تشکیل ستاد ملی باز آفرینی شهری گامی بنیادین در ایجاد و تقویت شبکههای همکاری کنشگران
دنیای اقتصاد: نخستین نشست ستاد ملی بازآفرینی شهری به منظور تحقق اهداف «سند ملی راهبری احیاء، بهسازی و نوسازی و توانمند سازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری» با حضور دکتر عباس آخوندی وزیر راه و شهر سازی، شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان رئیس جمهوری، محمدباقر قالیباف شهردار تهران، پیروز حناچی معاون وزیر راه و شهرسازی، محمد سعید ایزدی مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری ایران، اصغر میرمحمد صادقی معاون رئیس کل بانک مرکزی، علیرضا دائمی معاون وزیر نیرو در امور برنامهریزی و امور اقتصادی و نمایندگان ۱۶ وزارتخانه، در وزارت راه و شهر سازی برگزار شد.
دنیای اقتصاد: نخستین نشست ستاد ملی بازآفرینی شهری به منظور تحقق اهداف «سند ملی راهبری احیاء، بهسازی و نوسازی و توانمند سازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری» با حضور دکتر عباس آخوندی وزیر راه و شهر سازی، شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان رئیس جمهوری، محمدباقر قالیباف شهردار تهران، پیروز حناچی معاون وزیر راه و شهرسازی، محمد سعید ایزدی مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری ایران، اصغر میرمحمد صادقی معاون رئیس کل بانک مرکزی، علیرضا دائمی معاون وزیر نیرو در امور برنامهریزی و امور اقتصادی و نمایندگان ۱۶ وزارتخانه، در وزارت راه و شهر سازی برگزار شد. در این نشست دکتر عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی، با بیان اینکه باید در نحوه مدیریت شهری بازنگری کلی صورت گیرد اظهار کرد: درحال حاضر در شهرها چند موضوع به عنوان مهمترین مسائل قابل توجه اند، که از آن جمله میتوان به بازنگری کلی در نحوه مدیریت شهری اشاره کرد. دکتر آخوندی افزود: وقتی اعلام میشود 30درصد جمعیت شهری کشور در بافتهای ناکارآمد سکونت دارند، به این معنی است که «کیفیت نازل زندگی در شهرها» مسئله ای است که نمی توان با روشهای جاری و به شکلی اداری با آن مواجه
شد. مسأله دیگر «فقر شهری» است که بسیار دردناک است.
وی ادامه داد: افراد فعال درحوزه اجتماعی، اذعان میکنند که غالباً فقرشهری از فقر روستایی دردناکتر است؛ زیرا در روستاها، شبکههای اجتماعی و همکاری اجتماعی به صورت گسترده تری وجود دارد و روابط چهره به چهره است، ولی در بافتهای ناکارآمد شهرها به دلیل گسست اجتماعی موجود در آنها، جلوه فقر شهری سخت تر است. وزیر راه و شهر سازی با اشاره به اینکه موضوع «بحران هویت» به عنوان یک مسأله شهری، تنها یک بحث تجملاتی و نظری نیست،گفت: بحران هویت ریشه در ناکارآمدی روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و انواع ناهنجاریها دارد. بنابراین وقتی از بحران هویت و کاهش منزلت مکانی نام برده میشود، دنبال این نیستیم که در محلات علاقمندانی به معماری خوب داشته باشیم، بلکه منظور اختلال درمجموعه روابط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریت محلی است که سبب فراهم آمدن این مشکلات میشود.
دکتر آخوندی «تاب آوری شهری» را به عنوان مسئله ای مهم در شهرها دانست و در ادامه گفت: از آنجا که ایران به عنوان منطقه زلزله خیز در جهان شناخته میشود، درخصوص کیفیت نازل سکونت نمی توان بحث زلزله را به تک بناها تنزل داد. در زمان وقوع زلزله شهرهای رودبار و منجیل شاهد بودیم که شهرهای مجاور هم دچار خسارتهایی شده بودند. نکته مهم این بود که در موقع زلزله شهرها کارکرد خود را از دست داده و به دنبال آن روستاها نیز کارکرد خود را از دست داده بودند. در این شرایط، فرماندار و برخی مسئولان شهرهای رودبار و منجیل که میبایست بعد زلزله وضعیت شهر را سامان دهند، زیر بار آوار زلزله از دنیا رفته بودند. بنابراین تاب آوری شهری به معنی میزان قدرت تاب آوری شهر در برابر حوادث طبیعی (زلزله، سیل و غیره) و بحث مهمی است.
وزیر راه و شهرسازی درباره حکمروایی محلی و شهری اظهار کرد: دربرخورد با مسایل حکمروایی محلی در کنار حکمروایی شهری، آنچه قابل بیان است موضوع محله محوری و مدیریت شهری است که در سند ملی راهبردی احیاء، بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، مصوب هیات محترم وزیران آمده است، دراین سند کوچکترین واحد محله در نظر گرفته شده و همه چیز بر مبنای محله استوار است. این محله میتواند به یکی از این اشکال باشد: محله تاریخی، محله میانی، محله در بافت غیر رسمی و محله با سابقه سکونت روستایی که با گذشت زمان به شهرها محلق شده است بنابراین مبنای عمل، محله است.
به گفته وی، با استفاده از مفاهیم حکمروایی محلی و حکمروایی شهری میتوان راهبرد گرایش به محله را نشان داد و مفهوم مشارکت اجتماعی در بازآفرینی بافتها و همچنین مفهوم مشارکت شهری در میان ساکنان، بخش خصوصی و خیرین هدف را محقق ساخت. به همین جهت از عناوینی استفاده میکنیم که مفاهیمی نظیر امنیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، همکاری اجتماعی، مشارکت اجتماعی و... را مورد توجه قرار داده و بر آنها تاکید داشته باشند.دکتر آخوندی در خصوص نحوه برخورد با مسایل شهری اظهار کرد: در حال حاضر شهرها ی ما خیلی اداری، اداره میشوند. شورای عالی معماری و شهر سازی یک سری اسناد را تصویب میکند و شهرداریها هم مجری طرحهای مصوب این شورا هستند. سازمانهایی نظیر آب، برق، گاز، بهداشت و بقیه دستگاههای خدمات رسان در سطح ملی و محلی در سطح شهرهای کشور فعالیت میکنند. وضعیت موجود نشان میدهد که این نوع رویکرد بالا به پایین کارآمد نبوده است. اگر کارآمد بود ما نباید امروز شاهد این حجم از مشکلات در 30 درصد از سکونتگاههای غیررسمی در شهرها میبودیم. بر این اساس، در بحث بازآفرینی شهری رویکرد جدیدی را دنبال میکنیم که دو مولفه بسیار مهم را دربر میگیرد :
1) رویکرد مبتنی بر هماهنگیهای افقی: در این رویکرد به دنبال آن هستیم که در سطح ستاد ملی، ستادهای استان و شهرستان به کوچکترین بخش که همانا محله است توجه نماییم، به این معنی که در پایین ترین سطوح (سطح محله ای)، در خصوص اقدامات پیشگیرانه هماهنگی و در جهت افزایش کیفیت زندگی هم افزایی وجود داشته باشد.
۲) رویکرد مبتنی بر محله محوری: در این رویکرد یکبار دیگر میخواهیم نظام مدیریت محله ای در ایران را با رویکرد محله محوری و از پایین به بالا مورد بازنگری قرار دهیم. دراین رویکرد دولت نقش سیاستگزار و هماهنگ کننده عمومی را خواهد داشت و گرایش به سمت پذیرش نهادهایی است که بتوانند این نوع خدمات را در پایین ترین سطوح اجتماعی کشور ارایه نمایند.
بنابراین محور این بازآفرینی روابط اجتماعی، محله ای است. این اصلی ترین مولفه ای است که در رویکرد بازآفرینی بافتهای هدف شهری به آن توجه داریم. این مقام مسئول اضافه کرد: در این رویکرد اقدامات سخت افزارانه کفایت نمی کند. این به آن معنی نیست که پروژه ای نباید اجرا شود، ولی افزون بر اجرای پروژه باید هماهنگیهای اجتماعی و هم افزاییهای مدیریتی نیز مورد توجه قرار گیرند. از این روست که بر تحقق حکمروایی محلی و حکمروایی شهری به صورت توأمان تاکید داریم. به همین جهت، نمی توان صرفاً برخورد سخت افزاری کرد با این تصور که با اجرای چند پروژه مانندبیمارستان، درمانگاه، ورزشگاه و یا سیستم آب و فاضلاب، محلات سامان یافته اند. اقدامات فیزیکی نشان داده است هنگامی که اقدامات پروژه ای در حال انجاماند، هم زمان عرصههایی از بافتهای نارکارآمد در حال شکل گیری اند.
وی افزود: بنابراین نیاز به نوعی نظام حکمروایی جدید مطرح میشود که از طریق آن نظام کنونی به صورت افقی مورد بازنگری قرار گیرد و در کنار آن بتوان اقدامات پیشگیرانه و هم افزایی درسطح دستگاهها را موجب شد و نیز شوراهای محلی در سطح کشور را بیشازپیش هماهنگ و نقش اعضای این شوراها را پررنگ تر نمود.
آخوندی گفت: همچنین در این رویکرد تآکید بر این است که بحث فرسودگی میبایست کنار گذاشته شود. به این دلیل که بنا و ساختار فرسوده محکوم به تخریب است؛ حال آنکه در این محدودهها و محلات هدف بازآفرینی شهری با جوامع انسانی و در بخش کالبد این بافتها با میراثهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، انسانی، تاریخی، و معنوی روبرو هستیم. به اعتقاد وی، این تصور اشتباه است که یک محوررا کاملا نابود کرده و بافت جدیدی را بنا کنیم؛ گویی انسانهایی در این کالبد وجود ندارند و تنها با خاک وگل روبرو هستیم. به همین خاطر باید از واژه ناکارآمد استفاده شود، زیرا ناکارآمد را میتوان به کارآمد تبدیل کرد، اما واژه فرسودگی، نابودی و تخریب را به دنبال دارد. در رویکرد جدید، از مصادیقی چون فرسودگی و تأکید صرف بر مفاهیم کالبدی پرهیز شده و در مقابل واژگان و مصادیقی چون توانمندسازی و بازآفرینی با تکیه بر جنبههای اجتماعی، مد نظر قرار میگیرد.
دکتر آخوندی بحث عدالت شهری را بحث بسیار مهم خواند و درادامه اظهار کرد: من از همان ابتدای پذیرش مسئولیت وزارت، درخصوص مقوله عدالت شهری بحثهای جدی داشته ام. واقعیت این است که شهرهای ما یکی از مظاهر بی عدالتیاند. در عین حال که در شهرها بخشی از بافتها وضعیت مجللی دارند، بافتهایی موجودند که کاملا در فقر شهری غوطه ورند. عدالت مسئله ای نیست که به راحتی بتوان از آن عبورکرد.
به گفته وی، عدالت شهری بحثی است که در آن با مفهوم کارآمدسازی و توانمندسازی سروکار داریم، در این جهت که حق هر ذی حقی به وی داده شود؛ تعریفی که حضرت امیر (ع) مطرح میفرماید. در اینجا نیز باور داریم باید با مفهوم توانمند سازی، امکان رشد، ارتقا و توانمند شدن بافتهای مشحون از فقر شهری را فراهم نماییم. به همین خاطر نهادهای محلی برای ما نقش محوری دارند. از این رو شهرداری ها، نهادهای محلی، دفاتر تسهیل گری و ساکنین محدودههای بازآفرینی شهری به عنوان محور به شمارمی آیند. در این بحث ساکنان بافتهای اجتماعی به عنوان نقطه هدف محسوب میشوند.وزیر راه و شهر سازی بافتهای محدودههای هدف شهری ر ابه چهار بخش تقسیم بندی و تصریح کرد: ما بافتها را به چهارگونه طبقه بندی کرده ایم (بافت تاریخی، بافت میانی، بافت با سابقه روستایی، بافت غیر رسمی) و با یک روش وراه حل با آنها برخورد نمی کنیم بلکه برای هر طبقه چهار راه حل جداگانه تعریف کرده ایم.
دکتر آخوندی در پایان سخنانش با اشاره به اینکه درساخت مسکن برای جامعه باید به محدودهای بازآفرینی شهری توجه ویژه داشت، گفت: درخصوص طرح مسکن غالبا تصور میشد که همه شهر را رها کرده و در بیابان یکسری واحد مسکونی ساخته شود. بنده معتقدم بخش عمده ای از تقاضای مسکن باید در همین بافتهای هدف پاسخ داده شود. مناطق درونی شهر واجد بافتهایی است که در آن روابط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی معنا مییابند. اگر این بافتها به هر دلیلی دچار ضعف و فتور شده اند، نقاط ضعف و فتور را باید رفع شوند نه آن که این بافتها محو و در بیابان خانه ساخته شود. نقدی که ما به سیاستهای گذشته داشتیم این بود که باید به هویت انسانی و اجتماعی این بافتها توجه شود. در رابطه با ترکیب اعضای ستاد (در سطح ملی، استانی و محلی) باید عرض کنم، ما در گام نخست تصورمان این بود که هر دستگاهی تمایل داشته باشد، به عضویت ستاد درآید. اما به نظر میرسد تعداد زیاد اعضا، طرحها و سیاستها را دچار ناکارآمدی خواهد کرد. بنابراین، معتقدیم در گام نخست نهادها و دستگاههای مدیریت شهری باید عضو این ستادها شوند. بعد از یک عملکرد شش ماهه میتوانیم ارزیابی کنیم چه دستگاههایی تمایل ندارند یا از کارایی لازم برخوردار نیستند و نهایتا میتوانیم بعد از مدتی یک بازنگری داشته باشیم. در آینده نیز اگر برخی از وزارتخانهها به هر دلیلی تمایل یا مشارکت نداشتند میتوانیم اصلاحاتی در ساختار ستاد داشته باشیم، ولی در گام نخست با توجه به اینکه تشکیل ستاد ملی مسئله بسیار بزرگی است، اصل بر مشارکت حداکثری است.
وی ادامه داد: افراد فعال درحوزه اجتماعی، اذعان میکنند که غالباً فقرشهری از فقر روستایی دردناکتر است؛ زیرا در روستاها، شبکههای اجتماعی و همکاری اجتماعی به صورت گسترده تری وجود دارد و روابط چهره به چهره است، ولی در بافتهای ناکارآمد شهرها به دلیل گسست اجتماعی موجود در آنها، جلوه فقر شهری سخت تر است. وزیر راه و شهر سازی با اشاره به اینکه موضوع «بحران هویت» به عنوان یک مسأله شهری، تنها یک بحث تجملاتی و نظری نیست،گفت: بحران هویت ریشه در ناکارآمدی روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و انواع ناهنجاریها دارد. بنابراین وقتی از بحران هویت و کاهش منزلت مکانی نام برده میشود، دنبال این نیستیم که در محلات علاقمندانی به معماری خوب داشته باشیم، بلکه منظور اختلال درمجموعه روابط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریت محلی است که سبب فراهم آمدن این مشکلات میشود.
دکتر آخوندی «تاب آوری شهری» را به عنوان مسئله ای مهم در شهرها دانست و در ادامه گفت: از آنجا که ایران به عنوان منطقه زلزله خیز در جهان شناخته میشود، درخصوص کیفیت نازل سکونت نمی توان بحث زلزله را به تک بناها تنزل داد. در زمان وقوع زلزله شهرهای رودبار و منجیل شاهد بودیم که شهرهای مجاور هم دچار خسارتهایی شده بودند. نکته مهم این بود که در موقع زلزله شهرها کارکرد خود را از دست داده و به دنبال آن روستاها نیز کارکرد خود را از دست داده بودند. در این شرایط، فرماندار و برخی مسئولان شهرهای رودبار و منجیل که میبایست بعد زلزله وضعیت شهر را سامان دهند، زیر بار آوار زلزله از دنیا رفته بودند. بنابراین تاب آوری شهری به معنی میزان قدرت تاب آوری شهر در برابر حوادث طبیعی (زلزله، سیل و غیره) و بحث مهمی است.
وزیر راه و شهرسازی درباره حکمروایی محلی و شهری اظهار کرد: دربرخورد با مسایل حکمروایی محلی در کنار حکمروایی شهری، آنچه قابل بیان است موضوع محله محوری و مدیریت شهری است که در سند ملی راهبردی احیاء، بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، مصوب هیات محترم وزیران آمده است، دراین سند کوچکترین واحد محله در نظر گرفته شده و همه چیز بر مبنای محله استوار است. این محله میتواند به یکی از این اشکال باشد: محله تاریخی، محله میانی، محله در بافت غیر رسمی و محله با سابقه سکونت روستایی که با گذشت زمان به شهرها محلق شده است بنابراین مبنای عمل، محله است.
به گفته وی، با استفاده از مفاهیم حکمروایی محلی و حکمروایی شهری میتوان راهبرد گرایش به محله را نشان داد و مفهوم مشارکت اجتماعی در بازآفرینی بافتها و همچنین مفهوم مشارکت شهری در میان ساکنان، بخش خصوصی و خیرین هدف را محقق ساخت. به همین جهت از عناوینی استفاده میکنیم که مفاهیمی نظیر امنیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، همکاری اجتماعی، مشارکت اجتماعی و... را مورد توجه قرار داده و بر آنها تاکید داشته باشند.دکتر آخوندی در خصوص نحوه برخورد با مسایل شهری اظهار کرد: در حال حاضر شهرها ی ما خیلی اداری، اداره میشوند. شورای عالی معماری و شهر سازی یک سری اسناد را تصویب میکند و شهرداریها هم مجری طرحهای مصوب این شورا هستند. سازمانهایی نظیر آب، برق، گاز، بهداشت و بقیه دستگاههای خدمات رسان در سطح ملی و محلی در سطح شهرهای کشور فعالیت میکنند. وضعیت موجود نشان میدهد که این نوع رویکرد بالا به پایین کارآمد نبوده است. اگر کارآمد بود ما نباید امروز شاهد این حجم از مشکلات در 30 درصد از سکونتگاههای غیررسمی در شهرها میبودیم. بر این اساس، در بحث بازآفرینی شهری رویکرد جدیدی را دنبال میکنیم که دو مولفه بسیار مهم را دربر میگیرد :
1) رویکرد مبتنی بر هماهنگیهای افقی: در این رویکرد به دنبال آن هستیم که در سطح ستاد ملی، ستادهای استان و شهرستان به کوچکترین بخش که همانا محله است توجه نماییم، به این معنی که در پایین ترین سطوح (سطح محله ای)، در خصوص اقدامات پیشگیرانه هماهنگی و در جهت افزایش کیفیت زندگی هم افزایی وجود داشته باشد.
۲) رویکرد مبتنی بر محله محوری: در این رویکرد یکبار دیگر میخواهیم نظام مدیریت محله ای در ایران را با رویکرد محله محوری و از پایین به بالا مورد بازنگری قرار دهیم. دراین رویکرد دولت نقش سیاستگزار و هماهنگ کننده عمومی را خواهد داشت و گرایش به سمت پذیرش نهادهایی است که بتوانند این نوع خدمات را در پایین ترین سطوح اجتماعی کشور ارایه نمایند.
بنابراین محور این بازآفرینی روابط اجتماعی، محله ای است. این اصلی ترین مولفه ای است که در رویکرد بازآفرینی بافتهای هدف شهری به آن توجه داریم. این مقام مسئول اضافه کرد: در این رویکرد اقدامات سخت افزارانه کفایت نمی کند. این به آن معنی نیست که پروژه ای نباید اجرا شود، ولی افزون بر اجرای پروژه باید هماهنگیهای اجتماعی و هم افزاییهای مدیریتی نیز مورد توجه قرار گیرند. از این روست که بر تحقق حکمروایی محلی و حکمروایی شهری به صورت توأمان تاکید داریم. به همین جهت، نمی توان صرفاً برخورد سخت افزاری کرد با این تصور که با اجرای چند پروژه مانندبیمارستان، درمانگاه، ورزشگاه و یا سیستم آب و فاضلاب، محلات سامان یافته اند. اقدامات فیزیکی نشان داده است هنگامی که اقدامات پروژه ای در حال انجاماند، هم زمان عرصههایی از بافتهای نارکارآمد در حال شکل گیری اند.
وی افزود: بنابراین نیاز به نوعی نظام حکمروایی جدید مطرح میشود که از طریق آن نظام کنونی به صورت افقی مورد بازنگری قرار گیرد و در کنار آن بتوان اقدامات پیشگیرانه و هم افزایی درسطح دستگاهها را موجب شد و نیز شوراهای محلی در سطح کشور را بیشازپیش هماهنگ و نقش اعضای این شوراها را پررنگ تر نمود.
آخوندی گفت: همچنین در این رویکرد تآکید بر این است که بحث فرسودگی میبایست کنار گذاشته شود. به این دلیل که بنا و ساختار فرسوده محکوم به تخریب است؛ حال آنکه در این محدودهها و محلات هدف بازآفرینی شهری با جوامع انسانی و در بخش کالبد این بافتها با میراثهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، انسانی، تاریخی، و معنوی روبرو هستیم. به اعتقاد وی، این تصور اشتباه است که یک محوررا کاملا نابود کرده و بافت جدیدی را بنا کنیم؛ گویی انسانهایی در این کالبد وجود ندارند و تنها با خاک وگل روبرو هستیم. به همین خاطر باید از واژه ناکارآمد استفاده شود، زیرا ناکارآمد را میتوان به کارآمد تبدیل کرد، اما واژه فرسودگی، نابودی و تخریب را به دنبال دارد. در رویکرد جدید، از مصادیقی چون فرسودگی و تأکید صرف بر مفاهیم کالبدی پرهیز شده و در مقابل واژگان و مصادیقی چون توانمندسازی و بازآفرینی با تکیه بر جنبههای اجتماعی، مد نظر قرار میگیرد.
دکتر آخوندی بحث عدالت شهری را بحث بسیار مهم خواند و درادامه اظهار کرد: من از همان ابتدای پذیرش مسئولیت وزارت، درخصوص مقوله عدالت شهری بحثهای جدی داشته ام. واقعیت این است که شهرهای ما یکی از مظاهر بی عدالتیاند. در عین حال که در شهرها بخشی از بافتها وضعیت مجللی دارند، بافتهایی موجودند که کاملا در فقر شهری غوطه ورند. عدالت مسئله ای نیست که به راحتی بتوان از آن عبورکرد.
به گفته وی، عدالت شهری بحثی است که در آن با مفهوم کارآمدسازی و توانمندسازی سروکار داریم، در این جهت که حق هر ذی حقی به وی داده شود؛ تعریفی که حضرت امیر (ع) مطرح میفرماید. در اینجا نیز باور داریم باید با مفهوم توانمند سازی، امکان رشد، ارتقا و توانمند شدن بافتهای مشحون از فقر شهری را فراهم نماییم. به همین خاطر نهادهای محلی برای ما نقش محوری دارند. از این رو شهرداری ها، نهادهای محلی، دفاتر تسهیل گری و ساکنین محدودههای بازآفرینی شهری به عنوان محور به شمارمی آیند. در این بحث ساکنان بافتهای اجتماعی به عنوان نقطه هدف محسوب میشوند.وزیر راه و شهر سازی بافتهای محدودههای هدف شهری ر ابه چهار بخش تقسیم بندی و تصریح کرد: ما بافتها را به چهارگونه طبقه بندی کرده ایم (بافت تاریخی، بافت میانی، بافت با سابقه روستایی، بافت غیر رسمی) و با یک روش وراه حل با آنها برخورد نمی کنیم بلکه برای هر طبقه چهار راه حل جداگانه تعریف کرده ایم.
دکتر آخوندی در پایان سخنانش با اشاره به اینکه درساخت مسکن برای جامعه باید به محدودهای بازآفرینی شهری توجه ویژه داشت، گفت: درخصوص طرح مسکن غالبا تصور میشد که همه شهر را رها کرده و در بیابان یکسری واحد مسکونی ساخته شود. بنده معتقدم بخش عمده ای از تقاضای مسکن باید در همین بافتهای هدف پاسخ داده شود. مناطق درونی شهر واجد بافتهایی است که در آن روابط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی معنا مییابند. اگر این بافتها به هر دلیلی دچار ضعف و فتور شده اند، نقاط ضعف و فتور را باید رفع شوند نه آن که این بافتها محو و در بیابان خانه ساخته شود. نقدی که ما به سیاستهای گذشته داشتیم این بود که باید به هویت انسانی و اجتماعی این بافتها توجه شود. در رابطه با ترکیب اعضای ستاد (در سطح ملی، استانی و محلی) باید عرض کنم، ما در گام نخست تصورمان این بود که هر دستگاهی تمایل داشته باشد، به عضویت ستاد درآید. اما به نظر میرسد تعداد زیاد اعضا، طرحها و سیاستها را دچار ناکارآمدی خواهد کرد. بنابراین، معتقدیم در گام نخست نهادها و دستگاههای مدیریت شهری باید عضو این ستادها شوند. بعد از یک عملکرد شش ماهه میتوانیم ارزیابی کنیم چه دستگاههایی تمایل ندارند یا از کارایی لازم برخوردار نیستند و نهایتا میتوانیم بعد از مدتی یک بازنگری داشته باشیم. در آینده نیز اگر برخی از وزارتخانهها به هر دلیلی تمایل یا مشارکت نداشتند میتوانیم اصلاحاتی در ساختار ستاد داشته باشیم، ولی در گام نخست با توجه به اینکه تشکیل ستاد ملی مسئله بسیار بزرگی است، اصل بر مشارکت حداکثری است.
ارسال نظر