجومی بازی میکنیم» بود. شاید تنها تیمی که درکنار تراکتور چنین سبکی از بازی را ارائه میکند
ذوبآهن آن هم فقط در نیم فصل دوم باشد. شاید فقط در ترکیب این دو تیم باشد که پاسهایی از جنس پاسهای با ارزش فوتبال که خط دفاع حریف را میشکافد و درفضای بین آن مهاجمان راصاحب موقعیت میکنند داده میشود. پاسهایی که برای دادن آن باید نبوغ امثال حدادی فر، نویدکیا یا شاهین ثاقبی را داشت.
ارسال نظر